واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: صادرات و واردات کلمه
در طول زمان با آشنا شدن فرهنگ ها با یکدیگر یادگارهایی از هر فرهنگ در دیگری به جا می ماند که به مرور زمان بومی شده و اصل آن از دید و دانش مردم دور می شود . زبان هر قوم بیشترین سهم را در این صادرات و واردات فرهنگی در خود نشان می دهد در این متن چند نمونه از صادرات کلمه های فارسی و واردات کلمه های فرنگی را می بینید : صادرات :واژه های فراوانی در زبان های عربی، ترکی، روسی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی فارسی است و بسیاری از فارسی زبانان آن را نمی دانند. از آن جمله اند : کیوسک که از کوشک فارسی به معنی ساختمان بلند گرفته شده است و تقریبا در همه ی زبان های اروپایی هست. شغال که در روسی shakal ، در فرانسوی chakal ، در انگلیسی jackalو در آلمانیSchakal نوشته می شود. کاروان که در روسی karavan، در فرانسوی caravane، در انگلیسی caravanو در آلمانی Karawane نوشته می شود. کاروانسرا که در روسی karvansarai ، در فرانسوی caravanserail، در انگلیسی caravanserai و در آلمانیkarawanserei نوشته می شود. پردیس به معنی بهشت که در فرانسوی paradis ، در انگلیسی paradise و در آلمانی Paradies نوشته می شود. مشک که در فرانسوی musc ، در انگلیسی muskو در آلمانی Moschus نوشته می شود. شربت که در فرانسوی sorbet ، در انگلیسی sherbet و در آلمانی Sorbet نوشته می شود. بخشش که در انگلیسی baksheesh و در آلمانی Bakschisch نوشته می شود و در این زبان ها معنی رشوه هم می دهد. لشکر که در فرانسوی و انگلیسی lascar نوشته می شود و در این زبان ها به معنی ملوان هندی نیز هست. خاکی به معنی رنگ خاکی که در زبان های انگلیسی و آلمانی khaki نوشته می شود. کیمیا به معنی علم شیمی که در فرانسوی، در انگلیسی و در آلمانی نوشته می شود. ستاره که در فرانسوی astre در انگلیسی star و در آلمانی Stern نوشته می شود. Esther نیز که نام زن در این کشورها است به همان معنی ستاره می باشد. برخی دیگر از نام های زنان در این کشور ها نیز فارسی است، مانند : Roxane که از واژه ی فارسی رخشان به معنی درخشنده می باشد و در فارسی نیز به همین معنی برای نام زنان « روشنک» وجود دارد. Jasmine که از واژه ی فارسی یاسمن و نام گلی است Lila که از واژه ی فارسی لِیلاکه به معنی یاس بنفش رنگ است. Ava که از واژه ی فارسی آوا به معنی صدا یا آب است . مانند آوا گاردنر واردات :
این چند واژه نمونه های خاصی هستند و بدیهی است واژه هایی مثا کامپیوتر ، کابل ، کنکور و ... در ذهن فارسی کما کان بوی غربت را می دهند : هشلهف : مردم برای بیان این نظر که واگفت ( تلفظ ) برخی از واژه ها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه می تواند نازیبا و نچسب باشد، جمله ی انگلیسی I shall have ( به معنی من خواهم داشت ) را به مسخره هشلهف خوانده اند تا بگویند ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است ! و اکنون دیگر این واژه ی مسخره آمیز را برای هر واژه یا عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز ( چه فارسی و چه بیگانه ) به کار می برند. چُسان فُسان : از واژه ی روسی Cossani Fossani به معنی آرایش شده و شیک پوشیده گرفته شده است. زِ پرتی : وازه ی روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاق ها ی روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می افتاد دیگران می گفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است. شِر و وِر : از واژه ی فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است. فاستونی : پارچه ای است که نخستین بار در شهر باستون Boston در امریکا بافته شده است و باستونی می گفته اند. اسکناس : از واژه ی روسی Assignatsia که خود از واژه ی فرانسوی Assignat به معنی برگه ی دارای ضمانت گرفته شده است. فکسنی : از واژه ی روسی Fkussni به معنی با مزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه یعنی به معنی بی خود و مزخرف به کار برده شده است لگوری ( دگوری هم می گویند) : یادگار سربازخانه های ایران در دوران تصدی سوئدی ها است که به زبان آلمانی به فاحشه ی کم بها یا فاحشه ی نظامی می گفتند : Lagerhure . نخاله : یادگار سربازخانه های قزاق های روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بی ادب و گستاخ می گفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کرده اند. گرد آورنده : مریم امامیتنظیم : بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]