واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
«نيكلاس ساركوزي» نخستوزير فرانسه و همسرش «سيسيليا» با توافق طرفين از يكديگر جدا شدند ولي اعلام اين جدايي براي ساركوزي كه قرار بود به زودي در اجلاس سران اروپا در ليسبون شركت كند، كاري بس دشوار به نظر ميرسيد.
ساركوزي 52 ساله و سيسيلياي 49 ساله (يك مدل قديمي) يازده سال در كنار يكديگر زندگي كرده بودند و پنج فرزندشان كه تنها يكي از آنها فرزند مشتركشان بود را بزرگ ميكردند. ساركوزي و سيسيليا هركدام دو فرزند از ازدواج قبلي خود دارند. ساركوزي دو پسر به نامهاي «پير» و «ژان» و سيسيليا دو دختر با اسامي «جوديت» و «ژانماري» و فرزند كوچك آنها پسري ده ساله به نام «لوئيس» ميباشد. اخبار جدايي ساركوزي و همسرش زماني به نشريات رسيد كه آنها داشتند عكسهايي از بانوي اول كشورشان با عنوان «سيسيليا از سايه بيرون ميآيد؛ يك زن آرام و باوقار» را چاپ ميكردند. شايعات به سرعت گسترش مييافت. خبر ميرسيد كه سيسيليا در هفتههاي اخير جدا از همسرش در ژنو و لندن بوده و ساركوزي او را در سفر به بلغارستان براي دريافت جايزه افتخار، همراهي نكرده است. او نيز ساركوزي را در نخستين سفر رسمياش به مراكش همراهي نخواهد كرد ولي دليل اين جداييها كه به طلاق انجاميد، چه بود؟ دليل هرچه بود فرانسه را نگران ميساخت زيرا سياستمداران اين كشور معتقد بودند فرانسه بدون سيسيليا وارد فاز جديدي خواهد شد. فرانسه عاشق سيسيلياست. هم به اين دليل كه او زني شيكپوش و مدرن است و هم به اين خاطر كه روحيه سركشي و آزادي را در زنان كشور گسترش داده است.
روابط پنهان ساركوزي به شدت مدافع منع استعمال مشروبات الكلي است ولي در زمينه ديگري مشكل دارد. تقريبا همه ميدانند كه چشم او دنبال زنان و دختران جديد است. مردم فرانسه شك ندارند كه جدايي دو سال اخير ساركوزي و همسرش به دليل روابط پنهاني هر دوي آنها در طول يازده سال زندگي زناشويي و نزديك به بيست سال ارتباط است. بله، سيسيليا همسرش را به طور غيررسمي ترك كرد تا با محبوب خود سر كند و حتي قبل از آن ساركوزي دل به زنان دور و بر خود بسته بود. يكي از اين زنان «كلوده» دختر ژاك شيراك ميباشد كه حدود پانزده سال پيش ساركوزي با او آشنا بود! ولي هيچيك از اين موضوعات دليل جدايي رسمي آنها نبود.فرانسه مدتهاست كه به روابط پنهان نخستوزيرانش عادت دارد. حتي مارشارل دوگل هم قبل از ورود به كاخ اليزه با يك دختر رابطه پنهاني داشت و ديگر اين موضوع عادي شده و در اين ميان تنها «جورج پامپيدو» بود كه برخلاف ديگر نخستوزيران عمل كرد و به طور غيرمعمول عاشق همسرش بود. از نظر سيسيليا كه ميگويند يك قطره خون فرانسوي در بدنش نيست (او در فرانسه متولد شده ولي اصليت اسپانيايي – رومانيايي و روسي دارد) اين موضوعات عادي بودند. او همسرش را ترك كرد چون خسته شده بود و ديگر ميل نداشت در كنار او باشد. همانطور كه قبلا هم با همسر سابقش همين كار را انجام داده بود. گذشته ساركوزي «نيكلاس ساركوزي» روز 28 ژانويه 1955 در پاريس به دنيا آمد. پدرش «پال» يك مهاجر مجارستاني ثروتمند و مادرش «آندرا» يك فرانسوي يهود بودند. پدر ساركوزي در نزديكي بوداپست پايتخت مجارستان به همراه خانوادهاش زندگي خوبي داشت و صاحب اراضي وسيع و يك قصر كوچك بود. وقتي در سال 1944 ارتش سرخ وارد مجارستان شد، خانواده ساركوزي به آلمان مهاجرت كرد. آنها در سال 1945 دوباره به كشورشان بازگشتند ولي مايملكشان مصادره شده بود. پدر پال ساركوزي همان زمان از دنيا رفت و مادرش از ترس اينكه ارتش سرخ او را به سيبري نفرستد، پال را وادار كرد كشور را ترك كند. پال ابتدا به اتريش و سپس به آلمان فرار كرد و مادرش به سربازان گفت او در درياچه «بالاتون» غرق شده است. پال خود را به مرز فرانسه رساند و در آنجا نيروهاي فرانسه را به استخدام خود درآوردند و ميخواستند پس از اتمام دوره آموزشي او را به هندوچين بفرستند ولي دكتر ارتش كه اتفاقا او هم مجارستاني بود «پال» را به دلايل جسماني از سربازي معاف كرد.پال سرانجام در دهه هفتاد توانست شهروند فرانسه شود و نامش به «پل ساركوزي» تغيير يافت. پل در سال 1949 با آندرا مادر ساركوزي ملاقات و با او ازدواج كرد. آنها صاحب سه پسر شدند؛ «ژلوم» متولد 1951 كه مفسر مطبوعات است، «نيكلاس» متولد 1955 و «فرانسيس» متولد 1957 رييس يك شركت مشاوره بهداشتي. پل ساركوزي در سال 1959 همسر و سه پسرش را ترك كرد و بعدها دو بار ديگر ازدواج كرد. او از همسر دومش دو فرزند ديگر دارد. وقتي ساركوزي كوچك بود با اينكه پدرش صاحب يك شركت تبليغاتي شد و از اين طريق ثروتمند شده بود ولي هيچ خرجي به زن و فرزندانش نميداد. آنها در خانه كوچكي كه متعلق به پدربزرگ مادريشان بود، زندگي ميكردند. ساركوزي ميگويد پدربزرگ طرفدار مارشال دوگل بود. او بيشتر از پدرش بر روي او تاثير ميگذاشت زيرا او به ندرت پدرش را ميديد. او و برادرانش طبق مذهب «باتيست» بزرگ شدند. او چندي پيش گفت يكي از الگوهاي مهم او در زندگي «پاپ ژان پل دوم» بوده است. ساركوزي و خانوادهاش مدتي بعد به يك محله ثروتمندنشين نقلمكان كردند. كمبودهاي او (كوتاهي قدش و بيپول بودن آنها نسبت به همسايهها) او را رنج ميداد. او يكبار گفت: «چيزي كه باعث شده من به اينجا برسم، احساس حقارتي است كه در كودكي از آن رنج ميبردم.» نيكلاس ساركوزي سرانجام توانست در رشته حقوق تجاري فرانسه و حقوق خانواده فارغالتحصيل شود. ازدواجها و طلاقها روز 23 سپتامبر سال 1982 نيكلاس ساركوزي با «ماري دومينيك كوليولي» كه دختر يك داروساز بود، ازدواج كرد. آنها صاحب دو پسر به نامهاي «پير» (متولد 1985) و «ژان» (متولد 1987) شدند. روابط زناشويي ساركوزي و ماري چندان جالب نبود و آنها سالها جدا از يكديگر زندگي ميكردند و سرانجام در سال 1996 رسما از يكديگر جدا شدند. در آن زمان ساركوزي شهردار شهر نيل بود.روز دهم اوت سال 1984 جشن ازدواج «سيسيليا سيگانر آلبنيز» يك مانكن معروف پاريسي و «ژاك مارتين» مجري محبوب تلويزيون فرانسه بود. عروس 26 ساله نهماهه باردار بود! و داماد 26 سال از او بزرگتر بود. آنها در سالن شهرداري شهر نيل ازدواج كردند و نيكلاس ساركوزي به عنوان شهردار شهر در مجلس حضور داشت. در آن زمان نيكلاس هنوز متاهل بود. سه سال بعد او دوباره با سيسيليا ملاقات كرد و بنا به گفته خودش عشق او مثل صاعقه به قلبش خورد. سيسيليا در سال 1988 شوهر و دو دخترش را رها كرد تا با ساركوزي زندگي كند و يك سال بعد رسما از همسرش طلاق گرفت. وقتي ساركوزي هم در سال 1996 همسرش را طلاق داد، سيسيليا و نيكلاس ساركوزي زندگي مشترك خود را به طور رسمي و قانوني آغاز كردند و شش ماه بعد تنها فرزند مشتركشان به دنيا آمد.ظاهرا سيسيليا عادت داشت با اين وضعيت ازدواج كند چون فرزند اولش «جوديت» هم درست دوازده روز بعد از ازدواج نخست او به دنيا آمد. سيسيليا در سال 2005 با «ريچارد آتياس» مدير يك انتشارات آشنا شد و همراه او به «كن» و «نيويورك» رفت ولي اوايل سال 2006 به كنار همسرش كه گفته ميشد با يك روزنامهنگار به نام «آن فولدا» رابطه پنهاني داشت، برگشت. مدتي پيش از آن زمان عكس سيسيليا به همراه محبوب جديدش روي جلد مجله «مچ» به چاپ رسيد كه موجب خشم ساركوزي شد. ميگويند ساركوزي از صاحب اين مجله خواست عامل اين كار را اخراج كند. او پس از بازگشت سيسيليا اعلام كرد كه همسرش «قدرت» و «پاشنه آشيل» اوست و در كتاب خود نوشت: «امروز سيسيليا و من دوباره و تا ابد با يكديگر پيوند خورديم زيرا قادر نيستيم جدايي يكديگر را تحمل كنيم. او كسي است كه من بدون او قادر به انجام هيچ كاري نخواهم بود.» سيسيليا در ژوئن 2007 مدت كوتاهي در اجلاس 8 G در كنار همسرش بود و بعد با اين عذر كه ملاقات مهمي در پاريس دارد، آنجا را ترك كرد و بدين ترتيب ساركوزي تنها مهماني شد كه بدون همسرش سر ميز شام نشست. در اوت 2007 و در زمان ديدار از منطقه نيوهمپ شاير با همسرش در آخرين لحظه از همسرش جدا شد و با اين بهانه كه او و فرزندانش گلودرد دارند، در مهماني ناهار با جرج بوش و لورا بوش شركت نكرد. ميگويند يكي، دو ساعت بعد او در فروشگاههاي همپشاير در حال خريد كردن بود. فرار از شهرت سيسيليا ميگويد دليل شكست زندگي مشترك او و نيكلاس ساركوزي اين است كه او برخلاف همسرش هيچ علاقهاي به شهرت ندارد. او در ادامه افزود: «ما خيلي تلاش كرديم كه زندگيمان را سرپا نگه داريم ولي ديگر برايمان امكان نداشت. اين جور زندگي با من سازگار نيست. من دوست دارم در خلوت زندگي كنم و عاشق آرامش و آسايش هستم. اتفاقي كه براي من افتاد، براي هزاران نفر ديگر هم افتاده است. ديگر همسرش موضوع اول زندگي او نيست و ديگر راهحلها عملي نميشوند. نميشود دليل اين امر را توضيح داد ولي براي خيليها اتفاق ميافتد.» او در ادامه اين مصاحبه براي نخستين بار به رابطهاش با ريچارد آتياس اعتراف كرد و گفت: «در سال 2005 با يكديگر ملاقات كردم و عاشق او شدم.» از نظر سيسيليا زن اول مملكت بودن كاملا بيارزش است. او در اجلاس مختلف در كنار همسرش ظاهر نمي شود چون اين كار را بيمعني ميداند و نميخواهد خودش را به همه نشان دهد. بعد از جدايي ساركوزي به زندگي خود در كاخ اليزه ادامه ميدهد ولي سيسيليا به آپارتمانشان در حومه پاريس نقلمكان كرده است. وكيل آنها اعلام كرد كه هر دوي آنها حضانت پسرشان «لوئيس» را برعهده گرفتهاند. خانم ساركوزي به خبرنگاران گفت، دوست دارد زمان بيشتري را در كنار فرزندان و اعضاي خانوادهاش بگذراند و افزود: «هرچند كه فعلا كار خاصي ندارم ولي ميخواهم خيلي كارها را انجام بدهم. من توانايي اين را دارم كه به ديگران كمك كنم و اين در ذات من است.» ساركوزي به دنبال همسرش ميگويند ساركوزي بيهوده در تلاش براي برگرداندن همسرش و تسخير مجدد قلب اوست. او پشت سر هم براي سيسيليا هديه ميفرستد و با كلمات عاشقانه و عارفانه از او تعريف و تمجيد ميكند و روزي چند بار به او تلفن ميزند شايد بتواند او را ترغيب كند پيش او برگردد. دوستان او ميگويند تلاشهاي او به شكست انجاميده و ممكن است با اين كارها حتي سيسيليا را بيشتر از او دور كند زيرا او از اين كارهاي ساركوزي خسته شده است. تلاشهاي ساركوزي براي حفاظت از كانون خانواده از وقتي شروع شد كه خانم ساركوزي پس از يك جدايي طولاني پيش او بازگشت. او حتي پيشنهاد كرد با وجود اينكه همسر اول سيسيليا هنوز زنده است، حضانت دختران سيسيليا را برعهده بگيرد ولي اين تلاشها فايدهاي نداشت. او يكبار به دوستانش گفت: «نميدانم چرا، ولي هر چيزي كه سيسيليا قبلا دوست داشت، حالا ديگر دوست ندارد.» سيسيليا به خبرنگار فيگارو گفت: «من تمام زندگيام را به همسرم دادم و از اين موضوع پشيمان نيستم. در تمام اين بيست سال نيكلاس و فرزندانم مهم بودند و من درون پرانتز قرار داشتم. ما يك زن و شوهر معمولي در يك موقعيت غيرمعمولي بوديم و همين موضوع فشاري غيرمعمول به زندگي ما وارد كرد كه ما از آن جان سالم به در نبرديم.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 404]