واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > دولت - جناب آقای جوانفکر، طی ده روز گذشته دو تن از همکاران خبرنگار از روزنامه خبر با شما تماس تلفنی گرفتهاند تا نظرتان را درباره موضوعی دریافت کنند و انتشار دهند. دست بر قضا یکی از پرسشها در این مورد بود که «چرا مخالفان دولت، توزیع سیبزمینی را دستاویزی برای تخریب قوهمجریه قرار دادهاند؟» پاسخ شما به هر دو خبرنگار جوان تقریباً مشابه بود: «شما خودتان از تخریب کنندگان دولت هستید و من با روزنامه شما مصاحبه نمیکنم.» بابت هر دو برخوردتان قصد نداشتم دست به قلم ببرم و جوابی بنویسم، زیرا آنچه شما گفته بودید نه اولین بود و نه مطمئناً آخرین برخورد از این دست است. قبلاً هم واکنشهای تند نسبت به همکارانم در رسانهای دیگر را تجربه کردهام. اما عبارتی از شما را در روزنامهها خواندم که گفته بودید دولت نهم در امر اطلاعرسانی ضعیف عمل کرده و بسیاری از اقدامات خود را درست و کامل به اطلاع مردم نرسانده است (نقل به مضمون) با خواندن این حرفتان انگیزه پیدا کردم که چند جملهای بنویسم. جناب جوانفکر!از آنجا که شغل شما مشاورت رسانهای رئیس جمهور است، جامعه روزنامهنگار کشور انتظار دارد از جنس خودشان باشید یا لااقل چنین ژستی بگیرید. فکر میکنید برخورد تند - از آن گونه که در صدر این نوشته آمد - با خبرنگاران جوانی که دل در گرو شغلشان دارند و برای حرفهشان ارزش قائلند و به اقتضای سنشان غرور دارند، درست است؟ من و شما در دهه پنجم عمر خود قرار داریم و بسیاری از روزنامهنگاران کشور هم سن و سال فرزندان ما هستند. گمان میکنید واکنش شما به جوان بیستوچند سالهای که با همه مشکلات موجود، شغل خبرنگاری را اختیار کرده، مصداق «وجادلهم بالتیهی احسن» است؟ انتظار دارید آن خبرنگار صرفاً پس از شنیدن حرف تند شما دلق به تن کند، کنج خلوت گزیند و به انابه و استغفار بپردازد که چرا مشاور رئیس جمهور را برآشفته کرده است؟ راستی آقای جوانفکر!تا حالا چند خبرنگار را که در روزنامههای منتقد دولت کار میکنند به یک چای عصرانه دعوت کردهاید و با آنها مهربانانه حرف زدهاید؟ اگر هم چنین کردهاید قطعاً موفق نبودهاید، چون اثرش را تاکنون در هیچ خبرنگاری نیافتهایم. آقای جوانفکر!گفتهاید که دولت در اطلاعرسانی اقداماتش ناکام مانده است. چه سخن درست و زیبایی گفتهاید اما واقعاً تقصیر کیست؟ جز چهرههای رسانهای دولت از چه کسی میتوانید گلایه کنید؟ برنامههای صداوسیما تمام سفرها، دیدارها، اقدامات، مصوبات، طرحهای عمرانی و... را آنقدر پخش میکند که بیننده به کلافگی میافتد و از این همه حجم اطلاعرسانی حوصلهاش سر میرود. پس مشکل در کمیت نیست، در کیفیت است. در باورپذیری مردم است و این حس منفی را کسانی ایجاد میکنند که یکی از آنها شخص شمایید. یادتان هست که مدتی تصمیم گرفته شد خبرنگاران را برای مشاهده خدمات دولت به شهرها ببرید؟ چرا این کار قرین موفقیت نبود؟ آن را در رفتارهای همکارانتان در دولت جستجو کنید. شما به عنوان چهره رسانهای با آنکه خوب میدانید ناکارآمدترین روش تبلیغ، تبلیغ مستقیم است، چه کار دیگری جز این کردید؟ به شهادت همان خبرنگارانی که به شهرستانها آمدند، هیچ جذابیتی در خبررسانیتان نداشتهاید. اگر باور ندارید به خبرنگارانی که در رسانههای حامی دولت کار میکنند و به سفرهای استانی برده شدهاند، مراجعه کنید. آقای جوانفکر عزیز!قبول دارم با دولت و عملکردش -که در بسیاری موارد محترمانه و تأثیرگذار است- برخورد سیاسی و جناحی میشود. میپذیرم که غیرمنصفانه مینویسند و میگویند، اما همه را به گردن خبرنگاران و روزنامهنگاران نیندازید. به عنوان یک روزنامهنگار اصولگرا به شما برادر اصولگرایم عرض میکنم که اگر واقعاً به سمت اصولگرایی حرکت کنید، کلامتان بر دیگران - و از جمله خبرنگاران روزنامههای اصلاحطلب- تأثیر مثبت میگذارد و... یکی از مدیران رسانههای دولت که دست بر قضا دوست مشترک من و شماست، در سفری زیارتی همراه عضوی افراطی از جریان دوم خرداد شده بود. آن چهره سیاسی به لحاظ بنیادهای فکری موردپسند من و شما نیست، اما دوست مشترکمان وقتی از سلوک و رفتار او سخن میگفت به راحتی میشد فهمید که چقدر شیفته اخلاقش شده است. در این سوی نیز مصداقهای مشابهی وجود دارد. چهرههایی را میشناسم و میشناسیم که در جناح اصولگرا به تندروی متصفند، اما حتی باانصافترین افراد، سکنات و رفتار آنها را میستایند. چرا من و شما سعی نکنیم این چنین باشیم؟ آقای جوانفکر!دوران قدرت شما تا چهارسال و چند ماه دیگر به پایان میرسد و جنابعالی از آن سوی میز به این طرف میآیید و آنگاه به عنوان یک چهره رسانهای باید امثال مرا تحمل کنید. چنان باشید که خبرنگاران امروز، آن روز از حسن خلق شما بگویند. جناب آقای جوانفکر!وقتی همکارانم دو پاسخ اخیر شما را برایم توصیف کردند، به یاد برخی از مسئولان دولت اصلاحات افتادم که جوابهای مشابهی به خبرنگاران روزنامههای اصولگرا میدادند و من نمونههای متعددی از آن سراغ دارم. توقع من این بود که تفاوت اصلی اصولگرایی و اصلاحطلبی را به نمایش بگذارید که نگذاشتید. آقای جوانفکر!بگذارید این نوشته را بیش از این به درازا نکشانم. حرفهای دیگری هم هست که اگر روزی مهمان مهربانیهای همکارانم در ساختمان کوچک روزنامه خبر شدید، خواهم گفت اما اگر سعادت دیدارتان حاصل نشد یقین داشته باشید چهار سال و چند ماه دیگر، که از پشت میزتان کنار آمدید، -اگر زنده ماندم - سکوت خواهم کرد که مروت نیست رنجاندن مردانی که در زمان حاکمیت، نامهربان بودهاند و دیگر حاکم نیستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 129]