واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: در سال 1278 هجري قمري سيد حسن مدرس در يكي از روستاهاي اردستان متولد شد، وي در دوران جواني وارد حوزه علميه شد و علوم ديني را در محضر بزرگاني چون ميرزاي شيرازي آموخت و پس از آن به تدريس در مدرسه جده اصفهان پرداخت. وي در جريان مربوط به انقلاب مشروطه به سياست روي آورد و با عضويت در انجمن ايالتي اصفهان، فعاليت سياسي خويش را آغاز كرد، وي از همان ابتدا به عنوان روحاني متعهد در مقابله با ظلم مبارز كرد و با مخالفت هاي پي در پي خويش، توانست نقش بسيار مهمي در تعيين انقلاب مشروطيت ايفا نمايد، به گونه اي كه بعدها در دوره دوم قانونگذاري مجلس در سال 1289 به عنوان يكي از پنج علماي منتخب، انتخاب شد. مدرس در زمان نمايندگي مجلس بسيار فعال و با انديشه اي انقلابي نسبت به رويدادهاي مختلف از خود عكس العمل نشان مي داد از آن جمله مي توان به مخالفت مدرس در زمينه اولتيماتوم دولت روسيه تزاري به اخراج شوستر امريكايي كه در امور ماليه كشور مسئوليتي را برعهده داشت، اشاره كرد و همچنين پس از آن به كودتاي سوم اسفند توسط رضاخان و سيد ضياء الدين طباطبايي اشاره كرد كه او به عنوان يكي از منتقدان و مخالفان رضاشاه ساكت ننشست و مخالفتهاي شفاف او با انجام كودتا سبب شد دستگيرو به قزوين تبعيد و در آنجا زنداني شود. حبس سه ماهه مدرس پس ازعزل سيد ضياء به پايان رسيد و او آزاد شد. وي پس از مدتي با شركت در انتخابات دوره چهارم مجلس شوراي ملي، به عنوان نماينده مردم تهران و نائب رئيس مجلس انتخاب شد در اين دوران نيز او به عنوان نماينده اي فعال، به شدت با تصويب قرارداد 1919 توسط وثوقالدوله مخالفت كرد و مانع تصويب اعتبارنامه آن شد. انتقادات و مخالفتهاي آشكار مدرس در صحن مجلس موجب شد رضا خان وي را از راه يافتن به مجلس دوره هفتم محروم كند و فعاليت هاي او را محدود به درس و بحث در مدرسه سپهسالار گرداند. اما مدرس كه نسبت به اوضاع و احوال كشور نمي توانست بي تفاوت باشد در كنار كار تدريس و تعليم پاي خويش را از سياست كنار نكشيد و تسليم محدوديتها نشد به نحوي كه پس از درس، طلاب و حاضرين را از رويدادهاي مملكتي آگاه مي كرد . از جمله سخنان مدرس كه موجب آگاهي و روشن بيني مردم بويژه قشر جوان مي شد مي توان به عبارات زير اشاره كرد : - اگر به علم ترتيب اثر بدهيد همه ميروند تخصص پيدا ميكنند. تا علم در مملكت ما قدر و قيمت پيدا نكند مشكل ما حل نميشود و از دنيا عقب ميمانيم. - هر كس بايد عقيده خود را بگويد و حاكم قانون اساسي است. هرچه قانون اساسي گفته است بايد عملي شود. - شايد مشيت خداوند بر اين امر قرار گرفته باشد كه آزادي و استقلال ما به زور از ما سلب شود، ولي سزاوار نيست كه ما خودمان با امضاي خود آن را از دست داده و ترك كنيم. - ما با تمام دنيا دوستيم تا زماني كه متعرض ما نشدهاند. هر كس متعرض ما بشود متعرض او خواهيم شد. رضا خان كه بي پروايي و به انديشه خودش دخالت هاي مدرس را بر نمي تابيد، دستوربازداشت و تبعيد او را صادر كرد . مدرس بدنبال اين دستور در 16 مهر 1307 دستگير و به دامغان، سپس مشهد و به خواف تبعيد شد . مدرس 7 سال در خواف توسط مأموران تحت نظر بود و در 22 مهر 1316 از خواف به كاشمر منتقل شد. اما تبعيد گاه نيز براي مدرس محلي براي افشاي حقايق و آگاه كردن مردم شده بود و رضاخان كه تنها راه خاموش كردن اين صداي رسا را در حذف مدرس مي ديد دستورقتل او را به رييس شهرباني كاشمر صادر كرد؛ ولي او به اين كار تن نداد و در نتيجه اين مأموريت به افراد ديگري واگذار شد. سرانجام اين روحاني آزاديخواه در حوالي غروب بيست و هفتم رمضان 1356 هجري قمري مطابق با دهم آذر 1316 ، در سن 69 سالگي ، به شهادت رساند. امام خميني (ره) در توصيف شخصيت مدرس فرمودند: واقع شهيد بزرگ ما، مرحوم مدرّس، ـ كه القاب براي او كوتاه و كوچك است ـ ستاره درخشاني بود بر تارك كشوري كه از ظلموجور رضاشاهي تاريك مينمود و تا كسي آن زمان را درك نكرده باشد، ارزش اين شخصيت عاليمقام را نميتواند درك كند. ملت ما مرهون خدمات و فداكاريهاي اوست و اينك كه با سربلندي از بين ما رفته، بر ماست كه ابعاد روحي و بينش سياسي اعتقادي او را هرچه بهتر بشناسيم و بشناسانيم سيد حسن مدرس فقيهي مجاهد و سياستمداري مبارز، كه جان خويش را در راه اعتلاي اسلام نثار نمود و در راه نشر حقايق اسلامي و دفاع از حقوق مردم، مردانه جنگيد و استوار ماند، او در هر دوره زماني، براي مشتاقان حق و حقيقت،الگوي ايثار و ايمان است. به گونه اي كه مقام معظم رهبري فرمودند :پرچم مبارزه اي كه شهيد مدرس برافراشت هيچ گاه بر زمين نيفتاد. مبارزه بي امان مدرس عليه هرآنچه غيرخدايي است هنوز در جامعه ما ادامه دارد. ك/1 550/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]