واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > کثیریان، کیوان - وقتی ادبیات یک مسوول دولتی در حوزه فرهنگ نسبت به منتقدانش سرشار از بی اخلاقی، بی انصافی و فرافکنی باشد، دیگر چطور میشود از بیاخلاقی در حوزه های دیگر گله کرد؟ آقای علیرضا سجادپور که بیشک در فرار به جلو و "همه چی آرومه" جلوه دادن همه سوء مدیریتها در عرصه سینما ید طولایی دارند وتشنگی فراوانی هم به رسانهای شدن از خود نشان میدهند، در گفت و گویی باهفته نامه مثلث هرآنچه دلشان خواسته بر زبان جاری کردند و به گمان خودشان با قدرت، پنبه مخالفانشان را زده اند. کاری به سخنان نامربوط و خندهآوری که در مورد ژانرسیاسی در سینمای ایران - که ظاهرا ایشان خود را مبدع آن میدانند - ندارم. کاری به بی اطلاعی و حرفهای به غایت غیر کارشناسی که در این مصاحبه و سایرمصاحبه های رادیو تلویزیونی بر زبان میآورند ندارم. همه دیگر عادت کرده ایم که از زبان ایشان و مدیر بالادستی شان، حرف حساب شنیدن است که شگفتی دارد. ما توقعمان از این تیم مدیریتی سینما بیش از این نیست. ادبیات ایشان - که احتمالا از مودب های معاونت سینمایی هستند - را مرورمیکنیم: "برخی منتقدها نشان دادند که بسیارکم ظرفیت و کم تحمل هستند و اگر فیلمی یک کلمه حرف خلاف نظر آنها بزند، به اقدامات غیر فرهنگی و لمپنی دست میزنند. فکر می کنم این {اتفاقات فیلم پایان نامه} لکه تیره ای بود که به دامن سینمای مطبوعات نشست و دامن همه خبرنگاران را گرفت. اکنون منتقدان، قلم بهدستان ورسانه های نقد و تحلیل، از سینما وفضای عمومی فرهنگی ما عقب هستند، به شدت از مردم و سینماگران عقب اند و باید سعی کنند خود را برسانند." "من می گویم منتقدان از مردم و سینما عقب هستند. آنها به نحو بسیار سخیف و تهوع آوری سعی کردند جلوی این کار {ایجاد ژانر سیاسی} را بگیرند که اصلا موفق نشدند." منتقدان و صاحبنظران قلم بهدست ما شاید به دلیل جوانی مفرط، جو زدگی و تحت تاثیر یکسری مسائل مثل سطحی بودن، ارتباط خوبی برقرار نکردند و نتوانستند نقاط مهم جشنواره امسال را کشف کنند. حرف این منتقدان را مردم نمیخرند وبا آنان احساس همفکری نمیکنند." اینها شطحیات جناب سجادپور بود. برای آنان که مطلع نیستند باید یادآوری کنم که سینمای برج میلاد باظرفیت حدود 1500 نفر، سال گذشته در ظاهر متعلق به اهالی رسانه بود گرچه بهطور غیر رسمی هر روزه تعداد زیادی از عوامل فیلم و میهمانان آقایان شمقدری و سجادپور و دبیر و سایر مسوولان جشنواره میهمانان ناخوانده این سینما بودند. اما هرچه بود سال گذشته حدود هزار کارت برای اهالی رسانه و منتقدان صادر شد.ولی امسال روابط عمومی جشنواره رسما اعلام کرد که سالن برج میلاد دیگر مختص رسانه ها نیست وتنها 600 کارت برای منتقدان ورسانه ها صادر شد و 900 سهمیه دیگر به عوامل فیلم ها و میهمانان شخصی مسوولان جشنواره. به این ترتیب بسیاری از اهالی رسانه امسال کارت نگرفتند و از جشنواره محروم ماندند. دوستان منتقد حاضر در برج میلاد تایید می کنند که امسال چهره های ناشناس بسیاری در سالن همایش ها به دیدن فیلم ها می آمدند که بخشی از آنها بستگان همین آقای سجاد پور بودند که حالا با صراحت از "سینمای مطبوعات" نام می برند. معلوم نیست اگرآن سینما، مختص مطبوعات بوده 400 - 500 نفر از بستگان آقای سجادپور در آنجا چه می کردند؟ شما که به تاریخ جشنواره فجر این همه تسلط دارید بروید جستجو کنید کدام دبی و معاون سینمایی و مدیرکل نظارت، بیش از ثلث ظرفیت سینمای مطبوعات را به فامیل ها و بستگان خودش اختصاص داده؟ آقای سجادپور محترم، ریاکاری و عوامفریبی هم حدی دارد. چه کسی گفته شما به اعتبار منصب تان - که من در حقانیت آن و صلاحیت شما در احراز آن به شدت شک دارم - واقعیت را مصادره به مطلوب کنید؟ سالن منتقدان را با فک وفامیل این وآن پر می کنید و تمام اتفاقات آن سالن را به پای منتقدان می نویسید؟ چه کسی به شما این حق و صلاحیت را داده که به منتقدان بگویید لمپن؟ آیا این شهامت را دارید که به روابط عمومی جشنواره تان دستور دهید اسامی کارت های صادر شده برای برج میلاد را اعلام کند و در کنار هر نام، علت صدور کارت را هم بنویسد؟ فکر می کنید در آن صورت چه کسی رسوا خواهد شد؟ منتقدان یا شما؟ چرا دیگران را نادان فرض میکنید؟ سکوت در مقابل امثال شما هم حدی دارد. این ترفند توام با بی اخلاقی را که منتقدان را با دوستان خودتان مخلوط کنید، برای چنین روزی اندیشیده بودید؟ برایتان متاسفم. احسنت به هوش شما. ولی بدانید آنها که از آنها با کلمات توهین آمیزتان یاد کردید احتمالا بستگان خودتان هستند که با کارت های قرمز رنگ آنها را به سینما آوردید. راستی شما در آن تاریکی چطور تشخیص دادید که جنجال و سر وصدا حین فیلم پایان نامه از جانب آن 500 منتقد است و از سوی 900 نفر دیگر نیست؟ شما که در سالن دوربین مخفی دارید بیایید آن صد نفری که می گویید برای پایان نامه سوت و هو کشیدند را شناسایی کنید. چرا شهامتش را ندارید؟ نکند میخواهید آنها که در اختتامیه میان صحبت های آقایان مشایی و شمقدری کف و سوت زدند را هم به منتقدان متصل کنید؟ آنها که با کارت دعوت مستقیم خود شما وارد سالن شدند، شما که حتی به صنوف خانه سینما هم کارت دعوت ندادید، شما که تمام کارتها را با دستگاه چک می کنید لطفا دستور بدهید اعلام کنند که در اختتامیه جشنواره فجر چند منتقد حضور داشتند و چند مهمان ویژه از سوی خود شما. شما آقای محترم عادت کرده اید با تریبون های متعددی که در اختیار دارید همه چیز را هماتطور که دوست دارید وانمود کنید. مثلا بگویید "33 روز بهترین فیلم تاریخ جشنواره فجر است"! یا فردا بروید در برنامه ضد سینمایی "هفت" هرچه دوست دارید نثار من و همکارانم کنید. مالیات که ندارد، حقیقت را قلب کنید، سوء مدیریت هایتان را افتخارآمیز جلوه دهید، خرابکاریهایتان را تحول بنامید، تبختر و غرور کاذب را می توان از جای جای سخنان و سکناتتان به وضوح دریافت. شوآف را هم دوست دارید. نتیجه مدیریت شما بر سینما جز خسران و نابودی چه ارمغانی برای سینمای ایران داشته؟ نفر بعدی که بیاید معلوم میشود شما چه بلاها که بر سر این سینما نیاوردهاید. ولی بدانید که سینمای ایران مدیران متبختر و کارنابلدتر از شما هم به خود دیده است که حالا معلوم نیست کجای این دنیا دارند تقاص لعن و نفرین ها را پس میدهند. بس کنید آقای محترم. به خود بیایید. سینمای ایران مدیر صادق و کاربلد وبا اخلاق می خواهد. متاسفانه آن آدم شما نیستید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 604]