واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شوراي عالي سينما؛ فرصت يا تهديد؟
سينماي ايران در حال حاضر نه فقط به لحاظ توليد فيلمهاي سينمايي، بحران مخاطب، كمبود سالنهاي سينما و مسائل درون متني دچار چالشهاي جدي است، بلكه از نگاه مديريت كلان و سياستهاي كلي در عرصه هنري و سينمايي نيز در شرايط خاصي به سر ميبرد. اين وضعيت بيتاثير از فضاي سياسي جامعه نيست. امروز بيش از هر زمان ديگري، روح سينما در كالبد سياست دچار قبض و بسط ميشود و ردپاي سياست را تا مسير خانه سينما ميتوان تعقيب كرد. وجود شرايط مبهم در تحولات تاريخي عصر حاضر، آينده سينما را غير قابل پيشبيني كرده است. به گزارش جام جم ، مهمترين رخداد سياسي يا دست كم مديريتي در حوزه سينما، انتخاب جواد شمقدري، مشاور هنري رئيسجمهور به عنوان معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است. شايد پس از سيفالله داد، اين دومين معاون سينمايي است كه از دل خانواده سينما بر اين مسند تكيه ميزند. اين انتخاب 2 واكنش متفاوت در جامعه سينمايي كشور در پي داشت. عدهاي اين انتخاب را به فال نيك گرفتهاند و حضور يك كارگردان را در معاونت سينمايي، فرصت خوبي براي رفع مشكلات اصناف سينمايي و ارتقاي كيفي سطح سينما در كشور ميدانند. به اين دليل كه او خود از جنس اهالي سينماست و با آنان درد مشترك دارد. در مقابل، گروهي با ديده شك به اين انتصاب مينگرند و آن را بيش از آن كه سينمايي بدانند سياسي ميبينند كه در نهايت به بسط سليقه و خط فكري خاصي در سينما دامن ميزند و مشكلات سينمايي ايران پشت منافع و مصالح سياسي همچنان باقي ميماند. نگارنده قصد ندارد درباره اين 2 نگرش متضاد داوري كند و پيش از عملكرد معاونت جديد سينماي، قضاوت شتابزدهاي ارائه كند، اما به هر شكلي كه به اين انتخاب بنگريم بايد منتظر تغييراتي در مديريت سينمايي كشور باشيم. كمترين دليل اين ادعا، اعلام خبر تشكيل شوراي عالي سينما به رياست رئيسجمهور از طرف جواد شمقدري است. سينماي ايران در حال حاضر نه فقط به لحاظ توليد فيلمهاي سينمايي، بحران مخاطب، كمبود سالنهاي سينما و مسائل درون متني دچار چالشهاي جدي است، بلكه از نگاه مديريت كلان و سياستهاي كلي در عرصه هنري و سينمايي نيز در شرايط خاصي به سر ميبرد. اين وضعيت بيتاثير از فضاي سياسي جامعه نيست. اين خبر در حالي اعلام ميشود كه خانه سينما با پيشنهاد لايحه قانون تشكيل سازمان نظام سينمايي و حمايت از حقوق مادي و معنوي آثار سينمايي به دولت تلاش ميكند براي كاهش تصديگري دولت در مسائل فرهنگي و هنري، غلبه نگاه قيوميت دولتمردان را به سينما گران كاهش دهد. در اين لايحه بر حذف نهادها و مراكز سينمايي كه جز موازي كاري و اتلاف بودجههاي دولتي نتيجهاي ندارند، تاكيد شدهاند. رئيسجمهور نيز بارها در نطقهاي انتخاباتي و محافل دولتي اعلام كرده است كه بايد تصديگري دولت در امور فرهنگي كاسته و مديريت كار به خود متخصصان امر محول شود. حال اين پرسش پيش ميآيد كه تشكيل شوراي عالي سينما چه نسبتي با اين سياستها دارد. آيا فعال شدن اين شورا و هدايت سينماي كشور از سوي اين نهاد به تصديگري بيشتر دولت بر امر فرهنگ و سينما منجر نخواهد شد؟ يا معاون سينمايي جديد از اين تشكيل براي تسريع در حل چالشهاي سينما استفاده خواهد كرد؟ شايد نفس تشكيل چنين شورايي نگرانكننده نباشد. مهم راهكارها و شيوه سياستگذاري آن است كه مثبت يا منفي بودن آن را تعيين ميكند. بايد بپرسيد در اين شورا چه افراد و نهادهاي حضور دارند و دامنه تصميمگيري آنها تا كجاي سينماي ايران را در برخواهد گرفت؟ مثلا جايگاه خانه سينما به عنوان نهاد صنفي ونماينده اصناف مختلف سينمايي در اين شورا كجاست و چقدر ميتواند بر تصميمگيريها و سياستگذاريهاي شورا تاثير بگذارد؟ جواد شمقدري در نخستين روزهاي كاري خود به رفع توقيف فيلم به رنگ ارغوان ابراهيم حاتمي كيا همت گماشت. حتي اگر اين اقدام را يك ژست سياسي بدانيم بازهم جاي خوشحالي است كه گرهاي از مشكل سينماي ايران باز شد. فقط اين پرسش در ذهن اهالي سينما شكل گرفته است كه آيا اين تساهل و همكاري، تداوم خواهد داشت يا صرفا يك حركت تبليغاتي بوده است؟ اگرچه نميتوان سايه سياست را از سر سينماي ايران كم كرد، اما بايد كوشيد در عرصه مديريت سينما به منافع صنفي و ملي التزام داشت و مصالح سياسي را در آن دخالت نداد. قطعا براي سينماگران ايراني، ايجاد بستر مناسب كاري و حمايت و پشتيباني لازم از فعاليتهاي سينمايي، مهمترين انتظاري است كه از دولت ميرود و راست و چپ آن چندان مهم نيست. توقع اهالي سينما از سياستمداران اين است كه سينما را قرباني منافع سياسي خود نكنند. شوراي عالي بايد به كانون گفتگو و تعامل سليقههاي مختلف سينمايي تبديل شود تا دست كم رئيس دولت بتواند همه صداها را بشنود و براي ارتقاي سينماي ايران و پوشش حمايتي همه سليقههاي سينمايي برنامهريزي كند. بيمه بيكاري و بازنشستگي هنرمندان، فقدان قوانين تثبيت شده حمايتي از حقوق مادي و معنوي آثار سينمايي، ضرورت تاسيس حمايت از توليد، نشر و نمايش آثار سينمايي و توسعه زيرساختهاي سينمايي از جمله مهمترين چالشهايي است كه شوراي عالي سينما بايد براي رفع و تامين آن بكوشد. مهمترين كاري كه اين شورا بايد به منظور حمايت از سينماي ايران صورت دهد اصلاح ساختارهاي حقوقي و تشكيلات سازمانهاي تابع وزارت فرهنگ و ارشاد باشد كه بيش از آن كه به تحقق پيشبرد و پيشرفت هنر صنعت سينما ياري رساند به عنوان عامل بازدارنده در اين عرصه نقش آفريني ميكند.شايد مهمترين كاري كه اين شورا بايد به منظور حمايت از سينماي ايران صورت دهد اصلاح ساختارهاي حقوقي و تشكيلات سازمانهاي تابع وزارت فرهنگ و ارشاد باشد كه بيش از آن كه به تحقق پيشبرد و پيشرفت هنر صنعت سينما ياري رساند به عنوان عامل بازدارنده در اين عرصه نقش آفريني ميكند. نگارنده معتقد است راه متعالي شوراي عالي سينما از خانه سينما ميگذرد نه مراكز و نهادهاي دولتي. متاسفانه در سالهاي گذشته برخي مديران دولتي با انحصاري كردن فهم و شيوه خود در مديريت سينمايي كشور موجب بياعتمادي ميان سينماگران و دولت شدهاند. اگر شوراي عالي سينما بخواهد همين روند را در سطحي بالاتر دنبال كند به يقين اين شكاف بيشتر و عميقتر ميشود و تشكيل و عملكرد اين شورا به تهديدي جدي براي سينماي ايران بدل خواهد شد، اما اگر اين شورا به فرآيند واگذاري امور سينمايي به اهالي و اصناف سينمايي و فراهم كردن شرايط مساعدتر براي كاهش تصدي دولتي بر صنعت سينما كمك كند قطعا تشكيل چنين شورايي، فرصت خوبي است تا شكوفايي و رونق سينماي ايران را در سطح داخلي و خارجي به نظاره بنشينيم.تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]