واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: فاطمه معتمد آريا: نابازيگري در سينما تبديل به يك اصل شده فاطمه معتمدآريا گفت: دانشجويان براي من جايگاه ويژهاي دارند و ديدگاه آنان به عنوان خلاقترين و پيش برندهترين قشر جامعه، برايم بسيار قابل احترام است ضمن اينكه هميشه از نسل جوان، انرژي زيادي ميگيرم و با در نظر گرفتن سليقه جوانان، كارم را جوان نگه ميدارم. به گزارش ايسنا، اين بازيگر سينما و تلويزيون كه در نخستين نشست «بازيآفرينان سينماي ايران» براي نقد و بررسي «گيلانه» در تالار فارابي دانشگاه هنر حضور داشت، جامعهشناسي، مردمشناسي و روانشناسي را سه عنصر مهم در كار هر بازيگر دانست و گفت: اگر بازيگر علاقهمند به اين سه مقوله نباشد، تبديل به يك مكانيك ميشود و اگر نسبت به اتفاقات جامعه خود بيتوجه باشيم، نميتوانيم فيلمهاي موفق بسازيم. وي سپس با اشاره به رشد و شكوفايي سينماي ايران در سالهاي بعد از انقلاب گفت: زماني سينما مهم و شكوفا شد كه تفريح ديگري براي مردم ما وجود نداشت و در آن زمان بود كه سينما بازتاب دهنده مستقيم جامعه ما ونيازهاي آن بود. بازيگر فيلمهايي چون «روسري آبي» و «گيلانه» تاكيد كرد: در دوران شكوفايي سينما، مردم بهتر از منتقدان، سينما و حتي بازي بازيگران را تحليل ميكردند و نتيجه بيتوجهي به سلايق و توقعات اين تماشاگران، ساخت فيلمهاي سطحي امروز است كه در آنها شاهد حضور عروسكهايي هستم كه از واقعيت خود بيزار هستند. وي توضيح داد: بخشي از فشارهاي اجتماعي منجر به حضور قيافههايي در سينما ميشود كه اعمال جراحي گوناگوني بر خود انجام دادهاند تا از واقعيت خود دور شوند. وي سپس در پاسخ به سخن حميدرضا صدر درباره رشد چشمگير بازي كودكان در سينماي بعد از انقلاب گفت: دليل اين رشد را اينگونه توضيح داد: كسي اجازه بازي كردن نداشت و حتي خود من كه بعد از يك دوره طولاني نقش اول فيلم «جدال» را بازي ميكردم، به عنوان يك زن، هويتي نداشتم و اين نگاهي بود كه موجب گرايش تهيهكنندگان به استفاده از بچهها شد، زيرا بچهها براي تهيهكنندگان بيدردسر بودند. معتمدآريا با اشاره به فعاليتهايش در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان گفت: در دههي 50 تنها دو دختر بوديم كه در كانون كار ميكرديم و هميشه به عنوان يك دختر نوجوان بايد خود را تحميل ميكردم زيرا ديدگاه ما مردانه است و اين ديدگاه در روشنفكران و نزديكان ما هم وجود دارد و اين گونه بود كه هنگام نگارش يك داستان، هرگز تصور نميكردند قهرمان آن ميتواند يك زن باشد. وي در بخشي از اين جلسه گفت: براي نسل ما خيلي سخت بود خود را به عنوان يك زن، تحميل كنيم، اما در نسل جديد، دختران جوان توانستهاند كفه ترازو را به نفع خود پايين بكشند. اين بازيگر سينما و تئاتر با اظهار تاسف از ضعف فيلمنامهها در سالهاي اخير گفت: نزول جايگاه سناريو بسيار وحشتناك و غير قابل توضيح است و دليل اصلي اين است كه مناسبتي كار ميكنند وقتي مقولهاي، سفارشي شد خلاقيت خود را از دست ميدهد. معتمدآريا گفت: بين سالهاي 67 تا 72 بهترين فيلمنامهها ساخته شد، اما بعد از تحولات سياسي بود كه فيلمنامهها بسيار سطحي و سياسي شدند به طوري كه بعد از سال 72، بدترين فيلمهاي بهترين كارگردانها ساخته شد و اشكال اساسي آنها مربوط به فيلمنامهها است. معتمداريا كه اين روزها سرگرم بازي در فيلم «صد سال به اين سالها» (سامان مقدم) است، درباره ورود نابازيگران به سينماي ايران گفت: ورود نابازيگران را به گونهاي آغاز كرديم كه سرانجامي ندارد. نابازيگري در سينماي ما تبديل به يك اصل شده و اگر اين اصل را پذيرفتيم بايد حضور افراد غير متخصص را هم به عنوان كارگردان پذيرا شويم. وي در پاسخ به سخن يكي از دانشجويان مبني بر لزوم ساخت فيلمهاي جنگي گفت: همه جاي دنيا دربارهي گذشتهشان فيلم ميسازند و مهم نگاهي است كه به گذشته داريم. متاسفانه به جزء چند مورد استثناء كه هنوز هم «باشو» پرافتخارترين آنهاست، در سينما نگاه متفاوتي درباره جنگ نداشتهايم و فراموش نكنيد بيتوجهي به گذشته به معناي به روز شدن نيست. در اين جلسه حميدرضا، منتقد سينما نيز گفت: تعداد بازيهاي خوب در سينما كه توسط زنان انجام شده باشد، بسيار اندك است، هر چند ما بازيگران بسيار متعددي داريم اما در سينماي قبل از انقلاب هميشه فيلمهاي مردانه بودند و بهترين بازيها توسط مردان انجام ميشد و حتي بازي روحانگيز سامينژاد در نقش «دختر لر» بيشتر كمدي است. وي ادامه داد: در دهه اول بعد از انقلاب هم فيلمها كاملا مردانه بودند و به تدريج از دهه 70 زنها، شخصيتهاي اصلي را گرفتند. وي تاكيد كرد: بسياري از بازيگران زاييده نيازهاي تماشاگران دوره خودشان هستند و متاسفانه نزول سطح سليقه تماشاگران، در سالهاي اخير منجر به ساخت فيلمهاي سطحي شده است زيرا تماشاگران ما تنها دنبال اين هستند كه ساعتي را در سينما بخندند! وي درباره حضور زنان در سينما گفت: نگاه ما به زن در سينما و ادبياتمان مشكل دارد و تنها چيزي كه در سينماي ايران ميبينيم، حضور پررنگ مادر است كه درجامعه ما نقش كليدي دارد اما نگاه ما به «زن» دچار مشكل است و حتي در فيلمهاي آمريكايي هم ميبينيم زنان موفق به دردسر ميافتند، بنابراين اين ديدگاه منحصر به ايران ما نيست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 442]