واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کاريکاتوري از يک آدم خردمند
با توجه به پيشرفت روزافزون دانش و فناوري و اهميت فراوان يادگيري و توانايي حل مسايل و مشکلات پيچيده عصر فناوري، شناخت همه جانبه توانمنديهاي روانشناختي، اهميتي ويژه يافته است. در اين ميان عواملي که در موفقيت فردي در ابعاد تحصيلي، شغلي، زناشويي و ... دخيل هستند بيش از پيش مورد توجه و مطالعه قرار گرفتهاند. نکته شايان ذکر اين است که بر خلاف باور قديمي و رايج بين عموم مردم، هوشبهر يا IQ به تنهايي در موفقيت افراد در ابعاد ذکر شده نقش چنداني ايفا نميکند. مشاهدات و مطالعات حاکي از آن است که افرادي که صرفا داراي IQ يا هوشبهر بالاتر از متوسط هستند در تحصيل و اشتغال موفقيت ندارند. بلکه موفقيت، وامدار عوامل ديگري است که در ادامه شرح مي دهيم. فردي که از هوش هيجاني بالايي برخوردار است، به خوبي ميتواند احساسات خود را مهار کند و آنها را به شکل مناسب بيان کند.هوش هيجاني يا (EQ)هوش هيجاني (EQ) به عنوان يکي از عوامل بسيار موثر در موفقيت فردي شناخته شده است. هوش هيجاني يعني توانايي مهار تمايلات عاطفي و هيجاني خود، درک احساسات ديگران، رفتار آرام و سنجيده در روابط انساني و خلاصه همانطور که ارسطو گفته است: «مهارت نادر به حق عصباني شدن در حد و اندازه معقول، در زمان مناسب، با دليل موجه و به شيوه شايسته» به عبارت ديگر فردي که از هوش هيجاني بالايي برخوردار است، به خوبي ميتواند احساسات خود را مهار کند و آنها را به شکل مناسب بيان کند. چنين فردي به دليل داشتن حس همدلي بالا و کنترل مناسب بر هيجانات خود در روابط بين فردي موفقتر است و در نتيجه از امکانات و موقعيتهاي بهتري در زندگي برخوردار ميگردد. مفهوم هوش هيجاني در ديدگاه" بار. آن" که تلاش در تدوين پرسشنامه اي در اين خصوص نموده است پنج بعد اصلي را در بر ميگيرد که عبارتند از: هوش درون فردي، هوش بين فردي، قابليت انطباق، کنترل استرس و خلق عمومي. هوش درون فردي به توانايي تشخيص و درک احساسات شخصي، بيان احساسات، عقايد و افکار و دفاع از حقوق فردي به شيوهاي غيرمخرب و رها بودن از وابستگي هيجاني اطلاق ميشود. هوش بين فردي به معني توانايي همدلي يعني آگاهي، درک و ارزيابي احساسات ديگران و همچنين ارتباط بين فردي به معني ايجاد و حفظ روابط رضايتبخش دوطرفه (که شامل ابراز و دريافت محبت هستند) ميباشد. همچنين هوش بين فردي بالا به معناي مسئوليتپذيري اجتماعي بالا ميباشد. سازگاري شامل توانمنديهاي حل مساله، ارزيابي واقعيت و انعطافپذيري است.کنترل استرس توان تحمل وقايع ناخوشايند و شرايط استرسزا و همچنين مقاومت يا به تاخير انداختن يک تکانه، سائق يا وسوسه براي عمل کردن ميباشد. خلق عمومي به معناي احساس رضايت از زندگي شخصي، لذت بردن از خود و ديگران و نگاه کردن به نيمه پرليوان و همچنين حفظ نگرش مثبت در مقابله با دشواريهاي زندگي ميباشد. به طور کلي افرادي که EQ يا هوش هيجاني بالايي دارند، سطح بالايي از عاطفه مثبت و سطح پاييني از عاطفه منفي نشان ميدهند. اين افراد با وجدان و پذيرنده هستند، مشکلات احساسي کمتري دارند و در روابط بين فردي عملکرد بهتري دارند. آسيبپذيري هوش هيجاني بالا، بسيار بيشتر از امکان پرورش و رشد هوش هيجاني کم است، به عبارتي ديگر هوش هيجاني تابع اين اصل کلي است که نابود کردن هميشه آسانتر از پرورش دادن است.