واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شروط روزنامه رسالت برای گفت و گو با اوباما شرط عادي سازي روابط آن است كه آمريكا و رژيم صهيونيستي دست از سلطهگري بردارند و تسليم راي مردم منطقه و جهان در نحوه اداره زندگي خودشان باشند. روزنامه رسالت در ستون سرمقاله امروز خود به قلم محمدكاظم انبارلويي نوشت: -چهارشنبه گذشته اولين بيانيه كاخ سفيد در خصوص مذاكرات با ايران منتشر شد. اين بيانيه كه روي وب سايت كاخ سفيد آمده است ميگويد: «رئيس جمهور آمريكا بدون هيچگونه پيش شرطي به ديپلماسي و مذاكرات سخت و مستقيم با ايران خواهد پرداخت» اين بيانيه ميافزايد: «اوباما و بايدن گزينهاي در اختيار ايران ميگذارند. اگر ايران برنامه اتمياش و حمايت از تروريسم را رها كند، ما مشوقهايي مانند عضويت در سازمان تجارت جهاني، سرمايهگذاري اقتصادي و حركت در جهت عادي سازي روابط ديپلماتيك ارائه ميكنيم. اگر ايران به رفتار دردسرآفرين خود ادامه دهد ما فشار اقتصادي و انزواي سياسي را تشديد خواهيم كرد.» در يك نگاه ابتدايي بين صدر و ذيل نخستين بيانيه كاخ سفيد تناقض آشكار وجود دارد. به نظر ميرسد بيانيهنويسهاي كاخ سفيد از اين پس بايد مراقب اين تناقضگوييها و چند پهلو سخن گفتنها باشند. همانطور كه ملاحظه ميكنيد در صدر بيانيه آمده است؛ آمريكا بدون پيش شرط با ايران به مذاكره خواهد پرداخت اما بلافاصله شروطي را قبل، حين و بعد از مذاكره ارائه ميدهد كه عبارتند از: -1 توقف فعاليت علمي و صلح آميز هستهاي -2 رها كردن حمايت از تروريسم (بخوانيد حمايت از مردم مظلوم فلسطين و لبنان در برابر وحشيگريهاي رژيم صهيونيستي) -3 شرط عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني، شكستن حصر اقتصادي سه دهه گذشته و بالاخره برقراري روابط ديپلماتيك، تن دادن به دو شرط فوق است. آنچه در بيانيه آمده است همان شروط دولت بوش، اتحاديه اروپا و در حقيقت مطالبات رژيم صهيونيستي از همپيمانان غربي خود است. طبيعي است كه دولت و ملت ايران در خصوص كيفيت مذاكرات و شروط مذاكرات حرف دارد. اولا ما به دلايل زير مذاكرات را سخت و مستقيم نميبينيم بلكه آن را آسان و غيرمستقيم تلقي ميكنيم. -1 همان طور كه آقاي اوباما در نطق ورود به كاخ سفيد گفت؛ «دنيا عوض شده ما (آمريكا) نيز بايد تغيير كنيم» ما هم ميگوييم دنيا تغيير كرده است. جامعه جهاني حزب الله و حماس را يك سازمان تروريستي نميداند، آنها مشروعيت قانوني ومردمي دارند و مطالبات ملت خود را نمايندگي ميكنند. در عوض رژيم صهيونيستي را يك رژيم غاصب و نامشروع و تروريست ميدانند كه با بمب و موشك و تانك و توپ يك ملت مظلوم و بيدفاع را زير آتش ميگيرد. لذا اولين شرط ملت و دولت ايران براي عادي سازي روابط اين است كه كاخ سفيد حمايت خود را از مشتي تبهكار و جنايتكار جنگي در سرزمينهاي اشغالي بردارد و اجازه دهد سازمانهاي بينالمللي محاكمه جنايتكاران جنگي را با كارنامه 60 ساله اشغالگري در دستور كار قرار دهند. -2 دومين شرط برقراري روابط اين است كه آمريكا توليد و گسترش سلاحهاي هستهاي را متوقف كند و در يك پيمان جهاني با ديگر اعضاي دائمي شوراي امنيت حركت به سوي خلع سلاح دائمي را در دستور كار قرار دهد. تا ما جهاني عاري از سلاحهاي كشتار جمعي، هستهاي، ميكروبي و شيميايي و ... داشته باشيم. مردم جهان انتظار دارند ديگر جناياتي چون هيروشيما- و اخيرا غزه- تكرار نشود. برنامه هستهاي ايران يك برنامه كاملا علمي و فني و در عين حال صلحآميز است و بارها اعلام شده است كه جمهوري اسلامي ايران تصميم به ساخت سلاح هستهاي ندارد. اين را هم نه به احترام آمريكا بلكه حركت به اين سمت را به خاطر ملاحظات ايدئولوژيك نادرست ميداند. -3 سومين شرط برقراري روابط ديپلماتيك از سوي ايران، بازگرداندن حسابهاي بلوكه شده ايران در آمريكا و پس دادن وجوهي كه در زمان شاه خائن به عنوان پيش پرداخت خريد سلاح به آمريكا داده شده است ميباشد. -4 چهارمين شرط عدم مداخله آمريكا در امور داخلي ايران و رعايت قوانين بينالمللي و احترام به ملت ايران در دستيابي به استقلال و پيشرفتهاي علمي و اقتصادي است. ما نيازي به كمك آمريكا نداريم فقط ميخواهيم آمريكا در روابط ما با ديگر كشورها و مجامع بينالمللي اخلال ايجاد نكند. مشوقهاي پيشنهادي در بيانيه پيشكش خودشان! -5 آقاي اوباما در نطق ورود به كاخ سفيد گفته است: «با دنياي اسلام براساس احترام متقابل رفتار ميكنم.» ايران امالقراي جهان اسلام است و عمق استراتژي ايران حداقل در دو جنگ نابرابر 33 روزه حزب الله و 22 روزه حماس و نيز تظاهرات حمايت آميز مردم جهان در 5 قاره براي غرب و بويژه آمريكا مكشوف شد. شرط عادي سازي روابط آن است كه آمريكا و رژيم صهيونيستي دست از سلطهگري بردارند و تسليم راي مردم منطقه و جهان در نحوه اداره زندگي خودشان باشند. لذا آمريكا پس از 30 سال بيمهري و ستم در حق ملت ايران راهي جز تسليم در برابر مطالبات مردم ايران، ندارد. اگر منظور آمريكا احترام به چند كشور عربي است كه با سياستهاي كاخ سفيد طي نيم قرن همراهي كردند، اينكه حرف جديدي نيست. شرط «تغيير» در سياستها، تنظيم روابط جديد با دولت و ملت ايران براساس شروطي است كه در تهران تعريف ميشود نه در واشنگتن! -6 آمريكا بايد به دليل كشتار بيرحمانه ملت ايران در سالهاي 56 و 57 و حمايت از سلطنت نامشروع پهلوي و نيز همكاري و همياري با دولت بعث عراق در تحميل جنگ 8 ساله به ايران غرامت مادي و معنوي بدهد. اين هم يكي از شروط پايهاي گفتگوهاي طرفين است كما اينكه برخي از شهروندان آمريكايي كه در سرزمينهاي اشغالي و يا لبنان كشته شدهاند ادعاهايي عليه ايران در محاكم قضائي آمريكا مطرح كردهاند. هر چند اين ادعاها مضحك است. اما ادعاي ملت ايران يك ادعاي واقعي است. -7 اوباما درنطق ورودي خود به كاخ سفيد گفته است: «مصمم هستيم رويكرد تازهاي در پيش گيريم و دستمان را به سوي دستهايي كه مشت نشدهاند دراز كنيم و آن را بفشاريم.» به نظر ميرسد همانطور كه بيبيسي تفسيري در اين مورد ارائه داده، اين بخش از نطق ناظر به گفتگوها با ايران باشد. اما بايد پرسيد به چه دليل هنوز هيچ چيز از پيش معلوم نيست، ملت ايران مشت گره كرده خود را باز كند و در دست كساني قرار بدهد كه براي نابودي آنها دهها هزار بمب هستهاي و ميكروبي را در زرادخانه خود انبار كردهاند و در نابودي مردم غزه و جنوب لبنان از كاربرد بمبهاي خوشهاي، فسفري و اورانيوم ضعيف شده دريغ ندارند؟ سرمايه ملت ما در مذاكرات همين مشت گره كرده است و دليلي ندارد قبل از اينكه چيزي روشن شود، مشت خود را باز كنيم. -8 شروطي كه گفته آمد بخشي از مطالبات ملت ايران از آمريكا براي عادي سازي روابط است. اميدوارم اگر زنگ گفتگوها به صدا درآمد كساني كه از طرف دولت جمهوري اسلامي اين مطالبات را نمايندگي ميكنند كوچكترين نرمش و سازشي در گفتگوها از خود نشان ندهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]