واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: پتینسون باید تصمیم بگیرد آیا مایل است تا آخر عمر حرفهایاش در نقش ادوارد كالن باقی بماند یا اینكه میخواهد تجربه حرفهایتری داشته باشد و... رابرت پتینسون از آن دسته هنرپیشههایی است كه خیلی زود بر سر دوراهی قرار گرفت. این هنرپیشه جوان كه تا سال قبل كمتر علاقهمند حرفهای سینما، نامش را شنیده بود اكنون بهعنوان دیكاپریو ثانی در رسانهها معرفی شده است و برخلاف دیكاپریو كه تا قبل از بازی در تایتانیك در چند فیلم قابل اعتنا از جمله «گیلبرت گریپ چی میخورد» بازی كرده و برای آن نامزد اسكار شده بود، تمام داشتههای پتینسون در دنیای بازیگری محدود به بازی در قسمت اول فیلم «گرگومیش» است كه سال قبل اكران شد. حالا با اكران قسمت دوم فیلم كه ركوردهای جدیدی را برای گیشه برپا كرده و بهطور قطع پرفروشترین فیلم سال2009 خواهد بود، پتینسون باید تصمیم بگیرد آیا مایل است تا آخر عمر حرفهایاش در نقش ادوارد كالن باقی بماند یا اینكه میخواهد تجربه حرفهایتری داشته باشد و به جوایز معتبر سینمایی فكر كند. نكته جالب در این فیلم، بازی كوتاه و روح گونه اوست و تنها در شرایطی او را روی پرده میبینیم كه دیگر هنرپیشه فیلم- بلاسوان- او را احضار كرده باشد. • كار با كریس وایتز بهعنوان كارگردا قسمنت دوم را چگونه ارزیابی میكنید؟من تابهحال در چنین شرایطی قرار نگرفته بودم و فیلمنامهای كه در اختیار من قرار گرفت حدود 40-50 صفحه بود اما تعدادی از نامهها وایمیلهای علاقهمندان هم به آنها پیوست شده بود و نشان میداد كه كریس وایتز خواهان عمل به درخواست تمامی علاقهمندان فیلم اول و همچنین خوانندگان رمانهای سهگانه است. او با تحویل این نسخه فیلمنامه به ما نشان داد كه اعتماد كاملی به كار همه بازیگران دارد چراكه دست ما را به هنگام فیلمبرداری كاملا باز گذاشته بود. • با توجه به اینكه در این فیلم شما را بیشتر به حالت روح میبینیم آیا این موضوع باعث جدایی شما از سایرین نشده بود؟ دوست نداشتید مدت زمان بیشتری در فیلم بودید؟اتفاقا فیلمبرداری این صحنهها بهمراتب مشكلتر از كار در فیلم اول بود. پس از فیلمبرداری تغییراتی در این صحنهها ایجاد شد و باید بگویم كه در واقع در این صحنهها ادوارد حضور ندارد بلكه شما شاهد تنهایی و ناامیدی شخصیت بلا هستید. به این ترتیب بازی در این صحنهها برای كریستن هم دشوار بود ولی من هرگز خودم را جدا از سایرین در این فیلم احساس نمیكردم. • شرایط نسبت به گذشته چه تفاوتی كرده است؟ آیا با شرایط فعلی میتوانید راحتتر كنار بیایید؟تصور میكنم آرامش حرفهای پس از شهرت فراوان یك امر كاملا غیرقابل اجتناب است، هر چند كه احساس میكنید همچنان باید برای به دست آوردن شانسهای تازه تلاش و مبارزه كنید. من كار در این تیم را دوست داشتم و در مورد فیلمنامه هم اختلاف نظر خاصی نداشتم. من این روزها مشغول مراسم اكران افتتاحیه فیلم در كشورهای مختلف هستم و هنوز نمیتوانم از شرایط بعد از اكران فیلم دوم برآورد درستی داشته باشم. • ولی این برند سینمایی، اكنون شما را بدل به ستاره قابل اعتماد گیشه كرده است. این موضوع تا چه حد حرفه شما را تغییر خواهد داد و تصور میكنید 5سال بعد در چه شرایطی باشید؟هنوز نمیتوانم به این سؤال پاسخ دهم. من خارج از این سری تنها در فیلم «به خاطرم داشته باش» بازی كردم كه در سال آینده اكران خواهد شد ولی همچنان با استودیو تولیدكننده سری فیلم «گرگ و میش» كار میكنم. من هنوز از نظر اقتصاد سینما فردی كم اطلاع و شاید هم نابینا باشم و نمیتوانم دورنمای درستی را برای خودم متصور شوم. البته در ماههای اخیر فیلمهایی به من پیشنهاد شده كه حتی در رویاهایم هم تصور نمیكردم روزی بتوانم در آنها بازی كنم ولی در عین حال این پیشنهادها میتواند هراسناك هم باشد چون در مواردی من را تنها برای این میخواهند كه فیلمشان با حضور من ساخته شود؛ یعنی تستی از من گرفته نمیشود و به عبارتی من بر نقشم ترجیح داده میشوم و این میتواند خطرناك باشد. من حالا از خودم انتظار دارم اگر در فیلمی بازی میكنم در كنار پرفروش بودن بازی خوبی هم از خودم ارائه دهم. ستاره بودن و هنرپیشه بودن در كنار هم كار مشكلی است. • مگر این همان چیزی نبود كه ابتدای راه هنرپیشگی رویایش را داشتید؟بله این نكته كاملا درست است. تا وقتی كه فیلم بزرگی ندارید و هنرپیشه گیشه نیستید نمیتوانید نقشهای مورد علاقهتان را داشته باشید ولی وقتی در فیلمی مثل گرگ و میش بازی میكنید و فیلم ناگهان تا این حد مورد استقبال قرار میگیرد تهیه كنندهها سراغتان میآیند و میگویند كه «تو باید در كنار این تماشاگران بمانی و باید در این فیلم یا آن فیلم بازی كنی». پس دوباره محدودیتهایی برای شما ایجاد میشود و شما دیگر نمیتوانید در برخی از فیلمهای مورد علاقهتان بازی كنید. پس در هر دو صورت نواقصی در كار وجود دارد. • چه خصوصیاتی در شخصیت ادوارد برایتان جذابتر بود؟وقتی كتاب دوم را خواندم ایدههایی به ذهنم رسید كه در بازی در فیلم اول از آنها استفاده كردم كه یكی از آنها ارائه چهرهای انسانی از او در فیلم بود، هر چند كه در تمامی طول مدت فیلم ادوارد شخصیتی ایدهآلیست است ولی در فیلم دوم او مرتكب اشتباهی میشود و از اینرو در بعد احساسی از سوی سایرین دست كم گرفته میشود. • با توجه به میزان شهرت شما در سطح جهان آیا برخوردهای علاقهمندانتان با شما جالب توجه بوده؟بله هر چندبهدلیل حضور ماموران امنیتی در اكرانهای افتتاحیه در كشورهای جهان این ارتباط كمتر بوده است ولی در اكران شهر رم با زنی برخورد داشتم كه بهنظرم 80 و یا حتی90ساله بود اما هر دو فیلم را دیده بود و با من عكس یادگاری گرفت و این موضوع برای من خیلی عجیب بود. • در بین فیلمهایی كه درباره زندگی ومپایرها ساخته شده كدامیك را بیشتر میپسندید؟جواب دقیق به این سؤال مشكل است و شاید بگویم دوست داشتم در فیلم، اتانهاوك را در نقش ومپایر میدیدم ولی بازی وزلی اسنایپس را در نقش «بلید» در این سری فیلمها میپسندم. • برای سال2010 برنامه كاری شما چطور خواهد بود؟بستگی به شرایط دارد اما در حال حاضر برای بازی در فیلم «دوست زیبا» قرارداد دارم كه اقتباسی از داستان گیدو ماپاسان است و در ماه فوریه كلید میخورد و در فیلم دیگری به نام Unbound Captives در كنار ریچل وایز و هیوجكمن بازی میكنم كه پس از دوست زیبا فیلمبرداری میشود. در این فیلم نقش كودكی را دارم كه در 4سالگی توسط سرخپوستها ربوده میشود و مادرش در تمامی زندگی در تلاش برای پیدا كردن اوست و زمانی كه او به نزد والدینش برمیگردد قادر نیست حتی یك كلمه انگلیسی صحبت كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]