وراثت يا محيط کداميک موثرند؟ هوش هيجاني احتمالاً بيشتر تحت تاثير شرايط محيطي است. گلمن ميگويد: قابليتهاي تشکيل دهنده هوش هيجاني در مجموع تواناييهاي اکتسابي هستند اما از طرفي سنجش هوش هيجاني عملاً برخي از جنبههاي شخصيت مانند خوشبيني و استقامت را در بر ميگيرد، با توجه به اينکه در شکلگيري شخصيت هر دو عامل وراثت و محيط نقش دارند نميتوان نظر گلمن را درباره اکتسابي بودن هوش هيجاني تائيد کرد. به نظر ميرسد اين امکان وجود دارد که شخص با هوش هيجاني زياد متولد شود اما در آغاز کودکي اين توانمندي به گونهاي آسيب ببيند و منجر به کاهش هوش هيجاني شود. همچنين ممکن است کودکي با هوش هيجاني کم متولد شود اما با الگوي پرورش صحيح هوش هيجاني وي افزايش يابد.
تقسيمبندي افراد بر اساس IQ و EQ جک بلوک روانشناس دانشگاه کاليفرنيا افراد را بر حسب جنسيت، IQ و EQ به چهار دسته تقسيم ميکند: مرداني با IQ بالا: اين مردان از روي تواناييهاي گسترده عقلانيشان مورد شناسايي قرار ميگيرند چنين افرادي جاهطلب، منتقد، لجوج و داراي توانايي بالا در حل مسائل عقلاني ميباشند. اما به دليل هوش هيجاني پايين کمرو، فروتن و نازک نارنجياند و از نظر احساسي سرد و بيعاطفهاند. مرداني با EQ بالا: چنين مرداني در روابط اجتماعي، متعادل، شاد و سرزندهاند. ظرفيت بالايي براي تعهد و سرسپردگي براي مردم يا اهداف خود دارند، مسئوليتپذير، دلسوز و با ملاحظهاند. چنين افرادي با خود، ديگران و اجتماع احساس راحتي ميکنند. زناني با IQ بالا: از اعتماد به نفس خوبي برخوردارند و در بيان موضوعات عقلاني و انديشههاي خود فصاحت کافي دارند و داراي علايق روشنفکرانه زيادي هستند. آنها درونگرا، مستعدنگراني، فکر و خيال و احساس گناه هستند، در ابراز خشم خود تامل ميکنند و معمولاً آن را غيرمستقيم ابراز ميکنند. زناني با EQ بالا: اين زنان دوست دارند احساساتشان را مستقيماً بيان کنند، راجع به خود مثبت فکر ميکنند و مانند مردان هم گروه خود اجتماعي و گروهگرا هستند، شاد و آسوده خيالاند و به ندرت احساس نگراني و گناه ميکنند. به عقيده جک بلوک فردي که از نظر هوشبهر بالا است اما فاقد هوش هيجاني کافي است، تقريباً کاريکاتوري از يک آدم خردمند است، علي رغم عقيده رايج، افرادي که داراي هوشبهر بالا و هوش هيجاني بسيار ضعيف و يا برعکس باشند نادرند يعني بسياري از افراد از IQ و EQ بالا تواماً برخوردارند. روان يارتنظيم براي تبيان: کهتري تنظيم هيجانات ، بهبود روابط بخاطر عروسک هاي تو هوش علمي و منطقي IQيا هوش عاطفي ؛ رابطه ي بين هوش عاطفي و سلامت رواني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]