محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827684507
مهمترين تيتر روزنامههاي صبح امروز ماتشدن اصلاحطلبان دربازيخودساخته
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: مهمترين تيتر روزنامههاي صبح امروز ماتشدن اصلاحطلبان دربازيخودساخته
جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «نشانه راه»،«آمارهاي دولت نهم دهمين انتخاب رئيس جمهور»،«مرزهاي شرقي و يك اظهارنظر امنيتي»،«مات شدن اصلاح طلبان در بازي خودساخته»،«عملكرد دولت بزرگترين رقيب انتخاباتي احمدي نژاد»،«از بحران اعتبار تا بازي مذاكره»،«حركتي كوچك؛ اثراتي بزرگ»و... كه برخي از آنها در زير ميآيد.
كيهان
«نشانه راه» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن ميخوانيد؛ يكي از حوادث مهم و اثرگذار در تاريخ جوامع بشري، وقوع انقلاب هاي بزرگ است. بدون ترديد انقلاب اسلامي ايران يكي از بزرگترين و سرنوشت سازترين انقلاب هاي دو سده اخير به شمار مي رود. وجوه بسياري براي انقلاب اسلامي مي توان برشمرد كه آن را از انقلابات ديگر متمايز مي كند، اما دو ويژگي برجسته وجود دارد كه مروري بر آن، علت نفوذ آثار و آرمانهاي انقلاب اسلامي را در فراسوي مرزهاي ايران آشكار مي سازد؛ نفوذي كه در جهان امروز پاشنه آشيل قدرتهاي استكباري چون آمريكا و رژيم غاصب اسرائيل شده و اسطوره شكست ناپذيري آنان را درهم شكسته است.
1- «انسان محوري» (humanism) فلسفه بسياري از نظامهاي سياسي و حكومتي جهان است. برمبناي اين شناخت، ابعاد مادي زندگي انسان مورد توجه قرار گرفته و ساختار نظام سياسي نيز براي برآورده كردن نيازهاي مادي وي شكل مي گيرد. در چنين نظاماتي اگر از پديده هايي چون عدالت، آزادي و برابري حرفي در ميان است، همه در راستاي رفع حوايج اين جهاني انسان تعريف مي شوند. ابعاد معنوي زندگي انسان و رابطه او با مبدأ و معاد در نگاه اومانيستي نظامهاي سياسي موجود يا به كلي كنار گذاشته شده و يا در حاشيه اي كمرنگ ديده شده اند. در چنين فضايي، تصوير انسان از خود و جهان به كلي عوض مي شود چرا كه اين خود اوست كه بايد با فهم و دركش آن دسته از دستورالعمل هاي مربوط به زندگي اجتماعي را كه رنگ و بوي آسماني دارد كشف كند.
در نگاه انسان محور همه چيز از انسان و غيرانسان در جهت رسيدن آدمي به نهايت نعمت و بهره برداري از امكانات مادي دنيا و مواهب جهان معني دار مي شوند. برداشتن هر مانعي كه انسان را از دست يافتن به مطلق خواهش ها و خواسته هاي او بازمي دارد، جزو اركان اصلي اين فلسفه سياسي و حكومتي به شمار مي آيد.براساس همين اومانيسم، نظام سياسي ليبراليسم كه آزادي بدون شرط را براي جوامع بشري به ارمغان آورده و نظام اقتصادي سرمايه داري شكل يافته اند.
جهان امروز در هر دو نظام سياسي و اقتصادي ليبرال با شكست مواجه شده است. فروپاشي ارزشهاي انساني و اخلاقي در جوامع غربي، آسيب هاي اجتماعي و فرهنگي شديدي كه اين جوامع را تهديد مي كند و حذف «خدا» از انديشه و زندگي انسانهايي كه در چنبره ابعاد مادي حيات بشري مسخ شده اند، نظامهاي سياسي انسان محور را در آستانه سقوط و انحلال قرار داده است.
در بعد اقتصادي نيز اكنون نظام سرمايه داري و بازار آزاد كه دست انسانها را براي رسيدن به مطامع مادي و بهره مندي از فرصت ها و برنده شدن در رقابت به هر نحو ممكن بازمي گذارد، با بحراني بنيان شكن دست به گريبان است. امروز بحران اقتصادي آمريكا كه بواسطه حلقه هاي درهم زنجير شده اقتصاد ابعاد جهاني به خود گرفته، گواه روشني بر شكست انديشه انسان محور در حوزه اقتصاد است.
از همين روست كه متفكرين غربي به اين نتيجه رسيده اند بايستي براي نجات از گرداب گرفتارآمده به اقتصادي كه از قرآن - كلام متصل به عالم ربوبي- مستفاد است، عمل كنيم. اوباما نيز پس از تكيه بر رياست كاخ سفيد به اين نكته اعتراف مي كند كه ابعاد فاجعه در بحران اقتصادي آمريكا مافوق تصور وي بوده و براي حل آن بايستي چاره اي اساسي تر انديشه شود.
در نقطه مقابل تفكر انسان محوري، انديشه «خدامحوري» قرار گرفته كه دين اسلام به آن توجه دارد. از اين منظر انسان و نياز هايش در تمامي ابعاد در رابطه با خدا و دستورات الهي تعريف مي شود. نگاه خدامحور رويكرد اين جهاني و آن جهاني دارد. در حاكميتي كه براساس خدامحوري شكل گرفته نه به بهانه استقرار ارزش هاي ديني و الهي «انسان» و نيازهايش ناديده گرفته شده و نه با هدف تحقق شعار «همه چيز براي انسان» دستورات الهي كنار گذاشته شده است.
انقلاب اسلامي ايران بر مبناي انديشه خدامحور و تكيه بر اصالت انسان توحيدي، الگويي جديد و كارساز از يك نظام سياسي ارايه كرد و سياستمداران را به باز تعريفي مجدد از انسان و نيازهايش فرا خواند. حاكميتي كه انسانهاي درون آن هويتي الهي يافته، در مهلكه جنگ و جدال هاي بيهوده گرفتار نشده و در سايه يك صلح فراگير زمينه براي ظهور و حاكميت مصلح جهاني فراهم آيد.
2- خيزش هاي اسلامي در منطقه كه در قرن 19 در مقابله با استعمار آن روزگار حضوري پرشور داشت، از اواسط قرن بيستم به بعد در محاق سستي و رخوت فرو رفت. شايد يكي از علل بروز چنين فضايي، ظهور حساب شده و پرقدرت نحله هاي چپ عقيدتي و سياسي و جريانهاي ناسيوناليستي عرب بود كه عرصه را بر اسلامگرايان تنگ مي كرد.
اسلامگرايان با عدم ارايه الگويي سازگار با شرايط جديد چاره اي جز انزوا نديدند و بدين ترتيب از صحنه سياسي و اجتماعي به حاشيه كشيده شده و حذف شدند. در چنين شرايطي پيروزي انقلاب ايران در سال 57 با تابلوي «اسلام» بار ديگر جريان هاي اسلامي منطقه را بيدار كرد و باعث شد تا با افتخار از اسلامي بودن خود سخن بگويند. جريانهاي اسلامي در تمام كشورهاي منطقه در پرتو فضاي جديدي كه انقلاب اسلامي ايران بوجود آورده بود مجدداً قد علم كرده و همراه با تشكل هاي اسلامي جديدي كه انقلاب كشورمان را الگوي خود قرار داده بودند، در ميان توده ها خصوصاً نسل جوان نفوذ گسترده اي يافتند.
در الگوي انقلاب اسلامي «مردم» نقشي اساسي ايفا مي كردند و با تكيه بر قدرت آنان بود كه مي شد به مصاف نظامهاي فاسد رفت. اين الگو به جاي آنكه با مردم سالاري و حاكميت مردم مقابله كند آن را به اهرمي كارساز براي اجراي احكام الهي تبديل كرد و با نوسازي جامعه در تمامي ابعاد و عدم مخالفت با دستاوردهاي بشري، استقلال طلبي و هويت بخشي مجدد در تمدن جديد اسلامي را شعار محوري خود قرار داد. بدين ترتيب در فضاي جديدي كه انقلاب اسلامي ايران فراهم آورد و با الگوهاي نويني كه ارايه داد، اسلام گرايان توانستند در تحولات اجتماعي - سياسي جامعه خود، حضوري فعال يابند.
فلسطين يكي از نمونه هاي بارز و روشن در اين زمينه است. اين كشور به دليل آنكه كانون تحولات خاورميانه بوده، همواره مورد توجه جريانات مختلف سياسي و نحله هاي فكري قرار گرفته است. همه جريانات سياسي اعم از چپ و ناسيوناليست مي كوشيدند تا مسئله فلسطين و مختصات آن را به گونه اي شكل دهند تا مطابق نظرات آنان و افكارشان باشد. اما پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، ناكارآمدي تمامي اين جريانات را با ارايه نسخه اي جديد در موضوع فلسطين، آشكار كرد. نسخه جديد، «حضور مردم» در صحنه و با تكيه بر ايدئولوژي اسلامي، «مقاومت» در برابر اشغالگران بود و اين شروعي براي «انتفاضه سنگ» شد. سنگ مبارزان فلسطيني در برابر اسلحه و تانك اشغالگران صهيونيست چيزي جز نماد مبارزه و مقاومت تا رهايي نبوده و نيست. اعلام روز جهاني قدس از سوي امام راحل(ره) و بخشيدن ابعاد جهاني به مسئله فلسطين توانست تا حد زياد و اثربخشي به روند مبارزات مردم اين كشور كمك نمايد.
بدون ترديد پيروزي حماس در جنگ غزه و حزب الله در جنگ 33روزه بنا بر اظهارات رهبران و مبارزان جنبش هاي مقاومت در فلسطين و لبنان ثمره انقلاب اسلامي ايران است. سمير قنطار قديمي ترين مبارز اسير لبناني دربند رژيم صهيونيستي است. وي كه پيروزي هاي پي درپي مقاومت را نتيجه رهنمودهاي امام خميني(ره) مي داند، مي گويد: «مقاومت اسلامي در لبنان و فلسطين با الگو گرفتن از انقلاب اسلامي ايران به پيروزي رسيدند.» خالد مشعل، رئيس دفتر سياسي حماس نيز در تهران با اشاره به سي امين سالگرد انقلاب اظهار مي كند: «ايران و انقلاب آن به ياري فلسطين شتافت و در اين جهت پيروزي را نصيب مقاومت فلسطين كرد. درود و رحمت خدا بر امام خميني باد كه اولويت هستي را حمايت از مردم فلسطين قرار داد.»
امروز ايران اسلامي به عنوان خاستگاه جنبش هاي آزادي خواه مردمي و مقاومت در برابر ستمگري و اشغال شناخته شده است. تمام متغيرهاي سياسي در سطح منطقه و خيزش هاي اسلامي دايرمدار انقلاب اسلامي و برگرفته از الگوي ايدئولوژيك آن در اصرار بر گزينه مقاومت در برابر زورمندان است.
مقام معظم رهبري در اين رابطه مي فرمايند: «هدف از مبارزاتي كه ملت مسلمان ايران به رهبري امام بزرگوار و با همت و اراده نيرومند آن شخصيت عظيم انجام داد تشكيل حيات طيبه اسلامي براي سعادت و كمال انسان ها بوده است و دشمنان بشريت و طواغيت نيز همواره بر دور ساختن بشر از اين حيات طيبه اهتمام داشته اند. ما در پايگاه اسلام تلاش داريم تا راه نجات ملت هايي را كه در زيرسايه سنگين و خبيث استكبار بر عالم رنج مي برند و روز به روز به بدبختي نزديكتر مي شوند، نشان دهيم.»
آفتاب يزد
«آمارهاي دولت نهم دهمين انتخاب رئيس جمهور»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد؛روز گـذشـتـه گـزارش تـفريغ بودجه سال 85 در مجلس قرائت شد كه بسياري از نكات آن بايستي مورد توجه نهادهاي نظارتي و مراكز برنامهريزي كشور قرارگيرد. اما دو نكته در اين گزارش اهميت بيشتري دارد زيرا تكليف بسياري از مناقشات سياسي و ميزان صحت برخي ادعاها را مشخص ميكند.
در اين گزارش كه تهيه آن به زمان رياست محمدرضا رحيمي - معاون فعلي رئيس جمهور - بر ديوان محاسبات باز ميگردد به صراحت اعلام شده است: «مجوز استفاده از دو ميليارد و پانصد و هشتاد و هفت ميليون دلار براي پرداخت تسهيلات ارزي به بخش خصوصي - به منظور نوسازي ناوگان حمل و نقل - به دولت داده شده است كه دولت به جاي مبلغ فوق، معادل چهار ميليارد و چهل ميليون دلار در اختيار بانكهاي عامل قرارداده اما بانكها تنها يك ميليارد و دويست و شصت و يك ميليون دلار تسهيلات - به بخش خصوصي - پرداخت نمودهاند». اين بخش از گزارش نشان ميدهد كه بسياري از ادعاها در خصوص عدم تخصيص اعتبارات مصوب به بخش خصوصي، صحت داشته است در حالي كه مسئولان دولتي معمولاً با تندي در برابر ادعاهاي اينچنيني، واكنش نشان ميدهند.
نكته ديگري كه در اين گزارش وجود دارد آمار مربوط به ميزان واقعي خصوصي سازي است. ديوان محاسبات با گذشت دو سال از پايان سال 1385 اعلام كرده است: «ميزان پيشبيني شده - رقم مصوب مجلس - براي واگذاري شركتهاي دولتي در سال 85 و واريز درآمد آن به حساب خزانه، مبلغ 740 ميليارد تومان بوده كه تنها 11 درصد آن - 8/81 ميليارد تومان - تحقق يافته است.»
اين بند از گزارش در حالي ديروز به سمع نمايندگان مجلس رسيد كه در دو سال اخير، رئيس جمهور چند بار ارقامي در خصوص ميزان واگذاريها در دولت نهم ارائه نموده و از چند برابر شدن واگذاريها در دولت خود نسبت به تمام سالهاي قبل خبر داده است. البته نكته جالب آن است كه آمارهاي دولتي در اين مورد متفاوت بوده است و اين تفاوت نيز بسيار شنيدني و ديدني است. از جمله ارقام مربوط به دولتهاي گذشته در حال كاهش و ارقام قبلي مربوط به دولت نهم در حال افزايش است كه اين موضوع در سرمقاله چهارم دي ماه 87 روزنامه با عنوان «شما را به خدا به آمارها رحم كنيد» مورد توجه قرار گرفت.*اما آنچه از اين تفاوت، مهمتر ميباشد آن است كه مـسئولان دولتي معمولاً حاضر نيستند ضعف وعقب افتادگيهاي خود در اجراي احكام بودجه را بپذيرند.
به هر حال امروز بايستي مشخص شود اگر از حكم 740 ميليارد توماني مجلس براي واگذاري در سال 85 تنها 81 ميليارد تومان توسط دولت اجرا شده است بقيه واگذاريها - تا 2500 ميليارد تومان مورد ادعاي دولت نهم - براساس كدام احكام قانوني بوده و محاسبات مالي آنها چگونه بوده است؟ اما سوال مهمتر آن است كه در چند ماه اخير مسئولان دولت نهم ادعاهاي مكرري در خصوص دسترسي به اهداف برنامهاي و احكام قانوني مطرح كردهاند و قاعدتاً با افزايش برنامههاي تبليغاتي دولت- با توجه به نزديك شدن انتخابات - بر حجم اين ادعاها افزوده خواهد شد. در حالي كه از يك سو اسناد قانوني، مانند گزارش تفريغ بودجه كه ديروز در مجلس قرائت شد صحت و دقت اين ادعاها را با ترديد مواجه ميسازد و از سوي ديگر، حتي از داخل دولت، نسبت به صحت آمارهايي همچون كاهش بيكاري و رقم اعلامي تورم، تشكيك ميشود. البته در حال حاضر احساس عمومي از شرايط اقتصادي كشور با برخي ادعاهاي مسئولان دولتي فاصله چشمگير دارد و همين احساس، اثرگذاري برخي آمارها و ادعاها بر راي مردم را كاهش ميدهد و حتي ميتواند به «ضد تبليغ» تبديل شود. اما بعضي از آمارها و گزارشها - از جمله ميزان واگذاريها و اجراي اصل 44 - معمولاً با تاخير 2 ساله و از راههايي همچون قرائت گزارش تفريغ بودجه يا گزارش ساير نهادهاي نظارتي مشخص مي شود. به عبارت ديگر عدهاي از مردم ناچار هستند در فضايي ابهام آلود و پرسوال،در خصوص عملكرد دولت نهم تصميم بگيرند. اين وضعيت، مسئوليت سنگيني را متوجه ديوان محاسبات، بازرسي كل كشور و ساير نهادهاي نظارتي غير دولتي مينمايد تا در برابر آماردهيهاي دولتي،به شفافسازي دست بزنند و به اين طريق، يكي از عوامل موثر بر رأي گروههايي از مردم را ساماندهي نمايند.
بديهي است اين اقدام براي دو دسته از مردم مفيد نخواهد بود: كساني كه «هرگز احمدي نژاد» تصميم قطعي آنها است و كساني كه به دلايل سياسي يا غيرسياسي به سناريوي «فقط احمدي نژاد» ميانديشند. اما افراد زيادي در ايران هستند كه به جاي تعصب منفي يا مثبت نسبت به رئيس جمهور فعلي و رقباي او، به كارآمدي دولت ميانديشند و مايلند اطلاعات دقيق از ناكاميها و موفقيتهاي دولت در اختيار د اشته باشند. اين گروه كه قاعدتا بخش قابل توجهي ا زجامعه هستند از امناي خود در مجلس و قوه قضائيه انتظار دارند كه با شفافسازي هر چه سريعتر نسبت به برخي آمارها و عملكردهاي مربوط به سالهاي 86 و 87، آنها را در انتخابي آينده ساز ياري نمايند.
*وزير دارايي روز اول ديماه 87 اعلام كرد كه ميزان واگذاريها از سال 70 تا 84 معادل 2750 ميليارد تومان بوده است در حالي كه روز ششم اسفند ماه 85،رئيس جمهور اين رقم را 3500 ميليارد تومان، اعلام كرده بود!
جمهوري اسلامي
«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد؛هفته جاري با دو مناسبت خجسته همزمان بود كه آنرا به زماني براي جشن عمومي تبديل كرد . روز شنبه اين هفته 12 بهمن سالروز بازگشت امام خميني به ميهن اسلامي بعد از 14 سال تبعيد بود و روز سه شنبه هفتم صفر نيز به عنوان سالروز ميلاد مسعود حضرت موسي بن جعفر عليه السلام باب الحوائج و هفتمين امام معصوم روز خجسته اي بود كه مردم ايران به عنوان پيروان مكتب اهل البيت با استفاده از اين مناسبت از معنويت اين مكتب انسان ساز بهره مند شدند.
درخصوص هفتم صفر اين نكته قابل توجه است كه هر ساله اين روز در قم به عنوان روز شهادت حضرت امام حسن مجتبي روز عزا اعلام مي شود و در تهران و ساير نقاط و فضاي رسانه اي و عمومي كشور به عنوان روز ولادت حضرت امام موسي بن جعفر عليه السلام جشن گرفته مي شود. اين موضوعي نيست كه قابل حل نباشد و نتوان تكليف آنرا روشن كرد. محققان مي توانند با مراجعه به تاريخ و تبادل نظر با همديگر به نتيجه روشني برسند و مشكل را حل كنند.
براي گرامي داشت دهه مبارك فجر در سي امين سال پيروزي انقلاب اسلامي خوشبختانه امسال رسانه ها تلاش قابل تحسيني براي آشنا ساختن نسل جديد با وقايع انقلاب و زحماتي كه براي به ثمر رسيدن آن كشيده شده بعمل آورده اند . امام خميني در سال 1343 به دنبال سخنراني عليه لايحه كاپيتولاسيون و اعتراض به مصونيت قضائي اتباع آمريكا در ايران كه توسط مجلس رژيم شاه تصويب شده بود به دستور آمريكا دستگير شده و بلافاصله به تركيه تبعيد و بعد از حدود دو سال از تركيه به عراق تبعيد شدند . در سال 1357 بعد از اوجگيري انقلاب اسلامي و حضور يكپارچه مردم در صحنه و فرار شاه از ايران امام خميني در روز 12 بهمن به ميهن اسلامي برگشتند و با تعيين دولت موقت زمام امور را دردست گرفتند و در روزهاي 21 و 22 بهمن با قيام همه جانبه ملت ايران رژيم شاهنشاهي ساقط شد.
در كوتاه ترين زمان ممكن همه پرسي تغيير نظام حكومتي برگزار شد و مردم با رفتن به پاي صندوق هاي راي در روزهاي 10 و 11 فروردين 1358 به استقرار نظام جمهوري اسلامي راي دادند و امام خميني روز 12 فروردين را روز « جمهوري اسلامي » ناميدند نظامي كه با 98 2 درصد آرا مردم تاسيس شد . دهه فجر كه از 12 تا 22 بهمن را دربر مي گيرد حوادث مهمي را در خود دارد كه با وقوع آنها سرنوشت مردم ايران رقم خورد و نعمت بزرگ نظام جمهوري اسلامي نصيب اين ملت شد ملتي كه از يوغ استبداد و استعمار آزاد شد و با آرا خود نظام جمهوري اسلامي را كه يك نظام مردمي و اسلامي است تاسيس كرد.
خوشبختانه استقلال و آزادي كه شعار اصلي مردم براي برپائي نظام جمهوري اسلامي در كوران انقلاب بود در طول 30 سال گذشته خود را به درستي نشان داده و پيشرفت هاي عظيم صنعتي پزشكي علمي و دفاعي نصيب ملت ايران شده است . در چهارمين روز از دهه فجر امسال ماهواره اميد به فضا پرتاب شد و متخصصان ايراني با اين اقدام شجاعانه خود نشان دادند كه شعار مهم وسرنوشت ساز « ما مي توانيم » كه يكي از نتايج پيروزي انقلاب اسلامي و رهنمودهاي امام خميني است توانسته بركات زيادي را نصيب ملت ايران نمايد. جا داشت در مراسم پرتاب اين ماهواره به فضا از همه مسئولان مديران صاحبنظران و متخصصاني كه از سالها قبل در ايجاد انديشه اين اقدام و طراحي و ساخت آن سهيم بودند قدرداني ميشد. خداي متعال هنگامي نعمت هاي خود را بر ما ارزاني ميدارد و آنرا افزايش مي دهد كه ما قدردان خود نعمت باشيم و از همه كساني كه در برخوردار شدن ما از آن نقش داشتند قدرداني نمائيم .
در اين هفته تهران شاهد حضور چند تن از رهبران حماس كه در پيروزي جنگ 22 روزه غزه نقش داشتند بود . خالد مشعل رئيس دفتر سياسي حماس و همراهان او ضمن ديدار با رهبر معظم انقلاب اسلامي و مسئولان نظام جمهوري اسلامي از همراهي ملت و مسئولان ايران باملت فلسطين در مقابله با مردم غزه با رژيم صهيونيستي تشكر كردند و عزم راسخ خود را براي ادامه راهي كه در پيش گرفته اند اعلام نمودند.
پيروزي مردم غزه در جنگ 22 روزه و شكست مفتضحانه رژيم صهيونيستي به نوبه خود موفقيت انقلاب اسلامي را در صدور انقلاب و اثرگذاري بر نهضت هاي آزاديبخش جهان به ويژه جهان اسلام به نمايش مي گذارد . اين موفقيت را در سال 1385 نيز در پيروزي مردم لبنان در جنگ 33 روزه اي كه رژيم صهيونيستي بر آنها تحميل كرده بود شاهد بوديم . حزب الله لبنان و حماس درحالي كه فاقد امكانات نظامي معمول كه در اختيار دولت هاست بودند توانستند با تكيه بر ايمان خود در برابر ارتش تا دندان مسلح رژيم صهيونيستي بايستند و افسانه شكست ناپذيري آنرا كه 60 سال در بوقها دميده بودند و ارتش هاي كشورهاي عربي را مرعوب ساخته و به شكست كشانده بودند باطل نمايند.
اين موفقيت بزرگ نتيجه تكيه ملت هاي لبنان و فلسطين بر تعاليم اسلام و استفاده از رهنمودهاي امام خميني است . اين پيروزي جلوه هائي از موفقيت انقلاب در آگاهي بخشي به ملت ها و مقاوم سازي نهضت هاي آزاديبخش جهان هستند. ملت فلسطين براي آنكه بتواند سرزمين خود را از يوغ صهيونيست ها آزاد نمايد بايد به مقاومت خود ادامه دهد و همان راهي را بپيمايد كه ملت ايران در مبارزه با آمريكا و اذناب شيطان بزرگ پيموده است .
عراق نيز اين هفته شاهد رويدادهاي مهمي بود. برگزاري انتخابات شوراهاي استاني كه در روزهاي شنبه و يكشنبه برگزار شد نمادي از اراده مردم را براي پايان دادن به حضور اشغالگران در اين كشور به نمايش گذاشت . رويداد ديگر اظهارات رئيس جمهور جديد آمريكا « باراك اوباما » بود كه وعده خارج ساختن نظاميان آمريكائي از عراق را داد. اين وعده عليرغم مفاد قرارداد استعماري بوش كوچك رئيس جمهور سابق آمريكا با دولت عراق كه نوعي كاپيتولاسيون است مي تواند به اشغال عراق پايان دهد البته درصورتي كه اوباما در اين اظهارات صادق باشد.
اكنون زمان اقدامات هوشمندانه دولتمردان عراقي براي بهره برداري از موقعيتي است كه با وعده هاي اوباما پيش آمده است . آنها بايد از اين فرصت حداكثر بهره برداري را بعمل آورند و به اشغال عراق هرچه زودتر پايان دهند. عملكرد دولتمردان آمريكا در گذشته و حال نشان مي دهد آمريكائي ها به موازين قانوني و حتي آنچه خود مي گويند پاي بند نيستند. خصومت اوباما عليه ايران كه با تحريم دو شركت ايراني آنرا نشان داده است دليل روشني بر اين واقعيت است . اوباما از يكطرف شعار « تغيير » مي دهد و از طرف ديگر راه اسلاف خود را پي مي گيرد.
آخرين نكته مربوط به رويدادهاي خارجي اين هفته محاصره 550 هزار شيعه پاكستاني در منطقه پاراچنار اين كشور توسط گروه طالبان است .
شيعيان پاراچنار مدت 18 ماه است كه زير بمباران هاي نيروي هوائي آمريكا قرار دارند و به دليل اينكه در محاصره گروه تروريستي طالبان هستند امكان هيچ اقدامي براي نجات خود ندارند . خبرها حاكي از شهادت بيش از 600 نفر از شيعيان فقط در يك حمله گروه تروريستي طالبان مي باشند. براساس همين خبرها گروه تروريستي طالبان دست عده اي از كودكان منطقه پاراچنار را قطع كرده و فشارهاي زيادي به شيعيان پاراچنار وارد مي آورند و هيچ تلاشي براي نجات مردم بعمل نمي آيد.
قطعا دولت پاكستان وظيفه دارد اين فاجعه انساني را متوقف كند و شيعيان پاراچنار را از محاصره خارج نمايد و جلوي حملات هوائي آمريكا به مردم را بگيرد. علاوه بر دولت پاكستان همه مسلمانان جهان به ويژه مردم ايران و دولت جمهوري اسلامي نيز براي مقابله با جنايتي كه اكنون عليه شيعيان پاراچنار درحال انجام است وظيفه دارند.
نكته مهم در مورد اين فاجعه اينست كه اخبار مربوط به كشتار شيعيان پاراچنار منتشر نمي شود و حساسيتي نسبت به اين موضوع مشاهده نمي گردد. مهمتر آنكه غربي ها كه به دروغ خود را طرفداران حقوق بشر مي دانند براي زخمي شدن يكي از اتباع خود در هر نقطه از جهان تبليغات زيادي به راه مي اندازند ولي در برابر اين فاجعه بزرگ سكوت كرده اند. اين واقعيت تلخ عمق رواج بي عدالتي در جهان را نشان مي دهد وضعيت رسوائي كه آزاديخواهان جهان بايد براي ريشه كن ساختن آن اقدام نمايند.
اعتماد
«مرزهاي شرقي و يك اظهارنظر امنيتي» عنوان سرمقالهي روزنامهي اعتماد به قلم فرزانه روستايي است كه در آن ميخوانيد؛ يكي از مهم ترين معضلاتي كه در مرزهاي شرقي كشور با آن مواجه هستيم باز بودن مرزهاي پاكستان و افغانستان براي تردد اشرار و باندهاي بين المللي قاچاق مواد مخدر است. با احياي دوباره طالبان در افغانستان و نيز بحران امنيتي استان هاي غربي پاكستان، تردد اشرار در مرزهاي شرقي كشور نمود بيشتري يافته و نحوه حفاظت از اين مرزها در مجموع دغدغه هاي ملي به معضلي امنيتي تبديل شده است. وسعت استان بلوچستان پاكستان و نيز غيبت جدي نهادهاي دولتي كشور پاكستان در اين منطقه باعث شده استان بلوچستان پاكستان عملاً به منطقه رها شده و در بهترين حالت استان نيمه مختار كشور پاكستان تبديل شود. طي دو سه سال گذشته درگيري هاي نظامي ارتش در استان سرحد شمالي و مناطق قبايلي غرب اين كشور باعث شده عملاً دولت پاكستان تواني براي اداره مناطق دورتر از مركز - اسلام آباد - يعني بلوچستان را نداشته باشد و عملاً بلوچستان پاكستان با تراكم جمعيتي بسيار پايين با الگوي سومالي اداره شود. از منظري ديگر، اسلام آباد نه تواني براي كنترل بلوچستان خود دارد و نه اراده يي. برخي معتقدند به رغم درگيري هاي امنيتي و نظامي اسلام آباد و به هم ريختگي اوضاع سياسي در اين كشور، بسيار بعيد به نظر مي رسد كه فعاليت شبكه هاي اشرار، قاچاقچيان يا تروريست هاي منطقه بلوچستان بدون نظارت ارشدترين مقام هاي امنيتي اين كشور صورت گرفته باشد. حداقل اگر تردد تروريست ها از مرز ايران با غفلت مرزباني پاكستان صورت گرفته باشد، اين غفلت تصادفي و هماهنگي نشده نمي تواند باشد.
سرويس هاي اطلاعاتي پاكستان از جمله ISI و ضد اطلاعات ارتش كه حدود سه دهه است با سايه سرانگشت هاي خود جناح هاي سياسي و نظامي را در افغانستان به صف كرده اند و متناسب با ديدگاه ها و منافع ملي خود بارها همسايه شمال غربي خود را با صدور موج افراط گرايان طالبان به ناامني كشانده اند بعيد به نظر مي رسد عبور بومي هاي مسلح، تروريست، آدم ربا و قاچاقچي را نديد گرفته و آن را در هيچ بخشي از معادلات امنيتي كشور پاكستان لحاظ نكرده باشند. مجموع عوامل فوق در كنار اغتشاش سياسي و امنيتي آن سوي كل مرزهاي شرقي كشور، ملاحظه اين دورانديشي را ضروري مي سازد كه مسوولان كليه دواير و نهادهاي امنيتي كشور در اظهارنظر پيرامون آنچه در مرزهاي شرقي كشور مي گذرد يا آنچه قرار است احتمالاً در آينده مورد ملاحظه قرار گيرد مداقه بيشتري كنند. اظهارنظر اخير جانشين فرمانده نيروي انتظامي و اظهار اينكه «اگر پاكستان اجازه دهد حاضريم وارد خاك پاكستان شويم و عمليات انهدام و قلع و قمع اشرار را آغاز كنيم» از اين دست است. در درجه اول اين قاعده به صورت نسبي پذيرفته شده يي است كه هيچ كشوري تهديد امنيتي مناطق مرزي خود را از آن سوي مرزها تحمل نكرده و از طريق مراجعه به مراجع بين المللي تضمين امنيت قلمرو خود را پيگيري مي كند. در بيشتر موارد، در صورتي كه اين عوامل ناامني باندهاي قاچاق، آدم ربايي و اشرار باشند بسياري از كشورها اين حق را براي خود قائل هستند كه با عبور از مرزهاي بين المللي به برخورد و سركوب عناصر مخل امنيت و آرامش مناطق مرزي خود در آن سوي مرزها بپردازند. اعتراض قانوني كشوري كه توانايي اداره مناطق مرزي خود را ندارد و اتباعش با اقدامات غيرقانوني خود امنيت كشورهاي همسايه را مختل مي كنند وجهه چنداني در نهادهاي بين المللي ندارد.
درثاني براي برخورد با اشراري كه مرزهاي بين المللي را محترم نمي شمارند، به قلمرو ديگر كشورها نفوذ كرده، گروگان مي گيرند، راهزني مي كنند، راه ها را مي بندند، سرنشينان اتومبيل هاي غيرنظامي را قتل عام كرده و از صحنه اعدام جمعي مسوولان محلي فيلم گرفته و براي ارعاب منطقه يي آن را در اينترنت قرار مي دهند، از كشور صادركننده اين ناامني ها معمولاً اجازه نمي گيرند.
كشورهايي كه به لحاظ صلاحيت هاي عمومي و احترام به قوانين بين المللي و مرزهاي شناخته شده رفتار معقول و متناسب با عرف هاي بين المللي را دارا هستند از ناامني قلمرو آن سوي مرزهاي كشورهاي همسايه احساس ناامني كرده و از امنيت همسايگان خود استقبال مي كنند. چنين كشورهايي در صورتي كه به هر دليل از اداره مناطق مرزي خود درمانده باشند، نبايد اقدام ديگر كشورها در پاك كردن اين عوامل اغتشاش منطقه يي را تهديد مناطق مرزي بدانند يا مداخله كشورهاي دوست و همسايه را در سركوب اشرار نقض معاهدات بين المللي تلقي كنند.
مجموع عوامل فوق اين حق را براي جمهوري اسلامي ايران به رسميت مي شناسد تا براي تضمين جان و امنيت نيروهاي مرزدار و مرزنشينان خود اقدام كند. در اين حال، اعلام هشدار و تهديد به عنوان يك راهكار اعتراضي در گوشه هاي فعاليت ديپلماتيك همواره پذيرفته شده است. اما هشدار بدون پشتوانه و صدور تهديدهاي هماهنگ نشده با دوايري كه بايد بازتاب هشدارها و تهديدها را تحليل كنند فقط و فقط امنيت مناطق مرزي حساس و آسيب پذير را خدشه دار مي كند. كشورها براي برخورد با بحران هاي منطقه يي خود شوراي ويژه يي را تشكيل مي دهند و هر گونه اظهارنظر پيرامون موضوع را به سخنگوي واحدي واگذار مي كنند كه بدون هماهنگي پيرامون موضوعات حساس اظهارنظر نمي كند.
ابتكار
«مات شدن اصلاح طلبان در بازي خودساخته» عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكر است كه در آن ميخوانيد؛ شايد جنجالي ترين بحث انتخاباتي رياست جمهوري سال آينده موضوع دوگانه موسوي - خاتمي به عنوان نامزد نهايي بخشي از جريان اصلاحات دراين انتخابات است.عمده مباحثي كه در روزهاي اخير در رسانه هاي منتسب به اصلاح طلبان در اين زمينه منتشر شده بيانگر اين مطلب است كه افراد نزديك به هريك از اين دو تاكيد دارند كه حضور فرد مطلوب خود تا حد زيادي قطعي است و فعلا زمان اعلام رسمي آن فرا نرسيده است.موضوعي كه به باور اكثر تحليلگران نشانگر وجود اختلاف در اردوگاه اصلاح طلبان به ويژه در ميان حاميان اين دو سياستمدار مي باشد.
سيد عليرضا بهشتي مدير مسئول سايت خبري "كلمه" - سايت انتخاباتي هوادران ميرحسين موسوي - در گفت و گويي با اين سايت در واكنش به سخنان چند روز گذشته خاتمي در خصوص ترديد مير حسين تصريح كرده: "مهندس موسوي در زمان مقتضي تصميم نهايي خود را اعلام خواهد كرد وايشان اساسا در اين زمينه ترديدي نداشته و ندارند." وي همچنين افزوده: "مطالبي كه در روزهاي اخير در برخي رسانه ها مبتني بر ترديد ايشان براي حضور در عرصه انتخابات منتشر شده است از دقت و جامعيت لازم برخوردار نيست و رويكرد چند هفته اخير مهندس موسوي گواه اين مطلب است كه ايشان حضور جدي و موثري در اين عرصه خواهند داشت."
همچنين سايت ياري - سايت انتخاباتي هواداران خاتمي - با درج مطلبي با عنوان "حضور سيد محمد خاتمي در انتخابات قطعي شد" تلويحا آمدن موسوي را منتفي و آمدن خاتمي را قطعي دانسته بود. در بخشي از اين مطلب آمده است:"دو روز بعد از سخنان مهم خاتمي كه «اگر مهندس موسوي به هر دليلي نيايد من با اينكه مشكلات اين راه را رصد كرده ام و مي دانم; بايد دل به خدا بسپارم و در عرصه بيايم»، خبرهاي مختلفي از جزئيات جلسه شنبه صبح سيد محمد خاتمي و مهندس ميرحسين موسوي منتشر شد; كه همه خبرها حاكي از آن بود كه ميرحسين موسوي هنوز براي حضور در انتخابات تصميم قطعي نگرفته است."اين سايت همچنين به نقل ار ابطحي معاون پارلماني رئيس جمهور سابق تاكيد كرده:"با توجه به مجموعه تحليل ها و خبرها پيش بيني مي كنم، آقاي خاتمي رسما به زودي اعلام كانديداتوري مي كند و فضاي كشور بعد از اعلام رسمي كانديداتوري انتخاباتي مي شود."
همچنين به نقل از موسوي لاري، وزير كشور دولت اصلاحات نيز گفته شده است:"نكاتي كه خاتمي در ديدار با مردم قم بيان كرد، نشان مي دهد كه ايشان تصميم گرفته در انتخابات حضور پيدا كنند".همچنين روزنامه اعتماد ملي ارگان رسمي حزب اعتماد ملي امروز با انتشار مطلبي ورود هر يك از اين دو رجل سياسي به انتخابات را بعيد ندانسته و حتي احتمال داده كه اين دونفر همزمان با هم كانديدا شوند. در ادامه اين مطلب آورده شده است هرچه اطرافيان خاتمي براي اعلام سريعتر حضور وي در انتخابات شتاب دارند و حتي ممكن است اين موضوع تا سه روز اينده اتفاق بيفتد، طرفداران موسوي تعجيل در اين مورد را رد مي كنند به طوري كه خود موسوي هم اعلام اين موضوع را تاپيش از ارديبهشت ماه سال اينده به مصلحت نمي داند و عليرضا بهشتي از نزديكان مير حسين نيز تاكيد كرده:"بايد توجه داشت انتخابات رياست جمهوري بويژه در اين دوره از پيچيدگي ها و ظرافت هايي برخوردار است كه هرگونه تعجيل و شتاب زدگي بردستاورد نهايي تاثير نامطلوب برجاي خواهد نهاد."
لازم به ذكر است كه روزنامه اعتماد هم روز گذشته با انتشار مطلبي به نقل از آفتاب عنوان داشته كه موسوي از اينكه نامش در حاشيه نام خاتمي قرار بگيرد خشنود نيست و علاقه ندارد كه با كارت خاتمي وارد انتخابات شود كه درج اين مطلب و تاكيد عليرضا بهشتي بر اينكه موسوي در صورت تمايل به كانديداتوري، خودش اين مطلب را عنوان خواهد نمود، مبين اين است كه ميرحسين موسوي در صورتي كه بخواهد كانديداتوري خود را اعلام نمايد، ترجيح مي دهد تا علاوه بر آرا اصلاح طلبان حمايت بخشي از جريانهاي اصولگرا را نيز پشت خود داشته باشد و نه به عنوان يك كانديداي جناحي بلكه به عنوان يك كانديداي مستقل وارد عرصه انتخابات شود، مساله اي كه حمايت هاي صريح خاتمي مي تواند اين مساله را خدشه دار سازد. لذا طبق آنچه كه از تحليل ها و اخبار رسانه هاي اصلاح طلب برمي آيد به نظر مي رسد اختلاف ميان هواداران خاتمي و موسوي در حال تبديل شدن به اختلاف "خاتمي-موسوي" است و اين يعني افزايش احتمال همزمان هر دو در انتخابات و سردرگمي اصلاح طلبان در جمع و جور كردن بازي كه شروع كردند و حال در پايان دادن به آن مانده اند.
مردم سالاري
«عملكرد دولت بزرگترين رقيب انتخاباتي احمدي نژاد» عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم آرش محبي است كه در آن ميخوانيد؛حاميان دولت به دنبال شبيه سازي فضاي دو قطبي دور دوم انتخابات رياست جمهوري سال 84 هستند تا در نهايت احمدي نژاد براي چهار سال ديگر ميهمان ساختمان پاستور باشد.
در انتخابات رياست جمهوري سال 1384 احمدي نژاد توانست با معرفي خود به عنوان نماينده اقشار فرودست جامعه و قرار دادن خود و معرفي كردن رقيب خود به عنوان نماد سرمايه داري و كسي كه بخش قابل توجهي از چهره هاي سياسي و اركان حكومت از وي حمايت مي كنند راي قابل توجهي به دست آورد و در نهايت پيروز انتخابات شود. البته امروز كم نيستند كساني كه اين بازي به طور كامل براي آنها رو شده است و حداقل مي دانند كه حمايت هاي پشت پرده برخي نهادها و بسيج غيرطبيعي بخشي از راي دهندگان هم در پيروزي احمدي نژاد نقش قابل توجهي ايفا كرده است.
در آستانه انتخابات رياست جمهوري دهم حاميان سعي در تكرار اين تجربه و الگو به شكل ديگري دارند. حاميان دولت القا» مي كنند كه مبارزات انتخاباتي سال آينده در فضاي دو قطبي انجام خواهد شد اما رقابت بين احمدي نژاد و صحنه گردان اصلي جريان مقابل اوست.در همين راستا بود كه يك سايت حامي دولت با مونتاژ كردن عكس چند تن از چهره هاي برجسته سياسي كه برخي از آنها دوران بازنشستگي خود را در عرصه سياست سپري مي كنند، آنها را رقيبان احمدي نژاد معرفي كرد كه در يك سناريوي از پيش تعين شده قرار است سنگ بزرگي در مسير استمرار خدمت دولت نهم باشند! البته در مطلب اين سايت اشاره اي به اين موضوع نشد كه افراد نامبرده داراي گرايش هاي سياسي مختلفي هستند و حتي برخي از آنها داعيه كانديداتوري دارند و رقيب يكديگر محسوب مي شوند. چند روز پيش نيز يك مجله كه گفته مي شود از سوي نزديكترين افرد به رييس جمهور اداره مي شود وخط مي گيرد با انتشار مطلبي تحت عنوان "احمدي نژاد كشون" به تكرار ادعاي توطئه انتخاباتي بزرگان بر عليه دولت پرداخت.
نمايندگان حامي دولت نيز در مجلس بيكار نيستند و با نطق ها، مصاحبه ها و يادداشت ها سعي در القا» اين مطلب دارند كه رييس جمهور فعلي در انتخابات آتي در برابر سناريويي انتخاباتي به قلم بزرگان قرار دارد.
اين استراتژي انتخاباتي اگرچه يكبار در سال 84 طعم شيرين پيروزي را به مذاق حاميان دولت چشانده است اما فضاي انتخاباتي سال 88 كاملا متفاوت با سال 84 است. در سال 84 جامعه ايران تجربه اي از مديريت جريان حاكم بر دولت فعلي نداشت و درشرايطي كه جريان هاي ديگر كمابيش آزمون خود را پس داده بودند بخشي از راي دهنده گان به جريان ناشناخته اي راي دادند كه به لحاظ سابقه مديريت كما بيش ناشناخته بود. اين ناشناختگي در فضاي تبليغات نيز به مدد آمد و جريان حاكم بر دولت توانست با هدف قرار دادن نقاط ضعف گروه هاي رقيب و با كمترين تبليغات ايجابي خود را بر جامعه ايران تلقين كند. چند ماه مانده به انتخابات رياست جمهوري دهم اما جامعه ايران تجربه چهار سال مديريت اقتصادي ، سياسي و فرهنگي اين جريان را در انبان تجربه خود مي بيند. البته اين تجربه به دليل نبود جريان موثر رسانه اي منتفد و فعاليت خارج از مدار رسانه ملي هنوز تبديل به وجدان جمعي جامعه نشده است.
نكته ديگر اينكه اين استراتژي حاميان دولت حامل يك نكته روان شناختي و يك اعتراف مبني برعملكرد ناموفق دولت نهم است. به عبارت ديگر اگربه زعم حاميان دولت،دولت در چهار سال گذشته از ازمون خدمت به مردم سربلند بيرون آمده بود احتياج چنداني به اينگونه برنامه هاي سلبي و عمليات هاي رواني براي پيروزي مجدد احمدي نژاد نبود و عملكرد دولت بهترين برنامه تبليغاتي براي رييس دولت فعلي بود. به نظر مي رسد از منظر حاميان دولت عملكرد دولت بزرگترين مانع براي پيروزي مجدد احمدي نژاد در انتخابات سال آينده است.
قدس
«از بحران اعتبار تا بازي مذاكره ( 1 )» عنوان يادداشت روز روزنامهي قدس به قلم سيامك باقري است كه در آن ميخوانيد؛جريان سازي رسانه اي و جنگ تبليغاتي كه از سوي رسانه هاي غربي در رابطه با مذاكرات محرمانه مقامهاي ايران و آمريكا در يك كشور اروپايي در روزهاي اخير شكل گرفته، داراي ريشه هاي محيطي است كه نخست از تحولات داخلي آمريكا و دوم از تغييرات وضعي و ژئوپلتيك خاورميانه نشات مي گيرد.
همزمان با به دست گرفتن قدرت در آمريكا توسط باراك اوباما كه با شعار تغيير و ايده جنجالي مذاكره مستقيم و بدون پيش شرط با ايران در رقابتهاي انتخاباتي بررقيب جمهوريخواه خود غلبه كرد، رسانه هاي اين كشور مدعي شده اند مقامهايي بلند پايه از جمهوري اسلامي ايران در قالب برنامه اي كه يك نهاد غيردولتي هماهنگي آن را برعهده داشته، حداقل چهار ديدار متوالي را در هفته هاي اخير با مقامها و نمايندگاني از دولت آمريكا برگزاركرده اند.
اين ادعا از سوي دولت ايران تكذيب شده و مسؤولان ايراني بر اصول و شرايط اساسي پذيرش چنين ديدارهايي كه از گذشته اعلام شده اند، تأكيد دو باره كرده اند، اما رسانه هاي آمريكايي و غربي مصرانه و با موجهاي متواتر تبليغاتي، تلاش دارند اين گونه جلوه دهند كه چنين ملاقاتهايي انجام گرفته است.
در نگاه به هدفهاي اساسي و فرضيه هاي موجود براي بهره برداري از اين جريان سازي و پشت پرده آن و بويژه براي تحليل چنين رفتاري در حاشيه سياست ابراز تمايل دولت جديد دموكرات آمريكا به مذاكره و ايجاد سطحي از ارتباط با جمهوري اسلامي ايران، به موارد مختلفي مي توان اشاره كرد.
اولين هدف از اين جريان سازي را بايد نوعي آزمون افكارعمومي داخل آمريكا و البته بازتاب واكنش افكارعمومي و گروه هاي سياسي داخل ايران از سوي تيم جديد كاخ سفيد دانست. آمريكاييها خواهان مذاكره با ايران هستند و نياز به اين اتفاق را بيش از پيش درك مي كنند، لذا براي تحقق آن و برآورد و پيش بيني واكنشها نسبت به هرگونه حركت خود در ورود به اين مسير، به تست افكار عمومي دو جامعه ايراني و آمريكايي نيازمندند.
دومين هدفي را كه مي توان مفروض دانست، اينكه براساس همان اصل نيازمندي آمريكا به مذاكره با ايران به واسطه شرايط محيطي ياد شده، واشنگتن سعي دارد براي انجام گفتگوهاي رسمي، بسترسازي و زمينه چيني كند.
همان گونه كه اوباما در شعارهاي انتخاباتي اش بر مذاكره با ايران تأكيد داشته، در دو هفته اي كه رسماً قدرت را در آمريكا به دست گرفته، ناگزير به دنبال يافتن روزنه و راهكاري براي كليد زدن پروژه ارتباط با تهران بوده و براي اين مهم به زمينه هايي سياسي نياز دارد كه جريان سازي سياسي و رسانه اي اخير يكي از آنها محسوب مي شود.
هدف ديگري را كه مي توان مورد توجه قرار داد، موضوع اعتبارسازي براي دولت جديد آمريكاست. آنها مي خواهند چنين وانمود كنند كه برخلاف واقعيت موجود، ايران نيازمند و حتي پيشگام در روند مذاكرات بوده است.بنابراين، چنين جريان سازي سياسي و رسانه اي با القاي اين مسأله و معرفي آمريكا به عنوان يك هژمون برتر، نوعي ايجاد اعتبار و وجهه را براي دولت جديد آمريكا دنبال مي كند.
هدف بعدي را بايد اين دانست كه آمريكاييها چون ناگزير به برقراري ارتباط با ايران هستند، به جد تلاش دارند از بهره برداري ايران از مسأله طرح گفتگو و پيشنهاد مذاكره اوباما به نفع خود نيزجلوگيري كنند.
درهمين حال، جريانهاي سياسي پشت پرده موج رسانه اي اخير به نوعي درصدد مديريت افكارعمومي هم هستند؛ بدين معنا كه دستاوردها و موقعيت برتري را كه تحولات خاورميانه در سالهاي اخير و آثار و نتايج جنگ 22 روزه غزه براي جمهوري اسلامي ايران در پي داشته، از يك جنگ تبليغاتي پر سر و صدا مثل شكل گيري مذاكرات مخفي و پشت پرده متأثر سازند تا برخلاف تصوير موجود، تهران را نيازمند رابطه با آمريكا و به بيان صريح تر، رويكرد ايران را در پس تحولات سالهاي اخير در نهايت متمايل به اصلاح روابط خود با آمريكا جلوه دهند.
صداي عدالت
«عملكردهاي اقتصادي مطابق انتظار نيست» عنوان سرمقالهي روزنامهي صداي عدالت به قلم بايزيد مردوخي است كه در آن ميخوانيد؛ براي ارزيابي علمي از يك دوره، بايد آن را با ملاكهاي علمي بررسي كرد. مديريت اقتصادي اين سه دهه به دو شيوه قابل بررسي است: نخست بررسي روند متغيرهاي اقتصادي و اجتماعي تا براساس آن روندها بتوان قضاوت كرد كه وضع اقتصادي مردم چقدر بهبود پيدا كرده است و آيا ساختار اقتصادي به وضعيت باثبات و پايداري رسيده است. روش دوم بررسي صلاحيتهاي نظام تدبير و مديريت اقتصادي است كه بر مبناي آن عملكرد يك دوره را ميتوان سنجيد. روش دوم از اين جهت قابل ترجيح است كه از دهه 1990 در سطح بينالمللي متداول شده تا عملكرد دولتها را براساس پارامترهاي اين شاخص بسنجند و مقايسه كنند. از همين رو روش علميتري است، هرچند برمبناي روش اول هم ميتوان قضاوت كرد؛ با توجه به اين كه آمارها چقدر ميتواند گويا باشد كه تغيير در وضعيت اقتصادي كشور را به درستي نشان دهد. در اين روش شاخصها از جمله عبارتند از؛ رشد توليد داخلي، رشد سرمايهگذاري و تشكيل سرمايه در اقتصاد و رشد درآمد سرانه.
شاخصهاي متعدد ديگري هم وجود دارد مثل شاخص توسعه انساني يا ضريب جيني بر پايه اين روش و همه شاخصها كار اين دوره درخشان نبوده است زيرا با توجه به اينكه ايران كشوري نفتخيز است و عايدي نفت، يك منبع بيننسلي محسوب ميشود و بايد حتماً سرمايهگذاري شود؛ در اين زمينه كوتاهيهاي زيادي بهويژه در سالهاي اخير مشاهده ميشود كه جاي نگراني دارد.
اگر ما در زمينه رشد توليد ناخالص داخلي و رشد درآمد سرانه هم دستاوردهاي خوبي ميداشتيم باز هم نبايد به اقتصاد ايران نمره قبولي بالايي داد، زيرا اصل سرمايهگذاري است كه ناكافي بوده است. كشوري كه 20 تا 80 ميليارد دلار درآمد سالانه تنها از نفت داشته و دارد، بايد ظرف يك دوره نه چندان طولاني؛ يعني كمتر از عمر يك نسل از نظر اقتصادي جهش كند. البته در بررسي عملكرد اقتصادي 30 سال اخير، بايد عوامل بيروني مثل جنگ تحميلي و يا محاصره اقتصادي و تحريمهاي حاصل از سياستهاي بينالمللي را بهعنوان عامل موثر و بازدارنده تشكيل سرمايه مورد توجه قرار داد، اما به نظر من كوتاهي اصلي در زمينه عدم سرمايهگذاري اقتصادي در سالهاي اخير اتفاق افتاده است.
در دوره جنگ، طبيعي است كه انتظار نداشتيم سرمايهگذاري در اقتصاد ايران صورت بگيرد. در اين دوره 8 ساله جنگ، سرمايهها تا حدودي جابجا شد؛ يعني از رشتههاي صنايع مصرفي به صنايع سرمايهاي براي تامين مايحتاج جنگ رفت كه قابل تحسين است، اما به طور كلي بعد از جنگ، هر چند تشكيل سرمايه در امور زيربنايي روند مثبتي داشت ولي در امور توليدي روند درخور توجه و مطابق نياز نداشت. موضوعي كه همواره به صورت بيكاري بسيار شديد در اقتصاد ديده ميشود نتيجه اين است كه در امور توليدي سرمايهگذاري نكرديم. در صنعت اين وضعيت مشهودتر است و د
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]
-
گوناگون
پربازدیدترینها