تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلى‏لله‏ عليه ‏و ‏آله و بدترين ام...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826955868




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روایتهای جعلی یوسف پیامبر


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روايتهاي جعلي "يوسف پيامبر"
نمايي از سريال حضرت يوسف
برخي بخشهاي "يوسف پيامبر" بر اساس روايتهاي جعلي خلق شده استسيدشهاب‌الدين طاهري که فيلمنامه دو جلدي "حضرت يوسف صديق" را سال 1380 با هزينه شخصي چاپ و منتشر کرده در گفتگو با خبرگزاري مهر ماجراي توليد مجموعه "يوسف پيامبر" و اشتباههاي تاريخي و قرآني آن را شرح داده است.اين نويسنده و پژوهشگر در اين گفتگو با ارائه اسناد و مدارک به شرح جريان نوشته شدن داستان زندگي حضرت يوسف (ع) در قالب فيلمنامه، انتشار آن، ارائه فيلمنامه به رئيس وقت سازمان صدا و سيما و پس از آن فرج‌الله سلحشور کارگردان "يوسف پيامبر" و در نهايت ساخته شدن مجموعه بر اساس فيلمنامه‌اي ديگر پرداخته است.* براي شروع از نگارش فيلمنامه "حضرت يوسف صديق" بفرماييد. ظاهرا خرداد 78 به رئيس مرکز سيمافيلم نامه نوشته و خلاصه فيلمنامه را ارائه داده بوديد. درباره ساخت پروژه با سلحشور و جمال شورجه صحبت کرده بوديد و آنها هم اعلام کرده بودند بعد از پايان قراردادهايي که در دست دارند توليد آن را آغاز مي‌کنند. محمدعلي نجفي هم اعلام آمادگي کرده بود.ـ سيدشهاب‌الدين طاهري: سال 1370 شروع به نوشتن فيلمنامه حضرت يوسف کردم. البته دائم نمي‌نوشتم، بلکه منابعي همزمان از کتابخانه‌ها و کتابفروشي‌هاي قديم و جديد پيدا و از آنها استفاده مي‌کردم. علاقمندي من براي نگارش فيلمنامه يوسف به زيبايي داستان زندگي ايشان برمي‌گردد. وقتي خداوند داستان حضرت يوسف را احسن القصص تعبير مي‌کند، ما هم علاقمند مي‌شويم.وقتي خداوند مي‌فرمايد بهترين قصه است، ما هم کنجکاو مي‌شويم که قصه چيست. بهره بردن از کتاب قرآن، تفاسير و ديگر کتاب‌ها تا سال 77 ادامه داشت و تا آن زمان من حدود 800 سکانس درآوردم. اگر همه آنها را مي‌خواستم کتاب کنم چهار تا پنج جلد بيشتر درمي‌آمد.همان سال در برنامه‌اي که در وزارت ارشاد برگزار شد و سلحشور مشغول دوبله و صداگذاري مجموعه "مردان آنجلس" بود، با او درباره ساخت پروژه يوسف صحبت کردم و پرسيدم بعد از "مردان آنجلس" چه کاري دارد و پيشنهاد دادم پروژه يوسف را کار کند. بعد از پخش "مردان آنجلس" جلسه‌اي با سلحشور در دفتر ايشان به اتفاق کارگرداني به نام مهرداد گودرز گذاشتيم.قسمتي از دستنوشته‌ها را با خودم برده بودم و آنها از من خواستند اين دستنوشته‌ها را در اختيارشان بگذارم، اما من پاسخ منفي دادم و سلحشور در پاسخ من گفت درست است نبايد به سينماگران اعتماد کرد. بعد هم گفت بعد از پخش مجموعه "مردان آنجلس" روي اين پروژه کار مي‌کنم.بعد از پخش مجموعه عوامل آن خدمت مقام معظم رهبري رفتند. دکتر لاريجاني رئيس وقت صدا وسيما هم همراهشان بود. در آن جلسه ايشان گفت توليد مجموعه "حضرت موسي" را در دستور دارند. آن زمان به سلحشور زنگ زدم و گفتم داستان حضرت موسي چيست. مگر قرار نبود داستان حضرت يوسف را کار کنيد. او هم پاسخ داد آقاي دکتر لاريجاني اين را خواسته است.مجموعه "يوسف پيامبر" داستان زندگي اين پيامبر را از زمان تولد تا ميانسالي روايت مي‌کند و جمعه‌ها روي آنتن شبکه يک مي‌رود. فيلمبرداري اين پروژه 40 قسمتي از اوايل خرداد 83 شروع شد تا اينکه من مجبور شدم با برخي کارگردانها نظير محمدعلي نجفي کارگردان "سربداران"، جمال شورجه، داود ميرباقري و ... مکاتبه کنم. از ميان آنها نجفي اعلام آمادگي کرد. شورجه گفت درگير پروژه داستان روايت انقلاب است و ميرباقري هم گفت که بعد از ساخت امام علي (ع) يک مقدار روي او حساس شده‌اند.با سيمافيلم هم مکاتبه داشتم و خلاصه روايت داستان را به رئيس مرکز دادم. آن زمان فهيمي‌فر مشاور امور فرهنگي بود. آنها من را به افرادي معرفي و بعد از شش تا هفت ماه خلاصه دستنوشته ما را ابتدايي و نسنجيده عنوان کردند که روايت مصرشناسي آن ضعيف است، زليخا را برديد بالا و يوسف را پائين آورديد و ... بعد هم من به آنها گفتم اصلا فيلمنامه را نخوانده‌ايد.* ظاهرا 15 آذرماه سال 1378 نامه‌اي به مجمع تشخيص مصلحت نظام نوشتيد؟ـ بله نامه‌اي به آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نوشتم و ايشان هم موافقت کردند و نامه‌اي به دکتر لاريجاني نوشتند که از داستان يوسف استفاده کنيد، اما باز هيچ پاسخي به ما داده نشد. حتي يک جواب منفي هم ندادند که حداقل بگويند اين مسئله قابل طرح نيست که ما کنار برويم.بعد از مدتي سعي کردم با دکتر لاريجاني حضوري صحبت کنم. به همين دليل به آيت الله مکارم شيرازي متوسل شدم که ايشان هم زنگ زدند و بعد از دفتر دکتر لاريجاني وقت ملاقاتي براي پنجم آذر 1379 به من دادند. در نيم ساعت ملاقات همه مدارک و خلاصه سکانس‌ها را با خود بردم. هنوز فيلمنامه يوسف را به صورت کتاب درنياورده بودم، اما آقاي لاريجاني گفتند کامل است.بعد هم پرسيدند چه برنامه‌اي دارم و آيا مي‌خواهم خودم کار کنم يا نه. من هم گفتم فيلمنامه را آوردم تا در اختيار صدا و سيما قرار دهم، چون نه پولش را دارم نه کارگردان هستم. او پاسخ داد کداميک از کارگردانان مد نظر شماست. من هم آقايان فخيم زاده، شورجه، ميرباقري و... را نام بردم، اما آقاي لاريجاني همه را بنا به دلايلي رد کردند.مخصوصاً اسم سلحشور را اول نبردم تا ببينم نظر ايشان چيست. تا اينکه خود ايشان نام سلحشور را بردند. به دکتر لاريجاني گفتم او داستان حضرت موسي را در دست دارد که پاسخ داد سلحشور بعد از دو سال فقط 15 قسمت از داستان حضرت موسي را نوشته و حالا که براي شما آماده است، پيش آقاي سلحشور برويد، من هم به او زنگ مي‌زنم که سريع روي اين مجموعه کار کند.* نتيجه چه شد؟ـ من آن شب عجله کردم و از آقاي لاريجاني نوشته‌اي نگرفتم. همان شب به سلحشور جريان را گفتم و او هم پاسخ داد هر وقت خودشان زنگ زدند، من هم اين کار را انجام مي‌دهم. دو سه ماه گذشت و هر چه با آقاي لاريجاني و دفترشان تماس گرفتم نشد. بعد از مدتي آقاي سلحشور گفت نمي‌تواند داستان حضرت موسي را رها کند. تا اينکه براي موقعيت خودم احساس خطر کردم.* چرا؟ـ چون نيمي از فيلمنامه را در اختيار آقاي لاريجاني قرار داده بودم و ايشان هم آن را به آقاي سلحشور داده بود.* چه سالي فيلمنامه حضرت يوسف را در قالب کتاب منتشر کرديد؟ـ سال 79 بعد از شنيدن جواب منفي از طرف سلشحور مجبور شدم فيلمنامه را در قالب کتاب درآورم و سال 80 آن را در دو جلد با هزينه شخصي منتشر کردم. البته فيلمنامه را خيلي خلاصه کردم. مثلاً آن سکانس سه قسمتي از حرکت حضرت يعقوب از فدان به کنعان حدود 20 سکانس بوده که من خيلي خلاصه‌اش کردم.* بعد از انتشار فيلمنامه حضرت يوسف با سلحشور تماس نگرفتيد؟ـ در تماس بودم، اما گفت اگر بخواهم فيلم حضرت يوسف را بسازم، فيلمنامه‌اش را خودم مي‌نويسم. از آقاي شورجه کمک گرفتم و او گفت سلحشور چون درگير پروژه حضرت موسي است، اين مجموعه را نمي‌سازد و او قول صحبت با سلحشور را داد. بعد از مدتي پيگيري دلسرد شدم.* از قرار کتاب فيلمنامه حضرت يوسف را براي چند نفر ارسال کرديد.ـ بله، بعد از اينکه پيگيري‌هايم نتيجه نداشت، تصميم گرفتم اين کتاب را براي مقام‌هاي رسمي نظام بفرستم. به همين دليل کتاب را همراه نامه‌اي که شرح ماجرا را داده بودم به مجمع تشخيص مصلحت، حجت‌الاسلام ناطق نوري، لاريجاني و... فرستادم. البته در ابتداي کتاب در صفحه يادداشت دو پاراگراف غير از مقدمه نوشتم و از تمام کساني که با من همکاري کردند تشکر کردم.* در اين سال‌ها فيلمنامه را به سيمافيلم ارائه نداديد؟ـ همان اوايل که ارائه دادم، بلايي به سر من آوردند که زده شدم. گفتم وقتي نمي‌خواهند من ديگر نمي‌توانم کاري کنم. اين اتفاق در زمان مهندس حيدريان افتاد. من اين کتاب را به بزرگان دادم. تا اينکه به بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي فرستاديم که حدود دو سال در اختيار اين بنياد قرار گرفت و روي آن کار کردند.* بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي وقتي فيلمنامه يوسف را مطالعه کردند، چه پاسخي دادند؟ـ آنها گفتند يک واو فيلمنامه با قرآن مغايرت ندارد. يعني روح آن قرآني است جز مسائل تاريخي. بعد از انتشار کتاب در نشرياتي مثل کيهان، اطلاعات، قدس، خراسان، جام جم، همشهري و ... معرفي شد. اکثراً هم به من معترض شدند چرا اين کتاب را در اختيار آنها قرار دادم يا اصلاً چاپش کردم. من هم گفتم مگر من از کسي طلبکارم؟ اين کتاب را چاپ کردم تا مردم استفاده کنند.چه اشکالي دارد حالا يکي هم بيايد فيلمش را بسازد. حتي در کتاب هم اشاره نکردم از مطالب آن استفاده نشود، فقط گفتم که اجازه کتبي از من بگيرند. من به آقايان سلحشور و شورجه نامه نوشتم که حاضرم با شما همکاري کنم. شما چرا نمي‌خواهيد اين همکاري را قبول کنيد. حداقل 50 درصد تحقيقات شما را اين کتاب نمي‌دهد؟* ظاهرا براي توليد پروژه با رئيس حوزه هنري هم صحبت کرده بوديد؟ـ بله، همان زمان که کتاب چاپ شد، آن را در اختيار آقاي بنيانيان قرار دادم و او گفت چون کار پرهزينه است، ما نمي‌توانيم بودجه آن را تامين کنيم و اين کار در توان صدا و سيما است.* از زمان آغاز پروژه يوسف در جريان بوديد؟ـ بله.* در طول ساخت پروژه اقدامي نکرديد؟ـ نه. وقتي به وزارت ارشاد و دکتر لاريجاني شکايت کردم، وزارت ارشاد جواب کتبي به من نداد، بلکه شفاهي گفت صبر کنيد مجموعه تمام شود و بعد شما مجموعه را با کتاب مقايسه کنيد. اگر ديديد با کتاب يکي است، آن موقع شکايت کنيد. در آن زمان بهتر مي‌توان به شکايت رسيدگي کرد.* آيا در اين باره با کسي مشورت نکرديد؟ـ با دو وکيل صحبت کردم، نظر آنها هم مثل دوستان وزارت ارشاد بود. در حال حاضر قسمت‌هايي که از اين مجموعه پخش شده اشکالات زيادي دارد و اصلاً آدم نمي‌داند برخي از قسمت‌هاي اين مجموعه را از کجا درآورده‌اند و به خورد جامعه اسلامي مي‌دهند.حسادت برادران يوسف به او، فروخته شدن به عنوان برده، توجه زليخا به او، زنداني شدن حضرت يوسف، به عزيزي مصر رسيدن و ... از جمله ماجراهاي آن است.* تا چه حد مجموعه "يوسف پيامبر" به فيلمنامه شما وفادار بوده و تا چه حد تحريف شده است؟ـ اگر کتاب را همچون ساختمان فرض کنيم، اسکلت مجموعه با کتاب يکي است، اما در نازک‌کاري آقاي سلحشور از روايت‌هاي جعلي و تورات استفاده کرده است. وقتي در قرآن خداوند مي‌فرمايد يهوديان هر چيزي را تحريف مي کنند، از خود تورات گرفته تا کليه داستان‌هاي گذشته را تحريف کردند و به نفع خودشان درآورند.مسير کتاب با مجموعه يکي است، اما در برخي بخش‌ها اختلاف دارد. مثلاً در مورد ازدواج دو خواهر. اگر بخواهيم توراتي در نظر بگيريم آنها اشکالي نمي‌گيرند، چون در تورات دست برده‌اند و زنا، لواط، شراب و... مشکل ندارد و هر کس هر کاري کرد اشکالي ندارد و با توبه تمام مي‌شود. آيا ما اينها را در قرآن داريم؟در تورات مي‌خوانيم زماني که حضرت يوسف را در چاه مي‌اندازند، روايت مي‌شود حضرت يعقوب جزع مي‌کند و لباسش را عوض مي‌کند و پلاس مي‌پوشد و مي‌گويد من ديگر در سوگ اين پسر بايد بنشينم تا برسم به گورم. ولي در قرآن مي‌فرمايد: نه جزع کرد نه لباسش را پاره کرد...مسئله پيغمبر خداست. او چنين حرکاتي انجام نمي‌دهد و با متانت با بچه‌هايش صحبت کرد و فرمود: اين کاري که شما انجام داديد نفس شيطاني شما را به اين راه وادار کرد و اين کار شما عمل درستي نبود و من صبر مي‌کنم صبري جميل و به انتظار خواسته الهي منتظر مي‌نشينم.در رابطه با دو خواهر وقتي قرآن مي‌فرمايد ما به هيچکس اجازه نداده‌ايم و در سوره نساء ازدواج  محارم را يک به يک نام مي‌برد و آن را حرام اعلام مي‌کند. شيعه معتقد است از اول خداوند آنچه را حرام کرده تا آخر قيامت حرام است. چطور حرامي را در زمان جاهليت انجام مي‌دادند و حضرت يعقوب هم اين کار را انجام مي‌دهد؟اگر پيغمبر با دو خواهر ازدواج مي‌کرد، پس او و جاهلان چه فرقي با هم دارند؟ در صورتي که از آدم تا خاتم مطلقا هيچ پيغمبري پيدا نمي‌کنيد که مرتکب گناه يا حرامي شده باشد و حرام خدا را حلال يا حلال خدا را حرام بکند. ما چنين چيزي در تاريخ نداريم، چرا چنين نسبتي را به پيغمبران مي‌بندند؟* ممکن است او ادعا کند اسکلتي که شما به آن اشاره کرديد در تاريخ وجود دارد و او به آنها بسنده کرده است. به هر حال مستندات تاريخ را که نمي‌توان تغيير داد؟ـ کتاب من زودتر از فيلمنامه او نوشته شده است. آيا شما فيلمنامه‌تان را به جايي ارائه داديد؟ آيا به پژوهش‌هاي صدا و سيما ارائه داديد؟ در حالي که من هر جا فيلمنامه را ارائه داده‌ام سند مکتوب دارم و تاريخ‌ها مشخص است. کتاب من در اختيار بزرگواران قرار گرفت تا اگر روزي افرادي مثل سلحشور آمدند اين حرکت را انجام دادند، مچ‌شان را بگيرم که اين کتاب من است.حتي بنياد پژوهش‌هاي صدا و سيما در قم از سلحشور فيلمنامه خواست اما او ارائه نداد، ولي کتاب من در اين بنياد قرار گرفت. در حوزه علميه قم در اختيار آيت‌الله مکارم بود. براي من سئوال است که چرا تا پنج قسمت اول اسم نويسنده سلحشور عنوان شده، اما از قسمت پنج يا شش در تيتراژ اسم نويسنده حذف شده است؟چرا وقتي مي‌نويسند 60 جلد تفاسير شيعه جزو منابع فيلمنامه است، چرا اسم يک تفسير را نمي‌برند؟ مگر من در انتهاي کتابم اين منابع را ذکر نکرده‌ام. چرا او اين کار را نکرد؟ گذاشتند اگر کسي ادعايي کرد بعد ارائه دهند؟ 65 منبع در انتهاي جلد دوم کتاب ذکر کردم که البته بيشتر بود و منابع عربي هم ذکر نکرده‌ام.مثلا از کتاب  "العايش في الحقيقه" استفاده کردم که در مورد فراعنه زمان حضرت يوسف بود يا کتاب "مصر في الاصول القديمه" که در اين کتاب فرعون زمان حضرت يوسف فردي خداپرست بوده است. من مطالب اين کتاب را با قرآن مقايسه کردم و استنادمان از قرآن است.وقتي در قرآن آمده که حضرت يوسف را کنار دست خود نشاند و گفت تو همه کاره مملکت بشو، اين دليل بر خداپرستي اين فرد است و موارد ديگر را نيز در کتاب‌هاي ديگر درآورديم. بعضي از کتاب‌ها که مربوط به فراعنه است نامي از يوسف نيست يا برخي از کتاب‌ها در مورد حضرت يوسف هست، اما نامي از فراعنه نيست.حضرت يوسف درست در زمان آمون سوم و چهارم زندگي کرد که در کتاب‌هاي مصرشناسي نامي از يوسف نيست. حال چطور شد آقاي سلحشور که سال 81 يا 80 که پروژه حضرت موسي را از او گرفتند، بلافاصله اين تحقيقات را انجام داد و به ساخت فيلم رسيد؟ اصلاً منطقي نيست و تا قبلش هم اعلام کرده بود من درگير پروژه حضرت موسي هستم.حالا همان سال 80-81 آقاي سلحشور تحقيقات پروژه يوسف را شروع کرد؟ چرا يک روحاني در اين مشاوره‌ها نيست؟ ما نسبت به آقاي عسگراولادي احترام قائليم، اما من شک دارم ايشان چنين مسائلي را که در فيلم شاهدش هستيم، به عنوان مشاور مذهبي تاييد کرده باشند. برخي بخش‌هاي اين مجموعه جعل شده است. افرادي که احاديث را جعل کردند چه کساني بودند؟* درباره تغييرات فيلمنامه توضيح بفرماييد؟ـ شمايي که فيلم را از داخل کتاب بنده درمي‌آوريد و جاهايي از آن را تغيير مي‌دهيد و مي‌گوييد مادر حضرت يوسف فوت مي‌کند. اين فوت مادر در روايات ما را نمي‌آوريد که ناظر بر اين است که ايشان فوت نکرد و در تواريخ و تفاسير آمده که همين مادر به همراه 11 فرزند ديگرش و حضرت يعقوب وارد مصر مي‌شوند و خواب 30 سال پيش حضرت يوسف آنجا تعبير مي‌شود.در مورد حضرت جبرئيل که وارد چاه مي‌شود روايات متعدد است که هم خود جبرئيل بوده و هم صدايي همراه با توده‌اي نور. اگر اين صدا و نور را انعکاس مي‌داديم که بهتر بود. اين يک مقدار آن ابهت پيامبري را بيشتر منعکس مي‌کند. سلحشور تصويري نادرست از حضرت يعقوب نشان داده است. زماني يعقوب با خواهر ديگر ازدواج کرد که خواهر اول از دنيا رفت.يعني ليا که صاحب شش فرزند ذکور بود و يک دختر فوت مي‌کند و بعد با راحيل ازدواج مي‌کند که حضرت يوسف در اکثر کتب حتي در تورات آمده که يوسف فرزند پيري يعقوب است. همه تورات اشتباه نيست. ما از مطالب درست تورات با تطبيق روايات اسلامي استفاده مي‌کنيم.زماني که حضرت يعقوب از فدان به کنعان مي‌آيد تمام کاروان و احشام بيش از پنج هزار رأس بوده، اما در تصاويري که ما ديديم اين عظمت نشان داده نشده و حضرت يعقوب بسيار ساده به تصوير کشيده شده است. از طرفي پيغمبر خدا پرخاشگر و عصباني نشان داده مي‌شود. اين مسائل را از کجا آورديد؟ من مانده‌ام اشکال اين کتاب چه بوده که برخي از مطالبش را عوض کرديد؟کي حضرت يوسف را در غل و زنجير کردند؟ کي دو بار فروختند که در قسمت هشتم نشان داده مي‌شود. وقتي برادرها يوسف را در چاه مي‌اندازند ديگر در قرآن آيه‌اي نسبت به اينها گفته نمي‌شود که آنها برمي‌گردند سر چاه. آنها زماني مي‌آيند که يوسف را از چاه بيرون کشيده و برده‌اند و اين برادران مي‌آيند ببينند يوسف هست يا نه که مي‌بينند نيست.پس چرا فروش حضرت يوسف را دو بار نقل مي‌کنيد؟ وقتي قرآن مي‌گويد يکبار چرا شما مي‌گوييد دو بار؟ شما همه تفاسير را بايد مي‌خوانديد، نه يک تفسير. واکنش جهاني اين مجموعه چه مي‌شود؟ در آينده به فرزندانمان چه بگوييم؟ آيت‌الله سبحاني مسئله‌اي را مطرح کردند، ولي کامل نگفتند يا اگر کامل گفتند منعکس نشد.آقاي سلحشور مي‌گويد چرا علما نمي‌آيند؟ علما چه کار کنند؟ من فرزند يک عالم هستم. اجدادم مرجع هستند، چرا مرا پس مي‌زنيد؟ چرا اينطور عمل کرديد؟ چرا بيش از 10 ميليارد تومان هزينه چنين فيلمي کرديد؟ جواب بيت‌المال و خدا و مردم را چه مي‌دهيد؟ مردم آنچه را از جعبه جادو مي‌بينند، حقيقت مي‌دانند. من کتاب را در اختيارتان قرار دادم، پس چرا اينگونه کرديد؟ مجموعه "يوسف پيامبر" داستان زندگي اين پيامبر را از زمان تولد تا ميانسالي روايت مي‌کند و جمعه‌ها روي آنتن شبکه يک مي‌رود. فيلمبرداري اين پروژه 40 قسمتي از اوايل خرداد 83 شروع شد و حسادت برادران يوسف به او، فروخته شدن به عنوان برده، توجه زليخا به او، زنداني شدن حضرت يوسف، به عزيزي مصر رسيدن و ... از جمله ماجراهاي آن است.در "حضرت يوسف" 180 بازيگر بازي مي‌کنند که محمود پاک‌نيت، کتايون رياحي، فرشته سرابندي، جعفر دهقان، فرامرز مهرجو، زهرا سعيدي، مريم بخشي، سودابه عليپور، کورش زارعي و ... از آن جمله‌اند. مجيد ميرفخرايي مدير هنري، مرحوم رسول احدي مدير فيلمبرداري، فرهاد عليزاده آهي طراح صحنه و سعيد ملکان طراح چهره‌پردازي با پروژه همکاري کردند.منبع : مهر مطالب مرتبط :دانلود تيتراژ سريال يوسف پيامبر         قضاوت درباره‌ي سريال «يوسف پيامبر(ع)» زود است...                 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 604]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن