واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: السلام علیک یا شـمس الهــــدی
سلام بر تو ای آسمان مهربانی و خورشید عنایت، بازهم چون بچه ای خطا کار، سرافکنده و شرمسار به دیدارت، نه به زیارتت، نه نه، به پابوست آمدم، اگر بپذیری و از اینجا به آستان کبریائیت محرومم نسازی، که به هزار امید و آرزو آمده ام، آمده ام تا در به رویم بگشایی که طمع در کرامت و شرافت شما و خاندان کریم تان بسته ام تا به پیشگاه لایتناهی حضرت رب العالمین استغاثه کنم و از عرش رحمانی خداوندگار سایه غفران و عنایت طلب کنم.اگر فرشتگان بپرسند که چه آوردی که چنین امید بسته ای ؟ خواهم گفت: دستهای خالی ام رو به آسمان سخاوت بلند است و کلام مولایم علی بر زبان که فرمود: " یا سریعَ الرِّضا، اِغفِر لِمَن لا یَملِکُ الّا الدّعا" ، ای خداوندگاری که به زودی از بندگانت در می گذری، کسی را که چیزی جز دعا ندارد در جلب عنایتت بگیر، به فرشتگان خواهم گفت: به خداوند بگویید کسی بر آستانه ایستاده است و می گوید: " یا خَبیراً به فَقری و فاقَتی یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَب، اسئَلک به حَقِّکَ و قُدسِک و اعظَمِ صِفاتِک و اَسمائُک" (ای دانای به فقر و ناداریم، ای پروردگار، ای پروردگار، ای پروردگار، ترا به حق خودت و پاکی و قداستت و بالاترین صفات و اسماءَت می خوانم) ترا می خوانم در گنج نادارانی یا " کنز المفتَقِرّین" ، نه به دارایی ام که کوله باری از عبادت آورده ام اما یک دنیا چشم امید.
اگر گویند که شایسته درگاه و اجابت دعوت نیستی و از اهل آتشی، خواهم گفت که آتش وعذاب را از ما بر خواهد گرفت که در باورم نمی گنجد " اَم کَیفَ تؤلِمُهُ النّار وَ هُوَ یأسُ فَضلًک" ( چگونه آتش گزندی رساند آنرا که به فضل و کرامت امیدوار است) اما عذاب هجران و قهر خداوند را هرگز نمی توانم تحمل کنم که " اِلهی وَ سِیِّدی وَ مَولایَ وَ رَبّی، صَبَرتِ عَلی عَذابک، فَکَیفَ اَصبِرُ عَلی فِراقِک" خدایا کوچکتر از آنم که در فراق و دوری تو را برتابم، شنیده ام که اولیاء تو گفته اند، "الهی َمنِ الِّذی َنزَّلَ بِكَ مُلتَسمِاً قَرّاكَ فَما قَریَتِه" خدای من کیست که به امید دیدارت به درگاهت فرود آید و تو او را در قرب خود نپذیرفته باشی.اگرم بدانند که گناهان قلب و رویت را سیاه کرده است، فریاد خواهم کرد که پیغامی به خدایم برسانید که " إِلهی إِن كانَ قِبحُ الذِّنبُ مِن عَبدِك ، فَلیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندك"، خدایم می داند که اگر گناه از جانب بنده زشت باشد، حتماً عفو و گذشت از جانب تو پسندیده است.
فرشتگان را خواهم گفت، چه گناهانی را که از سر مهر و غرور مرتکب شدم و " سَتّارَ العُیُوب و یا عَلامَ الغُیوُب" به یک چشم عنایت از همه آنرا پوشانید و از لطف و روزی، لحظه ای دریغم نکرد.ای ملائک مقرب، امام هشتم را به ضمانت آورده ام تا اگر که آهویی نیستم تا او ضامن این آهو شود، حتماً ضمانت ره گم کرده ای که باز آمده است را خواهد کرد.ای ملائک بگویید در آستانۀ در، با گردنی شکسته و قلبی مالامال از امید ایستاده است و نجوا می کند که " اَیَحسُنُ اَن اِرجِع عَن بابَك بِالخَیبتهِ مَصروفا وَ لَستُ اُعرِفُ سواكَ مَولا بِالاِحسانِ مَوصوفا" آیا شایسته است که نومید از درت بازگردم حال آنکه جز تو مولایی را که به احسان معروف باشد، نمی شناسم.خدایا اگر از این ناچیز در گذری و قطره ای از دریای بیکران مهرت را بر وجودش نازل فرمائی، آرزویی دارد، " وَ احفَظنی بِرَحمَتِکَ وَ اجعَل لِسانی بِذِرِکَ لَهِجا وَ قَلبی بِحُبِّکَ مُتَیِّما ".قلبم را ای ثروت بی انتها، ای " غافِرَ الذَّنبِ وَالخَطیئات، اِی مُبَّدِلَ السَّیِئات بالحَسَنات" ، قلبم را به عشق و مهرت متبرک گردان.امین یا رب العالمیننویسنده: حسن سعیدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]