تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى شوند بلكه حق را به پيروى كسى كه از آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840477786




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روشنفکران تحريمي متهم هستند


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: روشنفکران تحريمي متهم هستند منيژه حکمت ساعت 7 صبح روز 28 خرداد 1384 تنها چهره مشهوري که در ميان جوانان ستاد انتخاباتي دکتر مصطفي معين مانده بود نه يک چهره سياسي که يک کارگردان مشهور سينما بود. منيژه حکمت در همه ادوار انتخابات حضور فعالي داشته است. در انتخابات مجلس هشتم نيز پيشقراول جمع آوري امضاي هنرمندان مطرح کشور در حمايت از ليست ياران خاتمي بود. اين کارگردان سينما برخلاف اکثر همکارانش حضور فعالي در سپهر سياست دارد. اما از دو فيلمي که تاکنون در سينماهاي ايران نمايش داده است هيچ کدام مضمون سياسي نداشته است.   حضور هنرمندان به طور عام و سينماگران به طور خاص در عرصه سياسي امر کم سابقه يا تازه يي نيست. پيش از حکمت هنرمنداني چون بهروز افخمي و حسين زمان به طور حرفه يي وارد موضع گيري هاي سياسي شده اند. حتي بهروز افخمي از نردبان قدرت هم بالا رفت و در انتخابات مجلس به عنوان نماينده تهران به مجلس ششم راه يافت. اما حضور مستمر منيژه حکمت و موضع گيري هاي او شکل و شمايل تازه يي از حضور روشنفکران در عرصه اجتماعي و سياسي را به نمايش گذاشته است.   حکمت در تحليل مسائل سياسي به گونه يي برخورد مي کند که گويي در برابر تاج زاده يا يکي از سياستمداران حزبي نشسته يي. حکمت اما نه مي خواهد عضو حزب شود و نه مانند همکار ديگرش نماينده مجلس بشود. همين موضوع خبرنگار سياسي «اعتماد» را به دفتر بامدادفيلم کشاند تا از خود حکمت بپرسد موضوع از چه قرار است. --- -آخرين تحولات سياسي که دنبال کرديد به چه مربوط است؟ بحث کانديداتوري آقاي خاتمي و آقاي موسوي. -چرا نامزدي اين دو نفر براي شما مهم است؟ چون سرنوشت ايران براي من مهم است. -يعني چون فقط يک نگاه ملي داريد تحولات سياسي را دنبال مي کنيد؟ يک نگاه ملي و جامع . -آيا تحولات سياسي را به روز دنبال مي کنيد يا چون مساله خيلي کلان است به دنبال آن هستيد؟ من در کل تمام مسائل سياسي- اجتماعي ايران را دنبال مي کنم، اخبار را مي بينم و روزنامه مي خوانم و در مجموع اتفاقات سياسي کشور برايم مهم است. -چرا براي شما مهم است؟ چون مملکت برايم اهميت دارد. يعني هر اتفاقي که در بستر جامعه روي مي دهد روي من هم تاثيرگذار است. من يکي از کل جامعه هستم و براي من هم اتفاق مي افتد و اين يک نگاه حداقل است و اگر نگاه فراگيرتر باشد مي شود يک نقشه يعني ايران. -آخرين خبري که از انتخابات گرفتيد چه بود؟ شنيدم که قصد کانديدا شدن دارند. -آقاي خاتمي يا موسوي؟ آقاي خاتمي، البته آقاي موسوي در دوره ما نخست وزير بود و خوب هم کشور را جمع کرد ولي مشکلات اين مملکت، مشکلات فرهنگي است و تنها کسي که مي تواند مشکلات را برطرف کند و براي شرايط مطلوب فرهنگي در مملکت کمک کند به نظرم آقاي خاتمي است. -آقاي ميرحسين موسوي که يک فرد هنرمند و آدم فرهيخته يي است و رئيس فرهنگستان علوم است، شما هم که هنرمنديد بايد به آقاي موسوي بيشتر قرابت داشته باشيد پس چرا آقاي خاتمي را ترجيح مي دهيد؟ به نظر من در تاريخ صد ساله ايران يکي مصدق و ديگري آقاي خاتمي بودند که توانستند با زبان و دل مردم حرف بزنند. شايد نوع عملکرد آنان با يکديگر متفاوت بود ولي بحثي که آقاي خاتمي مطرح مي کرد مباحثي بود که ما در تاريخ مان نشنيده بوديم. آقاي خاتمي پاي حرف هايش ايستاد و براي همين هم هزينه پرداخت کرد. به هرحال طرح مباحثي همچون جامعه مدني و گفت وگوي تمدن ها و زنده باد مخالف من حرف هاي کوچکي نيستند و بايد آنها را در بستر تاريخ ايران بررسي کرد. به نظر من دغدغه آقاي خاتمي هرگز رياست جمهوري نيست. ايشان فيلسوفي هستند که به خاطر شرايط، ما ايشان را سياستمدار کرده ايم و به نظرم هرگز دغدغه قدرت ندارند،دغدغه يي بسيار فراتر از قدرت دارند که به نظر من آن شعارهايي که يقين خاتمي است ايران سربلند، آزاد، سرافراز و آباد است. -خب افراد ديگري هم هستند از جناح هاي مختلف که همين دغدغه ها را دارند. ما عملکردها را بررسي مي کنيم. اينها شعار آقاي خاتمي نيست بلکه يقين آقاي خاتمي است و پشت اين يقين يک عملکرد هشت ساله است و اين عملکرد را بايد بررسي کرد. -شما از عملکرد هشت ساله رضايت داريد؟ يعني در روزهاي آخر از آن دسته هنرمندان و روشنفکراني نبوديد که از آقاي خاتمي ناراحت باشند. من شديداً رضايت دارم و وقتي آقاي معين آمدند صادقانه تا آخرين لحظه از ايشان حمايت کردم. -آقاي معين به نسبت شعارهايي که... من به شخص کار ندارم، من جريان را بررسي مي کنم؛ تفکري که براي ايران امروز ما شرايط فرهنگي بهتري رقم مي زند من به آن تفکر ارزش مي گذارم . -فکر مي کنيد جرياني که شما از آن دفاع مي کنيد و نماد آن آقاي خاتمي است، آيا ايشان توانايي آن را دارند که شعارهايش را عملي کند؟ بله، براي اينکه ما در مملکت تجربه دموکراسي نداشتيم و بايد به عملکردهاي خودمان هم نگاه کنيم. -از کجا مطمئن هستيد که اين جريان مي تواند ايران را به سرمنزل مقصود برساند؟ مشکل ايران فرهنگي است. مشخصه اين جريان هم فرهنگي است. -شما در مقام يک سياستمدار حرفه يي که دغدغه سياست دارد به سوالات من پاسخ داديد به گونه يي که خواننده از موضع گيري شما مطلع مي شود که چه در ذهن شما مي گذرد. من سياستمدار نيستم، خودم را يک فيلمساز مي شناسم و دوست دارم جامعه مرا به عنوان يک فيلمساز بشناسد ولي شرايطي که براي ما رقم مي زنند از ما انسان هايي سياسي ساخته است. يعني اگر به نانوايي برويد و به پخت نان اعتراض کنيد، مي شويد يک آدم سياسي. وقتي در مملکت نهادهاي مدني وجود ندارند در نهادهاي دولتي هم پاسخگويي وجود ندارد هر اعتراضي، سياسي مي شود. من به عنوان يک شهروند ايراني از آمار و ارقام به صورت شفاف اطلاعي ندارم مثلاً نمي دانم ميزان ذخيره ارزي، درآمد نفتي، ميزان يارانه ها و تاثير آن بر اقتصاد چه بوده است. -اما شما فقط اعتراض نکرديد بلکه تحليل سياسي و موضع گيري سياسي هم مي کنيد. اين تحليل شهروندي است و سياسي نيست و جزيي از حق شهروندي من است.شهروندان به خاطر مملکت خودشان و حق طبيعي شان بايد چنين چيزي را بخواهند، اين وظيفه آنها ست. -شما به نهادهاي مدني اشاره کرديد. در حال حاضر مگر حزبي که جريان اعتراض را سازماندهي مي کند، وجود ندارد؟ من جزء هيچ حزبي نيستم، حزب سياسي است نه اينکه بگويم حزب چيز بدي است، اصلاً. من شديداً اعتراض دارم به تفکري که مي گويد ما جزء هيچ حزبي نيستيم يا سياسي نيستيم چون حزب يک نهاد کاملاً روشن در تمام دنيا است که مردم عضو آن مي شوند و خواسته هاي خودشان را با انتخاب نيروهايشان در مجموعه حکومتي بيان مي کنند، ولي ما چنين چيزي را به خاطر ساختارهاي اجرايي مان نداريم. يک حزب بايد تريبون و روزنامه داشته باشد و مدام بايد برنامه هاي خودش را ارائه دهد و عضوگيري داشته باشد و بايد مدام آينده و گذشته خودش را تعريف کند و از خود تحليل داشته باشد و من تا وقتي چنين چيزي نباشد عضو حزب نمي شوم. در تاريخ سياسي دنيا تعريفي براي واژه حزب وجود دارد يعني افرادي با يک تفکر جمع شده و رو به رشد هستند و تريبون دارند و اطلاع رساني مي کنند و هر کس بر مبناي اعتقادي که دارد وارد يک حزب مي شود و نهادهاي مدني تشکل هايي هستند که کار و به صورت صلح آميز نظريه ارائه مي کنند و براي قدرت نمي جنگند بلکه قصد ساختن و اصلاح دارند. -مرز بين يک هنرمند و موضع گيري هاي سياسي اش (فعال سياسي بودن) کجا است؟ بله، در ستاد آقاي خاتمي هم کار کردم و به صورت خانوادگي هم فعاليت داشتيم. بعضي از مسائل به سرنوشت و زندگي روزمره انسان گره مي خورد، وقتي مي بينم احتمال امکان انتخابي اصلح وجود داشته باشد که بتواند شرايط فرهنگي مملکت را تغيير بدهد و شرايط بهتري ايجاد کند چرا نبايد فعاليت انتخاباتي داشته باشم؟ خريدن سيب در زندگي من تاثير دارد اينکه قدرت خريد من چگونه است، چطور مي توانم در اين کشور زندگي کنم، چگونه مي توانم اجاره خانه را پرداخت کنم يا آيا قادر به کار کردن هستم يا خير و تمامي اين مسائل ظاهراً شخصي است ولي همه مباحث از همين نقطه شخصي شروع مي شود که يک فرد در يک برهه زماني شروع به فعاليت مي کند و اين حيطه گسترده مي شود که يک کشور را در بر مي گيرد. اين مساله اعتقادي است يعني من اعتقاد داشتم که اگر اين اتفاق روي بدهد نهال کوچک جامعه مدني که در کشور شکل گرفته مقدار کمي قادر به رشد خواهد بود.من به همين خاطر احساس مسووليت مي کنم. -ولي شما بيان کرديد که هيچ کدام از اين نهادها تاسيس نشده است؟ اشکالي ندارد، چون مملکت خود را دوست دارم. -ولي نمي توان بيرون گود ايستاد؟ من بيرون نيستم بلکه درون گود هستم چون فيلم مي سازم و کار خود را انجام مي دهم و جايي که فکر کنم نياز به کمک وجود دارد براي کمک مي روم برخلاف گروهي از روشنفکران ايراني که هميشه اشتباه مي کنند که در انتخابات دوره نهم هم اشتباه کردند؛ برخي تحريم کردند و شعارهاي عجيب و غريب دادند. به نظر من آن شعارها نشان مي داد اصلاً اين روشنفکران جامعه شان را نمي شناسند. ببينيد اگر ما به دولت آقاي احمدي نژاد انتقاد داريم، مشکل ما هستيم، مشکل قشر روشنفکر مدعي است. -چه مشکلي وجود دارد؟ همه را دلسرد کرديم و مطالبات مردم را نفهميديم . شرايط فرهنگي کشور و ساختار سياسي و اقتصادي کشور را نمي شناختيم . تنها قهوه خورديم و شعارهاي خودمان را مطرح کرديم. دلسرد کردن مردم از يک توسعه اجتماعي که نياز مبرم اين کشور است و تحريم انتخابات يک خيانت است که بايد روشنفکران نسبت به عملکرد خودشان پاسخگو باشند. جريان روشنفکري متهم است. -من دو فيلم از شما ديدم؛ زندان زنان که تحليل سياسي داشت و فيلم سه زن که اساساً يک فيلم انساني است، آيا همين تحليلي که داريد... زندان زنان تم اجتماعي و انساني داشت و فيلم سه زن نگاه ملي داشت و همين تحليلي که دارم منجر به ساخت سه زن شد. -سوال من اين است چرا تحليلي که با من در ميان گذاشتيد و فعاليت هايي که در ستادها داشتيد در فيلم شما منعکس نمي شود؟ من اصلاً فيلم شعاري نمي سازم و اساساً بلد نيستم فيلم شعاري بسازم. -فکر مي کنيد اگر فيلم سياسي بسازيد شعاري است؟ نه، به نظرم فيلم سياسي اصلاً بد نيست و کسي که توانايي ساختن فيلم سياسي دارد ماندگار است ولي من کار شعاري انجام نمي دهم و در سياست سعي داشتم وارد عمق شوم و ريشه ها را ببينم و تاريخ و حافظه تاريخي و روشنفکر زن همسن خود و جوان ها را ببينم و فاصله وحشتناک نبود هويت و... و اينها است که ما را دچار بحران مي سازد و شرايط را نابسامان مي کند. اگر هر چيز سر جاي خودش باشد و فاصله نسل ها اينقدر زياد نباشد و هويت و تاريخ مان را بشناسيم و ملي نگاه کنيم و ... اينقدر نابسامان نيستيم ولي مشکل ما اين است که اين نگاه را نداريم و فاقد حافظه تاريخي هستيم يعني ما حتي حافظه چهار سال پيش را نداريم. همين روشنفکراني که دوره قبل تحريم کردند ، الان بايد جوابگو باشند چون اگر تحليل و دانش نداشتند حق نداشتند تريبون بگذارند و مردم را گمراه کنند. -اشاره کرديد به نهادهاي مدني و اينکه روشنفکران مسائل را درک و آناليز نمي کنند و...، برخي ها مانند شما اعتبار هنري خود را پيش مي کشند و سعي مي کنند به آن بخش از جامعه کمک کنند اما در کشور پيشرفته يي مثل امريکا هنرمنداني مثل مايکل مور و هنرمندان ديگري وارد انتخابات مي شوند و اين مساله تنها بين کشورهاي توسعه يافته و پيشرفته اتفاق مي افتد، پس چرا در کشوري مثل امريکا که نهاد و حزب و... وجود دارد هنرمندان سياسي مي شوند؟ وقتي کسي (هنرمندي) وارد کار سياسي مي شود، اعتقادي دارد و بر يک مبنا پاي اصولي مي ايستد و از آن دفاع مي کند.براساس بينش صورت مي گيرد و کسي که براي مساله يي تلاش مي کند تا کسي که خنثي است دغدغه بيشتري براي مملکت دارد و اگر هم روزي جنگ شود اولين کسي است که اسلحه مي گيرد و به جنگ مي رود و به مملکت عشق مي ورزد و نگران است و بابت آن هم هزينه پرداخت مي کند و کسي که ناظر است محافظ کاري مي کند و نگران حساب پس انداز خودش است و اگر اسرائيل هم به ايران حمله کند چنين فردي فرار مي کند ولي آيا من هم فرار مي کنم؟ بازيگراني مثل شان و دونيرو که در انتخابات وارد مي شوند و نظر مي دهند هم داراي تفکر و جهان بيني هستند في المثل آقاي مايکل مور بيان مي کند که بوش به درد سياست جهاني نمي خورد و عليه آن عمل مي کند. -جنس دغدغه هاي هنرمنداني مثل شما و آنها يکي است؟ بله، به هر حال خاستگاه يک نگاه است، که نگاه اعتقادي است. -هيچ گاه دوست داريد وارد قدرت شويد؟ هيچ وقت، اگر بهترين حکومت هم از همه نظر سر کار بيايد من بايد به عنوان ناظر مراقب و منتقد آن باشم. -يعني اگر آقاي خاتمي يا هر اصلاح طلب ديگري به قدرت برسد شما منتقد مي مانيد؟ بله، من وظيفه و حق شهروندي خود مي دانم که مراقب آن باشم و همچنين نگاه کاري و اعتقادي و... خودم مي دانم. -نگاه انتقادي به توسعه يک کشور چرا تنها در ميان برخي از هنرمندان کشور وجود دارد؟ من نمي توانم جوابي به اين سوال بدهم، بايد از خود آنها بپرسيد، آنها عاقل تر از من هستند. -اگر ستاد آقاي خاتمي فعال شود شما مجدد براي ايشان فعاليت مي کنيد؟ نمي دانم، در دوره کنوني که آقاي جلوه معاونت سينماي ايران و آقاي اربابي مديرعامل نظارت است من اولين کسي بودم که جنگ را با اينها شروع کردم ولي اينقدر دغدغه ملي و سينمايي دارند که من در دو دوره بعد غير از دوره سيف الله داد که بسيار برايش احترام قائلم، در دو دوره بعدي به قدري آسيب خوردم و شرايط کاري بدي داشتم و به قدري دغدغه ملي موجود نبود که من به مراتب در حيطه کاري خودم آسيب پذيرتر شدم. اما يک نکته وجود داشت و آن اينکه آن موقع کليت جامعه آسيب نمي ديد. مديريت آقاي مهندس جلوه و مجموعه ارشاد را بيشتر از دوره آقاي خاتمي قبول دارم و به آنها بيشتر اعتقاد دارم چون مي بينم واقعاً دغدغه ملي دارند. -اگر اينگونه است چرا اين مديريت را نگه نمي داريد؟ من صنفي بيان کردم يعني کار خودم را انجام مي دهم و با هم تعامل داريم چون اعتقاد واقعي اين آقايان سينماي ملي است. هرچند ممکن است خيلي انتقاد هم داشته باشم ولي در دوره آقاي خاتمي پوست ما کنده شد. من هيچ گاه فراموش نمي کنم که من ساعت ها در ماه رمضان منتظر آقاي پزشک مي شدم و ايشان به ما وقت نمي دادند. -آيا شما اين مسائل را منتقل کرديد؟ هزاران بار، البته لزومي ندارد که به آقاي خاتمي بگويم چون ايشان دغدغه هاي بسياري دارد. دوران مديريت ايشان البته غير از دوره آقاي داد، دوران سختي بود و تنها در آن دوره، دوره کوتاه آقاي داد خوب و مابقي آن وحشتناک بود. -خانم حکمت، اگر موضع شما صنفي است که وارد مباحث سياسي مي شويد چرا مديران آقاي خاتمي که اينقدر از دست آنها نالان هستيد را مي خواهيد دوباره بر سر کار بياوريد؟ ما فشارهايي که روي آقاي خاتمي بود را مي شناسيم و به انتخاب هايي که براي او انجام مي دادند نيز دانايي داريم، چون ما همه چيز را مي فهميم.کور و کر نيستيم و به همين خاطر با تمام اين بحث ها اين نکته مهم است که فشارها و آزاري که در دوره آقاي خاتمي بر ما بود، در دوره کنوني ارشاد خصوصاً بخش سينما وجود ندارد اما تنها مساله من نيستم و مساله يک کليت بزرگتري به نام ايران است هرچند ممکن است مجدداً آقاي خاتمي سر کار بيايند و به ما اجازه کار هم ندهند. يعني در اين دوران ممکن است براي من فعال سينمايي دوران خوبي باشد ولي با تورم بايد چه کار کرد و آمار 14 ميليون زير خط فقر را چگونه تحمل و تحليل کرد؟ با ناهنجاري هاي اجتماعي چه بايد کرد.اين مسائل همه خطرناک هستند.من ايراني مسوول آن هستم ولي اگر بخواهم شخصي و در حيطه کاري خودم نگاه کنم به مراتب مديران کنوني وزارت ارشاد را قابل تر مي دانم هرچند ما اعتراض هاي مدني خود را داريم. حتي پارسال عليه آنها بيانيه داديم. ولي دغدغه آنها بيشتر از مديران قبلي است. -يعني مي خواهيد اگر آقاي خاتمي رئيس جمهور شد همين مديريت را نگه دارد؟ من به کسي حکم نمي کنم چون اصلاً در حيطه من نيست و حق من هم نيست و نهايتاً اگر مدير بدي بگذارد اين بار حتماً اعتراض ما شديدتر خواهد شد. -هنرمند بايد سياسي باشد؟ نبايد سياسي باشد ولي سياسي مي شود به دليل شرايط سخت که امروز همه از آن نالانيم. منبع: اعتماد  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 444]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن