واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: نقش خردگرايي علمي و معنوي در رشد و توسعه جوامع انساني
موهبت ها و فيض و رحمت هاي الهي از همه سو بر انسان نازل مي شود و الطاف و بخشش هاي ربوبي همه هستي را فرا گرفته است و داده هاي او به بشريت هرگز محدوديت و تمامي ندارد.
برخي از عطاياي الهي به انسان ها از نقش كليدي و محوري و بنيادي برخوردار مي باشند و بود و نبود آنها با بقا و فناي آدميان پيوند و ارتباط پيدا مي كند.
اين نوع داده ها و موهبت هاي الهي به گونه اي هستند كه خود باعث تمهيد زمينه هاي ريزش و نزول بسياري از الطاف و نعمت هاي خداوند مي گردند و به تعبيري ديگر انسان در پرتو بهره وري صحيح و جامع از آنها مي تواند به بسياري از موفقيت ها در عرصه هاي گوناگون فعاليت هاي فردي و اجتماعي نائل آيد و مراحل رشد و كمال و پيشرفت را يكي پس از ديگري طي نمايد.
« عقل » يكي از اين داده هاي كليدي و بنيادي است كه از جانب خداوند متعال به انسان ها بخشيده شده است .
در ميان موهبت هاي الهي نمي توان شريف تر و ثمر دهنده تر از عقل و خرد را نشان كرد و اين حقيقتي است كه در كلام گهربار حضرت امام موسي بن جعفر(ع ) اينگونه به آن تصريح مي شود :
« ما قسم بين العباد افضل من العقل »
« نعمت و موهبتي بهتر از عقل و خرد به انسان داده نشده است . »
1 ـ مهم ترين موضوعي كه در نگرش اوليه به اين كلام گهربار به صورت استفهام در محيط ذهن راه مي يابد اين است كه چرا گفته نشده كه بهترين نعمتي كه به انسان داده شده « ايمان » است و يا « اسلام » است و يا « نبوت » و « امامت » است و وجود شريف پيامبراكرم (ص ) و امامان معصوم (ع ) هستند
پاسخ اين پرسش روشن است : براي اين كه ايمان و اسلام و نيز نبوت و امامت و وجود مبارك پيامبر(ص ) و ائمه (ع ) به وسيله عقل و خرد به شناخت و معرفت درمي آيند و به بينش و بصيرت كامل مي رسند و سپس تمام آثار آنها در فكر و انديشه و جان و روح و رفتار و عمل انسان متجلي مي شوند و تسري مي يابند.
آيا جز اين است كه اگر خداوند متعال عقل و خرد را در وجود انسان به وديعه ننهاده بود او هيچ وسيله شناختي نسبت به اسلام و قرآن در اختيار نداشت و نمي توانست به مراتب ايمان به حضرت پروردگار نائل آيد و به ضرورت نبوت و امامت و معاد واقف گردد و به بصيرت و تبعيت از پيامبر(ص ) و ائمه (ع ) برسد
فرهنگ اسلامي به دليل نقش بنيادي و محوري عقل و خرد در اسلام گرايي اصيل و ديانت جامع و خالص است كه دين باوري بدون تفكر و تحقيق و آگاهي را فاقد ارزش و اعتبار مي داند و دينداري سطحي و قشري يا آميخته با اكراه و اجبار را نمي پذيرد كه چنين دين باوري و دينداري هيچ اثر و ثمري در ايجاد تحول در انسان و پرورش شخصيت او نخواهد داشت و به همين دليل است كه در طول تاريخ همواره اسلام و جوامع مسلمين از وجود دينداران جاهل و سطح انديش ضربه خورده اند و هنوز مي خورند و هم پيامبراكرم (ص ) و امامان معصوم (ع ) و هم فقها و علماي جامع نگر و آزادانديش از آفات و آسيب هاي دينداران آلوده به جهل و جمود و تصلب اعلام خطر كرده اند و هشدار داده اند و هنوز اين روند تداوم دارد.
2 ـ موضوع دوم اين است كه عقل و خرد به اين دليل بهترين نعمت و داده الهي به انسان مي باشد كه بزرگ ترين راهنماي او براي شناخت حق و باطل خير و شر سعادت و شقاوت صلاح و فساد راه و بيراهه و هدايت و ضلالت مي باشد.
چنانچه عقل و خرد با وجود آدمي سرشته نمي شد و در تمام لحظات زندگي و زيست دنيايي و صحنه ها و عرصه هاي فعاليت هاي گوناگون حضور نداشت و همراه و ياور انسان نبود چگونه انسان مي توانست به شناخت نيكي ها و خوبي ها و ارزش هاي والا دست يابد و به آثار حياتبخش آنها پي برد و در نقطه مقابل چسان مي توانست بدون عقل و خرد هر باطل و بيراهه و فساد و تباهي و گمراهي را شناخته و از آنها پرهيز نمايد
آيا نمي انديشيم كه انسان هاي فاقد عقل ـ كه در فرهنگ عمومي جامعه به اسامي و عناوين « مجنون » و « ديوانه » شناخته مي شوند و آنها كه كم خطر هستند در محله ها و كوچه ها و خيابان ها آزاد هستند و آنها كه خطرناك و آسيب رسان مي باشند در مراكز خاصي توسط دولت نگاهداري مي شوند ـ چگونه از زندگي سالم و طبيعي محروم مي باشند و نمي توانند به شناخت و معرفت لازم دست يابند و مراحل رشد و پيشرفت در ابعاد فكري و فرهنگي و اخلاقي و تربيتي ومادي و اقتصادي را طي نمايند بنابراين به درستي و حقيقت عقل و خرد بالاترين و ارزشمندترين نعمت و عطاي الهي به انسان مي باشد.
3 ـ موضوع سوم اين است كه همه علوم و فنون و صنايع و اختراعات و اكتشافات حاصل و ثمره عقل و خرد است و با نقش آفريني اين موهبت و نعمت بزرگ الهي به ظهور و عينيت درمي آيند.
انسان در پرتو خردگرايي و بهره وري از اين نيروي شگفت انگيز است كه همه مراحل علم آموزي و دانش اندوزي را پشت سرمي گذارد و به نقطه اوج و كمال هر علم مي رسد و در پي آن تخصص و كارداني به دست مي آورد و براي جامعه مفيد و ثمررسان مي شود.
علوم و دانش ها داراي رشته هاي مختلف از جمله رياضي نجوم هندسه شيمي فيزيك تاريخ جغرافيا پزشكي جامعه شناسي اخلاق تربيت روان شناسي فلسفه فقه كلام عرفان و ساير رشته ها مي باشد و صاحبان تحقيق و پژوهش با طي مراحل مختلف و با كسب تخصص هاي لازم موجب نضج و شكل گيري اختراعات و اكتشافات گوناگون مي شوند و همه اين ها توسط عقل و خرد صورت مي پذيرد كه هم در تحصيل علوم و هم در رسيدن به بينش و ژرف نگري در دانش ها و هم در بهره برداري هاي بهينه و شايسته از كاوش ها و يافته هاي علمي حاضر و ناظر و نقش آفرين مي باشد و در نهايت جامعه و كشور را به رشد و توسعه در ابعاد فرهنگي و اقتصادي و سياسي مي رساند.
4 ـ موضوع چهارم نقش خردگرايي در حوزه اخلاق و تربيت است كه اين موضوع نه تنها همچون موضوعاتي كه مطرح گرديد حائز اهميت مي باشد بلكه به دليل ارتباطي كه با پرورش شخصيت سالم و مفيد و سازنده انسان دارد بسيار تامل برانگيزتر است و دقت و مراقبت فزون تري را مي طلبد. اين اهميت و مراقبت آنگاه بيشتر چهره مي نماياند كه به اين واقعيت انكارناپذير توجه كنيم كه انسان نامهذب و ناپرورده ـ كه به طور طبيعي فاسد و آلوده به معاصي و نفسانيت هاي گوناگون فردي و گروهي و سياسي و اقتصادي مي باشد ـ علم و دانش را در مسير ناصحيح به استفاده و بهره برداري مي رساند. زيرا او ناسالم و ناپاك مي باشد و علم در نزد چنين كسي همچون تيغ در دست زنگي مست موجب خطر و آسيب رساني مي شود.
كم نبوده اند انسان هايي كه در عين داشتن علم و دانش به دليل آلودگي هاي نفساني و اخلاقي نه تنها عامل رشد و پيشرفت و هدايت نشده اند كه عامل ركود و سكون و عقب گرد و انحراف و انحطاط شده اند و برخي از آنها از محدوده آسيب رساني به افراد و گروه هاي اجتماعي خارج شده و به ايجاد ضرر و آفت و زيان براي يك ملت و كشور پرداخته اند. و در نقطه مقابل انسان هاي خردگرا و پرورش يافته و متخلق به آداب و روش هاي اخلاقي عامل سلامت و سعادت افراد جامعه انساني شده اند.
با توجه به آنچه از نظر گذشت به صراحت درمي يابيم كه « عقل » داراي جايگاه رفيع و آثار وسيع مي باشد و گستره حضور و نقش آفريني آن همه صحنه ها و عرصه هاي حيات فردي اجتماعي سياسي علمي فرهنگي و اقتصادي مي باشد و در تمام ميادين و حوزه هاي كار و تلاش و مديريت هاي گوناگون آگاهي بخشي مي كند و « راه » مي نماياند.
و نيز درمي يابيم كه عقل و خرد در كانون هاي خانواده مراكز تربيتي و كوشايي هاي منتهي به پرورش كودكان و نوجوانان مجامع و سازمان هاي پژوهشي و صنعتي تعاملات و همگرايي ها در حيات جمعي مراكز طرح و برنامه حوزه هاي بحث و فحص و تضارب انديشه ها فعاليت هاي ادبي و هنري و پرورش هاي اخلاقي نقش آفرين مي باشد.
با اين وصف عقل و خرد همه جا حاضر است و فعال و راهگشا و هيچ مكان و زمان و زاويه اي از زندگي فردي و جمعي را نمي يابيم كه از نظارت و راه نمودن و مقصد نماياندن و رشد و پويايي و كمال رساني عقل تهي باشد.
و اينك عمق و ژرفاي رهنمود حضرت امام موسي بن جعفر(ع ) نمايانده مي شود كه فرمود نعمت و موهبتي بهتر و والاتر از عقل و خرد به انسان داده نشده است و اينگونه است كه جوامع و كشورها توان و قدرت مي يابند تا در پرتو « خردگرايي علمي و معنوي » به « رشد و توسعه » در ابعاد گوناگون نائل آيند و هم به سلامت اخلاقي و معنوي برسند و هم به سعادت مادي و دنيايي در همه جلوه هاي آن دست يابند.
فرهنگ اسلامي دين باوري بدون تفكر و تعقل و تحقيق را فاقد ارزش و اعتبار مي داند و دينداري سطحي و قشري يا آميخته با اكراه و اجبار را نمي پذيرد
همه علوم و فنون و صنايع و اختراعات و اكتشافات حاصل و ثمره عقل و خرد است و با نقش آفريني اين موهبت بزرگ الهي به ظهور و عينيت درمي آيند
گستره حضور عقل و خرد همه صحنه ها و عرصه هاي حيات فردي اجتماعي سياسي اقتصادي و علمي و فرهنگي مي باشد و در تمام حوزه هاي كار و تلاش و مديريت هاي گوناگون آگاهي بخشي مي كند و « راه » مي نماياند
در طول تاريخ همواره اسلام و جوامع مسلمين از وجود دينداران جاهل و سطح انديش ضربه خورده اند و هنوز مي خورند و هم پيامبراكرم (ص ) و هم امامان معصوم (ع ) و هم فقها و علماي جامع نگر و آزادانديش از آفات و آسيب هاي دينداران آلوده به جهل و جمود و تصلب اعلام خطر كرده اند و هشدار داده اند و هنوز اين روند تداوم دارد
دوشنبه|ا|12|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]