واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: قاتل: به مقتول هشدار دادم با تو دعوا ندارم خبرگزاري فارس: مرد جواني كه در درگيري در پاركي حوالي جنوب تهران مرد جواني را به قتل رسانده بود از سوي دادگاه به قصاص محكوم شد. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، عصر 19 خرداد سال گذشته، مأموران كلانتري 159 بيسيم از وقوع يك فقره درگيري و نزاع منجر به ضرب و جرح باخبر شدند. مأموران با حضور در صحنه متوجه شدند دو جوان 23 و 24 ساله بر سر مسائل نامشخصي با يكديگر درگير شدند كه در اين درگيري جوان 24 ساله از ناحيه قفسه سينه مجروح شده اما قبل از رسيدن به بيمارستان بر اثر شدت جراحات وارده جان سپرده است. با بررسي بيشتر مشخص شد مقتول به نام احمد و قاتل به نام عباس زماني كه درون پارك نشسته بودند، با يكديگر بحث و جدل كرده و سپس درگير شدهاند كه در اين درگيري احمد مجروح و به قتل رسيده است. عباس پس از ارتكاب قتل از صحنه متواري شد اما ساعتي پس از اين ماجرا پدر وي زماني كه قصد رساندن پول به عباس را داشت، دستگير شد. تا اينكه خود عباس يك روز بعد خود را به مأموران كلانتري 113 بازار معرفي و به ارتكاب قتل اعتراف كرد. عباس مدعي شد در پارك زماني كه با دوستانش مشغول تفريح بوده است با احمد درگير شده و پس از آنكه با دست خالي جلوي ضربات چاقوي احمد و دوستانش ميايستد در يك فرصت با چاقوي خود احمد، وي را مجروح كرده است. جلسه رسيدگي به اين پرونده، امروز در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي حسن تردست، برگزار شد. در ابتداي جلسه، سيدمصطفي سيدرضايي، نماينده دادستان، متن كيفرخواست صادر شده را اينگونه قرائت كرد: عباس، داراي سابقه كيفري، متهم به مباشرت در قتل عمدي احمد است و با توجه به شكايت اولياي دم، گزارش مرجع انتظامي، اظهارات شاهدان، اقرار متهم و نظريه پزشكي قانوني، بزه انتسابي، محرز است و تقاضاي مجازات متهم را دارم. در ادامه جلسه، اولياي دم در جايگاه قرار گرفتند و با اعلام شكايت از متهم، درخواست خود را قصاص اعلام كردند. متهم در جايگاه قرار گرفت و ضمن قبول اتهام قتل، گفت: من سابقه كيفري ندارم. قاضي با بيان اينكه در پرونده وي، 2 فقره سابقه كيفري وجود دارد، او را متهم به دروغگويي كرد. متهم در تشريح حادثه گفت: من حدود 20 روز قبل از روز حادثه با شخصي درگير شدم. روز حادثه در پارك با دوستان آن شخص درگير شدم كه در همين حين مقتول با زنجير از پشت به سر من زد. برگشتم و به او گفتم كه نزن، من با تو دعوا ندارم. اما او تكرار كرد و من هم برگشتم و يك ضربه به او زدم و فرار كردم. دوستان مقتول، به سمت دوست من كه در صحنه حاضر بود حمله كردند و دست و پاي او را شكستند. قاضي گفت: غير از مقتول كه در صحنه درگيري حاضر بود، آيا شاهد ديگري داري. متهم گفت: نه، شاهد ندارم. بعد از اظهارات متهم، دوست وي در جايگاه قرار گرفت و گفت: در پارك نشسته بوديم كه مقتول و تعداد ديگري به سمت ما آمدند. دست آنها چوب بود. ريختند سر من و شروع به زدن كردند ولي نفهميدم دقيقاً چه كسي من را با چوب زد. مقتول من را نزد و در آن زمان هم نديدم كه وسيلهاي دستش باشد. آنها بعد از قتل من را زدند. در ادامه جلسه، سجاد، يكي از شاهدان حادثه در جايگاه قرار گرفت و گفت: روز حادثه در پارك نشسته بوديم كه عباس با دوستانش وارد پارك شدند و شروع به فحاشي به مقتول كردند. مقتول با عباس درگير شد و خيلي سريع، عباس با چاقو احمد را زد و فرار كرد. احمد را رساندم بيمارستان و چند ساعت بعد فوت كرد. عنايت، ديگر شاهد حادثه به قاضي گفت: براي فوتبال به پارك رفته بوديم كه عباس به پارك آمد و به مقتول فحش ركيك داد. احمد به او اعتراض كرد و چند لحظه با هم جر و بحث كردند و در همين حين عباس با چاقو، احمد را زد و فرار كرد. احمد جز زنجير كوتاهي كه همراهش بود و كليد خود را به آن وصل كرده بود، وسيله ديگري نداشت. برادر مقتول نيز در جايگاه قرار گرفت و گفت: متهم چند بار به برادرم گفت كه او را ميزند، و ناگهان با چاقو او را زد و فرار كرد. بعد از اظهارات شاهدان، وكيل مدافع متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت: تمام شواهد نشاندهنده عمدي بودن قتل است و نميتوان مورد دفاع مشروط را هم وارد كرد. لذا جايي براي دفاع قانوني از متهم وجود ندارد و فقط از اولياي دم تقاضاي عفو و بخشش دارم. متهم در جايگاه قرار گرفت و در بيان آخرين دفاع خود گفت: من قصد كشتن نداشتم. قاضي تردست ختم جلسه را اعلام كرد و بعد از مشورت با اعضاي دادگاه، حكم قصاص متهم را صادر كرد. انتهاي پيام/ر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]