واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چی شد که ورزشکار شدید؟(4)
یک اتفاق ساده باعث شده خیلی از ورزشکاران معروف جهان ورزشکار شوند. اگر استعداد داشته باشید و شرایط مهیا شود و مشوق و راهنما کنارتان باشد و از همه مهمتر شانس در خانه شما را بزند، آن وقت شاید روزی ورزشکاری معروف، محبوب و پولدار شوید. خلاصه اینکه عوامل مختلف باید دست در دست هم داده تا شما را به قله قهرمانی برسانند. داستان قهرمان و معروف شدن شماری از نامداران ورزش این چنین است. می خواهیم ببینیم چطور شد از رشته ورزشی خودشان سر در آوردند. شوماخر، اتومبیل رانی به جای بنایی
مایکل شوماخر پر افتخارترین قهرمان رقابت های فرمول یک قرار نبود که اتومبیلران شود. پدرش بنا بود و ابتدا تمایل داشت که پسرش بنا شود. وقتی مایکل 4 ساله شد، پدرش یک چهار چرخه که شبیه ماشین بود برایش خرید که پدالی داشت و با پدال زدن، مایکل آن را به حرکت در می آورد و البته خیلی خسته می شد. رودلف پدر مایکل وقتی دید پسرش به آن وسیله خیلی علاقه دارد؛ موتوری روی آن قرار داد که راحت به حرکت درآید. اما وسیله موتوری مایکل دردسرساز شد و به تیر چراغ برق برخورد کرد. مایکل کمی زخمی شد. پس از آن حادثه رودلف با قطعات اسقاطی برای مایکل ماشین کوچکی ساخت. با همان ماشین مایکل در 6 سالگی در یک مسابقه شرکت کرد و اول شد. رودلف برای ان که بتواند موتور خوبی برای ماشین مایکل بخرد، شغل دومی برای خود دست و پا کرد و همسرش نیز به کاری مشغول شد. آنها به 800 مارک (400 یورو) برای خرید موتور نیاز داشتند. اما نتوانستند این مبلغ را جور کنند و چند کاسب محل کمک کردند تا موتور خریده شد. مایکل برای شرکت در مسابقات نیاز به گواهینامه رانندگی ماشین های کوچک را داشت و بایستی تا 14 سالگی صبر می کرد. اما او که خیلی اشتیاق به مسابقات داشت، به لوکزامبورگ رفت و در 12 سالگی گواهینامه گرفت. 2 سال بعد در آلمان نیز گواهینامه اش را گرفت و به این ترتیب به طور جدی حضورش را در مسابقات اتومبیلرانی آغار کرد. باتیستوتا، بازیکن بسکتبال
گابریل باتیستوتا حتی در نوجوانی فکرش را نمی کرد که یک بازیکن فوتبال شود و به موفقیت های بزرگ برسد. او وقتی بچه بود از فوتبال خوشش نمی آمد و به ورزش های دیگر علاقه داشت. او اغلب بسکتبال بازی می کرد. پرش های بلند و خوبی داشت و همه او را تشویق می کردند که بسکتبال را ادامه دهد. اما وقتی در جام جهانی 1978 آرژانتین قهرمان شد، او تازه فهمید فوتبال چه ورزشی است و چه دنیایی دارد. او به ویژه تحت تأثیر مهارت های ماریو کمپس قرار گرفت و دریافت که فقط بسکتبالیست ها نیستند که دریبل های تماشایی می زنند و با توپ کارهایشان فوق العاده است. حالا دیگر از فوتبال بدش نمی آمد. گاهی با دوستانش فوتبال بازی می کرد. کم کم فعالیت خود را در بسکتبال کم کرد و تمرکز خود را روی فوتبال قرار داد. از 17 سالگی دور بسکتبال را خط کشید و همه زندگی اش شد فوتبال. دوچرخه گمشده کلی را بوکسور کرد
محمدعلی کلی در اثر یک اتفاق، بوکسور شد. اگر دوچرخه اش را دزد نمی دزدید، او هرگز سر از دنیای بوکس در نمی آورد. ماجرا از این قرار است که وقتی محمدعلی به مدرسه می رفت، یک روز دوچرخه اش، دزدیدند. او از افسر پلیسی به نام جو مارتین کمک خواست. مارتین دستی روی سر و صورت پسر 12 ساله کشید و به جای این که درباره دوچرخه صحبت کند، با خوشحالی گفت: پسر بدنت برای بوکسور شدن ساخته شده. به دوچرخه فکر نکن، تشویق آن افسر پلیس، محمدعلی را مصمم کرد تا با جدیت به دنبال ورزش بوکس برود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 678]