واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: به بهانه اظهارات منوچهر متکی منطق موضع هسته ای ایران چیست؟ زمستان سال گذشته، یک کشور درجه چندم (ترکمنستان) که تنها درصد اندکی از گاز مصرفی کشورمان را تامین می کند، بدعهدی کرد و با قطع گاز در سرمای فصل زمستان، خواستار دوبرابر شدن قیمت شد. شبیه چنین ماجرایی را هم روسها بر سر مردم گرجستان و اروپای شرقی در ژانویه 2006 آوردند. عصرایران؛ سید ضیاءالدین احتشام- منوچهر متکی، وزیر امور خارجه کشورمان گفته است: هیچ تضمینی وجود ندارد کسانی که امروز با وعده تامین سوخت هسته ای، از ما می خواهند غنی سازی و روند تولید سوخت را متوقف کنیم، به تعهدات خود پایبند باشند و همواره به ایران سوخت هسته ای بفروشند. این موضعگیری، بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشته ولی مطبوعات، خبرگزاری ها، سایت ها و رادیو و تلویزیون های غربی به منطقی که این موضوع را پشتیبانی می کند، هرگز نپرداخته اند. واقعیت این است که در حال حاضر، جریان تولید و عرضه سوخت هسته ای که برای راه اندازی نیروگاه های اتمی ضروری است، در انحصار چند کشور خاص است، کشورهایی که در طول تاریخ روابط شان با ایران، هرگز حسن نیتی از آنها مشاهده نکرده ایم و از این رو، طبیعی است که نمی توانیم آینده انرژی خودمان را به اراده آنها گره بزنیم و برای همیشه تاریخ، منتظر تصمیم گیری های آنان باشیم. یادمان نرفته، وقتی وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان به تهران آمدند و به همراه حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، توافق نامه سعدآباد را امضا کردند، چه ها گفتند و چه وعده هایی دادند: "ایران حق دستیابی به فناوری صلح آمیز اتمی را دارد... تعلیق ایران داوطلبانه است... ایرانی ها می توانند هر وقت که خواستند، غنی سازی را از سر بگیرند و ... . " اما، هنگامی که "خرشان از پل تعویق موقت گذشت"، از مواضع سعدآبادی شان عدول کردند و همان هایی که می گفتند "تعلیق، موقت است و ایران برای از سرگیری آن محق" ، این بار خواستار توقف دائمی غنی سازی شدند و تهدید کردند که اگر غنی سازی از سر گرفته شود، سروکار ایران با شورای امنیت است و جنگ و این قبیل تهدیدها. ما چگونه باور کنیم غربی ها در طول زمان به ما سوخت هسته ای خواهند فروخت در حالی که همین امروز، از فروش قطعات یدکی هواپیماهای مسافربری به ما خودداری می کنند و این در حالی است که اولا هواپیماهای مسافربری کاربرد جنگی ندارند و ثانیا فروشندگان هواپیماها در سراسر جهان موظف به پشتیبانی و خدمات پس از فروش هستند. یکی از مسوولان ارشد کشور در خاطرات مربوط به دوران جنگ تحمیلی می گوید: از کشوری سیم خاردار خریده و بار کامیون کرده بودیم تا به ایران بیاوریم اما در مسیر، کشور ثالثی که باید از خاک آن می گذشتیم- با اشاره به غربی ها- اجازه عبور نداد.براستی چگونه می توان به کشورهایی که حتی اجازه عبور کامیون حامل سیم خاردار -که یک محموله کاملا قانونی است- نمی دهند، اطمینان کرد و بدان ها برای تامین سوخت استراتژیک هسته ای امید بست؟ غرب، اینک در دورنمای جغرافیای انرژی جهان، این تصویر را برای خود ترسیم کرده است: "نفت تمام می شود، اوپک می میرد و انرژی هسته ای، به جایگزینی نفت، انرژی نخست جهان می شود. در چنان شرایطی، هر کشور که دارای سوخت هسته ای باشد، تعیین کننده نقشه انرژی در جهان، عرضه کننده و البته قیمت گذار آن خواهد بود."غربی ها، از شرایط فعلی که جریان انرژی در دست کشورهای "جنوب" است، خسته شده اند و در انتظار تبدیل اوپک نفتی به اوپک هسته ای و انتقال مرکزیت انرژی جهان به "شمال" هستند و بسیار برایشان ناگوار است که در روزگار خوشی که برای خود تصور کرده اند، باز هم کشوری از جنوب حضور داشته باشد. برای آنها، "ایران خریدار انرژی"، کشور به مراتب بهتری از "ایران دارنده یا فروشنده انرژی" است. از غرب که بگذریم، فروشنده دیگری نیز در عرصه سوخت هسته ای وجود دارد به نام روسیه که هر چه ایرانی ها نسبت به غرب بی اعتماد هستند، دهها برابر آن را درباره روسها بدبین هستند و البته این بدبینی در اینجا، چیزی جز واقع بینی نیست.روس ها فرصت طلب ترین مردمان کره زمین هستند و ماجرای طولانی احداث نیروگاه اتمی بوشهر، به تنهایی گواه کاملی است بر این مدعا. آنها، قرار بود، سالها پیش نیروگاه را تمام کنند و تحویل مان دهند اما به لطایف الحیل، پروژه را به درازا کشانده اند و به هر بهانه ای، پولی و امتیازی - حتی سیاسی- از ایران می طلبند. روس ها که در باره ساخت یک نیروگاه این همه آزار رسانده اند و می رسانند، آیا می توانند شریک قابل اطمینانی برای تامین سوخت این نیروگاه- و نیروگاه های احتمالی آینده- باشند؟ چه تضمیمنی وجود دارد که روسیه یا غرب، در یکی از روزهایی که ایران نیاز مبرم به سوخت هسته ای دارد ارسال آن به کشورمان را قطع و درخواست امتیاز (شما بخوانید باج) نکنند؟ یادمان نرفته، زمستان سال گذشته، یک کشور درجه چندم (ترکمنستان) که تنها درصد اندکی از گاز مصرفی کشورمان را تامین می کند، بدعهدی کرد و با قطع گاز در سرمای فصل زمستان، خواستار دوبرابر شدن قیمت شد. شبیه چنین ماجرایی را هم روسها بر سر مردم گرجستان و اروپای شرقی در ژانویه 2006 آوردند و عید سال نوی آنها را با قطع گاز صادراتی به یخبندان تبدیل کردند. آیا امکان تکرار این سناریو درباره سوخت هسته ای در سالهای آینده وجود ندارد؟عقل سلیم، حکم به احتمال چنین تکراری می دهد. وانگهی به فرض نادیده گرفتن تمام آنچه فوقاً بدان اشاره شد، وقتی ما می توانیم و توانمندی واقعی هم برای تولید سوخت هسته ای داریم، چرا باید همه آنچه را که تاکنون با هزینه های مادی و معنوی و سیاسی فراوانی به دست آورده ایم را کنار بگذاریم و در انتهای صف خریداران قرار بگیریم؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 656]