واضح آرشیو وب فارسی:آلامتو:
گل رفت و شمیم خوشش اینجاست هنوز بلبل به هوا ی گل چه شیداست هنوز رفتی ز جهان اگر چه ای روح خدا لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز رحلت جانسوز امام خمینی(ره) تسلیت باد . . . تا از تن تبدار زمین روح خدا رفت / بالندگی از همت عنقایی ما رفت آن ابر که گل هم قدم بارش او بود / سیراب نکرده عطش دشت، چرا رفت؟ . . . با آمدنت بهار دل پیدا شد / بلبل به نوا آمد و گلها وا شد ای کاش که رفتنت نمی دیدم من / با رفتن تو قیامتی بر پا شد . . . . . . می سوخت چو شمع تا سحر در شب مرگ بشکفت گل از گل رخش در تب مرگ آرامتر از همیشه با یاد خدا گل خنده زد و نهاد لب بر لب مرگ . . . . . . هر دل شد حجله ای برای غم تو / هر دیده چو دجله است در ماتم تو از یاد نرفته ای که دلها با توست / دل نیست مگر دلی که شد همدم تو . . . . . . دل به عشق اش داده ام دلداده ام بَهراین دل، دل فکاری گریه کن می رسد خرداد و داد از یاد ِاو کی توانم بردباری، گریه کن . . . . . . افسوس که نو بهار آخر گردید آن باغ پر از شکوفه پر پر گردید اندوه ، اندوه از فراق آن گل کز بوی خوشش جهان معطر گردید . . . . . . دنیا به عزای تو یتیمانه گریست هر مرد و زن و عاقل و دیوانه گریست من کودک معصوم یتیمی دیدم آنروز چه مظلوم و غریبانه گریست . . . . . . تصویر تو را چو خاک در قاب گرفت آئینه شکست و گریه بر آب گرفت ای هم نفسم نماز آیات بخوان! خورشید به گل نشست و مهتاب گرفت . . . تنها نه دل و سینه و سر میسوزد خورشید و ستاره و قمر می سوزد هر شب که به گلزار تو آیم بینم از داغ تو لاله تا سحر می سوزد . . . هر کجا پا بنهی حسن وی آنجا پیداست هرکجا سر بنهی سجدهگه آن زیباست همه سرگشته آن زلف چلیپای ویند در غم هجر رُخش، این همه شور و غوغاست . . . گریه کن ابربهاری گریه کن بامن از این سوگواری گریه کن دل ندارد طاقت هجران او بادل من خود به یاری گریه کن . . . تو بودی مظهری از استقامت کلامت ثابت و بود با صلابت تو رفتی با دلی آرام به باقی پیامت ماند ولی جای تو خالی . . . بنویس از غم آیینه و گل بنویس از سپر سینه و گل بنویس عشق دگرگون شده است چهره آیینه گلگون شده است بنویس از غم هجران بنویس باز از داغ جماران بنویس . . . ذرّات وجود، عاشق روی ویاند با فطرت خویشتن، ثناجوی ویاند ناخواسته و خواسته دلها همگی هر جا که نظر کنند، در سوی ویاند . . . درفراق چهرۀ مـولای خویش نایدازمن هیچ کاری گریه کن چون دهم شرح غم اش را با کسی تا همیشه، سوگواری گریه کن . . . بر دل من چو می نهی داغ فراق خود چه غم هر چه نهی بنه که من سر با رضات می نهم خون جگر چه می شود، کاسه به کاسه سر به سر از سر مژه می چکد ، قطره به قطره نم به نم . . . زخمیکه به قلب شیشه هامانجاریاست در خونرگ سبز ریشه هامان جاری است با حنجره بریده هم میخوانیم فریاد تو در همیشه هامان جاری است . . . با رفتن تو ترانه بیمفهوم است منظومه عاشقانه بیمفهوم است باید که چو ابر روز و شب گریه کنیم لبخند در این زمانه بیمفهوم است . . . بغض به سینه می رود پهنه به پهنه لب به لب اشک زدیده می رود چشمه به چشمه، یم به یم همچو هزار در غمت شاخه به شاخه، گل به گل ناله زدل برآورم سینه به سینه، دم به دم بر سر زلف عقده با حوصله شان می کشم حلقه به حلقه مو به مو، طره به طره خم به خم رحلت جانسوز امام خمینی(ره) تسلیت باد گردآوری: آلامتو
۱۲م خرداد
۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آلامتو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]