تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن زود خشنود و دير ناراحت مى شود و منافق زود ناراحت و دير خشنود مى گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831414776




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سعي كردم از آبروي دوستانم هزينه نكنم


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سعي كردم از آبروي دوستانم هزينه نكنم خبرگزاري فارس: جانباز 70 درصد نابينا و استاد دانشگاه گفت: حداكثر تلاشمان اين بوده كه پشت سرمان نگويند آنها توانمندي و شايستگي نداشتند؛ به عنوان يك رزمنده جانباز سعي كردم كه از آبروي دوستانم هزينه نكنم بلكه به اعتبار آنها بيفزايم. به گزارش خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا»، به مناسبت ميلاد حضرت ابوالفضل‌العباس (ع) سرور و سالار جانبازان اسلام، «اسفنديار نريماني» جانباز 70 درصد نابيناي دو چشم و يكي از اساتيد دانشگاه علامه طباطبايي در جمع خبرنگاران باشگاه خبري فارس در خصوص زندگي خود، مراحل پيشرفت در زندگي با وجود مشكلات و وظيفه جوانان در قبال جمهوري اسلامي ايران توضيحاتي ارائه كرد. مشروح اين گفت‌وگو را بخوانيد: * درباره اعزام به جبهه و هديه دو چشمتان به اسلام براي ما بگوييد. در سال 61 در حالي كه 14سال بيشتر نداشتم با اجبار و پيگيري، علاقه‌مند رفتن به جبهه شدم؛ از جايي كه به هنر خطاطي و نقاشي علاقه داشتم، در ستاد تبليغات بسيج در كار فرهنگي فعاليت مي‌كردم. براي اعزام به جبهه بايد در ابتدا دوره آموزش نظامي سختي را طي مي‌كر‌ديم؛ در آن زمان بنده نوجواني ريز نقش بوده و شايد وزنم 50 كيلوگرم بود. بچه‌ها در آن زمان تحت تأثير مسائل انقلاب قرار گرفته و با انگيزه و بدون توقع مادي، به طور مداوم به جبهه اعزام مي‌شدند؛ اعزام بچه‌ها به جبهه و تعداد شهدا به قدري بود كه گاهي اوقات هفته‌اي يك شهيد در محله ما تشييع مي‌شد؛ بچه‌هاي اصفهان روحيه خوبي داشتند و به خوبي از شهدا استقبال مي‌كردند؛ لشكر امام حسين (ع) از لشكرهايي بود كه در صفوف اول جنگ قرار داشت و آمار بالايي از شهدا را داشت. جبهه جنوب پررونق بود؛ دوست داشتم به جنوب اعزام شوم، تا اينكه با لشكر امام حسين (ع) در 26 آبان سال 61 به جبهه اعزام شدم؛ در زمان اجراي پاتك‌هاي سنگين دشمن در عمليات محرم وارد جبهه شدم؛ 5 روز در خط مقدم بودم؛ موقعيت خطرناكي بود تا اينكه روز پنجم بر اثر شليك خمپاره مجروح شدم. شليك خمپاره به اين صورت بود كه وقتي خمپاره در فاصله كمتر اصابت مي‌كرد، علامتي را احساس نمي‌كرديم ولي زماني كه خمپاره به جاي دورتر اصابت مي‌كرد، صداي سوت بلندي به گوش ما مي‌رسيد. به هر حال زماني كه خمپاره به طرف من اصابت كرد، فقط احساس كردم كه در هوا معلق شده و پس از لحظه‌اي به زمين افتادم؛ در آن لحظه بلند شدم كه دستانم را به زانو بگيرم ولي قدرت نداشتم؛ دستم را به صورتم زدم؛ خاك و خون و تركش بود؛ تشنگي زيادي بر من حاكم بود و كسي به من آب نمي‌داد، از هوش رفتم. تركش به ريه‌هايم اصابت كرده بود؛ در طول 2 ماه بستري در بيمارستان، بين مرگ و زندگي بودم؛ شرايط من به قدري سخت بود كه فكر نمي‌كردم زنده بمانم و خدا خواست تا زندگي دوباره‌اي را آغاز كنم. * ادامه تحصيلات شما با شرايط سخت جسمي به چه صورت بود؟ سالي كه به جبهه اعزام شدم، سوم راهنمايي بودم؛ بعد از مجروحيتم در تاريخ 5 آذر 61 ، دوست داشتم ادامه تحصيل دهم؛ بعد از عيد كمي حالم بهتر شد. از سال 62 تصميم گرفتم كه ادامه تحصيل دهم؛ برادرم مي‌گفت «تو نمي‌تواني درس بخواني اصلاً با چه هدفي مي‌خواهي ادامه تحصيل بدهي» من گفتم «علاقه‌مندم و مي‌توانم درس بخوانم، راهش پيدا مي‌شود» عزم خود را جزم كردم تا اين كار را انجام دهم. آن موقع ستاد رزمندگان تشكيل نشده بود؛ در سال سوم راهنمايي كه تجديد آورده بودم را جبران كردم و قبول شدم؛ از سال 62 با مراجعه به بهزيستي خط بريل را ياد گرفتم و با استفاده از نوار كاست، تحصيلات را ادامه دادم؛ تا اينكه در سال 64 در اصفهان مجتمعي براي جانبازان نابينا تأسيس شد كه تمام جانبازان اصفهان در مقاطع تحصيلي مختلف مثل مدارس عادي تحصيل مي‌كردند. در سال 67 با شركت در كنكور سراسري بين 200 نفر از جانبازان رتبه 16 را كسب كردم و در دانشگاه اصفهان در رشته زبان به علاوه فارسي پذيرفته شدم. در سال نخست تحصيلات دانشگاهي به خاطر پارگي مجدد شبكيه چشم 3 سال درس را رها كردم و براي درمان به كشورهاي آلمان و آمريكا اعزام شدم اما عملاً بينايي من برنگشت. از سال 71 تحصيلات دانشگاهي را در دانشگاه اصفهان آغاز كرده و تا سال 74 كارشناسي را تمام كنم؛ در سال 74 جذب آموزش و پرورش شدم و در سال 76 در دانشگاه آزاد اسلامي نجف آباد در مقطع كارشناسي ارشد شركت كردم؛ در دي ماه سال 80 ـ 79 دكتراي رشته ادبيات را در دانشگاه علامه طباطبايي تهران امتحان دادم و در اين امتحان ورودي پذيرفته شدم؛ از همان زمان مجبور شدم از اصفهان به تهران بيايم و در تهران ساكن شوم؛ در 22 خرداد سال 86 با رتبه عالي از پايان‌نامه دكتري خود دفاع كردم و از سال 86 تاكنون در دانشگاه علامه طباطبايي مشغول تدريس هستم. * تا حالا شده كه فكر كنيد كاش به جبهه نمي‌رفتيد؟ هيچ وقت از اين وضعيتم پشيمان نشدم در حالي كه سن كمي داشتم به اندازه درك خودم در آن زمان و مسائلي وجود داشت كه به اين نتيجه رسيدم كه بايد به جبهه بروم. آموزش نظامي را به سختي طي كردم چون كشور ما نياز داشت و همه شاهد بودند كه چه بلايي بر سر هموطنان مي‌آمد و عراق تا كجا آمده بود؛ اگر عراق كل كشور ما را تصاحب مي‌كرد و نظام ما را سرنگون مي‌كرد چه مسئله‌اي پيش مي‌آمد؟ هر وجدان بيداري اين را تائيد مي‌كند كه ما بايد مي‌رفتيم تا از كشور خود دفاع كنيم؛ در آن زمان كشور انسجام خاصي نداشت، توانمندي در ارتش نبود و سپاه از ارگان‌هاي نوپا بود كه بسيجيان با عشق تمام به جبهه رفتند؛ بنده كاري كه در توانم بود را انجام دادم و از كشورم دفاع كردم. اين افتخار در تاريخ ما مي‌ماند همان طور كه شاهنامه فردوسي افتخار ماست؛ اين جنگ با همه هستي خود حماسه دوره ما بود؛ هر انسان آزاده‌اي و هر ملتي به كار خودش در قبال ميهن خود افتخار مي‌كند. * فكر مي‌كرديد در جنگ نابينا شويد؟ زماني كه به جبهه رفتم، فكر اسارت، شهادت، قطع پا، مفقود‌الاثري و خيلي مسائل ديگر را كرده بودم و هيچ وقت به ذهنم نرسيده بود كه مجروح چشمي شوم؛ بعد از مجروحيتم در بيمارستان جرجاني تهران براي جراحي پهلو و در‌ آوردن تركش خيلي اذيت شدم ولي سعي كردم كه روحيه‌ام را حفظ كنم. آن لحظات پذيرفتم كه بايد در دنياي نابينايي زندگي كنم و بهترين چيز براي انسان اين است كه در شرايطي كه قرار مي‌گيرد شرايط را به راحتي بپذيرد. اين امر طبيعي است كه فردي زماني كه با مشكلي رو به رو مي‌شود تا چند روز نخست خيلي عصبي مي‌شود، بهترين حالت آن است كه با آن مشكل كنار بيايد. در بين تحصيلاتم در سال 67 شوكي ديگر به من وارد شد كه بينايي كاملم را از دست دادم و سعي كردم اين امر را هم به راحتي بپذيرم و با روحيه‌اي باز به گذشته‌ها فكر نكنم تا بتوانم ظرفيت و توان علمي خود را رشد دهم. * آيا در جامعه ما وضعيت شهري براي تردد افرادي مانند شما مناسب است؟ هنگامي كه در برخي از خيابان‌ها با عصا زدن راه مي‌رفتم گاهي اوقات مسائلي پيش مي‌آمد كه در مسير‌ها دچار مشكل مي‌شدم. در شهر3 الي 4 كورس پياده روي داشتم؛ براي رفتن به دانشگاه حمل يك ضبط سنگين مخصوص نابينايان، تعدادي كتاب و عصا برايم مشكل بود؛ در طول 7 سال اين شرايط را در اصفهان به تنهايي تحمل كردم و در تهران هم كه بوديم گاهي اوقات مسير 15 تا 20 كيلومتر را از منزل به دانشگاه طي مي‌كردم ولي خيلي مشكلات را پذيرفتم. * آيا همسرتان در موفقيت‌هايتان مؤثر بودند؟ بنده موفقيت‌هايم را مديون همسرم هستم؛ او در اين مسير مرا خيلي كمك كرد؛ همه اين را مي‌دانند كه پشت يك مرد موفق يك زن موفق است؛ وي حتي علي‌رغم تمام مشكلات با تشويق من توانست ليسانس مترجمي زبان انگليسي را نيز كسب كند و با شرايط دشوار همراهم باشد. * توان علمي خود را در دانشگاه چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ يك استاد دانشگاه علاوه بر كارهاي علمي و تدريس، مطالعات و اطلاعات روز را بايد داشته باشد به خصوص در شرايطي كه ما داريم با تلاش خود نبايد اجازه دهيم پشت سر ما در محيط علمي دانشگاه صحبتي باشد به اين معني كه آن فرد با امتياز توانسته اين موفقيت‌ها را كسب كند و اكنون نمي‌تواند مسائلي را تحليل كند. حداكثر تلاشمان اين بوده كه پشت سرمان نگويند آنها توانمندي و شايستگي نداشتند؛ به عنوان يك رزمنده جانباز سعي كردم كه از آبروي دوستانم هزينه نكنم بلكه به اعتبار آنها بيفزايم؛ مردم بدانند كه ما توانمند هستيم و مسئولان نظام نيز در قبال ما وظيفه خودشان را اجرا مي‌كنند؛ تا اينجا سعي كردم پله‌هاي موفقيت را طي كنم و اميدوارم اگر باعث افتخار دوستانم نبودم، باعث سرشكستگي دوستان و همنوعان خودم نيز نباشم. * ارتباط شما با دانشجويان در كلاس‌ها و نحوه پذيرش آنها چطور است؟ بنده سعي مي‌كنم ارتباط خود را با دانشجويان محكم‌تر كنم و از لحاظ علمي خودم را به آنها ثابت كنم؛ در گذشته به علت محدوديت در زمان كلاس‌ها صحبت‌هايي از بيوگرافي خود و از زمان جنگ نمي‌كردم ولي اكنون بچه‌ها خيلي به اين امر علاقه‌مند هستند و در حد خيلي كم اين مسائل را به بچه‌ها توضيح مي‌دهم تا كلاس از حالت خشكي و بي‌روحي در بيايد. دانشجويان از نظر فرهنگي در جامعه ما در سطح بالايي هستند؛ بنده فقط مي‌توانم به آنها تأكيد كنم كه در كلاس حضور منظمي داشته باشند؛ با ارتباط عاطفي در كلاس حضور و غيابي انجام مي‌شود و به آنها مي‌گويم كه اصل كار در كلاس بر عهده شماست؛ گاهي اوقات پيش مي‌آيد كه در هنگام تدريس در بعد از ظهر نيمي از افراد كلاس خواب هستند ولي من به وظيفه خود عمل مي‌كنم و سعي دارم كه بيشترين فشار را بر خودم داشته باشم. * نمره دادن شما به دانشجويان چطور است؟ در نمره دادن دستم خشك است؛ بنده فارسي عمومي تدريس مي‌كنم و دانشجويان به خاطر اينكه زبان و متون فارسي، زبان مادريشان است با كمترين مطالعه مي‌خواهند بيشترين نمره را كسب كنند و موفق هم نمي‌شوند؛ سؤال‌ها را طوري طراحي مي‌كنم كه حق كسي ضايع نشود؛ طرح سؤالات امتحاني اغلب تستي بوده و چند سؤال تشريحي نيز به آن اضافه مي‌كنم تا قضيه شانسي بودن سؤالات تستي منتفي شود. * بچه‌ها مي‌توانند در جلسه امتحان تقلب كنند؟ در جلسه امتحانات به قدري تدابير امنيتي مي‌چينيم كه راهي براي تقلب دانشجويان وجود نداشته باشد به عنوان مثال امسال در يكي از امتحانات 35 سؤال تستي و 3 سؤال تشريحي طرح كرديم كه با يك ساعت وقت دانشجويان فرصتي براي تقلب نداشته باشند. * چه كسي برگه امتحانات را تصحيح مي‌كند؟ همسرم اين كار را به عهده دارد البته شانس آوردم كه به اين كار علاقه دارد. * شنيديم شما در «خانه نور» فعاليت مي‌كنيد، درباره اين مكان توضيح دهيد؟ همراه 700 نفر از جانبازان نابينا در يك تشكل صنفي 5 سال پيش «خانه نور» را تأسيس كرديم كه بنده عضو شوراي مركزي اين مؤسسه هستم؛ تشكل جانبازان نابينا ويژگي‌هاي خاصي دارد كه اين مسئله به نوع معلوليت در بين جانبازان برمي‌گردد چرا كه هر گروه از جانبازان بسته به نوع معلوليتشان اخلاق و خصلت خاص خودشان را دارند. اين تشكلات روحيات افراد را تغيير مي‌دهد به طوري كه تا قبل از تأسيس اين تشكلات جانبازان نابينا مي‌گفتند «ما كسي را نمي‌بينيم و كسي هم ما را نمي‌بيند». ما در اين عرصه كارهاي فرهنگي متعددي انجام داديم؛ با احداث نرم‌افزار «پارس آوا» كه نزديك به 2 سال است اين كار انجام گرفته پيشرفت‌هايي را در جانبازان مشاهده مي‌كنيم. * فعاليت‌هاي سياسي شما در چه زمينه‌هايي بود؟ فعاليت‌هاي سياسي ما در دوران نوجواني در بسيج محل بود؛ بعد از جانبازي نيز به همراه جانبازان علاقه زيادي به پيگيري اخبار داشتيم؛ نقد و بررسي برخي اخبار و ارائه نظرات سياسي خود را داريم و هميشه سعي مي‌كنيم اين تحليل‌ها منطقي صورت بگيرد و اختلاف نظرات باعث برهم زدن دوستي‌ها نشود. اكنون جوانان در حوزه‌هاي فرهنگي و سياسي كشور فعاليت مي‌كنند و بايد تحولات جامعه و جهان را به خوبي بررسي كنند كه خوشبختانه اين فعاليت‌ها و پيگيري مسائل سياسي بعد از انقلاب بيشتر در بين جامعه ما ديده مي‌شود؛ اگر مردم و جوانان نسبت به سياست‌ها و جامعه بي‌علاقه شوند دوره بدي را خواهيم داشت. * موضوع پايان‌نامه شما چه موضوعي بود؟ سنجش شاهنامه كه اثر حماسه ملي ماست با ايليا و اديسه هومر بود كه چهره‌شناختي شاهان، پهلوانان، زنان و خدايان در اين 4 اثر مدنظر بنده بوده است كه با هم مقايسه كردم. *حرف آخر جوانان موتور محركه جامعه هستند و نسل گذشته منبعي از تجربيات كه بايد تجربيات را در اختيار جوانان قرار داده تا اين موتور محركه فعال شود؛ محتاج به اين هستيم كه به جوانان كمك كنيم و زمينه‌ را براي پيشرفت آنها فراهم كنيم؛ جوانان بايد روز به روز جسارت خود را بيشتر كنند چون دانستن، فهميدن حق آنهاست و مهم‌ترين چيز اين است كه يك انسان بتواند حق خود كه همان يادگيري و علم است را دريافت كند. انتهاي پيام/ر




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن