واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > سادات اخوی، سید محمد - فاال گوشی در اتاق مدیران فرهنگی تلف وقت جلسه، پدیده عجیبی است... اگر درست طراحی شده باشد و آدمهای آن به اندازه کافی با هم و به موضوع مربوط باشند، میتواند ثمربخش باشد اما وای به جلسهای که آدمهایش متناسب نباشند... یا برخی از آنان، پُرحرف باشند... یا حرفهایشان به موضوع مربوط نباشد. تا میتوانی از تشکیل جلسههای گفتگوی بیحاصل و«وقت گذران» پرهیز کن! کنار دستی همکاران کنار دستیات بسیار مهماند. اگر آدمهایی باشند که حواسشان پرت باشد، نامهها را گم و گور کنند، دور خودشان بگردند، گیج بزنند و خلاصه به درد شتابی که در کارت داری، نخورند؛ مجموعهات را فلج خواهند کرد و رابطهات را با همکارانت خراب خواهند کرد. در نخستین فرصتی که به دستت آمد(با این توضیح صادقانه که انتقالشان به سود خود آنان است)؛ جایشان را تغییر بده! نفر بعد همه کسانی که به دیدارت میآیند، دوستان دور و نزدیک تواند. بنابراین، با نوشتهای دوستانه و مؤدبانه از آنان بخواه که وقت دیدار را خودشان مدیریت کنند تا مسئول دفترت مجبور نشود در میان گفتگویشان، ورود مراجعه کننده بعدی را خبر بدهد. آبدارچی اگر برایت میسر است، سر آبدارچیات را خلوت کن! یادت نرود که اگر شرایط، به گونهای دیگر بود، شاید همین آبدارچی با داشتن امکانی مشابه، حالا جای تو مینشست. درست است که همکار خدماتی، استخدام شده تا دستشوییها را بشوید، چای بیاورد، اتاق را نظافت کند، بشقابها را بشوید و... اما یادت نرود که تا میتوانی کارش را سبک کنی و ارزش خودش را والاتر. گاهی در کارهایش- بخشی که مربوط به زحمت شخصی توست- یاریاش کن! نشانه نشانه فرهنگی بودنت در وسایل لوکس، سیستمهای عجیب و غریب ضبط و پخش و شبیه اینها نیست. رفتار توست که از تو چهرهای فرهنگی در نگاه مخاطبان خواهد ساخت. مدیری که حرف دهانش را نمیفهمد و مستقیم یا غیرمستقیم به زیردستانش توهین میکند، فرهنگی نیست. دَمِ در با همه خوش و بِش کن... از آدمهای نگهبانی تا همکاران فرهنگی. با این رفتار، آنان نیز در یاد خواهند داشت که تو برای تکتکشان ارزش قایلی و در نگاه بزرگوارانه و مدیریتیات«ریز و درشت»نمیکنی. تقدیر بعضی از همکارانت، به شوق دیده شدن از سوی تو، کارهایی را میکنند و تو، به خاطر شلوغی سرت، آن کارها را نمیبینی. حواست باشد همیشه از منظری دیگر هم به کارهای موظفی دیگران نگاه کنی. راه دیگرش هم این است که از دوستان دلسوزت بخواهی اگر متوجه شدند کسی از همکارانت، کاری را بیش از وظیفهاش کرده، تو را متوجه کنند تا از او تقدیر کنی. شایسته بعضی از کارها بسیار دشوارند. وقتهایی را پیش رو داری که دلیلت برای برکناری کسی کامل است اما آخرین دلیل و بزرگترین دلیلت مسئلهای شخصی و آبرویی از سوی اوست... یعنی کاری کرده که حتی اگر بخواهی هم نمیتوانی او را در جایگاهش نگه داری. بهترین کار نیست اما مُسَکِّن خوبی است که حُکمی در حدود مشاور، کارشناس و... برایش بزنی تا هم آبرویش را حفظ کرده باشی و هم کسی شایستهتر را بر جایش بنشانی. تَنِش مشاورانت را از میان آدمهایی انتخاب کن که بیش از دانش، تجربه داشته باشند. بزرگان، یادمان دادهاند که تجربه، از دانش بالاتر است. همه ما زمانهایی را در یاد داریم که دانش و آموختههای«کتابی» ما واماندهاند اما تجربهمان گرهگشا شده است. آدمهای باتجربه، صبور، آرام، جدا از تَنِشهای جاری و خلاصه«عاقل»اند... همین کمک خواهد کرد که اطرافت آرام باشند. تفویض تا میتوانی کارهایت را با اعتماد، تفویض کن! اگر اطرافیانت را درست انتخاب نکردهای که وای به حالت!... اما اگر درست انتخابشان کردهای، پس چه معنیای دارد که به آنان اعتماد نکنی و همه امور را در دفتر خودت مستقر کنی؟! بسیاری از امور مانند امور اداری، مالی و مسایل مربوط به کارمندان، با تفویض به آدمهای کاردانی که در اطرافت نشاندهای، از گردنت باز خواهند شد. نکته دیگر هم این است که اگر همهچیز بر سرت آوار شود، احتمال خطایت زیاد خواهد شد و خطاهای زیاد در پانوشت نامههای اداری، اعتبار تصمیمهای تو را کم خواهد کرد. سربازخانه محیط فرهنگی، سربازخانه نیست که آدمها از بیخ صبح تا نوک شب در آن باشند. تلاش کن همکارانت را به محل و کارشان علاقهمند کنی. زور کردن ساعت به کارمندان و همکاران فرهنگی، چاره کار نیست. جلسههای کوتاه(بین 30 تا 90 دقیقه) همراه با جلوههای تصویری(پخش فیلم، پاور پوینت و...) میتواند از خمیازه کشیدنها و پیدرپی«آرزوی تمام شدن»های اعضا(!) بکاهد. ادامه: انشاءالله روز یکشنبه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]