واضح آرشیو وب فارسی:برترینها: ارتباط خلاقیت و متفاوت بودن شاید بارها و بارها به مطالبی برخوردهایم که خاطرنشان کردهاند که افراد خلاق در بعضی جنبهها نامتعارف هستند. شلی کارسون، نویسنده کتابی با عنوان «مغز خلاق شما: هفت گام برای توسعه تخیل، ابتکار و خلاقیت در زندگی شما» است، او به شواهدی در این مورد اشاره کرده است.
آلبرت اینشتین برای پیپاش از سیگارت استفاده میکرد، هوارد هیوز تمام روز را بر روی یک صندلی در یکی سوییت خالی در هتلی در بورلی هیلز سر میکرد، رابرت شومان -آهنگساز نامی- اعتقا داشت که آثارش از طریق بتهوون و سایر هنرمندان متوفی از قبرهایشان به او دیکته میشود و چارلز دیکنز هم در بسیاری اوقات در هنگام قدم زدن در خیابانهای لندن با چترش با شیطانهای تخیلی در حال جدال بود.آیا بین خلاقیت و نامتعارف بودن ربطی وجود دارد؟معلوم شده است که بین خلاق بودن و شخصیت شیزوتایپال یعنی شکل ملایمتری از «اختلال» شخصیت شیزوتایپال ارتباطی وجود دارد. شخصیت شیزوتایپال به شکلهای مختلفی میتواند دیده شود، این اشخاص ممکن است تفکر جادویی داشته باشند، یعنی آنها ممکن است تفکرات پر از اوهام یا باور به ماوراء الطبیعه داشته باشند. مثلا شومان که تصور میکرد بتهوون از قبرش با او ارتباط برقرار میکند.این افراد ممکن است تجربههای ادراکی غیرمعمول داشته باشند به این صورت که اعوجاج در ادراک دارند، مثل دیکنز که فکر میکرد شخصیتهای داستانهایش دنبالش میکنند.این افراد ممکن است از اجتماع اجتناب کنند و فعالیتهای تنها را ترجیح بدهند، در این دسته بسیاری از نوابغ مثل امیلی دیکینسون، نیکولا تسلا و ایزاک نیوتون قرار میگیرند که کار تنها را بر فعالیتهای اجتماعی مقدم میگرفتند. آنها حتی ممکن است، پارنویا یا سوء ظن شدید داشته باشند، یعنی اعتقاد داشته باشند که مردم یا محیط و اشیا در حال توطئه برای آسیب رساندن به آنها هستند، مثل هیوز که به دیگران اعتماد نداشت.توجه کنید که هر شخصی که شخصیت شیروتایپال دارد، اختلال شخصیت ندارد. خیلی از این افراد روشنفکرند و عملکرد بالایی دارند.نتایج چندین مطالعه نشان میدهند که افراد خلاق، معمولا وقتی به پرسشنامههای مربوط به شخصیت شیزوتایپال پاسخ میدهند، نمره بیشتری کسب میکنند. بر اساس پژوهش کارسون، دانشجویان خلاق بیشتر احتمال دارد که تفکر جادویی یا تجربههای ادراکی عجیب داشته باشند.بر اساس تحقیق که او با یکی از همکارانش در هاروارد انجام داد، آن دسته از دانشجویان که کارهای خلاقانهتری ارائه کرده بودند، بیشتر محتمل بود که تفکرات جادویی مثل اعتقاد به ارتباط تلهپاتی، رؤیای انتقال به آینده، یا خاطرات زندگیهای قبلی را داشته باشند. آنها همچنین بیشتر گرفتار تجربههای ادراکی مثل «دژا وو» یا شنیدن زمزمه و پچ پچ میشدند.بازداریزدایی شناختیاما همه اینها به معنی آن نیست که اگر کسی شیزوتایپال باشد، بیشتر خلاق خواهد بود. قضیه پیچیدهتر از این حرفهاست. در واقع مکانیسم شناختی خاصی به نام بازداریزدایی شناختی ممکن است در زیر پوسته نامتعارف بودن وجود داشته باشد.
وقتی کسی دچار بازداریزدایی شناختی میشود که نتواند از اطلاعات بیربط یا فرعی صرفنظر کند. در شرایطی که ما هر روز و هر دقیقه با انبوهی از اطلاعات بمباران میشویم، غیرممکن است که بتوانیم به همه آنها توجه کنیم. خوشبختانه ما فیلترهای ذهنی دارین که از رسیدن اطلاعات نامربوط به سطح هوشیار ذهنمان جلوگیری میکنند و مواظبمان هستند.یکی از این فیلترها بازداری نهفته یا latent inhibition نامیده میشود که عبارت است از ظرفیت متغیر مغز برای غربال کردن محرکهایی که قبلا طبق تجربههایش آنها را بیربط ارزیابی کرده است.مقدار فیلتری که هر شخص اعمال میکند با دیگری متفاوت است. هر چقدر بازداری نهفته کمتر باشد، میزان استعداد به شیزوفرنی (روان پریشی) یا اختلالات دیگر بیشتر میشود. چرا که با کاهش بازداری نهفته، مقداری محرکهایی فیلتر نشده گه به خودآگاه میرسند بیشتر میشود و همین اطلاعات منجر به تفکرات و هذیانهی میشوند.بازداریزدایی شناختی همچنین توضیح میدهد که چرا افراد بسیار خلاق نمیتوانند بر فعالیتهای روزمره تمرکز کنند، چرا که آنها مجبور میشوند بر دنیای درونی انباشته از اطلاعات خود به قیمت صرفنظر کردن از دنیای بیرونی یا حتی نیازهای شخصی خود مثلا بهداشت و نظافت تمرکز کنند.البته باز هم باید تأکید کنیم که هر شخص عجیب و غریب، خلاق نیست. چرا که یافتههای نشان میدهند که افراد خلاق باید ضریب هوشی و ظرفیت حافظهای بالایی هم داشته باشند. یعنی بازداری نهفته پایین توأم با ضریب هوشی بالاست که منجر به خلاقیت میشود.
بررسی مغز افراد خلاق با نواز مغزی یا EEG نشان داده است که آنها ضمن انجام کار، امواج آلفای کمتری دارند که میتواند مترادف با کاهش فعالیت قشری هوشیارانه و توجه غیرمتمرکز ارزیابی شود. این مسئله میتواند نشاندهنده تمرکز بیشتر این افراد بر دنیای درونی خودشان هم باشد.کارسون اخیرا تئوریای جدیدی در مورد ارتباط خلاقیت با غیرمتعارف بودن منتشر کرده است که مدل آسیبپذیری اشتراکی نامیده میشود.بعضی از آسیبپدیریهای زیستی که افراد را مستعد اختلالاتی مثل شیزوفرنی میکنند در افراد با خلاقیت بالا هم وجود دارند. اما این افراد به خاطر ضریب هوشی و ظرفیت حافظه بالا دچار بیماری روانی نمیشوند.منبع : 1Pezeshk.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترینها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]