تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):آيا به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح ميان م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835895853




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دولت توسعه‌گرا


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دولت توسعه‌گرا نقد و نظر در طول روزهاي گذشته دكتر محمد باقر قاليباف شهردار تهران يادداشتي را منتشر كرد تحت عنوان « دولت توسعه گرا » . به نظر مي ر سد در اين زمينه توجه به نكاتي لازم است .جهاني‌شدن تعاريف زيادي دارد كه بايد منظور را از جهاني‌شدن قبل از بررسي ادبيات جديد توسعه مشخص كرد. عده‌اي از اساتيد رشته تاريخ جهاني‌شدن را پديده‌اي بسيار طولاني مي‌بينند. بيلي معتقد به سه مرحله از جهاني‌شدن است:(1) جهاني‌شدن ابتدايي كه ايجاد ارتباطات اقتصادي- سياسي بين 1800-1600 و تغيير نظام جهاني‌ مبادلات بين كشورها و حكومت‌ها است، (2) جهاني‌شدن مدرن شامل اتفاقات مهم بعد از 1800 يعني انقلاب صنعتي و گسترش دولت وستفاليايي است، و (3) جهاني‌شدن پس از دهه 1950 به بعد كه كشورهاي مستعمره به استقلال رسيدند (2000 Bayly).ويليامسون و ليندرت تعريف مشابهي از جهاني‌شدن دارند. آنها معتقدند جهاني‌شدن از 1820 به صورت جدي آغاز شده، با انقلاب صنعتي و شكست ناپلئون همراه و با گسترش ملت‌گرايي در اروپا توام بوده است. آنها جهاني‌شدن را به سه مرحله تقسيم كرده‌اند:1) مرحله ابتدايي، از 1820 تا جنگ جهاني اول2) مرحله مياني، مرحله بين دو جنگ3) مرحله كنوني كه بعد از جنگ جهاني دوم شروع شده است.آنها معتقد بودند كه نابرابري در جهان در كشورهايي گسترش يافته كه جهاني نشدند و از جهاني‌شدن فاصله گرفتند. آنها مي‌گويند كه پيدايش منابع طبيعي به كم‌كردن نابرابري در جهان كمك كرده و اين نابرابري‌ها فقط در زمان بين دو جنگ كه كشورها از تجارت آزاد دوري كردند به طور قطع افزايش يافته‌اند (2002 Lindret & Williamson). البته نتيجه‌گيري‌هاي ويليامسون و ليندرت تعجب‌برانگيز است و بيشتر صاحبنظران و اساتيد با آن مخالف هستند. همانطور كه ميلانوويچ مي‌گويد (683-667: 2003 Milanovic) ويليامسون و ليندرت حتي يك بار به استعمارگري قدرت‌هاي اروپايي اشاره نمي‌كنند و اصولا اينكه وجود نابرابري گسترده را فقط با جهاني‌شدن يا عدم آن توجيه كنيم بسيار ساده‌لوحانه است.همانطور كه بسياري از صاحب‌‌نظران نظير گرت و ميچل (177-143: 2001 Garret & Michel) و نمي‌توان جهاني‌شدن يا عدم آن را تنها دليل وجود نابرابري دانست چراكه بخش بزرگي از آفريقا و خاور دور به زور استعمارگران اروپايي در قرن نوزدهم و بيستم در جهاني‌شدن حضور يافتند حال آنكه اختلاف اقتصاد آنها با اروپا افزايش يافت. جهاني‌شدن مورد نظر نگارنده به ديدگاه جهاني‌شدن بيلي، هاپكينز (2002 Hopkins)، مودلسكي و ليون (2006 Lieven) و بوزان، و ليتل (2002 little& Buzan) كه به تاريخي‌بودن پروسه جهاني‌شدن گرايش دارند، نزديك است. ولي جهاني‌شدن از نظر من دوره بسيار كوتاه‌تري از آن دوران تاريخي موردنظر آنها است. همانطور كه ديويد هلد (2003 Held) مي‌گويد جهاني‌شدن به معني گسترش ارتباطات در زمان كوتاه با از بين رفتن فاصله‌ها و گسترش مبادلات، فرآيندي است كه در دهه هفتاد ميلادي آغاز شده و اكنون در حال گسترش با سرعت بسيار زياد است.افرادي كه به جهاني‌شدن و خاص‌بودن اين دوره در مقايسه با ساير دوره‌ها اعتقاد دارند معتقدند كه جهاني‌شدن فقط با معيارهاي اندازه‌گيري مبادلات تجاري، مهاجرت و امثال آن اندازه گرفته نمي‌شود. همانطور كه گيدنز (2003 Giddens) اشاره مي‌كند در اين دوره نه تنها از نظر كميت، ميزان مبادلات بسيار زياد شده است از نظر كيفي امكان مبادله لحظه‌اي در مسافت‌هاي قاره‌اي ايجاد شده است و جامعه بين‌المللي ديگر فقط توسط كشورها اداره نمي‌شوند بلكه سازمان‌هاي بين دولتي و غيردولتي نوع حكومت را تغيير داده‌اند. منتقدان نامگذاري دوره كنوني تجارت آزاد جهاني به نام جهاني‌شدن نظير هرست و تامسون (2001 Hirst & Thompson) معتقدند كه دوره كنوني شباهت زيادي به دوره طلايي مبادلات و تجارت جهاني از 1870 تا جنگ جهاني اول دارد. آنها به درستي اشاره مي‌كنند كه تعداد مهاجران در آن دوره به مراتب بيشتر از زمان حاضر بوده است و كشورها هنوز در درجه اول اهميت در روابط بين‌الملل قرار دارند. بنابراين به دوره‌اي كه افزايش و آزادشدن تجارت جهاني در آن حاكم است بهتر است بين‌المللي شدن بگوييم. گرت مي‌افزايد ميزان تجارت جهاني در 1970، 25% بود و در 1997 به 45% رسيد (991- 941: 20000 Garrett)، و ميزان سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي در اقتصاد كشورها از 05/0 درصد در 1970 به 5 درصد در 1997 افزايش يافت.آندريس نشان مي‌دهد كه تعرفه‌هاي گمركي كه مانع واردات هست از 6/27% در 1980 به 3/11% در 1999 كاهش يافتند و در كشورهاي توسعه‌يافته حجم تجارت كالاها و خدمات از 1995 تا 2001 رشد كردند (111-78: 2003 Andreas). در نتيجه از نظر كمي چه به جهاني‌شدن و چه به بين‌المللي‌شدن معتقد باشيم به وضوح افزايش حجم مبادلات و سرعت آنها را مي‌توان مشاهده كرد. حال با نزديك‌شدن اقتصادي كشورها و ايجاد ارتباطات نزديك و فشرده و همچنين وجوه سازمان‌هاي جهاني نظير صندوق بين‌المللي پول، بانك جهاني يا سازمان جهاني تجارت آيا راه‌حل‌هاي توسعه تغيير يافته است؟ آيا كشورها هنوز هم مي‌توانند از فرمول‌هاي گذشته توسعه استفاده كنند؟ به اين سئوال‌ها در بخش بعدي پاسخ خواهم داد.ادبيات جديد توسعهاگر به تقسيم‌بندي در ابتداي اين مبحث رجوع كنيم بايد به ابتدايي‌ترين تقسيم‌بندي كه همان نگرش چپ و راست است برگرديم. همانطور كه گفته‌ شد شكست نظريه وابستگي و اقتصاد مبتني بر جايگزيني واردات بر اثر بحران وام دهه 1980 چپ‌گرايان را به انزوا كشاند. انديشه چپ همانطور كه يانگ به آن اشاره مي‌كند بسيار تحت تاثير توسعه سريع شوروي در دهه 1930 و در طول جنگ جهاني دوم و سال‌هاي بعد از آن بود (2001 Young). حال آنكه ناكامي‌هاي اقتصاد دولتي شوروي سال‌ها بعد بر همگان روشن شد. شكست نظريه وابستگي و بيشتر راه‌حل‌هاي جهان سوم‌گرايان، متفكران چپ‌گرايان را به منتقدان توسعه تبديل كرد. انديشمنداني نظير اسكات (1998 Scott)، سايدل (1999 Sidel) يا اندرسون (496-477: 1983 Anderson) نظريه‌اي براي توسعه ارائه نمي‌كنند بلكه منتقد هستند. اندرسون به نقد شديد وسعه در اندونزي مي‌پردازد و سايدل فيليپين را برمي‌گزينند.نقض حقوق بشر در اين كشورها و گاه جناياتي كه به وجود آمده قابل سرزنش است اما هيچ‌يك از آن دو جايگزيني براي الگوهاي ارائه شده توسعه در اين كشورها عرضه نمي‌كنند. اسكات نيز به پروژه‌هاي عظيم و پرهزينه توسعه همچون احداث شهر برزيليا كه به شكست انجاميد مي‌پردازد و نتيجه‌گيري مي‌كند كه تغيير غيربومي و از بالا عواقب بسيار بدي دارد (1998 Scott). گويي براي اين متفكران كه خود البته در دانشگاه‌هاي معروف جهان توسعه‌يافته تدريس و درآمدهاي قابل توجهي دارند و در رفاه خوبي زندگي مي‌كنند، توسعه براي كشورهاي در حال توسعه امري غيرضروري است. پاستور نيز مانند ديگر منتقدان نوماركسيست به عملكردهاي صندوق بين‌المللي پول و وابسته‌بودن كشورهاي در حال توسعه به سرمايه‌هاي كشورهاي به اصطلاح شمال انتقاد مي‌كنند. اما او نيز هيچ راه‌حل جدي پيشنهاد نمي‌كند (1989 Pastor). وودز (1999 Woods) و هرل (1999 Hurrel).آنها به نابرابري و ناعادلانه‌بودن نظام روابط بين‌الملل معترض و معتقدند كشورهاي ثروتمند بايد در كشورهاي فقير بيشتر سرمايه‌گذاري كنند. ولي اين بيان بيشتر يك خواست است تا يك راه‌حل پورتز و هوفمن بر اين باورند كه اقتصاد آزاد در كشورهاي در حال توسعه به افزايش اشتغال در كارهاي غيرمتعارف منجر مي‌شوند. اين دو نفر كه نوماركسيست هستند نيز راه‌حلي ارائه نمي‌كنند جز بازگشت به الگوي شكست‌خورده اقتصاد مبتني بر جايگزيني واردات (2003 Hoffman & Portes). ديگر انديشه‌اي كه به شدت مورد انتقاد قرار گرفته انديشه نئوليبراليسم است. اين انديشه را كه ويليامسون آن را به عنوان اجماع واشنگتن معروف كرد، انديشه راست‌گرايانه‌اي است كه معتقد به كوتاه‌كردن دست دولت از اقتصاد، از بين‌بردن تعرفه‌هاي گمركي، برداشتن يارانه‌ها، تضعيف اتحاديه‌هاي كارگري، پايين‌آوردن ارزش پول داخلي و حتي از بين‌بردن صنايعي است كه در رقابت جهاني شكست خواهند خورد. اجماع واشنگتن در آمريكاي لاتين به اجرا درآمد. البته راه‌حل‌هاي صندوق بين‌المللي پول كه تنها راه‌حل‌هاي اين كشورها در دهه 1980 بود به خاطر اعتقاد به نئوليبراليسم بسيار نزديك به اجماع واشنگتن است. اما در پايان دهه 1980 و در اوايل دهه 1990 سياستمداراني كه به نئوليبراليسم گرايش داشتند در انتخابات مختلف در آمريكاي لاتين پيروز شدند و اين امر ظاهرا نشان‌دهنده مقبوليت اين تفكر در ميان مردم بود.ولي درواقع علت پيروزي آنان مقبوليت اين تفكر در ميان مردم نبود بلكه بحران‌هاي مالي و تورم شديدي بود كه دولت‌هاي چپ‌گراي آمريكاي لاتين را از كار انداخته بودند. براي مثال پاورز نشان مي‌دهد در آرژانتين دولت چپ‌گرا با تورم 50 درصدي مواجه بود. در چنين شرايطي راه‌حل‌هاي تندگرايانه‌اي مثل آنچه را كه كارلوس منم رئيس‌جمهور آرژانتين ارائه مي‌كرد مقبوليت يافت. برابركردن يورو با دلار آمريكا و از بين‌بردن سوبسيدها و صنايعي كه تصور مي‌شد رقابتي نيستند در ميان مردم مقبوليت يافت (1995 Powers). در اواخر دهه 1970 نئوليبراليسم محبوبيت نسبي خود را از دست داد و دولت‌هاي راست‌گرا كم‌كم جاي خود را به چپ‌گرايان دادند. همانطور كه استيگليتز بيان مي‌كند نئوليبراليسم با يك راه‌حل واحد براي همه كشورها دچار مشكل شده است (2003 Stiglitz). وقتي همه يا بيشتر كشورهاي منطقه به پول خود اجازه سقوط مي‌دهند، هدف كوتاه‌مدت خود يعني كم‌كردن واردات و ارزان‌شدن صادرات خود را از دست مي‌دهند. اين نكته توسط فيليپس (2000 philips)، برا (140-109: 2005 MEra)، كرانزا (2003 Carraza) و بسياري ديگر بيان شده است.صندوق بين‌المللي پول راه‌حل‌هايي را ارائه مي‌كند كه همه شبيه همه است و تفاوت‌هاي كشورهاي مختلف در آن مدنظر قرار گرفته است. ايراد ديگري كه به نئوليبراليسم گرفته مي‌شود اين است كه به گفته گرت كشورهاي با درآمد متوسط به علت جهاني‌شدن تحت فشار هستند (96-84:2004 Garrett). يعني كشوري مثل برزيل هر چقدر هم كه به نئوليبراليسم عمل كند و از يارانه‌ها و حمايت‌هاي دولت دست بردارد نمي‌تواند با چين يا هند كه جمعيتي فقير دارند و در نتيجه حقوق كارگرانشان بسيار پايين‌تر از كشورهاي با درآمد متوسط مانند آمريكاي لاتين است، رقابت كند. اين نكته را حتي ويليامسون و ليندرت نيز اكنون پذيرفته‌اند (2002 Lindret & Wililamson). نئوليبراليسم و جهاني‌شدن كامل با پايين‌آوردن تعرفه‌هاي گمركي براي كشورهاي فقير مناسب است لذا كشورهاي آفريقايي مي‌تواند از طريق سياست‌هاي نئوليبراليستي از فقير بكاهند. در مورد سرمايه‌گذاري خارجي در كشورهاي در حال توسعه نيز مبالغه‌هاي زيادي شده است. همانطور كه گفته شد مبادلات تجاري و سرمايه‌گذاري خارجي رشد عجيبي داشته‌اند ولي اين مبادلات و سرمايه‌گذاري‌ها محدود به كشورهاي اندكي هستند. سييج و ردكليفت نشان مي‌دهند كه 72% سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي فقط در 10 كشور روي داده است و 50 كشور فقط 2% از سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي فقط در 10 كشور روي داده است و 50 كشور فقط 2% از سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي را دريافت كرده‌اند. آنها مي‌گويند كه 55% سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي در شرق آسيا، 24% در آمريكاي لاتين، 30% در آفريقا، و 1% در جنوب آسيا تحقق يافته است (149- 122: 1999 Redclift & Sage). گرت نيز درصد واردات كشورهاي توسعه‌يافته از كشورهاي در حال توسعه را در 1960، 23% بيان مي‌كند حال آنكه در 1994 اين رقم تنها به 24% افزايش يافته است (2000 Garrett). در نتيجه كشورهاي در حال توسعه خيلي نمي‌توانند به جهاني‌شدن و اثرات آن تكيه كنند. البته وجود حكومت‌هاي دموكراتيك و وجود سازمان جهاني تجارت و صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني همگي كار را براي دولت‌هاي توسعه‌گرا سخت كرده‌اند.چراكه فشارهاي دموكراتيك كه والدنر به آن اشاره كرد دولت‌ها راد وادار به رويكرد كينزي زودهنگام خواهد كرد. يكي از علت‌هاي محبوبيت اوليه نئوليبراليسم موفقيت دولت شيلي پس از روي كارآمدن ژنرال پي نوشته بود. شيهن اشاره مي‌كند كه دولت پينوشه فقط در سال‌هاي اول حكومت خود يعني تا 1982 سياست‌هاي نئوليبراليستي محض را اجرا مي‌كرد (37-7: 1997 Sheahan). از بين‌بردن نقش دولت در اقتصاد كه به مدل استاندارد شهرت يافت در شيلي تا 1982 ادامه داشت و از اين سال به بعد الگوي اين كشور رقابتي متكي بر حمايت همه‌جانبه از صادرات را برگزيد. رشد اقتصاد شيلي در دهه‌هاي 1980 و 1990 كه مدل استاندارد را كنار گذاشته بود شدت گرفت. پس از استقرار دموكراسي در 1990 شيلي مدل اقتصادي «رقابتي به اضافه» را به كار گرفت.دولت نه تنها با استفاده از نرخ سود بانكي و حمايت‌هاي ديگر به حمايت همه‌جانبه از صادرات دست زد بلكه تصميم گرفت كه فقر را كاهش دهد. انجيل و گراهام به اين نكته اشاره مي‌كنند كه نظام اداري شيلي برخلاف اكثر كشورهاي در حال توسعه بسيار سالم است. اين عدم وجود فساد در شيلي به سال‌هاي قبل از پينوشه برمي‌گردد و اصلاحات پينوشه هم ايجاد فساد نكرد( 219- 182: 1995 Angell & Graham). بايد گفت كه در عصر جهاني‌شدن نيز راه‌حل جدي، كامل، جامع يا موفقي براي دولت توسعه‌گرا وجود ندارد. به گفته ويد كشورهايي نظير چين و هند كه به عنوان كشورهاي موفق عصر جهاني‌شدن از آنها ياد مي‌شود بالاترين تعرفه‌هاي گمركي را دارند و دولت دخالت اساسي در اقتصاد آن كشورها دارد و سعي مي‌كند كه از صادرات حمايت كند (46-18: 2003 Wade).نتيجه‌گيري:در اين مقاله ادبيات قديمي توسعه و تفكرهاي ليبراليسم توسعه‌گرا، نوسازي و جهاني سوم‌گرا مورد بررسي قرار گرفت. به اين مسئله اشاره كرديم كه وجود جنگ و استدلال ژئوپوليتيكي معمولا باعث به وجودآمدن دولت وستفاليايي مي‌شود كه در مراحل بعدي توسعه به دولت توسعه‌گرا تبديل مي‌شود. تفكر ليبراليسم فقط در توسعه آمريكا و انگلستان موفق بوده است. نظريه نوسازي عمدتا با پژوهش‌هاي تجربي رد شده است و ديدگاه جهان سوم‌گرا كه در بخش اقتصادي‌اش به نظريه وابستگي و اقتصاد مبتني بر جايگزيني واردات تبديل مي‌شود به علت عدم توجيه اقتصادي در درازمدت و نياز به سرمايه خارجي در دهه 1980 با شكست مواجه شد.انديشه دولت توسعه‌گرا كه در آسياي شرقي به اجرا درامد مبتني بر توجه همه‌جانبه به توسعه و رشد اقتصادي است. تعريف‌هاي مختلف جهاني‌شدن مورد بررسي قرار گرفت و خاطرنشان كرديم كه منظور اين مقاله از جهاني‌شدن افزايش ارتباطات و مبادلات با از بين رفتن فاصله‌ها و زمان در عصر حاضر (از دهه 1970 به بعد) است. اشاره كرديم كه جهاني‌شدن يا به گفته منتقدانش بين‌المللي‌شدن تاثيري در فرآيند توسعه در كشورهاي در حال توسعه داشته است و رسيدن به توسعه را براي دولت‌هاي توسعه‌گرا دشوارتر ساخته است مع‌هذا هيچ مدل جدي و جامعي كه بتواند جايگزين مدل دولت و توسعه‌گرا شود وجود ندارد. در عصر جهاني‌شدن انديشه چپ فقط به منتقد توسعه تبديل شده و راه‌حلي براي توسعه ارائه نكرده است. نئوليبراليسم با اجماع واشنگتن نيز در پايان دهه 1990 با شكست مواجه شد و نتوانست خود را به عنوان جايگزيني براي مدل دولت توسعه‌گرا نشان دهد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن