محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828117150
میركریمی: من خودم را نگرفتهام
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: میركریمی: من خودم را نگرفتهام
موضوعات پیرامون رضا میركریمی آنقدر زیاد است كه برای حرف زدن درباره همه آن ها وقت كم میآوری. البته جا برای چاپ آن.او مدیر عامل خانه سینما است، فیلم آخرش " به همین سادگی همین چند روز پیش ها جوایز اصلی جشنواره را درو كرد. روز جمعه هم قرار است در سه سانس در تالار اندیشه اكران شود و از اواخر اسفند هم اكرانش در سینما ها شروع میشود. در كنار اینها، پروژه ملی فرش به تهیه كنندگی او نیز این روزها بر پرده سینماها نشسته. با او درباره همه اینها حرف زدیم.• آقای میركریمی، شما در مدت مدیریتتان در خانه سینما تمام تلاشتان این بوده كه بین خانه سینما و صنوف مختلف یك نوع آشتی و مصالحه ایجاد كنید. احساس من این است كه تلاش دارید این مصالحه را هم با بدنه دولتی سینما تداوم دهید. حالا سئوال من این است كه اگر میركریمی مدیرعامل خانه سینما نبود آقا واقعا «به همین سادگی» را به جشنواره میدادید؟به هر حال من در جشنواره شركت میكردم نه به خاطر این كه جشنواره فجر یك مدیریت دولتی پشت آن است، بلكه به خاطر این كه جشنواره فجر محل آشتی مردم و طبقات مختلف فرهنگی جامعه با سینمای ایران است. یك جشن عمومی است كه مردم در آن سهم دارند و درست است كه سیاستگذاران سال به سال به این هویت مردمی این جشن لطمه میزنند، ولی من به عنوان یك فیلمساز نمیخواهم چنین فرصتی را از سینمای ایران بگیرم. • به عنوان مدیرعامل خانه سینما خودتان اصولا آدمی نیستید كه اهل تنشزایی باشید؟ بله. من تمام تلاشم را در جشنواره امسال كردم كه هیچ فیلمی حذف نشود. بحثهای چند ساعته تا نیمههای شب با مدیران جشنواره و كسانی كه احساس نگرانی بیهودهای درباره بعضی از فیلمها میكردند، داشتیم راجع به جزئیات فیلمها با آنها حرف میزدم و همه اعتبار و آبروی فرهنگی و هنریام را گذاشتم و گفتم به واسطه همه اینها میگویم كه این فیلمها آن معانی كه شما برداشت میكنید را ندارند و حساسیت شما بیمورد است.• با این حال چند فیلم كه اتفاقا شاخص هم بودند در نهایت از جشنواره كنار گذاشته شدند؟متاسفانه علیرغم همه قولهایی كه به من داده شد زمانی كه در سفر كربلا بودم چند فیلم حذف شدند و دیگر دوست ندارم درباره آن صحبت كنم، ولی درباره شركت یا عدم شركت خودم باید بگویم بیرون كشیدن فیلم از جشن خانه سینما یا جشنواره اصلا روش درستی نیست.بهتر است به جای آن بیاییم و حرفهایمان را بزنیم. باید همه تلاش كنیم تا جشنواره فجر دوباره به جایگاه مناسبی برسد كه هم صبغه حرفهای خوبی داشته باشد و هم بین مردم آبرومند باشد و در نتیجه اعتبارش را بین اهالی سینما، دولت و مردم بازیابد.• اگر موافق باشید درباره «به همین سادگی» یك سئوال كلی بپرسم و بعد از آن بپردازیم به مستند فرش ایرانی. شما از آن زمانی كه «مدرسه همت» را ساختید نشان دادید كه سینمای قصهگو را دوست دارید. هرچند فضای فیلمتان خاص بود، ولی به هر حال شما یك فیلمساز قصهگو هستید. چه اتفاقی افتاده كه به سمت سینمای موقعیت رفتهاید؟این ناشی از دو چیز میتواند باشد. یكی دلمشغولی شخصیام به این موضوع است كه تجربیات دیگری هم داشته باشم و یك بخشی هم ربطی به من ندارد و آن فضای عمومی رسانهای كشور است. متاسفانه در شرایط كنونی خیلی به سینمای قصهگو آن هم از نوع كاملا نازل و سطحی آن تن میدهند و میخواهند خیلی مستقیم سطحیترین عواطف مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند و شعور مخاطب را كاملا تعطیل فرض میكنند.