واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: آشنايي با انديشمندان جهان اسلام / محمدمهدي خالصيآيتالله خالصي مداخله در سياست را جزئي از دين به حساب ميآورد
گروه انديشه: آيتالله شيخ «محمدمهدي خالصي كاظمي» مرد ميدان سياست بود و مداخله در آن را جزئي از دين به حساب ميآورد و از اين رو لحظهاي از امور جاري كشورش عراق غافل نبود.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، 11 رمضان برابر است با رحلت آيتالله شيخ «محمدمهدي خالصي كاظمي»، فقيه بزرگ شيعه. آيتالله خالصي در نهم ذيالحجه سال 1276 هـ.ق در كرخ ـ از توابع كاظمين ـ چشم به جهان گشود. پدرش شيخ حسين و پدر بزرگش شيخ عزيز هر دو از علما بودند. خالصي در شهرهايي نظير نجف اشرف و كاظمين به تلمذ و فراگيري دروس حوزوي پرداخت و از عالمان بزرگ و فضلاي سر آمد روزگار شد. از جمله مهمترين اساتيد آيتالله خالصي، ميرزا «حبيبالله رشتي» و آخوند خراساني و ميرزاي شيرازي را بايد برشمرد.
خالصي مرد ميدان سياست بود و مداخله در آن را جزئي از دين به حساب ميآورد و از اين رو لحظهاي از امور جاري كشورش يعني عراق غافل نبود. وي سالهاي زيادي از عمر شريفش را در امر مبارزه با استعمارگران خصوصا بزرگترين قدرت استعماري آن عصر يعني انگلستان سپري كرد. اما اين باعث نشد كه وي دست از پژوهشهاي علمي خويش بردارد و جهان اسلام را از دانشهاي خود محروم بگذارد.
تأليفات آيتالله خالصي عبارتند از: بيان تصحيف المنحه الالهيه عن النفثه الشيطانية؛ حاشيةالالفية؛ حاشيه بر رسالة في تداخل الاغسال محقق اول؛ الشريعة السمحا في احكام سيدالانبيا كه اين كتاب رساله عمليه آيتالله خالصي بود؛ تلخيصالرسائل؛ حاشيه بر كفايةالاصول؛ الدراري اللامعات في شرح التطرات و الشذرات؛ الحسام البتار في جهاد الكفار كه اين اثر عنوان سلسله مقالاتي است كه خالصي در زمينه وجوب پيكار با اشغالگران انگليسي در خلال جنگ جهاني اول به رشته تحرير در آورد و در روزنامه «صداي اسلام» به چاپ رسيد؛ الوجيزة في المواريث؛ عناوينالاصول؛ مختصر الرسائل العلميه و الاصول الدينيه؛ القواعد الفقهيه و ... .
خالصي در حوادث حاد و مهم سياسي چون نهضت مشروطه و بر پايي نظام پارلماني و قانون اساسي در ايران و استانبول فعاليت چشمگيري داشت. مهمترين فعاليت آيتالله خالصي در ماجراي جنگ جهاني اول در عراق و روي كار آمدن فيصل پس از اشغال آن سرزمين به دست انگليسيها بود.
در پي تهاجم انگليس به عراق ـ كه در آن هنگام تحت سلطه امپراطوري عثماني بود ـ آيتالله خالصي همگام با ديگر رهبران مذهبي شهرهاي بزرگ و مهم عراق، مردم را به مبارزه عليه آنان تشويق كرد و به وجوب بذل مال در راه جهاد حكم كرد و در انجام اين مهم سلسله مقالاتي در روزنامه «صداي اسلام» منتشر كرد.
همچنين درصدد بر آمد با برپايي جلسهاي متشكل از علماي كاظمين به نظريه مشتركي درباره فتواي جهاد عليه دشمنان دست يابد. ليكن چون در اين زمينه ناكام ماند، به همراه موافقانش به استراتژي پيشين خود كه مبارزه مسلحانه عليه انگليس بود ادامه داد و حتي رهبري يكي از جبهههاي جنگ را بر عهده گرفت.
آيتالله خالصي پس از اقامت در بوشهر به شيراز و از آنجا به اصفهان و سپس به قم رفت. در آنجا به علمايي كه پيش از وي به نشان اعتراض راهي ايران شده بودند پيوست، ليكن بر اثر اختلاف نظري كه با آنان در نحوه مبارزه با حكومت سر سپرده فيصل پيدا كرد، نتوانست در آنجا بماند و عازم خراسان شد.
خالصي در اوايل سال 1342 هـ.ق به مشهد وارد شد. وي پس از زيارت مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع)، تصميم گرفت مدتي در آنجا اقامت كند. نخستين اقدام مهم خالصي در مشهد، تأسيس حزبي به نام «جمعية استخلاص الحرمين الشريفين و بينالنهرين» بود. وي در همان سال با انتشار بيانيهاي به زبان عربي از مسلمانان كشورهاي اسلامي خواست با پيوستن به جمعيت نامبرده، اماكن مقدس و شريف در حجاز و عراق را از لوث وجود كافران پاك كنند.
آيتالله خالصي همچنين براي تقويت بنيه اقتصادي و نظامي ايران و رشد و شكوفايي آن و سوق دادن اين كشور براي مبارزه با ابر قدرت آن عصر يعني انگلستان اين فتوا را هنگامي كه از شيراز عازم قم بود، صادر كرد كه حكومت ايران ميتواند زكات و خمس را از مسلمانان اخذ و آن را براي نيروهاي مسلح كه مسئول حفاظت از مرزها و سرحدات هستند، صرف كند.
خالصي در زمينه اشاره شده، فتواي دوم خويش را بعد از استقرار در مشهد بدين مضمون صادر كرد كه دولت ايران ميتواند به منظور از بين بردن خلأ مالي خود از اموالي كه وقف حضرت امام رضا(ع) ميشود، استفاده كند.
آيتالله خالصي بعد از صدور دو فتواي پيشين با مخالفتهاي بسياري از سوي رجال دين مواجه شد. نقطه اوج اين مخالفتها پس از صدور فتوا از سوي آيتالله خالصي مبني بر جايز نبودن مراسم جشن عيد نوروز آن سال بود كه با اين فتوا دشمنان اين عالم بزرگ، در ميان مردم شايع كردند كه وي بهائي است، زيرا عيد نوروز آن سال مصادف با سالگرد مرگ «عباس افندي» ـ يكي از سران بهائيت ـ بود.
مخالفان آيتالله خالصي با برپايي تظاهراتي در حمايت از مراسم عيد نوروز، شعارهايي در اين باره سر دادند و بهائيت را محكوم و انزجار خويش را نسبت به اين مرام ابراز كردند. آنگاه با رهسپار شدن به سوي منزل آيتالله خالصي، شعارهاي خويش را عليه وي معطوف ساختند.
فرداي همان روز، پيروان خالصي تظاهراتي در محكوميت بهائيت به راه انداختند و عليه عقيده جمهوريت ـ كه در آن هنگام از سوي جمعي از ايرانيان علم شده بود و آيتالله خالصي آن را نيرنگي براي از بين بردن اسلام مي دانست ـ شعارهايي دادند.
برخوردهاي خصمانه تني چند از علما و اهانتهاي شديد انبوهي از مردم مشهد، روحيه آيتالله خالصي را سخت آزرد. از اين رو وي تصميم گرفت آن شهر را به مقصد تهران ترك گويد. چون معتقد بود كه در خراسان بيش از مزدوران انگليسي به او توهين كردهاند.
بعد از انتشار خبر فوق، بسياري از مردم مشهد به نزد آيتالله خالصي رفتند و از وي نسبت به اعمالي كه مرتكب شده بودند، عذرخواهي كردند و درخواست كردند همچنان در آنجا باقي بماند و او پذيرفت و تا چندي بعد كه مرگ او را در ربود، از آن شهر مقدس به جايي ديگر كوچ نكرد.*
*منابع: نامداران راحل شيعه، كريم جوانشير؛ ديدار با ابرار؛ مركز اسناد امام خالصي.
جمعه 22 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 344]