واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهي به جذام در ايران غلبه بر بيماري هولناك
جام جم آنلاين: از گذشتههاي بسيار دور در تمدنهاي چين، هند و مصر باستان، جذام به عنوان بيماري هولناكي شناخته شده كه همواره ترس و وحشت بسياري را در ميان مردم ايجاد ميكرد و بسياري آن را نه يك بيماري بلكه نفرين خدايان ميدانستند، اما اكنون اين بيماري ديگر به هولناكي گذشته نيست و كشور ما نيز در آستانه حذف آن قرار دارد.
در سالهاي نهچندان دور، بيماري جذام مساوي با تصوير وحشتناكي از نقص عضو و طرد و جدا شدن از اجتماع بود. آسيب اجتماعي اين بيماري هنوز هم ادامه دارد، به نحوي كه حتي شنيدن نام جذام براي برخي چندشآور است. جذام در حقيقت يك بيماري عفوني مزمن است كه توسط يك نوع باكتري ايجاد ميشود.
اين بيماري بيشتر پوست، اعصاب محيطي، مخاط دستگاه تنفسي فوقاني و چشمها را گرفتار ميكند، ولي بتدريج اعضاي ديگر نيز گرفتار ميشوند.
عامل اين بيماري روي اعصاب حسي پوست اثر ميگذارد و آنها را مختل ميسازد و در نتيجه نقاط انتهايي بدن بيمار مانند دستها و پاها بيحس شده و همين عامل موجب ميشود بيمار در سوختن يا بريدنهاي مكرر احساس درد نكند و اين مساله منجر به ايجاد ضايعات دائمي ميشود.
در ادامه روند بيماري، عفونت به زخمها افزوده و گاهي حتي نياز به قطع عضو احساس ميشود. اين در حالي است كه چشمها و مخاط بيني، بيش از ديگر نقاط در معرض خطر هستند.
عامل بيماري جذام در سال 1873 توسط هانس كشف شد. در سال 1940 با كشف داروي داپسون يك موفقيت در كنترل بيماري به دست آمد كه در آن بيماران به طور سرپايي تحت درمان قرار گرفتند و در آسايشگاهها جمع شدند، ولي بتدريج مقاومت در مقابل اين دارو ايجاد، كنترل بيماري كند و دوره درمان طولاني شد و از سال 1981 با پيدايش رژيمهاي چنددارويي كنترل جذام كه تا آن زمان غيرممكن مينمود به واقعيت پيوست. اين درمان در ميان بيماران قابل تحمل و بسيار موثر بود.
جذام در ايران
جذام يك بيماري بومي در ايران است، اما خوشبختانه ايران سالهاست در مرحله حذف جذام قرار گرفته، به نحوي كه ميزان موارد گزارش شده در كشور كمتر از يك نفر به ازاي هر يكصد هزار نفر جمعيت است.
اين بيماري عمدتا در استانهاي مرزي شمال، غرب و شرق كشور مشاهده ميشود.
با نظام مراقبتي بهداشتي كشور خوشبختانه ميزان بروز جذام كاهش يافته است. در سال 70 ميزان موارد كشف شده جذام 191 مورد بود، اما با گسترش بيشتر نظام مراقبتي ميزان موارد كشف و شناسايي شده نهتنها افزايش نيافت، بلكه با روند رو به كاهش به 93 مورد در سال 83، حدود 89 مورد در سال 84، 71 مورد در سال 85، 37مورد در سال 86 و 19 مورد از ابتداي سال جاري تاكنون رسيده است.
لازم به ذكر است از 37 مورد جذام كشف و شناسايي شده در سال 86، 33 مورد ايراني و 4 مورد غيرايراني بوده است.
داغ هميشگي
داغ جذام هميشگي است. جذامياني كه در سالهاي گذشته به اين بيماري و عوارض آن گرفتار شدهاند، هرچند اكنون بيمار نيستند ولي با تغيير شكل غيرقابل بازگشت در سيماي ظاهري دست به گريبانند و همين عامل سبب ميشود آنان دچار انزواي اجتماعي شوند. جذاميان به واسطه ترس بيدليل مردم از اين بيماري به سبب آن كه فكر ميكنند غيرقابل علاج، عليلكننده و مسري قلمداد ميشود، از جامعه طرد شده يا واكنشهاي شديدي را از جانب اجتماع متحمل ميشوند و علاوه بر رنج بيماري، صدمات روحي ناشي از تنهايي را نيز تحمل ميكنند.
امروزه جذام را براستي ميتوان بيماري فقر و محروميت ناميد. جذاميان در چرخه بستهاي از فقر گرفتار آمدهاند. افراد فقيري كه از تغذيه مناسب و بهداشت بهرهاي ندارند با از دست دادن مقاومت و كاهش سيستم ايمني بدن بيشتر در معرض ابتلا به اين بيماري قرار دارند و بيماري خود به انزواي آنان در جامعه و در نتيجه به فقيرتر شدن آنها ميانجامد.
فقر در اينجا تنها كاهش دسترسي به غذاي سالم و كافي نيست، بلكه فقر فرهنگي را نيز ميتوان در زمره آن به حساب آورد كه هر دو به همان ميزان فقر غذايي ميتوانند در ابتلا و شيوع بيماري كمك كنند.
جذاميان با احساساتي چون طردشدگي و خطرناك بودن دست به گريبانند. شايد يكي از ضروريترين اقداماتي كه براي امدادرساني به جذاميان سابق بايد انجام گيرد، اطلاعرساني و شناسايي آنان به ساير افراد جامعه است تا نگاه مردم عامي به اين قشر نيازمند تغيير يابد و همچنين راههاي امدادرساني معنوي به اين بيماران تسهيل شود.
اين بيماران بيش و پيش از آن كه به كمكهاي مالي ديگران نياز داشته باشند، به لبخندي مهرآميز و دوستانه نيازمندند. با توجه به پيوستگي جذام و فقر، در روستاهاي دوردست كه دسترسي به امكانات، آب سالم، بهداشت و درمان وجود ندارد ميتوان آثار اين بيماري را يافت.
جلوتر از برنامه
هماكنون در تمام مراكز درمان داروهاي بيماران جذامي به صورت رايگان وجود دارد و به سبب وجود اين تسهيلات 5 سال زودتر از زماني كه سازمان بهداشت جهاني اعلام كرده بود، يعني در سال 1375 توانستيم به مرحله كنترل اين بيماري برسيم.
اگر شيوع بيماري در هر كشور به كمتر از يك مورد در 10 هزار نفر برسد، ميتوان ادعا كرد آن كشور وارد مرحله حذف بيماري شده است. براساس برنامههاي سازمان بهداشت جهاني، قرار است اين بيماري تا سال 2020 ميلادي، يعني سال 1400 شمسي ريشهكن شود، به گونهاي كه تعداد بيماران مبتلا به جذام به صفر برسد.
در اين راستا از سال 1371 كشور جمهوري اسلامي ايران با ميزان شيوع 4/0 در 10 هزار نفر جمعيت وارد مرحله حذف بيماري در سطح كشوري شد و با بهكارگيري گسترده خدمات درمان چنددارويي در كشور ميزان كشف موارد جديد نيز رو به كاهش گذاشت، به نحوي كه ايران نيز با ميزان شيوع پايين بيماري از سال 76 به بعد به مرحله حذف حتي در سطح شهرستانها رسيده است.
در سال 1383 ميزان شيوع بيماري در كشور 02/0 در 10 هزار نفر محاسبه شده و ميزان كشف موارد 12/0 درصد هزار نفر جمعيت بوده است.
در حال حاضر سالهاست اين بيماري در ايران به مرحله حذف رسيده و ريشهكني بيماري نيز امكانپذير شده است.
از افسانه تا واقعيت
باور عموم مردم جذام را يك بيماري بشدت مسري ميداند كه از راه پوست منتقل ميشود، اما واقعيت چيز ديگري است. دانشمندان بر اين باورند كه علاوه بر تماسهاي طولانيمدت، برخي عوامل ژنتيكي نيز در سرايت بيماري از فرد به فرد نقش دارند.
95 درصد افراد جامعه در برابر اين بيماري، ايمني طبيعي دارند و هرگز به اين بيماري مبتلا نميشوند و فقط تعداد كمي از مردم به آن ابتلا پيدا ميكنند.
شناسايي زودرس جذام و درمان دارويي بموقع و پيش از انتقال ميكروب به اطرافياناز جمله راه هاي حذف اين بيماري است
جذام تنها در صورت ارتباطات نزديك و طولانيمدت در يك محيط سربسته با فرد بيماري كه تحت درمان نباشد، انتقال مييابد و راههاي انتقال آن از طريق عطسه يا سرفه در فضاي محدود است و از طريق آميزشي و از مادر به جنين در دوره بارداري منتقل نميشود.
جذام داراي دوره نهفتگي بسيار طولاني است كه ميتواند چند سال به طول بينجامد. چون دوره نهفتگي بيماري طولاني است، راه اصلي ورود عامل بيماري جذام به بدن مشخص نيست، ولي محتملترين راه، انتقال از طريق دستگاه تنفسي يا پوست است.
جذام نوع تر واگيردار است. در اين نوع از بيماري، فرد بيمار در هر شبانهروز حدود 100 ميليون ميكروب جذام را از طريق ترشحات بيني خود به محيط خارج دفع ميكنند.
با توجه به اين كه عامل جذام در بدن پشه خاكي و ساسهايي كه از بيماران درماننشده تغذيه كردهاند يافت شده است، احتمال اين كه بيماري از طريق نيش حشرات منتقل شود وجود دارد، ولي هنوز به اثبات نرسيده است.
بيماري در هر سني ممكن است به وجود آيد، اما بيشترين شيوع سني آن در بزرگسالان جوان است، به طوري كه در مناطق بومي، بروز سني بيماري در سنين 20 تا 35 سالگي به اوج ميرسد. بيماري جذام هر دو جنس را در تمام سنين مبتلا ميكند، اما در بعضي از نژادها بروز بيماري در مردان بيشتر از زنان است. تاثير فقر، در بروز اين بيماري به اثبات رسيده است. از نظر شغلي، بيشتر جذاميان ايران را كشاورزان تشكيل ميدهند.
نيم قرن تلاش
53 سال پيش جذام آنقدر موضوع مهمي محسوب ميشد كه رائول فولبريوي فرانسوي آخرين يكشنبه ماه ژانويه هر سال را، روز جهاني كمك به بيماران جذامي ناميد. در آن زمان در سراسر جهان، تقريبا 15 ميليون نفر به اين بيماري مبتلا بودند. سازمان بهداشت جهاني نيز 28 ژانويه (8 بهمن ماه) را روز جهاني مبارزه با جذام نامگذاري كرد.
در سايه مبارزه پيگير با اين بيماري، امروزه آمار جذاميان جهان به 2 ميليون نفر كاهش يافته، اما هنوز اين بيماري ريشهكن نشده است. سيماي اجتماعي جذام طي دهههاي اخير تغيير كرده است، به طوري كه بيماران به طور فزايندهاي در سرويسهاي خدمات بهداشت عمومي تحت درمان قرار ميگيرند.
ديگر جذام خوره وحشتناك سابق نيست، با اين حال آنقدر مهم است كه هنوز هم روز مبارزه با جذام برگزار ميشود تا به اين بهانه در تمام دنيا آموزشهايي از طريق رسانههاي گروهي به مردم داده شود و آنها با آگاهي علمي از اين بيماري اگر علائمي از آن را در خود مشاهده كردند به پزشك مراجعه كنند و با تشخيص و درمان زودرس مانع از ابتلاي افراد سالم جامعه به اين بيماري شوند.
از سياهي تا رهايي
در دهههاي گذشته در ايران، بيماران صدمهديده بر اثر جذام در جذامخانه نگهداري ميشدند و اين آسايشگاهها به خانه ابدي آنها تبديل ميشد.
نيم قرن زماني طولاني براي فراموشي نيست. در سالهاي دهه 1330 شمسي، جذام به عنوان خوفناكترين بيماري آن زمان، سايه شوم خود را بر كشور بويژه خراسان و آذربايجان افكنده بود، به طوري كه دوسوم بيماران جذامي كشور در اين خطه زندگي ميكردند.
تا اوايل دهه 1340 اعتقاد همگان بر قرنطينه كردن و حبس بيماران جذامي استوار بود ، فارغ از اين كه اينان نيز همچون ديگران از حق حيات برخوردار بودند.سالهاي دهه 20 تا اواخر دهه 40 دوران سياه تسلط بيماري جذام در ايران بود. كمبود بهداشت، نبود پزشك متخصص و ناياب بودن داروي جذام روزگار سختي را براي جذاميان ايران فراهم كرده بود.
امروزه با وجود داروهاي پيشرفته كنوني، لزوم نگهداري بيماران مبتلا به جذام در مكانهاي خاص احساس نميشود، زيرا افراد مبتلا به جذام، با دوره اول مصرف دارو طي حداكثر 18 ماه، از نظر انتقال بيماري به اطرافيان، بيخطر محسوب ميشوند اما هنوز جامعه جذاميان را مانند دهه 20 نگاه ميكند. بايد نگاه جامعه به افرادي كه بر اثر جذام به معلوليت دچار شدهاند، تغيير كند تا آنان بتوانند مانند هر فرد ديگري در جامعه به زندگي خود ادامه دهند.
سيماي بهداشتي درماني جذام طي دهههاي اخير تغيير كرده است و به اين بيماري همانند ساير مشكلات بهداشت عمومي نگريسته ميشود، به طوري كه بيماران به طور فزايندهاي در سرويسهاي خدمات بهداشت عمومي تحت درمان قرار ميگيرند. تمام كشورها به طور رسمي كلينيكهاي سرپايي را به عنوان پايه درمان جذام پذيرفتهاند و آسايشگاههاي جذام قديمي و ننگآور را از دور خارج كردهاند. اين رويكرد خوشبينانه نياز به حمايت قوي نيروهاي بهداشتي و سايرين در تمام سطوح دارد تا درمان به طور كامل صورت گرفته و عزت نفس بيماران تضمين شود.
با اين حال ما از كساني كه مبتلا به جذام بودهاند، درمان شدهاند و انتقالدهنده بيماري نيستند، اما دچار عوارض و معلوليتهاي ناشي از آن هستند، كناره ميگيريم؛ در حالي كه آنان مانند ساير معلولان هستند. نوع رفتار ما با آنان سبب ميشود كسي كه زماني دچار بيماري بوده، خودش را ايزوله و از مردم دوري كند و اين باعث افزايش مشكلات روحي و جسمي آنان ميشود.فراموش نكنيم ازجمله راههاي حذف بيماري جذام، شناسايي زودرس بيماري و درمان دارويي بموقع و پيش از انتقال ميكروب به اطرافيان و ايجاد معلوليت در بيماران است. پس بايد بيماران جرات بيان بيماري خود را داشته باشند.
علي اخوان بهبهاني
جمعه|ا|25|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 147]