واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تلاش برای براندازی
از مجاهدین خلق تا منافقین(قسمت پنجم)مواضع سازمان پس از پیروزی انقلاب اسلامیسازمان در ماههای اول پس از پیروزی انقلاب از امام خمینی با تعابیری چون «امام مجاهد اعظم»، «فائد پر افتخار»، «مجاهد آگاه» و... یاد مینمود. اما در عمل مواضعی مخالف مواضع ایشان داشت. امام خمینی(ره) با توجه به اینکه بدنه اصلی ارتش، از فرزندان مسلمان ملت تشکیل شده بود و به استثنای عدهای از فرماندهان، ارتش در کنار ملت قرار گرفته بود، همواره از ارتش حمایت میکرد. اما گروههای چپ، شعار «انحلال ارتش» را سر داده بودند و سازمان علیرغم اینکه به ظاهر خود را مطیع امام قلمداد میکرد، همراه با دیگر گروههای چپ، خواهان انحلال ارتش بود. پس از آنکه رهبری روحانیت و موقعیت آن در انقلاب تثبیت شد، سازمان با شعار مبارزه با «ارتجاع» تمامی نیروهای کار آمد و مجرّب روحانیت بویژه آیتالله دکتر بهشتی، آیتالله خامنهای، آیتالله رفسنجانی و... را زیر فشار تهمت و ناسزا و حملههای ناجوانمردانه تبلیغاتی گرفت. از همینجا بخش عظیم مردم ایران از سازمان فاصله گرفتند، کار به جایی رسید که سازمان رسماً اعلام کرد که تضاد اصلیاش با امپریالیسم آمریکا نیست، بلکه با ارتجاع حاکم است.سازمان در ماههای اول پس از پیروزی انقلاب از امام خمینی با تعابیری چون «امام مجاهد اعظم»، «فائد پر افتخار»، «مجاهد آگاه» و... یاد مینمود. اما در عمل مواضعی مخالف مواضع ایشان داشتجدیترین تاکتیک سازمان، برای آمادهسازی زمینه براندازی جمهوری اسلامی و در دست گرفتن قدرت، «خط نفوذ» بود. به گفته آقای هاشمی رفسنجانی «مجاهدین خلق، سالها به عنوان نیروی خودی در میان مبارزان مسلمان بودند و از وضع و موقعیت افراد و راه وصول به نهادهای مهم اطلاعات کامل و دقیق داشتند.»در چنان شرایطی و در غیاب یک نهاد امنیتی متشکل برخاسته از انقلاب، برخی از اعضای سازمان توانستند با بهرهگیری از ارتباطات قدیمی خود با برخی مقامات دولت موقت، نهضت آزادی و تنی چند از روحانیان متنفذ آن سالها، در درون بعضی از مراکز حساس سیاسی و قضایی مانند وزارت کشور، نخستوزیری، دادستانی، دادگاه انقلاب، نیروهای نظامی و انتظامی و حتی حزب جمهوریاسلامی رخنه نمایند.همزمان سازمان به توسعه تشکیلاتی خود در سطح گستردهای دست زد و درصدد برآمد یک نیروی شبه نظامی با ارتش خصوصی از هواداران و اعضای خود تشکیل و سازمان دهد.در نخستین روزهای پس از پیروزی، نفوذ سازمان در دادگاههای انقلاب چندان وضوحی نداشت. عجیب این بود که با وجود تاکیدات مکرر امام خمینی(ره) بر عدم شتاب در مجازات بازداشتشدگان و تاکید بر عفو و ارفاق به متهمان، بعضا حوادث غیرقابل توجیهی اتفاق میافتاد. علی رضوانی، عضو سابقهدار سازمان که بعدها از آن کناره گرفت در این باره میگوید: «برخی از آن اعدامهای اولیه به ظاهر به اسم جمهوریاسلامی تمام شد در حالی که در باطن کسانی از همه سازمانها از جمله سازمان مجاهدین خلق جزء آن دادگاهها بودند که عناصر رژیم گذشته را گاهی حتی مخفیانه اعدام میکردند». این نمونهای از عملکرد خشونتبار و منافقانه سازمان، پس از پیروزی انقلاب بود.«مجاهدین خلق، سالها به عنوان نیروی خودی در میان مبارزان مسلمان بودند و از وضع و موقعیت افراد و راه وصول به نهادهای مهم اطلاعات کامل و دقیق داشتند.»کمکم سازمان به اتکای اعضا و هوادارانی که پیدا کرده بود و به اتکای سلاحها و مهماتی که در شرایط خاص پس از پیروزی انقلاب جمعآوری نموده بودند، مخالفت خود را با نظام جمهوریاسلامی به بهانههای مختلف روز به روز علنیتر و آشکارتر ساخت به ویژه پس از کشف ماجرای جاسوسی محمدرضا سعادتی عضو مرکزیت سازمان و دستگیری وی در حین ارائه اطلاعات طبقهبندی شده به مامور امنیتی شوروی ماهیت این گروه آشکارتر می شد.ادامه دارد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]