واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: نگاهي به سريال شيدايي
نگاهي به سريال شيدايي
علي فرزين فرد
شبكه سوم سيما، در ادامه توليد آثار داستاني و نمايشي با محوريت مسائل جوانان، سريال شيدايي را ارائه داد. سريال شيدايي به كارگرداني مهدي عسكر پور و نويسندگي سعيد
نعمت الله توليد شده كه پيش از اين حاصل همكاري اين دو را در سريال موفق جراحت از همين شبكه به تماشا نشسته ايم. اين بار هم موضوع، شيدايي و طلب وصال جواناني است كه بر سر راه خود، موانع متعدد خانوادگي و اجتماعي را
مي بينند. موانعي كه مولود حب و بغض ها، زياده خواهي ها، پنهان كاري ها و سوء تفاهم هاست.
در بُعد فيلمنامه نويسي اثر، مي توان به راحتي گفت كه
نعمت الله، بعد از نگارش چندين سريال كه همگي سويه اجتماعي و خانوادگي داشته اند، صاحب لحن و سبك خاص نگارشي خود شده است. لحن و امضايي كه شايد براي بيننده عادي نيز قابل تشخيص باشد. ايده اصلي و خط داستاني سريال، چندان تازه و بديع نيست ( علاقه مندي جواني داراي بيماري قلبي به زني مطلقه) اما نويسنده توانسته با نحوه نگارش خاص خود از همين ايده تكراري، فيلمنامه اي جذاب و پر كشش و پر تعليق بسازد. (طاها) يي كه هر لحظه مخاطب در تعليق و اضطراب است كه مبادا قلب بيمار او از كار بيفتد، (حميد) ي كه هر لحظه بيم آن مي رود كه بر اثر انديشه حذف رقيبان فرزندش براي رسيدن ارثيه پدربزرگ به او، دست به عملي تخريبي و خطرناك بزند و رازهايي كه هر لحظه بيم افشاي آنها مي رود، همه و همه بر كشش و جاذبه داستاني افزوده اند. اين همه در شرايطي است كه تقريبا هيچ كدام از شخصيت هاي داستان - حتي حميد - منفي و سياه به معناي مطلق كلمه نيستند.
در فضايي كه در بسياري از فيلم ها و سريال ها گمان مي رود كه وفور شخصيت هاي منفي، كژتاب و منحرف بر جذابيت اثر مي افزايد و متاسفانه شاهد افراط كاري هاي فراواني در خلق اين شخصيت ها حتي در آثار طنز هستيم، در شيدايي بر عكس شاهديم كه تقريبا همه شخصيت ها، در چارچوب فكري و شخصيتي خود، صلح طلب، منصف و خوش نيت هستند و در عين حال اين امر چيزي از جاذبه هاي داستاني سريال كم نكرده است و اين خود در اين وانفساي وفور شخصيت هاي منفي و بعضا تمسخر
شخصيت هاي مثبت در بعضي از آثار، امر كم اهميتي نيست. در كنار اين، شيوه گفتگونويسي نعمت الله كه مي توان آن را شيوه سهل و ممتنع نامگذاري كرد بر جاذبه هاي اثر افزوده است. ديالوگ ها در شيدايي، نه آنچنان روزمره اند كه هيچ توجهي را جلب نكنند و نه آنچنان اديبانه و شاعرانه كه گفتار را نمايشي و اغراق آميز
جلوه گر كنند بلكه چيزي هستند بين اين دو؛ هم طبيعي و هم جذاب و هيجان انگيز. از نقطه نظر كارگرداني، شيدايي نمره قابل قبولي
مي گيرد. كارگردان توانسته به مدد تجربه هاي پيشين سريال سازي و فيلمسازي اش، در بخش هاي مختلف كار كارگرداني، موفق ظاهر شود. از حيث انتخاب و هدايت بازيگران، كار نقطه ضعفي ندارد و مي توان گفت عموم بازي ها يكدست و باورپذير از كار در
آمده اند. انتخاب بازيگر جديد و كمتر شناخته شده براي نقش طاها كار
هوشمندانه اي بوده كه با موفقيت همراه است. در دكوپاژ و تصويربرداري نيز نگاه سينمايي كارگردان در اثر، خود را نشان مي دهد و از نماهاي شلخته، بي دقت و استفاده نابجا از تكنيك دوربين روي دست خبري نيست. تنها در پلان هايي از اين تكنيك استفاده شده كه داستان تحرك و شدت عمل را اقتضا مي كرده مانند صحنه درگيري حميد با عده اي از جوانان در اتوبان.
در بُعد توليدي و سخت افزاري سريال، واضح است كه تهيه كننده و كارگردان در تامين و اجراي مقتضيات فيلمنامه در حد توان
كوشيده اند و نخواسته اند با چاره انديشي هاي اقتصادي و توليدي
صحنه هاي گوناگون را با كم هزينه ترين شكل، سر هم بندي كنند. به عنوان مثال صحنه اي كه حميد با موتور، همسر خودرو سوارش را تعقيب مي كند و مي دانيم كه اجراي اين چنين صحنه هايي با امكانات فيلمسازي ما دشوار و زمان بر است و مي شد كه با صرف نظر از آن در وقت و هزينه صرفه جويي كرد اما خوشبختانه اين چنين نشده است. در حقيقت در شيدايي در كمتر بخشي شاهد اهمال، سهل انگاري، ساده انديشي و نگاه از توليد به مصرف هستيم و وسواس و دقت سازندگان را حتي در بخش كم اهميت فرض شده اي مانند تيتراژ مي شود ديد كه حقيقتا جاي تقدير دارد. به هر صورت مي توان شيدايي را اثري موفق و تاثيرگذار در حوزه توليدات سريالي سيما در سال حاضر به شمار آورد.
چهارشنبه|ا|5|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]