واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چه شد که ان شد ؟
در پی سیاست سركوب خونین رژیم در اواخر بهار تا اواسط تابستان1357 ه.ش. از شدت و گستره اعتراضات و فعالیتهای مخالفان تا حد زیادی كاسته شد و در تیر ماه همان سال، اوضاع كشور كاملا رو به آرامش نهاد. ناظران خارجی، مفسران سیاسی و كارشناسان رژیم به این جمعبندی دستیافتند كه شاه پس از یك رشته درگیری با شورشیان و سركوب مخالفان از دی ماه1356 تا خرداد1357، اكنون ابتكار عمل را به دست گرفته و كاملا بر اوضاع مسلط گشته است و اكنون هیچ خطر جدی رژیم را تهدید نمیكند. شاه نیز در پایان این دوره، در یك مصاحبه تصریح كرد كه:هیچ قدرتی توان كنار نهادن مرا نخواهد داشت چه 700 هزار تن نیروی مسلح از من پشتیبانی میكنند، همه كارگران و اكثریت مردم پشتسرم هستند و من قدرتمندم.او از فرصت و فضای موجود بهره جست و سراسر تیر ماه را به استراحت و خوشگذرانی در سواحل خزر پرداخت. اما آنچه رویای شیرین رژیم و كارگزاران آن را برآشفت فرارسیدن ماه مبارك رمضان بود كه از اواسط مرداد آغاز میشد.با آغاز رمضان قیام ملت چهرهای تازه یافت و عمق و وسعتبیشتری گرفت. تاكنون در مورد محرم و آموزههای تشیع در پویایی و تحرك نهضتها و حركتهای اسلامی گفتگوها و مباحثات گوناگونی صورت گرفته است. حال آنكه ماه رمضان برغم نقش بیبدیل و منحصر به فردش در فرایند انقلاب چندان مورد پژوهش های جدی قرار نگرفته است. بیتردید ماه رمضان فرصتی فراهم آورد تا نیروها و چرخهای پرتوان انقلاب پس از یك دوره كوتاه ركود و توقف، بار دیگر به حركت درآید و چنان شتاب بگیرد كه رژیم و متحدان آن را سخت غافلگیر كند امام كه از نجف هدایت مبارزات را در دست داشت، نیك میدانست كه فصل عمل فرا رسیده است. او فعالیت های خود را به گونهای مضاعف توسعه بخشید. علاوه بر سخنرانی های متعدد كه به صورت نوار در سراسر كشور توزیع میشد، كوشید تا حلقههای پیوند و ارتباط با مراكز مذهبی و هواداران پرشور خویش را در داخل و خارج از كشور گسترش دهد؛ زیرا نیروهای مخالف رژیم اعم از مذهبی و غیر مذهبی اكنون در حال سازمان یافتن بودند. روشنفكران با نوشتن و تكثیر اعلامیههای گوناگون فعالیت های پنهانی گستردهای در میان مردم آغاز كردند. امام در آستانه ماه رمضان در پیامی هشت مادهای كه به تعبیر برخی، «نخستین منشور انقلاب» لقب گرفته است، وظایف مبارزان بویژه سخنرانان مذهبی را گوشزد نمود و تاكید كرد كه این نهضت اسلامی با آزادی های استكباری انحراف نخواهد یافت و لذا روحانیون میباید در افشای جنایات رژیم در این ماه در مساجد و مجامع اسلامی مبارزات مردمی را وسعتبخشیده به خانوادههای شهدا و زندانیان رسیدگی كنند.اهمیت انكارناپذیر اسلام و مكتب تشیع كه تا این زمان هیچ یك از معیارهای زندگانی غربی نتوانسته بود آرمان های آن را تحت تاثیر قرار دهد، میتوانستبه عنوان بخش بزرگی از هویت ملی و فرهنگی ما و به عنوان ایدئولوژی مبارزه بار دیگر در ماه رمضان مورد تاكید قرار گیرد. عموما در این ماه به عنوان ماه عبادت و ماهی كه انسان به مهمانی خدا میرود، بسیاری از مسلمانان از امور كسب و زندگی تا حد زیادی فراغتیافته به اماكن مذهبی و مساجد روی مینهند و با توجه به زمینههای مساعد، هستههای مبارزه و مقاومت در مساجد سراسر كشور شكل میگیرند.
وجود هزاران مسجد و حسینیه و نیز دهها هزار روحانی در ایران آن روز، بیانگر وجود تشكیلات نسبتا منسجم و متشكل در سراسر كشور بود كه در صورت لزوم میتوانست همه اقشار ملت را مخاطب قرار دهد و با بسیجسیاسی به صحنه بكشاند و در جهت آموزههای رهبران شیعی به حركت درآورد.با فرارسیدن ماه رمضان جبنه مذهبی انقلاب ایران نمود بیشتری یافت. در پی فضای نسبتا باز سیاسی سالهای56-57 و برخلاف سنت دیرینه خاندان پهلوی، بویژه در سال57 تا حد زیادی از ممنوعیت برگزاری مراسم سیاسی و مذهبی كاسته شده بود و به اعتراف برخی از فعالان مذهبی، واعظان و سخنرانان دینی، آزادانهتر از سالهای قبل میتوانستند در منبرها و مجالس سخن بگویند و ممنوعیت منبر را كنار بگذارند و به تشریح وضعیت مبارزه پرداخته، مجالس مذهبی را به صحنههای اعتراضآمیز سیاسی تبدیل كنند. در عمل نیز چنین شد. بسیاری از مردم و حتی برخی مقامات سیاسی و نظامی خود فعالانه در این مراسم مشاركت میجستند. در پایان مراسم انبوه جمعیتحاضر در مساجد به راهپیمایی و تظاهرات خیابانی دست میزدند و در محلهای ویژه به یكدیگر میپیوستند و از این رهگذر صحنهای پرشكوه و خیرهكننده ایجاد میشد.امام در آستانه ماه رمضان در پیامی هشت مادهای كه به تعبیر برخی، «نخستین منشور انقلاب» لقب گرفته است، وظایف مبارزان بویژه سخنرانان مذهبی را گوشزد نمود و تاكید كرد كه این نهضت اسلامی با آزادی های استكباری انحراف نخواهد یافت این مسائل سرانجام اسباب نگرانی دولت را فراهم ساخت. فرماندهان نظامی كشور در چند جلسه شورای امنیت ملی، در مورد بررسی موضوع فوق به گفتگو نشستند. در یكی از این مذاكرات سپهبد بدرهای فرمانده گارد شاهنشاهی گفت: در كلیه مساجد و منابر صحبت از تغییر رژیم سلطنتی، تحریك مردم برای انقلاب و صحبت از حكومت اسلامی است. سپهبد مقدم، رئیس ساواك، این ماجرا را یك جنگ روانی خواند و گفت: همبستگی شدیدی بین آخوندها وجود دارد و در پناه پوشش دین، آنها در جهت مقاصد شوم بهرهبرداری مینمایند.ناآرامی های اصفهان در این ماه، رژیم را واداشت تا برای حفاظت از جان صدها كارشناس امریكایی و انگلیسی كه در تاسیسات آن شهر فعالیت میكردند، در اصفهان و نجفآباد حكومت نظامی اعلام كند تا مبادا حوادث قم و تبریز تكرار شود. علاوه بر رویدادهای اصفهان، آتشسوزی سینما ركس آبادان كه طی آن نزدیك به 370 تن به شهادت رسیدند، تنور مبارزات را بیش از پیش برافروخت. با توجه به این حقیقت كه آبادان پیشرفتهترین تجهیزات آتشنشانی را در اختیار داشت رژیم به عنوان مقصر اصلی و عمدی این فاجعه در محافل سیاسی و مذهبی مورد انتقاد و خشم مخالفان قرار گرفت و آنان آشكارا خواهان سرنگونی حكومتشدند. راهپیمایی های گسترده از یك سو و اعلامیههای متعدد در محكومیت این رخداد انتشار یافت و امام نیز این حادثه را به كسانی نسبت داد كه سالها به انجام چنین فجایعی عادت كردهاند. به هر صورت این فاجعه به صورت یك شعار در مبارزات مردمی تكرار شد و همه تلاشهای دولت برای توجیه ماجرا و نسبتدادن آن به «عناصر متعصب كه سینما را محل فساد میدانند» نتیجه معكوس بخشید و سقوط دولت آموزگار را قطعی كرد. چرا كه اندكی بعد، در پی آغاز مراسم ضربتخوردن و شهادت امام علی(ع) بویژه در روز 21 رمضان، 5 شهریور1357، تظاهرات گستردهای در سراسر كشور برپا گردید و دولت آموزگار را به زانو درآورد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]