تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821137911




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سلامِ آسماني هاي آبي پوش به انقلاب


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سلامِ آسماني هاي آبي پوش به انقلاب
سلامِ آسماني هاي آبي پوش به انقلاب نويسنده:جواد صبوحي گفتگو با مجيد نجف پور، مدرس دانشگاه و پژوهشگر اشاره : پنج شنبه 19 بهمن ماه 57، هواي تهران سرد و ابري است. باران پراكنده اي خيابانها را شسته است. روزنامه فروشهاي شهر، روزنامه هايي را در دست گرفته اند كه بر روي آن تصوير كاركنان نيروي هوايي نقش بسته است كه به امام خميني(ره) سلام نظامي مي دهند. ستاد بزرگ ارتشداران همه چيز را تكذيب مي كند، نه همافران به حضور آية ا... خميني رسيده اند و نه عكس گرفته شده و نه هيچ چيز ديگر. ارتشبد ازهاري، مسؤول روابط عمومي ارتش را كه عكاس است و از فوت و فن عكاسي با خبر است، مي خواهد و عكس جنجالي كيهان را نشانش مي دهد و مي گويد به نظر تو اين عكس مونتاژ است، نخير قربان عكاس، با بد و بيراه و ناسزاي ارتشبد همراه است. ازهاري نمي تواند باور كند كه گروهي از ارتش شاهنشاهي با لباس نظامي به مدرسه رفاه رفته و به رهبر انقلاب سلام نظامي داده اند. اين عكس يعني آخرين ستون حمايت از شاهنشاهي فروريخته است و ارتش در آستانه فروپاشي است. فرداي روز 19 بهمن از سوي امام اطلاعيه اي صادر مي شود كه تاكيد مي كند، همافران و كاركنان نيروي هوايي در مدرسه رفاه بودند و عكس كيهان حقيقت دارد. گفتگوي ما با مجيد نجف پور مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاريخ معاصر كشورمان به بهانه اين رخداد تاريخي به ارزيابي ارتش رژيم شاه و حضور همافران در شكل گيري حركت تاريخي هجدهم بهمن اختصاص يافته است. ازنجف پور آثاري چون «نهضت روحانيت در انقلاب» انديشه سياسي امام در نجف» و «تاريخ شفاهي جامعه روحانيت» منتشر شده است: * آقاي نجف پور ارتش شاه به عنوان ژاندارم منطقه شناخته مي شد، مايليم گفتگويمان را با اين موضوع شروع كنيم. ** وقتي بعد از كودتاي 28 مرداد 32 شاه خطاب به آيزنهاور اعلام نمود كه من بازگشت به سلطنت خود را مديون شما هستم، راه دخالت آمريكا در ايران بيش از گذشته فراهم شد و رسماً آمريكا به جاي انگلستان، به دخالت در امور داخلي كشورمان پرداخت. با اين مسأله، تمام تلاشهايي كه براي ملي كردن نفت صورت گرفته بود، از ميان رفت و حجم قراردادهاي نفتي بين ايران و آمريكا به اوج خود رسيد. ازهمين زمان به بعد، تلاش آمريكاييان براي تجهيز ارتش شاه آغاز مي شود. قراردادهايي كه در سال 1332 بسته مي شود، مؤيد همين مسأله است. جالب اينكه در آذرماه همان سال، ريچارد نيكسون وزير خارجه وقت آمريكا به تهران مي آيد و قراردادهاي حفظ منافع آمريكا در ايران و فروش نفت به اين كشور را منعقد مي كند. ضمن اينكه در همين مقطع، هياتي 25 نفره از آمريكا وارد كشور مي شود و رسماً به كاركنان ارتش ايران مي پيوندد. وظيفه اين عده، برآورد توان تخصصي ارتش ايران بود. تحولات بعدي در عرصه ارتش كشور بر مبناي گزارش همين هيات است. متعاقب اين گزارش، كمكهاي ايالات متحده از سال 1326تا سال 1347از مرز 1.4 ميليارد دلار فراتر مي رود. بخشي از اين كمكها بلاعوض است. اين زمان با آغاز فروش نخستين جنگنده هاي نظامي، توپهاي دوربرد، ادوات مخابراتي در بخش رادار مصادف است. از سال 1347 پايگاه هاي نظامي ايران از نظرساختار مهندسي تجهيز مي شوند كه پايگاه شاهرخي همدان، پايگاه وحدتي دزفول، پايگاه هوايي بندرعباس و پشتيباني كننده اين پايگاه ها در تهران، ستاد هوايي تهران و پايگاه هوايي اصفهان از آن جمله است. * هدف از اين تجهيز رسماً اعلام مي شود؟ ** بله، هدف از تأسيس اين پايگاه ها خطر كمونيسم در منطقه عنوان مي شود. با سقوط نظام شاهنشاهي عراق و حاكميت حزب بعث با كمك شوروي سابق، خطر افكار كمونيستي براي شاه محرز مي شود. از اين مرحله به بعد هرگونه قرارداد نظامي كه از سوي آمريكا پيشنهاد مي شود، مورد موافقت شاه قرار مي گيرد. شاه افتخار مي كند پس از اسراييل دومين نيروي هوايي منطقه از نظر قدرت نظامي هستيم و اعلام مي كند در پايان دهه 70 قدرت برتر بعد از چهار كشور برتر جهان خواهيم بود. * درخواستها از سوي شاه و يا ارتش شاهنشاهي داده مي شد؟ ** اصلاً اين شاه نبود كه مي گفت ما چه چيزي نياز داريم، بلكه اين توصيه آمريكاييان بود. مثلاً مي گفتند شما در اين مقطع به رادار نياز داريد با اينكه ما سايت اين رادارها را نداشتيم. يا شما نياز به موشكهاي دوربرد داريد، در حالي كه پايگاه آن را نداشتيم. تيمسار توفانيان واسطه اين قرارداد بود. اين فرد در دهه 50 به فرد « 20 درصدي» دنيا معروف شده بود. مثلاً اگر قرار بود تانك چيفتن وارد ايران شود، 20 درصد فروش اين سلاح متعلق به او بود. تمام تجهيزات هوايي از گلوله ضد هوايي تا هواپيماهاي اف 14 و موشكهاي فونيكس از آمريكا وارد مي شد. در بخش دريايي علاوه بر آمريكا كه بخش راداري آن را تأمين مي كرد، هاونكراف هاي خود را از انگلستان و ناوچه هاي خود را از فرانسه تأمين مي كرديم. در بخش زيردريايي قراردادي با آلمان در سال 1355 منعقد شد كه قرار بود در اواخر اسفند57 اين زيردريايي ها به ايران تحويل داده شود كه آلماني ها يك طرفه اين قراردادها را ملغي كردند. در سال 53 به پيشنهاد آمريكا، ايران گرايش مثبتي به دولت شوروي برقرار و به پيشنهاد آمريكا ايران هيأتي را به شوروي براي برقراري ارتباط «محدود» اعزام مي كند و طي آن خريد نفربرها و ادوات ترابري از شوروي آغاز مي شود. * مگر ايران با شوروي رابطه داشت؟ ** در زمان خروشچف روابط ايران و شوروي بسيار سرد و بي روح بود. خروشچف در يكي از سخنرانيهاي خود در مجلس دوما در سال 48 اعلام مي كند فردي كه در ايران حكومت مي كند، عروسك آمريكايي هاست. ايران نيز به همين بهانه سفير خود را از شوروي فرا مي خواند. در زمان برژنف، قدري اين روابط بهتر مي شود. در سال 1350 ارتش ايران بنا بر پيشنهاد آمريكا، براي آنكه خود را در منطقه نشان بدهد، اقدام به مقابله با جنبش آزاديبخش ظفار در عمان مي كند. در اين سال، يك اسكاتران نيروي هوايي براي سرنگوني اين جنبش به عمان اعزام مي شود. اين جنبش با افكار سوسياليستي شوروي گره خورده بود و يمن جنوبي نيز به اين نيروها كمك مي كرد. پس از بمباران مواضع اين جنبش، نيروهاي پياده ايران وارد منطقه مي شوند. سركوبي نيروهاي مخالف دولت پاكستان در سيستان و بلوچستان را نيز به اين موارد بايد اضافه كرد. بعد از سركار آمدن نيروي بعث، كردها در پي احقاق حقوق خود در مجلس عراق هستند. شاه ايران به آنان در منطقه كردستان كمك مي كند و تجهيزاتي را به صورت مخفيانه در اختيارشان قرار مي دهد. بنابر اين، مي بينيد هر جا آمريكا صلاح مي ديد، دولت ايران را مجاب مي كرد تا در منطقه حضور يابد. در جنگ اعراب و اسراييل و در برهه اي كه اعراب فروش نفت خود را به غرب قطع مي كنند، ايران بيشترين فروش نفت خود را به كشورهاي غربي دارد، از سال 50 تا 55 حدود 15 هزار نيرو در اين منطقه حضور دارند و در اين مدت حدود 300 نفر از نيروهاي نظامي ايران كشته مي شوند. * وضعيت رفاهي اين نيروها چگونه بود؟ ** از حيث رفاهي و معيشتي، شاه بهترين بودجه را به خانوده هاي ارتشيان اختصاص مي دهد. مجهزترين بيمارستانهايي كه در شهرهاي مختلف كشور ساخته مي شود، متعلق به ارتش است. در سال 56، ايران با داشتن 120 هزار مستشار نظامي اولين كشوري در ايران بود كه بيشترين نيروي مستشاري در كشورش حضور داشت. در اين مقطع، ستادي در كشور با عنوان «ستاد مستشاري» تشكيل مي شود. نزديك به 45 هزار مستشار در نيروي هوايي، 10 هزار مستشار در نيروي زميني و 6تا 7 هزار نفر نيز در نيروي دريايي بودند و بقيه مستشاران در بخش اقتصاد، راه و ترابري و ساواك حضور داشتند. بهترين مناطق كشور براي اقامت اين افراد انتخاب شده بود، مثلاً در تهران منطقه لويزان، در اصفهان شاهين شهر و در اهواز منطقه اي به نام گلف به آنها اختصاص داشت. پايين ترين رقم دريافت حقوق آنها 150 دلار در ماه و بالاترين رقم 400 دلار گزارش شده بود. جالب اينكه، حقوق آنها ازحقوق بالاترين فرماندهان پايگاه ها نيز بيشتر بود. اين در حالي است كه شيوه رفتار آنها اعتراض بالاترين رده هاي ارتش را نيز به دنبال داشت. در پايگاه هوايي، شاهرخي فرمانده پايگاه در گزارشي به ارتشبد محمد خاتم، فرمانده نيروي هوايي و داماد شاه (1338- 1353) - در سال 53 نيز در پروازي با كايت كشته مي شود- اعلام مي كند كه روابط ناشايست اخلاقي آمريكاييان با افسران زن اين پايگاه موجبات آزردگي برخي از كاركنان و نيروها را فراهم كرده است. سن اكثر مستشاراني كه از اواخر دهه 40 تا سال 56 در ايران حضور دارند، 40 سال به بالاست. اكثر اين افراد جزو كساني هستند كه از جنگ ويتنام برگشته اند و دولت آمريكا براي اينكه آنان را از جامعه خود دور و حقوقشان را از خزانه كشور ديگري تأمين كند، آنها را به ايران اعزام مي كند. * تمام اين نيروها وظيفه حفظ تجهيزات اهدايي آمريكا را برعهده داشتند؟ ** بخشي از اين مستشاران درساواك مشغول به كار بودند و سركوب همه افكار و انديشه ها در منطقه بر عهده آنها بود، ضمن اينكه اسراييل در تقويت ساواك ايران نقش بسزايي را ايفا مي كرد. * از همافران بگوييد، اين گروه چگونه به وجود مي آيد و در رژيم جزو كدام يك از رسته هاي ارتشند؟ ** از اوايل سال 1349، به پيشنهاد دولت آمريكا كادري با عنوان همافران شكل مي گيرد. همافران دانش آموختگان ديپلم رشته هاي رياضي و يا تجربي دبيرستانها هستند كه پس از گذراندن آزمون و گذراندن سه ماه آموزش نظامي به استخدام نيروي هوايي در مي آمدند و به آمريكا اعزام مي شدند و حداقل دو سال درپايگاه هوايي لك لن تگزاس آمريكا، آموزش تجهيزاتي را مي ديدند. اين عده پس از بازگشت به كشور، در بخش ستاد نيروي هوايي مشغول به كار مي شدند. معضلي كه در اين بخش وجود دارد اين است كه اين نيروها با تمام استعداد و آموزشي كه دارند چون مارك همافري بر آنها زده مي شد، بايد بعد از 11 سال خدمت در نيروي هوايي از آن خارج مي شدند؛ يعني هيچ درجه اي نمي گرفتند، هيچ ارتقاي مدركي نداشتند و در زماني كه آخرين تجربه ها را به دست آورده بودند، بايد حذف مي شدند. آمريكاييها در سازماندهي نيروهاي ارتش، اين نيروها را محدود كرده بودند. حتي در ستاد ارتش يك درجه دار ارتش به راحتي مي توانست به آنها دستور دهد. اين تبعيضها موجبات نارضايتي اين گروه را نيز فراهم مي كرد. از سوي ديگر، سرزنش و تحقير مستشاران آمريكايي نيز به نارضايتي اين گروه دامن مي زد. بيشترين كساني كه در ستادها با آمريكاييان ارتباط داشتند، همافران بودند و بيشترين توهين ها را از آمرييكاييها آنها مي شنيدند. اغلب خاطرات به جاي مانده از همافران از پايگاه هاي اصفهان و تهران، به برخوردهاي تحقير آميز آمريكاييان نسبت به همافران ديده مي شود. از سوي ديگر، همه كساني كه در آمريكا تحصيل كرده بودند، مطبوعات آمريكا را نيز مطالعه مي كردند. در همان سالهايي كه رابطه ايران با دولت ريچارد نيكسون فراتر از دو برادر است و به قولي «شاه ايران» برادر كوچكتر نيكسون محسوب مي شود، بيشترين خريدهاي نظامي ايران از آمريكا در دو دولت نيكسون و سپس جرالد فورد صورت مي گيرد. در همان زمان، مخالفان جمهوريخواهان، يعني دموكراتها، در مطبوعات روابط ايران و آمريكا را افشا مي كردند. مطالعه اين گزارشها سؤالهايي را پيش روي همافران قرار مي داد كه امكان طرح آن در داخل ايران نبود. مثلاً در دي ماه سال 56، روزنامه «واشنگتن پست» مي نويسد. فروش راداري به نام اف اي ايكس در ايران كه 500 ميليون دلار است و در جنگلهاي شمال براي شنود مكالمات روسها نصب شده، از رده خارج است و جزو اسقاطي محسوب مي شود كه به ايران فروخته شده است. بد نيست بدانيد غالب اين همافران از خانواده هاي مذهبي اند. شهيد بابايي كه در طول دفاع مقدس در كابين خلباني خود ترجيح مي دهد با لباس بسيجي بنشيند،5 سال در آمريكا و درهمان پايگاه لك لن آموزش ديده است. * تمايل ارتش و بويژه همافران به همراهي با نهضت از چه زماني آغاز مي شود؟ ** از سال 57 با علني شدن نهضت امام در بخشي از كاركنان نظامي نيز تمايلاتي به حمايت از نهضت شكل مي گيرد. در همان نيمه نخست سال 57، بتدريج تمرد افسران و درجه داران مشاهده مي شود. در آبان سال 57 در كرمان چند نفر از سربازاني كه مانع تظاهرات مردم مي شوند، با اسلحه به مردم مي پيوندند. فرمانده يكي از واحدهاي نظامي اصفهان وقتي فرمان تيراندازي به سوي مردم را صادر مي كند، با گلوله يكي از سربازان از پاي در مي آيد. از طرفي، با رفتن دولت شريف امامي و آمدن دولت ازهاري و حضور شاخصي نظامي، گمان مي رفت بخشي از مشكلات حل شود، اما مي بينيم كه عمر اين دولت از دولتهاي قبلي كمتر است. شاه اميدوار بود با آوردن شخصيتي نظامي، تسلط بيشتري به اوضاع داشته باشد. در همان زمان كه ارتشبد ازهاري قدرت را به دست مي گيرد، نامه اي كه از ركن اطلاعات ارتش بر روي ميز او در اواخر آذرماه 57 قرار دارد، حاكي از اين است كه روزانه در كشور هزار نفر از نيروهاي نظامي اعم از سربازان و افسران تمرد مي كنند و بخشي از پادگانها خالي شده است. در ميدان سبزه ميدان تهران در هفته نخست دي ماه 57 دو نفر سرباز با شعار درود بر خميني به مردم مي پيوندند. اين مسايل نشان مي دهد اين ارتش ارتشي نيست كه بتوان روي آن حساب كرد. گارد جاويدان كه يكي دو سال بعد از ساواك در سال 1337 شكل گرفته بود، از جمله نيروهايي محسوب مي شد كه از حيث امنيتي حافظ كاخها و تمامي ساختمانهاي دربار بود. ساختار اين گارد بايد از نيروهايي روستايي با سطح تحصيلات سوم راهنمايي تشكيل مي شد. تيمسار شفق، فرماندهي اين گارد را عهده دار است. تمرد در اين گارد بي معناست، اما در غروب تاسوعاي سال 57 شهيد «سلامت بخش» يكي از درجه داران گارد وارد نهارخوري لويزان مي شود و با شليك گلوله 10 تا 12 نفر از افسران گارد را از بين مي برد و خود كشته مي شود. شايد بتوان يكي از دلايل فرار شاه را همين مسأله و مسايلي نظير آن دانست، چون شاه با به خطر افتادن امنيت در داخل گارد، نمي دانست بايد به چه كسي اعتماد كند. در روز تاسوعا و عاشوراي 57 كه بزرگترين راهپيمايي آن زمان از ميدان امام حسين تا آزادي برگزار مي شود، تعدادي از سربازان به جمعيت مي پيوندند. در همين راهپيمايي، شعار «فرمانده كل قوا، خميني روح خدا» شكل مي گيرد. معناي اين شعار اين است كه ما سوگندي به نظام شاهنشاهي نداريم. در 6 بهمن 57 در مقابل ستاد نيروي هوايي در خيابان پيروزي حركت خودجوشي صورت مي گيرد و حدود 120 نفر از كاركنان پس از پايان وقت اداري، ساعت 2 بعد از ظهربا «لباس نظامي» در يك راهپيمايي شركت مي كنند. در 13 دي 57 شوراي عالي دفاع آمريكا از «هايزر» معاون ناتو در ايران دعوت مي كند تا يك كودتا را پايه گذاري كند. هايز در 14 دي در منزل رئيس ستاد مستشار نظامي آمريكا درتهران از وي مي خواهد تا فرماندهان يگانهاي مختلف ايران را دعوت كند. در ملاقاتي كه دو روز بعد سفيران آمريكا و انگلستان و فرماندهان نيروي زميني، هوايي، دريايي و رئيس كل ستاد ارتش شاهنشاهي، همراه با تيمسار توفانيان ارتش حضور دارند. جالب اينكه تيمسار ربيعي فرمانده نيروي هوايي در اين جلسه بدون اطلاع از حوادثي كه در نيروي هوايي مي گذرد، به هايزر اطمينان مي دهد در نيروي هوايي و دريايي هيچ تمردي وجود ندارد. نيروي دريايي و هوايي نسخه كوچك شده ارتش آمريكاست و تمام نيروهاي تحت امر من به نظام شاهنشاهي وفا دارند، شما بايد از نيروي زميني نگران باشيد، چون رابطه كمتري با شما داشته اند. هايزر بعد از گزارشهاي ساواك تازه متوجه مي شود اتفاقا بيشترين تمردها در نيروي هوايي است. در پايگاه هوايي بندرعباس در 30 دي ماه 57 تظاهراتي توسط همافران و افسران انجام مي شود كه در پايان اعلاميه اي 8 ماده اي صادر مي گردد كه بند پاياني آن مي گويد اگر فرمانده پايگاه به سربازان دستور شليك به سوي مردم بدهد، ما اين فرمانده را در محوطه پايگاه اعدام مي كنيم. * بيعت تاريخي همافران در 19 بهمن، چگونه شكل مي گيرد؟ ** پس از تظاهراتي كه در 6 بهمن 57 برگزار مي شود، حدود 100 نفر از مديران آن راهپيمايي دستگير و شبانه از منازل خود در قصر فيروزه توسط هواپيماي سي 130 به خاش انتقال داده مي شوند تا بعد از فرونشاندن نهضت اعدام شوند. بعد از اين راهپيمايي، كاركنان نيروي هوايي در دوشان تپه تصميم به فراهم كردن حركت تاريخي ديگري مي گيرند. اين حركت همان بيعت تاريخي امام است. ساعت 8 صبح اين عده كه تعدادشان حدود 100 نفر است، به خيابان ايران مي روند. آنها وصيت نامه هاي خود را نيز نوشته اند چون اگر به سرانجام نمي رسيد، حتماً در دادگاه هاي نظامي اعدام مي شدند. آنها در وهله نخست در ستونهاي 5 نفره اقدام به انجام رژه مي كنند و پس از آن از خيابان ايران وارد كوچه و خيابان علوي مي شوند و رژه اي نظامي در حياط مدرسه علوي انجام مي شود و در مقابل امام شعار فرمانده كل قوا ،خميني روح خدا سرداده مي شود و عكس تاريخي آن ديدار گرفته مي شود و در روزنامه كيهان چاپ مي شود. اين عكس تاريخي كار رژيم را تمام مي كند.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 676]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن