تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در خانه‏اى از خانه‏هاى خدا برقرار نشد، مگر اين...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827799452




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زاینده‌رود اسرار جنایت اینترنتی را گشود


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: زاینده‌رود اسرار جنایت اینترنتی را گشود سعی داشتم ظاهرم را كاملا حفظ كنم؛ حتی برایش لقمه می‌گرفتم. در حال شوخی بودیم كه ناگهان گلویش را گرفتم و فشردم. دیگر نمی‌توانست نفس بكشد. التماس می‌كرد اما من بی‌توجه بودم. دیگر از عشق و محبتی كه به او داشتم خبری نبود. قاتل دختری كه به دنبال رابطه اینترنتی عاشقانه به ضیافت مرگ دعوت شده بود اعدام می‌شود.به نوشته کارگزاران، در آخرین روزهای مرداد 1385 پلیس اصفهان از كشف جنازه دختری در حاشیه زاینده‌رود اصفهان (بوستان ناژوان) با خبر شد. سپس بازپرس «شاه‌محمدی» كشیك دادسرای جنایی، با بررسی صحنه جرم، دستور انتقال جسد دختر 19 ساله را به پزشكی قانونی صادر كرد. همزمان افسران اداره آگاهی، ماموریت یافتند تا در این زمینه تحقیق كنند. آنان پس از مدت كوتاهی متوجه شدند طی روزهای اخیر یك دختر در «نجف‌آباد» ناپدید شده است او كه الهام نام داشت از 20 مرداد خانه پدرش را ترك كرده و دیگر برنگشته بود. پلیس كه احتمال می‌داد بین جسد و دختر گم شده رابطه‌ای باشد به منظور روشن شدن موضوع از خانواده الهام خواست به پزشكی قانونی بروند. حدس كارآگاهان درست بود و جسد شناسایی شد. همچنین پزشكی قانونی اعلام كرد دختر 19 ساله، مقتول، هفت ماهه باردار بوده است. با افشای این راز، تحقیق كارآگاهان روی شناسایی مردی متمركز شد كه احتمال می‌رفت روز جنایت همراه قربانی بوده و قطعا برای جرم، انگیزه غیرمالی داشته است. در نخستین شاخه تجسس‌ها و با گواهی یك پزشك كه درباره بارداری الهام، اطلاعاتی به پلیس داد مشخص شد این دختر از مدت‌ها پیش با مردی رابطه عاشقانه داشت و قرار بود این دوستی به ازدواج برسد.با كنكاش در مدرك‌ها و ارتباطات تلفنی قربانی، متهم 24 ساله‌ای به نام «مهدی» دستگیر شد. او در بازجویی‌های مقدماتی، خود را بیگناه خواند اما سرانجام 23 شهریور 85 (یك‌ماه بعد از جنایت) لب به اعتراف گشود.مهدی گفت: من و الهام از طریق اینترنت و با چت‌كردن با هم آشنا شدیم، مقابل دانشگاه نجف‌آباد قرار ملاقات گذاشتیم و از همانجا روابط‌مان گسترش یافت. ما به هم علاقه داشتیم و قرار بود ازدواج كنیم ولی یك مسئله مرا به‌شدت نگران كرده بود. اواخر بهار بود كه فهمیدم دوست دخترم باردار است و دیگر راهی برای بازگشت وجود ندارد. جانی، ادامه داد: برای سقط جنین، سراغ یك پزشك رفتیم اما قبول نكرد. ترسیده بودم و می‌دانستم آبرویم در خطر است.شب قبل از جنایت با الهام، تلفنی صحبت كردم و قرار گذاشتیم به اصفهان بیاید تا همدیگر را ببینیم. با همه دستپاچگی تصمیم قاطع گرفتم تا كار را تمام كنم. جمعه بود و خیابان‌ها خلوت. در چهارراه «تختی» غذا خریدیم و به سمت زاینده‌رود و پارك ناژوان رفتیم. داخل یكی از باغ‌های اطراف نشستیم و غذا خوردیم. زمان به‌سرعت می‌گذشت و من به دنبال فرصت مناسبی می‌گشتم. سعی داشتم ظاهرم را كاملا حفظ كنم؛ حتی برایش لقمه می‌گرفتم. در حال شوخی بودیم كه ناگهان گلویش را گرفتم و فشردم. دیگر نمی‌توانست نفس بكشد. التماس می‌كرد اما من بی‌توجه بودم. دیگر از عشق و محبتی كه به او داشتم خبری نبود. ترسیده بودم. همه چیز تمام شد، دیگر تكان نمی‌خورد. مقداری آب به صورتش ریختم كه فایده نداشت و او مرده بود. برای اطمینان با شیشه نوشابه ضربه محكمی به سرش زدم، كیف و چادرش را برداشتم و گریختم.بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی اصفهان پس از اعترافات او با صدور قرار مجرمیت، جانی را روانه زندان كرد و رسیدگی به این پرونده به شعبه 17 دادگاه كیفری استان اصفهان سپرده شد. قاضی «هاشم رضایی» و چهار مستشار پس از شنیدن كیفرخواست، دفاع مجرم و درخواست خانواده قربانی، رای به قصاص داد كه به تائید شعبه 27 دیوان عالی كشور رسید و بدین ترتیب این پسر جوان هم در یك‌قدمی چوبه دار قرار گرفت. 




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 245]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن