واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: فیلم، آغازی جالب و بامزه دارد. مردی با لباسی متشخص وارد بانك میشود. یا بهتر است بگوییم با پز عالی. مسیر راهروی بانك تا گاوصندوق را با... هاوارد هاكس در پاسخ به پرسش جوزف مكبراید كه میپرسد: «به جوانان علاقهمند به شروع كار در سینما چه توصیهای میكنید؟» میگوید: «محض رضای خدا سعی كنید كارتان خالی از نمك و شوخطبعی نباشد، چون برای یك مبتدی بدترین كار این است كه تصور كند بهترین روش برای تحت تاثیر قرار دادن تماشاگر، زیادی جدی و دراماتیك بودن است و به گریه انداختن افراد. من 20 سال است كه در هیچ كدام از فیلمهایم صحنه گریه نیاوردهام، مگر آن كه به قصد ایجاد خنده باشد؛... مطلقا به این جور درام بازی درآوردن اعتقادی ندارم... این است اندرز من به فیلمسازهای جوان. محض رضای خدا سعی كنید فیلمتان قدری مفرح باشد.» پیشتر اشاره شد كه فیلم كوتاه، اختصاصی به فیلمسازان جوان و به اصطلاح مبتدی ندارد و رشتهای حرفهای و تخصصی در فیلمسازی است. اما ضمناً به این هم اشاره شد كه به هر حال بخش مهمی از فیلمهای كوتاه ماندگار را تجربههای نخستین فیلمسازان بزرگ تشكیل میدهد و فیلم كوتاه در بسیاری اوقات در حكم سیاهمشقی برای سرمشقهای بعدی فیلمسازان بزرگ است. بنا به همین مهم میتوان مخاطب سخن هاكس را بیشتر، سازندگان فیلم كوتاه دانست و موضوع بحث او را به طور خاص، فیلم كوتاه. ذكر این نقل قول در اینجا مقدمهای بود برای تبیین دلیل نخستین انتخاب ما برای بررسی فیلمهای كوتاه تاریخ سینما كه عبارت است از فیلم كوتاه «بانك» محصول 1915 آمریكا ساخته فیلمسازی كه نه فقط در آثار ابتدایی، بلكه در همه فیلمهایش شوخطبع و سرزنده و مفرح بود، كمدین شهیر تاریخ سینمای جهان «چارلز اسپنسر چاپلین.» چاپلین در سال 1915 قراردادی برای ساختن 14 فیلم كوتاه دوحلقهای با كمپانی اسانی بست كه ولگرد، شغل و بانك از جمله آنهاست. بانك داستان سرایداری است به نام چارلی كه هم كلیددار بانك است و هم وظیفه نظافت آنجا را به عهده دارد. فیلم، آغازی جالب و بامزه دارد. مردی با لباسی متشخص وارد بانك میشود. یا بهتر است بگوییم با پز عالی. مسیر راهروی بانك تا گاوصندوق را با همان پرستیژ خاص طی میكند و پس از وارد كردن رمز گاوصندوق و باز كردن آن، برخلاف انتظار بهجای پول و پله، از داخل آن سطل آب و جاروی نظافت را بیرون میآورد و همانجا هم لباسش را عوض میكند و تازه میفهمیم او نظافتچی بانك است، نه رئیس آن. به قول معروف پز عالی و جیب خالی! این صحنه نخست بهترین معرفی از شخصیت اول فیلم است و به نوعی دربردارنده خلاصه داستان فیلم. در طول فیلم ما هرچه میبینیم تفصیل همین ویژگی شخصیتی چارلی است. این كه اگرچه سرایدار است اما گویا به هیچ شكلی نمیخواهد این شغل خود را با مرتبه پایین اجتماعیاش باور كند و دائما در فكر موقعیت اجتماعی بالاتر است. به عبارت دیگر او یك سرایدار بلندپرواز است، آنقدر كه حتی خود را در محبوبیت نزد همكاران بانك، رقیب صندوقدار پولدار، خوشپوش و خوشسابقه بانك یعنی «چارلز» میپندارد. نكته جالبی در این نامگذاری شخصیتها نهفته كه شایان ذكر است. نام شخصیت تهیدست این فیلم كوتاه 33 دقیقهای چاپلین «چارلی» است یعنی نام سینمایی خود چاپلین، و نام شخصیت سرمایهدار فیلم كه موقعیتی كاملا در مقابل چارلی سرایدار دارد «چارلز» است یعنی نام رسمی خود چاپلین. تو گویی رقابت میان این چارلی سرایدار و این چارلز صندوقدار نمادی از رقابت میان چارلی شخصیت چاپلین و چارلز شخصیت اوست. چارلی داستان بانك، جلوهای دیگر از همان ولگرد معروف فیلمهای دیگر چاپلین است. حتی در ظاهر هم همان ویژگیهای شخصیتی را داراست. شلوار گشاد دارد و لباس تنگ؛ و جالب اینكه عصای معروفش هم در اینجا جایگزین دارد. جایگزین عصای او در فیلم كوتاه بانك، دسته جارو است كه چاپلین به ماهرانهترین شكل ممكن از آن استفاده كمیك و دراماتیك میكند. استفاده خلاقه از اشیای صحنه یكی از تكنیكهای اصلی در ساخت این فیلم چاپلین و نیز دیگر آثار او است كه به نوعی امضای تصویری چاپلین هم به شمار میرود. فیلم كوتاه بانك را اگر بخواهیم سیاهمشقگونه بنگریم البته با توجه به این مهم كه بسیاری از به اصطلاح سرمشقها در مقایسه با بانك، سیاهمشق هستند و بانك در مقایسه با آنها، سرمشقترین سرمشق و به دنبال یافتن ردپای ایدههای آثار بعدی چاپلین در آن باشیم میتوان این وجوه را مورد توجه قرار داد: نخست همان ایده شخصیت ولگرد كه در پاراگراف قبل به آن اشاره شد. البته استارت ایده ولگرد از فیلم «مخمصه غریب میبل» (1913) زده شد كه چاپلین در آن فیلم برای نخستینبار در نقش یك ولگرد كوچك ظاهر شده بود اما بیتردید روند تكامل این ایده برای تجلی بعدی آن در شاهكارهایی همچون «جویندگان طلا» (1925) و «روشناییهای شهر» (1931) را میبایست در همین آثار كوتاه نخستین جستجو نمود. مورد دیگر، مساله تقابل فقر و تنگدستی با اشرافیت و سرمایهداری است كه محتوای اكثر آثار چاپلین را تشكیل میدهد و در این فیلم ایده اصلی و محوری است. دیگر اینكه در بانك ما شاهد نخستین تجربههای سینمایی چاپلین در زمینه حركات بدنی منحصر به فردش هستیم و نیز نخستین تجربههای او را در زمینه بهرهگیری از آن میمیك خاص و ثابت معروفش مشاهده میكنیم. مقایسه موشكافانه این فیلم از این جهات با دیگر آثار چاپلین نهفقط آموزنده، بلكه تجربهای بسیار شیرین و جذاب خواهد بود، چراكه ما را در جریان تكامل جزئیترین ایدههای بازیگری و كارگردانی این نابغه فقید سینما قرار میدهد و لذتی از جنس لذت كشف راز و معما نصیبمان میكند. این كار یك دوره سینماآموزی ویژه است كه در هیچ مركز آكادمیك سینمایی قابل تجربه نیست و فقط ثمره همین بررسیهای جذاب تطبیقی و مقایسهای آن هم در خلوت شخصی و به دور از هیاهوهای منتقدانه است. كلیات و برخی از جزئیات را میتوان در قالب كلام درآورد و به شكل نقد و بررسی ارائه نمود اما بسیاری از مهمترین جزئیات ساختاری اینچنینی فقط یافتنی و حس كردنیاند و غیرقابل بیان با ادبیات نقد و تحلیل سینمایی. فیلم كوتاه بانك فیلمی است درباره فقر و غنا و در نتیجه فیلمی درباره رویا و واقعیت. بانك به ما میگوید فقرا دارا نیستند، در نتیجه اگر چیزی را بخواهند فقط میتوانند آرزویش را داشته باشند و در بهترین حالت خوابش را ببینند و در عالم رویا بهدستش آورند؛ اما اغنیا هر آنچه بخواهند برایشان مهیاست و در دنیای واقعیات هم دارا هستند، نه در فكر و خواب و رویاهای خیالپردازانه. اما اینكه در این میان فقرا كه از واقعیت بینصیب و از رویا بهرهمندند خوشبختترند یا اغنیا كه از رویا بینصیب و از واقعیت بهرهمندند، این را دیگر فیلم به ما نمیگوید، یا بهتر است بگوییم مستقیماً به ما نمیگوید چراكه همه خوب میدانیم آثار چاپلین اگر تلخ و گزنده است، سیاه و نومیدانه نیست و اگرچه نمایانگر مهمترین معضلات اجتماعی و بشری است اما همیشه امیدوارانه و سرشار از نشاط زندگی است. همینكه ما چارلی سرایدار فیلم كوتاه بانك را دوست داریم ولی چارلز صندوقدار را نه، همینكه ما با او همراه میشویم نه با صندوقدار، و همینكه ما اگر قرار باشد جای یكی از این دو شخصیت باشیم بیشك ترجیح میدهیم جای چارلی باشیم تا چارلز، همین یعنی چاپلین مثل همه شاهكارهای سینمایی بلندش در این اثر كوتاه نیز در عین به تصویر كشیدن رنجهای فقر و محرومیت، زیباییهای حسرتانگیز زندگی محرومین و طبقه پایین جامعه را هم به ما نشان میدهد تا فیلمهایش نه فقط هشداردهنده به متمولین و مرفهین بلكه بیشتر از آن، امیددهنده به بینوایان و مستضعفان باشد. به عبارت دیگر چاپلین در آثار ارزشمندی كه ساخته از جمله فیلم كوتاه بانك اكثریت جوامع بشری را مخاطب قرار داده نه اقلیت آنها را.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 488]