واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سیره قرآنی امام حسین علیه السلام (7)
یک مساوی با دو !!# حضرت سید الشهداء، تمثّل جهاد اسلامیسیّدالشّهدا علیهالسلام این راز را بازگو می کند که اسلام امویان، نابودی اسلام است. پس از این که خبر شهادت مسلم را دریافت نمودند و معلوم شد که مردم با ابن زیاد بیعت کردند، حسین بن علی علیه السلام به جای گلایه عاطفی و قهر اجتماعی، صحنه سیاست و مبارزه را ترک نکرده، بلکه مجدداً سخنرانی نمودند و به مردم کوفه نامه نوشتند تا آنان بفهمند که در چه نظامی زندگی میکنند.آن حضرت مطمئن بودند که شهادت را در پیش رو دارند و کسی از کوفه به یاری ایشان بر نمیخیزد ولی میخواستند مردم را بیدار کنند و در پیشگاه بشریت و تاریخ، چهره درخشان ثبت شود. از اینرو، تا آخرین دقایق برای مردم کوفه نامه مینوشتند تا آنها را از اسلام امویان آگاه کنند و کسانی را که گروه، گروه به قصد به دستآوردن بهشت و به دستور عاملان اسلام امویان به سوی کربلا حرکت میکنند، از عاقبت شوم کارشان مطلع نمایند.حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در سخنرانی بین راه فرمودند: «ألا ترون إلی الحق لا یعمل به و إلی الباطل لا یتناهی عنه لیرغب المؤمن فى لقاء ربّه حقّاً حقّاً فإنّى لا أری الموت إلاّ شهادة و الحیاة مع الظّالمین إلاّ برماً؛ آیا نمیبینید که از باطل پرهیز نشده و به حق عمل نمیشود. چنین میبینم که زندگی با ستمکاران انسان را به ستوه میآورد» (1) تا کسی به ستوه نیاید، دست به اسلحه نمیبرد. با تدبّر تام در نظام کنونی و تطبیق آن با احکام اسلامی احساس مسئولیت کنید تا مبارزی نستوه شوید، قیام نمایید و بدانید که در جای بدبو زندانی هستید ولی شمّ سیاسی ندارید و در فضای بسته با پربریده به سر میبرید.حسین بن علی علیهالسلام در آخرین نامه رسمی خود خطاب به مردم کوفه فرمودند: من از جدّم شنیدم که فرمودند: «اگر کسی ببیند که ظالمی بر او حکومت میکند و به دین خدا عمل نمیکند و عهد الهی را میشکند و در بین مردم به ستم رفتار میکند، اگر قیام نکند و او را بر جای خود ننشاند، سزاوار است که خداوند مظلومِ سلطهپذیر را با آن طاغیِ سلطهگر یک جا به جهنم ببرد» (2) یعنی خداوند مستضعفِ ظلم پذیر را با مستکبر ظالم، یک جا به جهنّم میبرد.مستضعفِ سلطهپذیر دو گناه دارد: یکی پذیرفتن گناه مستکبران و ارتکاب گناهی که دامنگیر جامعه بود و دیگری قبول امامتِ مستکبران و رهبری آنها و نشوریدن برخلافت آنها و یاری ننمودن امامان حق و عدل.نامه سالار شهیدان به مردم آن عصر برای این بود که به آنان تفهیم کند امویان، پیشوایان جورند و حکومت آنها از سنخ حکومت ائمّه جور است؛ یعنی اگر یزید خود را امیرمؤمنان میخواند، امامت وی ظلم و جور است و در نتیجه، ابن زیاد نیز نماینده امام جور است. همه تلاش سالار شهیدان (علیهالسلام) تا آخرین لحظه این بود که مردم را به حقایق آگاه کند. آن حضرت با این که مطمئن بودند پیک نامه رسان شهید میشود و نامه به دست مردم نمیرسد، از ارسال نامه درنگ نکردند زیرا میدانستند که قاصد آن حضرت پیام امام زمان خود را با خونش به مردم کوفه میرساند و دشمنان نیز این نامه را میگیرند و در تاریخ ثبت میکنند؛ چنان که چنین شد.پی نوشتها:1- کلمات الإمام الحسین علیهالسلام، ص 3562- بحارالأنوار، ج 44؛ ص 382منبع: کتاب شکوفایی عقل در نهضت حسینی.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]