متاسفانه این رویه هم در سینما و هم در تلویزیون رو به افزایش است. همین مسئله باعث شده فیلمها و سریالهای قصهگو به قدری سطحی شوند كه بسیاری از مخاطبین فرهنگی با آثار ایرانی بیگانه شوند. طبیعی است كه در چنین شرایطی من واكنش نشان دهم. واكنشی كه من به نوبه خودم میتوانم نشان بدهم این است كه بگویم میتوان سطوح باشعور مخاطب را هم تحت تاثیر قرار داد. • برای چنین منظوری چرا سینمای موقعیت را بر میگزینید؛ بهتر نیست همان سینمای قصهگو را با كیفیت بالا پی بگیرید كه حتی بتواند الگویی برای دیگران شود؟به هر حال شاید این قالب خیلی غیرمتعارف به نظر برسد ولی قطعا رویه همیشگی من نیست. اتفاقا پروژه بعدی من كاری كاملا متفاوت و با پروداكشن فراوان است. به همین سادگی یك واكنش منطقی برای امروز است.• شما در تهیه مستند فرش ایرانی خیلی موفق عمل كردید و كارگردانهای صاحبنامی با سلیقههای مختلف گردهم آوردید. این پروژه چگونه به تولید رسید؟ و اصلا چرا تهیهكننده این كار شدید؟واقعیت این است كه آقای منوچهر محمدی در مركز ملی فرش مشاور امور تبلیغی و فرهنگی بود. این پیشنهاد آنجا شكل گرفته بود، بعد سراغ من آمدند. فكر كردند تنها كسی كه برای گردهم آوردن كارگردانها در این پروژه ملی مناسب است، من هستم.• ایده ساخت پروژه توسط 15 كارگردان هم از قبل مطرح شده بود؟نه، آنها فقط میخواستند تعدادی فیلم از چند كارگردان درباره فرش ساخته شود. من هم تعداد آثار را افزایش دادم و هم تایم فیلمها را پایین آوردم، تا كارگردانها بتوانند لابهلای برنامه كاریشان این پروژه را به انجام برسانند. دقیقا هم اینگونه شد.اگر تایم كارها بالا میبود، ما خیلی از این كارگردانها را از دست میدادیم و یا حداقل چند سالی وقت میبرد. به هر حال این تایم كم و این آزادی عملی كه برای ساخت، انتخاب ایده، نوع قالب به آنها داده شد و مهمتر از همه كمترین نظارتی كه روی كارشان وجود داشت، باعث شد همكاری داشته باشند.• مركز ملی فرش نگران نتیجه كار نبود؟به هر حال كار به نوعی سفارشی است و وقتی نظارت نباشد احتمال میرود نتیجه چیز دیگری شود.اتفاقا نگران بودند. یادم میآید در بحثهای اولیه مركز ملی فرش سئوال میشد كه ما چگونه بر محتوا و كیفیت آثار نظارت داشته باشیم؟ من در جواب آنها گفتم ما افرادی را انتخاب میكنیم كه همگی امتحان خود را پس دادهاند و اسمشان نشانگر یك شخصیت و جایگاه سینمایی- اجتماعی است. كافی است كه برای نظارت از آنها بخواهیم آخر فیلمهایشان را امضا كنند. یعنی با دست خط خودشان یك جمله درباره فرش بنویسند و امضا كنند و همین هم شیوه نظارتی ما بر این آثار بود. به هر حال هیچ كس حاضر نیست امضای خود را خراب كند. در واقع با این امضا مسئولیت كارش را به لحاظ كیفی، فرهنگی و محتوایی به عهده میگیرد.• آقای میركریمی، این الگوی موفق نمیتواند به شكل كلان در سینما مورد استفاده قرار گیرد؟ آیا اگر هر كسی مسئول و پاسخگوی كار خودش باشد، نتیجه بهتری حاصل نمیشود؟ای كاش اینگونه بود. ای كاش كسانی كه به عنوان ناظر و مراقب، سینما را میپایند از این شیوه توأم با اعتماد استفاده میكردند و برای امضای افراد اهمیت قایل بودند و كارنامه آنها را به عنوان اعتبار و سرمایهشان مدنظر قرار میدادند.این طوری شاید شرایطمان خیلی بهتر میشد. متاسفانه در شرایط كنونی با هر سابقهای باز برای كار بعدی مواجه میشویم با تعدادی آدم كه اصلا معلوم نیست از كجا وارد سینما شدهاند؟ با چه سلیقهای میخواهند تو را كنترل كنند؟ و آیا اصلا زبان مشترك سینمایی دارید یا نه؟ • شما همزمان با پروژه فرش دو پروژه اپیزودیك هم داشتید. یكی درباره كارگردانان و یكی راجع به پشت صحنه فیلمهای مهم. اتفاقا برای ساخت هر دو سراغ كارگردانهای جوان رفتید، دلیل آن چه بود؟درباره پروژه سینماگران هدف ثبت تجربیات و داشتهها و دانش و موقعیت اجتماعی افرادی بود كه در سینما سهم مهمی داشتند. برای این منظور رابطه شاگرد و استادی خیلی خوب بود؛ یعنی یك جوان راجع به كسی كه پیشكسوت است و كلی تجربه دارد فیلم بسازد. جدا از این كه فیلمی تولید میشود كه دیگران از آن استفاده میكنند، یك سند تاریخی برای خود فیلمساز میشود. ضمن این كه در این فرایند تجربه كارگردان پیشكسوت هم منتقل میشود و میتواند در آینده نقش موثری برای او داشته باشد. كما این كه همین گونه هم شد.• نظارتتان در این دو پروژه بالطبع بیشتر بود. نه؟بله. این جا با پروژه فرش فرق میكرد. از ابتدای طرح هم راشها و هم مونتاژ را میدیدم. بارها اصلاحیه میفرستادم و سعی میكردم كار از یك میزان مقبولیتی برخوردار باشد. درباره «یك فیلم، یك تجربه» هم همینطور. محور این پروژه بر افراد نبود. بلكه فیلمهای موفق سالیان اخیر را میخواست یك بار آنالیز كند و ببیند چرا یك فیلم موفق میشود؟ چه ملاحظاتی انجام میشود كه یك فیلم میتواند موفق باشد و در تاریخ سینمای ایران بماند؟ در «یك فیلم، یك تجربه» فقط با فیلمساز یا آن فردی كه قرار است راجع به او فیلم ساخته شود، مواجه نبودیم؛ بلكه با مجموعه عواملی كه فیلم را ساختهاند كار داشتیم. هر كدام از تجربیات خودشان میگفتند.• چرا ادامه پیدا نكرد؟واقعا تجربه خوبی بود، ولی متاسفانه حامیان مالی پروژهها اواسط كار پشیمان شدند. درباره «یك فیلم، یك تجربه» شبكه چهار خیلی اذیتمان كرد و هنوز هم قسط آخرمان را نداده است. درباره كار سینماگران هم با تغییر مسئولان در سازمان فرهنگی هنری شهرداری كار نیمهتمام رها شد و من هزینه زیادی كردم كه معلوم نیست مطالباتم را باید از كی بگیرم؟• آقای میركریمی، چند ماه دیگر دو سال مدیرعاملی شما در خانه سینما به پایان میرسد. قبلا گفته بودید كه نمیخواهید دیگر این سمت را قبول كنید. حالا كه خانه سینما به یك سرانجامی رسیده دلتان میآید آن را رها كنید یا كار فیلمسازی این اجازه را به شما نمیدهد؟دلم كه نمیآید. راستش هیچ وقت دوست ندارم كاری را نیمهتمام رها كنم. قدمهای بزرگی در این دو سال برای خانه سینما برداشته شد. صنوف زنده شدند، اعضای فعال آنها كه با خانه سینما قهر بودند آشتی كردند، مجموعه مراسمی كه در این دو سال برگزار شد معادل ده سال مراسمی بود كه در خانه سینما انجام شده بود. هزینه و عملكرد مالیمان چندین برابر سالهای گذشته شد. شوراها فعال شدند. خانه سینما در بسیاری از موضوعات مهم حضور جدی پیدا كرد. اولین حركت اجتماعی صنفی جدی خودش را درباره سیدی قاچاق در طول حیات سینمایی ایران به رخ كشید. زیرساختها را اصلاح كردیم. به غیر از بازسازی ساختمان اصلی ساختمان دیگری را در خیابان وصال با حمایت شهرداری به زودی افتتاح میكنیم. به طور كلی توان خانه سینما خیلی رشد كرده. بارها از اعضای صنوف خواستهایم برای بیمه اقدام كنند. • با وجود داشتن این كارنامه موفق چرا كارتان را در خانه سینما ادامه نمیدهید؟اولا من هیچ مشوقی برای ماندن ندارم. همه دوستان میگویند سینمایت را رها نكن. در ثانی هیچ حمایت جدی از طرف جاهایی كه باید حامی باشند وجود ندارد. و دائم به جای تشویق به فكر كنترل كردن هستند و این كه از بین انبوه كارهایی كه انجام شده ایرادها را بیرون بكشند. این اصلا با روحیه من سازگار نیست. و مهمتر از همه این كه من میخواهم فیلم بسازم. ضمن این كه سهمم را به تشكیلات صنفی پرداختهام و در آینده هم كاملا از خانه سینما جدا نمیشوم و حتما در شورای مركزی كانون هستم.• حالا برخلاف مدیرعاملهای قبلی شما در این حدفاصل مدیریتتان یك گریزی زدید و به همین سادگی را ساختید. با كسب این تجربه موفق نمیتوانید در آینده هر دو كار را با هم انجام دهید؟البته سابقه خانه سینما میگوید كسانی كه مدیرعامل بودهاند حضور مستمر نداشتهاند و كارهای فردیشان را انجام دادهاند. این یك پست افتخاری بوده ضمن اینكه اصلا قرار نبود اینجا فعالیت ویژهای انجام شود. آن حجم كار به مدیرانی كه كارگردان بودند اجازه میداد به راحتی به كار فیلمسازی بپردازند. ولی این مطلوب من نیست. اینجا یك آدم تماموقت را میخواهد. به همین سادگی تنها تجربهای بود كه میشد همزمان با مدیرعاملی خانه سینما انجام داد. خیلی نگران بودم كه چه اتفاقی برای فیلمم خواهد افتاد كه برای اولین بار بدون تمركز آن را میسازم. فرض بر این كه كار بعدی من خارج از تهران باشد، بعید میدانم این دو كار را بتوانم با هم انجام دهم.با توجه به این كه «به همین سادگی» پروداكشن كوچكی دارد، اما اتفاقاً كارگردانی این فیلم تمركز بیشتری میطلبد.دقیقا همین طور است كه میگویید. به لحاظ پروداكشن قابل كنترل است، ولی به لحاظ كارگردانی و تمركز لازم برای رعایت تداوم حسی قصه و پرداختن به جزئیات و درونیات به اندازه لازم یك كاری بود كه به شدت تمركز لازم داشت و من نگران همین بودم كه كار از دستم در نرود.• پروژه بعدی را كی شروع میكنید؟بعد از به همین سادگی تصمیم برای ساخت «رستم و سهراب» جدیتر شده. یك پروژه طنز كودكان هم دارم كه باید منتظر شرایط بود. دوست دارم در اولین فرصت تولید یكی از كارها را شروع كنم.منبع : همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]
صفحات پیشنهادی
میركریمی: من خودم را نگرفتهام
میركریمی: من خودم را نگرفتهام-میركریمی: من خودم را نگرفتهامموضوعات پیرامون رضا میركریمی آنقدر زیاد است كه برای حرف زدن درباره همه آن ها وقت كم میآوری. البته جا برای ...
میركریمی: من خودم را نگرفتهام-میركریمی: من خودم را نگرفتهامموضوعات پیرامون رضا میركریمی آنقدر زیاد است كه برای حرف زدن درباره همه آن ها وقت كم میآوری. البته جا برای ...
دلم میخواهد رستم و سهراب را بسازم
میركریمی: من خودم را نگرفتهام دلم كه نمیآید. راستش هیچ وقت ... و مهمتر از همه این كه من میخواهم فیلم بسازم. ضمن این كه ... بعد از به همین سادگی تصمیم برای ساخت «رستم و ...
میركریمی: من خودم را نگرفتهام دلم كه نمیآید. راستش هیچ وقت ... و مهمتر از همه این كه من میخواهم فیلم بسازم. ضمن این كه ... بعد از به همین سادگی تصمیم برای ساخت «رستم و ...
به همین سادگی كنار كشید
میركریمی: من خودم را نگرفتهام او مدیر عامل خانه سینما است، فیلم آخرش " به همین سادگی همین چند روز پیش ها جوایز ... در كنار اینها، پروژه ملی فرش به تهیه كنندگی او نیز ...
میركریمی: من خودم را نگرفتهام او مدیر عامل خانه سینما است، فیلم آخرش " به همین سادگی همین چند روز پیش ها جوایز ... در كنار اینها، پروژه ملی فرش به تهیه كنندگی او نیز ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها