واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد، فلسفه خاصی دارد که با آن چه در چهارده قرن پیش میگذشته و با آن چه در جهان امروز میگذرد، مغایرت دارد. اسلام برای زن و مرد در همه موارد، یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است. پارهای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای مرد مناسبتر دانسته و پارهای از آنها را برای زن و در نتیجه، در مواردی برای زن و مرد، وضع مشابه و در موارد دیگر، وضع نامشابهی در نظر گرفته است. اسلام برای زن و مرد در همه موارد، یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است. پارهای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای مرد مناسبتر دانسته و پارهای از آنها را برای زن. اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفه غرب را کنار بگذاریم و در افکار و آرای فلسفیای که از ناحیه آنها میرسد، به خود اجازه فکر و اندیشه بدهیم، اول باید ببینیم آیا لازمه تساوی حقوق، تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است؛ تساوی، برابری است و تشابه، یکنواختی. کمیت ،غیر از کیفیت است. برابری، غیر از یکنواختی است. آن چه مسلم است، این است که اسلام حقوق یک جور و یک نواختی برای زن و مرد قائل نشده است؛ ولی اسلام، هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام، اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد ، مخالف نیست؛ با تشابه حقوق آنها مخالف است. کلمه تساوی و مساوات، چون مفهوم برابری و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است، جنبه تقدس پیدا کردهاند؛ جاذبه دارند و احترام شنونده را جلب میکنند؛ به ویژه اگر با کلمه حقوق، توأم گردند؛ تساوی حقوق! نمیدانم چرا کار ما که روزی پرچمدار علم و فلسفه و منطق در جهان بودهایم، باید به آن جا بکشد که دیگران بخواهند نظریات خود را در باب تشابه حقوق زن و مرد، با نام مقدس تساوی حقوق، به ما تحمیل کنند؟ قبل از پرداختن به موضوع حقوق در مقالات بعد در این مقاله به بحث نگاه اسلام به زن می پردازیم . مقام زن در جهانبینی قرآن در قرآن از آن چه در بعضی از کتب مذهبی هست که زن از مایهای پستتر از مایه مرد آفریده شده و یا این که به زن جنبه طفیلی و چپی دادهاند و گفتهاند که همسر آدم اول از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شد، اثر و خبری نیست. علیهذا در اسلام نظریه تحقیرآمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد. اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست ، لازم است به مسئله سرشت زن و مرد که در سایر کتب مذهبی نیز مطرح است، توجه کنیم.قرآن نیز در این موضوع سکوت نکرده است. باید ببینیم قرآن زن و مرد را یک سرشتی میداند یا دو سرشتی؛ یعنی آیا زن و مرد دارای یک طینت و سرشت میباشند و یا دارای دو طینت و سرشت؟ قرآن با کمال صراحت، در آیات متعددی میفرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریدهایم. قرآن درباره آدم اول میگوید: «همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم» و درباره همه آدمیان میگوید: «خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید». زن یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان، آثار نامطلوبی به جا گذاشته است، این است که زن، عنصر گناه است. از وجود زن، شر و وسوسه برمیخیزد. زن، شیطان کوچک است. میگویند: در هر گناه و جنایتی که مردان مرتکب شدهاند، زنی در آن دخالت داشته است. میگویند: مرد در ذات خود از گناه مبراست و این زن است که مرد را به گناه میکشاند. میگویند: شیطان مستقیما در وجود مرد راه نمییابد و فقط از طریق زن است که مردان را میفریبد. شیطان زن را وسوسه میکند و زن مرد را. میگویند: آدم اول که فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد، از طریق زن بود؛ شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را. قرآن، داستان بهشت آدم را مطرح کرده، ولی هرگز نگفته که شیطان یا مار، حوا را فریفت و حوا آدم را. قرآن نه حوا را به عنوان مسئول اصلی معرفی میکند و نه او را از حساب خارج میکند. قرآن میگوید: به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشت سکنا گزینید و از میوههای آن بخورید. قرآن آن جا که پای وسوسه شیطانی را به میان میکشد، ضمیرها را به شکل تثنیه میآورد و میگوید: «فوسوس لهما الشیطان؛ شیطان آن دو را وسوسه کرد»؛ «فدلاهما بغرور؛ شیطان آن دو را به فریب، راهنمایی کرد»؛ «و قاسمهما انی لکما من الناصحین؛ شیطان در برابر هر دو سوگند یاد کرد که جز خیر آنها را نمیخواهد». قرآن در آیات فراوانی تصریح کرده است که پاداش اخروی و قرب الهی، به جنسیت مربوط نیست؛ به ایمان و عمل مربوط است؛ خواه از طرف زن باشد یا از طرف مرد. یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که نسبت به زن وجود داشته است، در ناحیه استعدادهای روحانی و معنوی زن است؛ میگفتند: زن به بهشت نمیرود؛ زن، مقامات معنوی و الهی را نمیتواند طی کند؛ زن نمیتواند به مقام قرب الهی، آن طور که مردان میرسند، برسد. قرآن در آیات فراوانی تصریح کرده است که پاداش اخروی و قرب الهی، به جنسیت مربوط نیست؛ به ایمان و عمل مربوط است؛ خواه از طرف زن باشد یا از طرف مرد. قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدیسی، از یک زن بزرگ و قدیسه، یاد میکند، از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی، در نهایت تجلیل یاد کرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهرانشان ذکر میکند، از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پلیدی بوده است، غفلت نکرده است. یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که درباره زن وجود داشته، این است که میگفتند: زن، مقدمه وجود مرد است و برای مرد آفریده شده است. اسلام هرگز چنین سخنی ندارد. اسلام اصل علت غایی را در کمال صراحت بیان میکند. اسلام با صراحت کامل میگوید: زمین و آسمان، ابر و باد، گیاه و حیوان، همه برای انسان آفریده شدهاند؛ اما هرگز نمیگوید زن برای مرد آفریده شده است. اسلام میگوید: هر یک از زن و مرد برای یکدیگر آفریده شدهاند، «هن لباس لکم و انتم لباس لهن؛ زنان زینت و پوشش شما هستند و شما زینت و پوشش آنها». اگر قرآن، زن را مقدمه مرد و آفریده برای مرد میدانست، قهراً در قوانین خود این جهت را در نظر میگرفت؛ ولی چون اسلام از نظر تفسیر خلقت، چنین نظری ندارد و زن را طفیلی وجود مرد نمیداند، در مقررات خاص خود درباره زن و مرد، به این مطلب نظر نداشته است. یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که در گذشته درباره زن وجود داشته، این است که زن را از نظر مرد، یک شر و بلای اجتنابناپذیر میدانستهاند. بسیاری از مردان با همه بهرههایی که از وجود زن میبردهاند، او را تحقیر کرده، مایه بدبختی و گرفتاری خود میدانستهاند. قرآن کریم، مخصوصا این مطلب را تذکر میدهد که وجود زن برای مرد، خیر است؛ مایه سکونت و آرامش دل اوست. یکی دیگر از آن نظریات تحقیرآمیز، این است که سهم زن را در تولید فرزند، بسیار ناچیز میدانستهاند. اعراب جاهلیت و بعضی از ملل دیگر، مادر را فقط به منزله ظرفی میدانستهاند که نطفه مرد را که بذر اصلی فرزند است، در داخل خود نگه میدارد و رشد میدهد. در قرآن، ضمن آیاتی که میگوید: شما را از مرد و زنی آفریدیم و برخی آیات دیگر که در تفاسیر توضیح داده شده است، به این طرز تفکر خاتمه داده شده است. از آن چه گفته شد، معلوم شد که اسلام از نظر فکر فلسفی و از نظر تفسیر خلقت، نظر تحقیرآمیزی نسبت به زن نداشته است؛ بلکه آن نظریات را مردود شناخته است. و نگاه آن به زن کاملا انسانی بوده و از آنجا که این نگاه زیر بنای ساخت حقوق و وظایف بوده است . حقوق و قوانینی وضع کرده است که در آن تساوی حقوق مطرح است البته نه تشابه. تک محفل دات کام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]