محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831498881
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید.» عنوان مقاله ای در روزنامه INDIA TODAY(ایندیا تودی) می باشد که شرح مسایل و نقطه نظرات خانمها در ارتباط با آقایان است و در واقع، نگرشی اجمالی بر دلیل امتناع آنها از ازدواج و روی آوردن به انتخاب زندگی مجردی است. معضلی حائز اهمیت که عواقب خطیری نیز در پی خواهد داشت. آنچه می خوانید عمدتا در طبقات اجتماعی بالای هند که از شرایط و وضعیت مالی و اجتماعی خوبی برخوردارند وجود دارد. از طرف دیگر مشکلات و واقعیات مطرح شده در این گزارش چندان با فضا و فرهنگ جامعه ما وفق نمی دهد اما در گوشه و کنار می توان لایه هایی از این دست مسایل را یافت. در کنار رشد و تحرک جامعه شهری هند، مشخصا وقایع عجیب دیگری نیز در حال وقوع است که عقاید مردان خصوصا در زمینه «برتری مادرزادی آنها بر زنان» را متزلزل می کند. زن، این جنس غیر قابل درک، به نظر می رسد که با ترجیح دادن تجرد، زندگی در تنهایی و عدم ازدواج را برمی گزیند. آنها در این زمینه سخنان غیر منطقی عنوان می کنند، مثلاً اینکه: «من مردی را می خواهم که با او در زندگی شریک باشم، زندگی را تجربه کنم و بشناسم». بدتر از آن اینکه زنان در حالی که به چهره های شرمناک مردان می نگرند می پرسند: «این مردان کجا هستند؟» آرچانا ساکسنا (Archanasaxena) خانم مجرد سی ساله ای که اکنون مدیریت یک فروشگاه در بمبئی را به عهده دارد می گوید: «مردان نمی توانند بپذیرند که یک زن از قابلیتی همطراز با آنها برخوردار است و تحمل اینکه یک زن با آنها برابری کند را ندارند و این نکته در نظر من بسیار بااهمیت می باشد. چشم پوشی در این سن برای من بسیار مشکل خواهد بود. خانمهایی که چنین محدوده انتخابی دارند، بهتر است مجرد باقی بمانند.» به طور کلی، طبق نظر بعضی خانمها، «مردان خوب یا ازدواج کرده اند و یا به عیش و عشرت مشغولند.» مردان، این جنس کاملاً دردسرآفرین می گویند: «این بی انصافی است اگر آنها را ناتوان از درک این مطلب بدانیم که زنان هیچ گونه نیازی به آنها ندارند؛ یا به عبارت دیگر، نیاز زنان به آنها آن نیازی نیست که مردان تصور می کنند. برای مثال نیاز زنان به اینکه مردان تا در خانه را گشوده؛ برای آنها پول بیاورند.» «سونیل میتال» که یک روانکاو خبره می باشد معتقد است که مردان تا جایی که به روابط آنها به زنان مربوط می باشد نمی توانند به سادگی نیازهای متغیر آنها را بشناسند. و هنوز هم قاطعانه اظهار می کنند که زنها همیشه از امکان شناختن زندگی برخوردار هستند. مثلاً، زندگی در آشپزخانه، زندگی با یک بچه و یا زندگی همراه با ستایش یک مرد سختکوش که برای آنها پول می آورد. به عقیده مادر من، آنها به خود می بالند. اما باید گفت که متأسفانه یک آشفتگی اجتماعی در حال بروز است و مردان هم طبق معمول بی توجهند. واقعیت این است که زنان متحول شده اند و پیشرفت و ترقی داشته اند اما مردان همچنان شاکی و بدون تغییر باقی مانده اند. زنها درآمد بیشتری دارند، نافذتر صحبت می کنند، دقت نظر بیشتری دارند، در رقابت با مردان توانایی بیشتری از خود نشان می دهند. میز رستوران را خود شخصا رزرو می کنند و نیازی ندارند که شما درب ماشین را برای آنها باز کنید، چرا که خودشان می توانند رانندگی کنند. نتیجه آن است که آنها خواهان مردانی هستند که صاحب درک و متوجه باشند و آنها را همسطح خود بدانند و برای کارهای آنها اهمیت و ارزش قایل شوند. «سوجانتا شارما» روانشناسی از اهالی دهلی نو چنین اظهار داشت: «زنانی که از لحاظ مالی مستقل هستند، به شرایط دیگری تن در نمی دهند، آنها نگرانند که همسرانشان چطور با موفقیتهای آنان کنار خواهند آمد، بنابراین ازدواج خود را به تعویق می اندازند تا از آزادی و امتیازات خود لذت بیشتری ببرند.» در واقع به استناد سخنان «پارینی»، کارمند یک دفترخانه ازدواج در بمبئی تا پنج سال قبل، زنها شش تا هفت مرد را برای ازدواج، مورد نظر می گرفتند، اما اکنون این تعداد به سی و پنج نفر رسیده است و با وجود این، زنها هنوز می گویند: «نمی توانیم مردی پیدا کنیم.» بعد از همه اینها بیایید حقیقت پشت پرده را ببینیم. مردان از زنان شاغل وحشت دارند مردان موجودات خارق العاده هستند. حقیقتا آنها می توانند فروتن، جاافتاده و امنیت بخش باشند. صبیه فرحت (Sabiha Farhat) 26 ساله که تولید کننده فیلمهای تلویزیونی در دهلی نو می باشد، مردی را شایسته ازدواج نمی داند و می گوید: «شاید مردانی را که پیش از این به دلیل عقیده برتری طلبی شان نسبت به زنان، شایسته ازدواج ندیده بودم، لایق تأمل و تجدیدنظر باشند.» بنابراین، او به روش مرسوم از مادرش خواست تا آمادگی او را برای ازدواج اعلام دارد. پس از آن که بیست نفر با او تماس گرفته و ملاقاتش کردند، جوابها منفی بود. می پرسید چرا؟ نوزده نفر آنها حقوقی کمتر از 22000 روپیه که درآمد ماهیانه این دختر بود داشتند و نفر آخر نیز با وجود درآمدی بالاتر از این رقم، از او خواسته بود تا شغلش را رها کند. به نظر می رسد که تا قبل از اینکه بحث زنان صاحب درآمد به میان آید، مردان موجودات باارزش و خارق العاده ای هستند و اینکه تنها نان آور خانه هستند، لذا کنترل خانواده به دست آنها صورت می گیرد و عمل تحویل بسته های پول به زن با نگاهی به این مفهوم که: عزیزم، این حاصل تلاش من برای توست که حاکی از احساس غروری مردانه می باشد و چنین تسلطی در زندگی با زنانی مثل «صبیه فرحت» وجود نخواهد داشت. این موضوع کم اهمیتی نیست. چرا که این امر ناشی از عقیده سنتی عدم برابری زنان و مردان است. «گوپتا» مدرس جامعه شناسی در دانشگاه جواهر لعل نهرو، اظهار می دارد: «وقتی که دختری درآمد بیشتری داشته باشد، چنین الگوهایی در زندگی وی اعمال شدنی نیست. بالغ بر اینها در هندوستان خانواده عروس در مقابل خانواده داماد، از ارزش و اعتبار کمتری برخوردار است. بروز این تغییر و تحول ناگهانی، در وظایف مشخص شده زن و مرد، نه تنها به طرد همه مردها می انجامد، بلکه عواقب غیر قابل پیش بینی دیگری نیز نخواهد داشت.» به عنوان مثال «ریتو ناندا» Ritu Nanda که در هتل پنج ستاره ای کار می کند، نسبت به همسرش از درآمد بیشتری برخوردار است، اما تنها رنجش و آزردگی خاطر نصیبش می شود. وقتی همسر او علی رغم اینکه هر چند ماه یک بار دست به کار تازه ای می زند و باز هم قادر نیست که حقوق خود را به سطح حقوق همسرش برساند، با او از در دشمنی درآمده می گوید: «تو به واسطه عرضه خود، حقوق بیشتری دریافت می کنی.» مردان نفهمیده اند که یک ارتباط معنادار چیست؟ زنان معتقدند که مردان باید در گوشه ای بمانند تا به رشد کامل رسیده و سپس به تمدن بازگردند. خصوصا مردانی که فکر می کند وجود یک ارتباط معنادار به سوگند آنها به صداقت در مورد همسرشان ختم می شود. زنان با اشتیاق به چنین پایانی از مردان انتظاری بیش از این دارند. آنها انتظار ارتباطی را دارند که با ذکاوت و کمال توأم باشد. «ناندیتامنون» Nanditamenon بیست و هفت ساله و متخصص روابط عمومی در بنگلور با درآمد ماهیانه ای حدود 15000 روپیه می گوید: «من برای به دست آوردن ماشین و خانه کولردار ازدواج نمی کنم، چرا که شخصا می توانم همه اینها را داشته باشم. آنچه که من می خواهم رابطه ای عمیق است که با درک دوجانبه و آزادی همراه باشد.» مردان اغلب از چنین خواسته های بعیدی وحشت دارند. آنها از تلویزیون، مطالعه، رفیق بازی و حتی سکوت لذت می برند. اکنون زنانی چون «آرچانا شوکل» Archana Shukla در گروه سنی بالای سی سال با سمت دستیاری استاد، در انستیتوی مدیریت خواستار گفتگو بوده و مردانی می خواهند که گوش شنوا داشته باشند. یا همچنان که میتال می گوید: «مردان باید این نکته را کاملاً درک کنند که زنان نیازهای فکری نیز دارند.» شکوه مردان در این رابطه، این است که زنها در مرحله بعد خواستار استقلال خواهند شد. و در آینده؟ زنان خواهند گفت: «بلند شو و قهوه را بچش.» و «اگر زنان با شکستن این چارچوب، خیال ایفای نقشی فراتر از آنچه که از آنان انتظار می رود داشته باشند، مورد شک قرار خواهند گرفت.» درک این نکته که زنان می توانند در محیط کار با مردان به رقابت بپردازند به این مفهوم است که آنها برنامه های زندگی خود را شخصا طرح ریزی کرده و از پذیرفتن خط مشی هایی که شوهرانشان به آنها دیکته می کنند سرباز می زنند. آنها لباسشان را خود انتخاب می کنند و ساعت بازگشتن به خانه را خود تعیین می کنند. آیا اینها خواسته های زیادی هستند؟ البته به نظر می رسد که چنین باشد. «سیوی مادوای» C.V. Madhavi بیست و شش ساله که به تکمیل تز دکترای خویش در مرکز حیدرآباد و سازمان توسعه مشغول می باشد، از اقرار به این مسأله که مردان به واسطه نیاز خود، از نیاز او صرف نظرکرده اند، وحشت دارد: «آنها اکثرا از من می خواستند که کار نیمه وقت داشته باشم و یا به ایراد چند سخنرانی کفایت کنم، گویی که نیاز و تخصص من اصلاً اهمیتی ندارد.» بعضی مواقع اوضاع حتی از این هم بدتر می شود. «اومامنون» Umamenon بیست و پنج ساله سازنده فیلمهای ویدئویی و از اهالی دهلی نو مورد اعتراض یکی از خواستگاران جوان خود قرار گرفته بود. اعتراض او از این قرار بود که وقتی دختر موهای خود را باز می گذارد، جلب توجه بسیاری می کند و او را واداشته بود که قبل از خارج شدن از خانه موهایش را در پشت سرش ببندد. در آینده چه خواهد شد؟ زنان حق دارند که در مقابل مردانی که رنگ ناخن پای آنها را محرک می دانند، مستأصل شوند. مردان، زنان مطیع را ترجیح می دهند تعابیر زنان مجرد چنین ادامه می یابد. در درجه اول مردان موجوداتی غیر قابل اعتماد و در درجه دوم بسیار ترسو هستند. زنان معتقدند که مردها اصولاً می خواهند با زنان سفیدرو و خوش مشرب و باهوش ملاقات داشته باشند، اما هنگامی که صحبت ازدواج به میان می آید پاسخ آنها منفی است. آنها ترجیح می دهند که به جای زن، آشپزخانه داشته باشند. اما مردان قضیه را به این صورت نمی بینند. پروفسور «هنری هیگینز» Henry Higginsاین مطلب را با ظرافت در شعر «محبوب زیبای من» مطرح ساخته است: «چرا یک زن نمی تواند شباهت بیشتری به مرد داشته باشد؟» اما مردان امروز خشمگینانه می پرسند: چرا زنان می خواهند به مردان شباهت داشته باشند؟ آنها ترجیح می دهند که یک زن واقعا یک زن باشد و مفهوم این مطلب برای آنان این است که یک زن باید در آشپزخانه باشد. «اودی گوپال» Uday Gopalچهل و هفت ساله که صاحب یک شرکت تعاونی و متأهل است، خط بطلانی بر تمام این مسایل می کشد و معتقد است که زنان به بهانه اینکه نمی توانند شریکی برای زندگی خود بیابند، در حقیقت می خواهند از بار مسؤولیتهای زندگی متأهلی شانه خالی کنند. او اظهار می دارد: «زنان از رفتن به آشپزخانه و نگهداری از بچه که وظیفه اصلی آنهاست بیزارند.» این دقیقا همان نکته ای است که باعث رنجش زنها می شود. آنها ادعا می کنند که می توانند به طور همزمان و با موفقیت کامل، هم به امور خانه و هم به امور اداری خویش رسیدگی نمایند. اما مردان همیشه با پیش فرضهای خود، آنها را در این زمینه ناتوان می دانند. شاید همین نکته است که «گوپتا» را به این نتیجه می رساند که «مردان زنان مطیع را ترجیح می دهند.» مردان به خودی خود، در موقعیت بالاتری قرار دارند و می خواهند که با همین موقعیت به ادامه زندگی بپردازند. صحبت از اعتبار ارزشهای کهنه به میان می آید، «رانتا راجیه» کارگردانی از اهالی بمبئی اظهار می دارد: «من آموخته ام که ذکاوت خود را از مردان مخفی کنم، چرا که در غیر این صورت آنها از من رویگردان خواهند شد.» زمانی که مرد به خانه می آید و درمی یابد که همسر او در یک گردهمایی تجاری شرکت داشته و نیمه شب به خانه باز می گردد و تنها صحبت از اعتماد به نفس خود و عقد قراردادهای یک میلیون دلاری می کند، این عوامل، مرد را بر آن می دارد که در مقابل آینه ایستاده و از خود سؤال کند که مرد کیست؟ به این ترتیب جای تعجب نیست که ببینیم «چاندنی پاتل»، کارمند سی و هفت ساله ای از احمدآباد خود را در این سن هنوز هم تنها می یابد و می گوید: «تمام خواستگاران من اکنون با زنهایی ازدواج کرده اند که مادر فرزندان آنها بوده و به خوبی آشپزی و خانه داری می کنند.» به نظر می رسد که ترقی زنان بیش از آنکه باعث خوشحالی باشد، مسبب ناراحتی و انزجار بوده است. «راجیه» ادامه می دهد که «اگر تو از زیبایی برخوردار باشی، کارها آسانتر خواهد شد، چرا که مردان می دانند با چهره زیبا چه برخوردی داشته باشند، اما دانش و ذکاوت دردی از تو دوا نخواهد کرد. مادر من معتقد است که هرگز نباید به من اجازه تحصیل می داد.» در حقیقت ایفای هر نقش دیگری که بدون در نظر گرفتن موقعیت مردان صورت می گیرد، ایجاد ابهام و شک خواهد کرد. برای مثال، زنان اجازه دارند، حساب و کتاب بازار را بدانند، اما نه مفهوم «بورس سهام و ارز.» خواستگاری که به منزل «آرچانا شوکلا» Archanashukla مراجعه کرده بود، پس از اینکه دریافت این دختر از تحصیلات بسیار بالایی برخوردار است، به قدری پریشان شد که در حالتی بی تصمیم و نگران از او خواست تا مدرک دکترای خود را به او نشان دهد. در حقیقت مردان مشخصاتی را که در مورد خودشان بسیار بااهمیت می دانند و بدان توجه بسیاری دارند، در مورد زنان نادرست و منفور می شمارند. چنان که رییس یک آژانس تبلیغاتی که مرد مجرد افسرده ای است و تمایلی به ذکر نام خود ندارد، می گوید: «استقلال، پرخاشگری و اقتدار به جزیی از زنان موفق تبدیل می گردد.» او بی توجه به اینکه زنان از وجود این معیارهای دوگانه خشمگین می شوند، نتیجه تأسف باری از این قرار می گیرد که «از آنجا که زنان نمی توانند هویتی دوگانه داشته باشند، یار و همراه در منزل و پرخاشگر در محیط خارج، لذا ناگزیر باید با مردانی بی اراده یا به عبارتی عروسکهای خیمه شب بازی ازدواج کنند و یا اینکه برای همیشه مجرد باقی بمانند.» مردان پسران مادرانشان هستند «راجیو آگاروال» Rajiv Agarwal رییس چهل ساله شرکتی تجاری در بمبئی می گوید: «مردان هنوز هم شیرخوار مادرانشان هستند.» «آنوپاما جاترجی» طراح گرافیک بیست و هفت ساله نیز او را تحسین کرده و با او هم عقیده است، چرا که وقتی از یکی از خواستگارانش پرسیده بود که چه صفتی را در او می پسندد، او در پاسخ گفته بود: «من فکر می کنم شما درست شبیه مادر من هستید و به همین خاطر با او تفاهم بیشتری خواهید داشت.» به نظر می رسد که این روش صحیحی در صحبت کردن نبود، چرا که این حرف «آنوپاراما» را برآشفت و در حالی که با ناراحتی از جا برمی خاست گفت: «من قصد ندارم با مادر شما ازدواج کنم، بلکه می خواهم با خود شما ازدواج کنم.» او که از این حرف بسیار رنجیده بود، دیگر هرگز به ملاقات آن دختر نرفت و او را به حال خود رها کرد. این مرض وابستگی مردان به مادرانشان، زنان را از آنان بیزار می کند. مردی که صبحها در محیط کار خود، طبقات ساختمانهای بزرگ را بالا و پایین می رود، غروبها همانند پسر بچه ای عجز و لابه کنان می پرسد: «خانه من رو به راه است؟» یا به عبارتی در محل کار خود یک مرد و پس از آن در هنگام برگشت به خانه همچون پسربچه ای است که احتیاج به نوازش مادرانه دارد. منطق آنها واضح است: «ما در طول روز سخت کار می کنیم، ما احتیاج به محبت مادرانه و نازپروردگی داریم و حتی به آن عادت کرده ایم.» این رفتار در نظر روانکاوانی چون «میتال» نشان رفتار سنتی است: «همه پسران نیازمند ملاقات مادرانشان هستند و اغلب نمی دانند که چگونه باید این نیاز را برآورده سازند و هنگامی که عروس آنها پا به منزل می گذارد، این وابستگی به همسر آنان انتقال می یابد.» اما ساختار خانواده در حال تغییر است و اکنون زنان این عادتهای مرسوم را نمی پذیرند. آنها این وابستگی را قبول ندارند. بعد از همه وقتی که بحث ملاطفت و نازپروردگی مردان مطرح می شود، آنها نیز حرفی برای گفتن دارند و ادعا می کنند: «ما هم تمام روز را سخت کار کرده ایم.» این نکته نیز برای مردان غیر قابل پذیرش بوده و به این ترتیب زنان آزادی تجرد را به چنین شرایطی ترجیح می دهند. مردان نمی توانند نیازهای عاطفی کنونی زنان را برآورده سازند مبارزه زنان برای تصاحب مردانی که آنها را باور خواهند کرد، موضوعی مورد تعمق است و این موضوع صرفا به محیط کار محدود نمی شود. مردها حتی در مسایل زناشویی دارای نقطه ضعف هستند و این ضعف نه در ایفای نقش جنسی آنها، بلکه از جهت نادیده گرفتن آگاهیهای زن در مسایل جنسی است. «گوپتا» اجمالاً به این مطلب اشاره می کند که «مردان خصوصا در زمینه مسایل جنسی نیاز به راهنمایی دارند.» اگرچه زنها در محل کار بسیار پرخاشگر به نظر می رسند اما چنین نیست، بلکه آنها تنها می خواهند که به عنوان یک کالا از آنها استفاده نشود. براستی زنان رفتار خود را تحت عنوان «بیان آزادانه خویش» تفسیر می کنند و به نظر می رسد از اینکه مردان ناگهان غرور منحصر خود را در محک اعتبار می یابند و هراس عدم برابری با زنها در دلهایشان ایجاد می شود، احساس لذت می کنند. نکته عجیب اینکه مردان، زنان مجرد و جذاب را دنبال می کنند، اما هنگامی که عدم امتناع آنها را از ایجاد روابط عاطفی می بینند، احساس ناراحتی می کنند، چنان که همین مورد برای «مهتا» سی و پنج ساله نیز پیش آمد یا آن طور که «مهتا» دریافته بود. آنها (مردان) تنها از او یک مأمن احساسی می ساختند و او را در چنان حالت پریشانی قرار می دادند تا اینک بگوید: «از اینکه همیشه بال پرواز اشخاص ضعیف بوده ام دیگر خسته شده ام.» نتیجه نهایی این است که زن ترقی می کند و مرد در دنیایی بیتوته می کند که در آن «زنها حالت زن بودن خود را از دست داده اند.» و این عقیده قابل قبول است. تعداد نقاط ضعف مردان همواره گسترش یافته و تعداد زنان مجرد نیز تؤام با آن افزایش می یابد. منطق آنها جز در نظر تعداد قلیلی مرد «فوق العاده» مورد قبول هیچ مردی نیست. «پارتو گانگولی» ParthoGangulyکارمند سی و یک ساله تلویزیون خاطرنشان می سازد که «زنان نباید به هیأت مردان درآمده و از شوهر انتظارات بیجا و غیر منطقی داشته باشند. شوهری که خوش سیما و از لحاظ مالی دارای موقعیتی بسیار خوب و منطقی و احساساتی باشد، کجا یافت می شود؟ آنها توقع دارند که همه چیز را با هم داشته باشند؟» زنان با وجود اینکه از قدم زدن در خانه های خالی در پایان روز متنفرند و از هشدار ساعتهای بیولوژیکی بدن خود که مرتبا در حال زنگ زدن هستند و گذر عمر آنها را نشان می دهند، بسیار تأسف می خورند، اما هنوز هم به دلایل اشتباه از ازدواج امتناع می کنند. براستی خودداری آنها از ازدواج به این عقیده راه می یابد که آنها از مردان به اصطلاح امروزی چه تصوری در ذهن دارند و این اتهامی صریح به مردان است. واقعیت این است که جامعه نیز شرایط لازمی چون زندگی به تنهایی، آگاهی جنسی و شرایط کاری را برای دختران فراهم می آورد و همچنین خانواده ها نیز تمایلی به ازدواج دخترانشان با مردان سختگیر ندارند و این مسأله عاملی در ادامه تجرد آنها است. پیام این مقاله کاملاً روشن است. هنوز هم زنان خوش سیما، زیبا، مستقل و معقولی وجود دارند که به طور غیر قابل باوری مجرد باقی مانده اند. آقایان! برای رضای خدا طرز تفکر خود را عوض کنید، کمی بزرگ شوید و آنها را به دست آورید. در اینجا لازم به ذکر است که این طرز نگرش زنانه و فمنیستی، فقط در کاست و طبقه اجتماعی بالا که از شرایط و وضعیت مالی و اجتماعی خوبی بهره مند هستند، وجود دارد. و در طبقات پایین اجتماع که قریب به 90 درصد را شامل می شود، هنوز دختران به خاطر نداشتن جهیزیه یا «دوری» خود را آتش می زنند و خانواده ها، دربه در از طریق دلالهای ازدواج و یا واسطه ها یا مستقیم به دنبال ازدواج دخترانشان می باشند. 3nasl.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]
صفحات پیشنهادی
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید.» عنوان مقاله ای در روزنامه INDIA TODAY(ایندیا تودی) می باشد که شرح مسایل و نقطه نظرات خانمها در ارتباط با آقایان است و در واقع، نگرشی ...
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید.» عنوان مقاله ای در روزنامه INDIA TODAY(ایندیا تودی) می باشد که شرح مسایل و نقطه نظرات خانمها در ارتباط با آقایان است و در واقع، نگرشی ...
ضعف جنسي آقايان - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ایرانیان
ترا به خدا بزرگ شوید-آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید.» عنوان مقاله ای در ... ضعف جنسي آقايان - اضافه به علاقمنديها آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید مردها حتی در مسایل .
ترا به خدا بزرگ شوید-آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید.» عنوان مقاله ای در ... ضعف جنسي آقايان - اضافه به علاقمنديها آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید مردها حتی در مسایل .
از بینی بزرگ تا لباس زنانه!!؟ - اضافه به علاقمنديها
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید. ... برای مثال نیاز زنان به اینکه مردان تا در خانه را گشوده؛ برای آنها پول بیاورند. ... زن و مرد، نه تنها به طرد همه مردها می انجامد، بلکه عواقب غیر ...
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید. ... برای مثال نیاز زنان به اینکه مردان تا در خانه را گشوده؛ برای آنها پول بیاورند. ... زن و مرد، نه تنها به طرد همه مردها می انجامد، بلکه عواقب غیر ...
ژانر وحشت ، گيشه ها را به رونق کشاند
تصاویر : دکتری که زنش را تبدیل به دختر رویاهایش کرد · آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید ... ژانر وحشت ، گيشه ها را به رونق کشاند .com ::: قاتل زن جوان امروز محاكمه شد .
تصاویر : دکتری که زنش را تبدیل به دختر رویاهایش کرد · آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید ... ژانر وحشت ، گيشه ها را به رونق کشاند .com ::: قاتل زن جوان امروز محاكمه شد .
تو را به خدا! این قیافه را باز هم می خواهید تحمل کنید؟
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید بعضی مواقع اوضاع حتی از این هم بدتر می شود. «اومامنون» Umamenon بیست و پنج ساله ... اعتراض او از این قرار بود که وقتی دختر موهای ...
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید بعضی مواقع اوضاع حتی از این هم بدتر می شود. «اومامنون» Umamenon بیست و پنج ساله ... اعتراض او از این قرار بود که وقتی دختر موهای ...
بلند شو كمی استراحت كن
نمایش تصادفی مطالب. تصاویر : دکتری که زنش را تبدیل به دختر رویاهایش کرد · آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید ... خاطرات شهید باقری(2) استراحت کن .- نه . بگو چی شد.
نمایش تصادفی مطالب. تصاویر : دکتری که زنش را تبدیل به دختر رویاهایش کرد · آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید ... خاطرات شهید باقری(2) استراحت کن .- نه . بگو چی شد.
زنان گیشه سینمای 89 را از آن خود کردند
تصاویر : دکتری که زنش را تبدیل به دختر رویاهایش کرد · آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید ... ژانر وحشت ، گيشه ها را به رونق کشاند .com ::: قاتل زن جوان امروز محاكمه شد .
تصاویر : دکتری که زنش را تبدیل به دختر رویاهایش کرد · آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید ... ژانر وحشت ، گيشه ها را به رونق کشاند .com ::: قاتل زن جوان امروز محاكمه شد .
زنان کمتر از مردان به خاطر پول تن به ازدواج می دهند
در واقع، کمتر از ۵ درصد از مردها در جوامع غربی در یکسال، سکس خارج از ازدواج ... آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید برای مثال نیاز زنان به اینکه مردان تا در خانه را گشوده؛ برای ...
در واقع، کمتر از ۵ درصد از مردها در جوامع غربی در یکسال، سکس خارج از ازدواج ... آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید برای مثال نیاز زنان به اینکه مردان تا در خانه را گشوده؛ برای ...
پرده خانه خدا تعويض شد
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید برای مثال نیاز زنان به اینکه مردان تا در خانه را گشوده؛ برای آنها پول بیاورند. ... بعد از همه اینها بیایید حقیقت پشت پرده را ببینیم.
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید برای مثال نیاز زنان به اینکه مردان تا در خانه را گشوده؛ برای آنها پول بیاورند. ... بعد از همه اینها بیایید حقیقت پشت پرده را ببینیم.
ضعف جنسي آقايان - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ایرانیان
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید مردها حتی در مسایل زناشویی دارای نقطه ضعف هستند و این ضعف نه در ایفای نقش جنسی آنها، بلکه از جهت نادیده گرفتن آگاهیهای زن در مسایل ...
آقایان! ترا به خدا بزرگ شوید مردها حتی در مسایل زناشویی دارای نقطه ضعف هستند و این ضعف نه در ایفای نقش جنسی آنها، بلکه از جهت نادیده گرفتن آگاهیهای زن در مسایل ...
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها