واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تجسمی - بهمن جلالی، استاد عکاسی و از افرادی است که از ورود افراد جدید به حرفه و هنر عکاسی استقبال میکند، اما حمایت سازمان میراث فرهنگی از نمایشگاه عکس هدیه تهرانی را اشتباه میداند. پیروزه روحانیون: بهمن جلالی یکی از عکاسان پیشکسوتی است که بسیاری از عکاسان جوان کشورمان شاگرد او بودند. او از جمله افرادی است که در جواب واکنش عکاسان به نمایشگاه عکس هنرپیشههای چهره گفته است: «عزیزان من، دنیا و معیارهای آن عوض شده است. باور کنید که همه عکاساند، اگر میتوانید ماحصل کارشان را نقد کنید. زیر سوال بردن خودشان کسی را به جایی نمیرساند. هرکس دوربین خرید، هرکس موبایل داشت و هرکس با اینها عکس گرفت، کار بسیار خوبی میکند. عکس خوب بگیرد، عکاس خوبی است. عکس بد بگیرد، باید عکسش را نقد کرد.»جلالی در گفتگو با خبرآنلاین از حمایت مراکز دولتی از نمایشگاه عکس هدیه تهرانی انتقاد کرد و گفت سوال اصلی اینجاست که چرا سازمان میراث فرهنگی از نمایشگاه عکسی که هیچ سنخیتی با این سازمان ندارد، حمایت کرده است؟نمایشگاه عکس خانم تهرانی با حاشیه های بسیاری روبهرو شده است، اما سؤال مهمی که در میان برای عکاسان به وجود آمده است درباره حمایت سازمان میراث فرهنگی به عنوان یک سازمان دولتی از ایشان است. نظر شما در این باره چیست؟متاسفانه عدهای از عکاسان به برپایی نمایشگاه عکس توسط هنرپیشهها واکنش بدی نشان دادند. اما به نظر من برپایی نمایشگاه توسط هنرپیشههای چهره اشکال ندارد. ما عکاسان باید به این باور برسیم که هر کسی حق دارد نمایشگاه عکس برپا کند. ما چرا خود آن عکاس را مورد غضب قرار می دهیم؟ چرا کسی عکسهایش را نقد نمیکنیم تا بفهمیم عکاسی هست یا نیست؟ که این عکسها عکاسی معاصر امروز هست یا نیست؟ ما متاسفانه از این صحبتها نمیکنیم و از مسأله اصلی غافل شدهایم. سوال من این است که نمایشگاه خانم تهرانی چه سنخیتی با سازمان میراث فرهنگی دارد که این سازمان برای برپایی نمایشگاهشان به ایشان وام داده است؟ اصلا این عکسها چه ربطی به میراث فرهنگی دارد؟ این همه عکاس، با سختی از میراث فرهنگی این مملکت عکس میگیرند، کی میراث فرهنگی آمده بگوید من از شما حمایت میکنم، نمایشگاهتان را برپا میکنم، کتاب برایتان چاپ میکنم، به شما وام میدهم بروید عکس بگیرید؟ بعد یکباره به خانم هدیه تهرانی مبلغ زیادی وام میدهد. من با عکاس کاری ندارم، خانم هدیه تهرانی حق دارد هر هفته یک نمایشگاه برپا کند. ولی میخواهم ببینم آیا خانه هنرمندان این امکان را به همه میدهد که از همه فضاهایش برای نمایشگاه استفاده کند؟ اگر یک عکاس بخواهد در یکی از گالریها نمایشگاه بگذارد، یک سال دیگر به او وقت میدهند. اصلا نقش معاونت ریاست جمهوری در این ماجرا چیست؟ آیا آقای مشایی در هیچ نمایشگاه دیگری هم حضور داشتند؟ نماینده سراب اینجا چه کاره است؟ من وقتی کاتالوگ نمایشگاه را میخوانم دیوانه میشوم و نمیفهمم ماجرا چیست؟این که یک سازمان دولتی از افراد چهره حمایت میکند، چه مشکلی برای عکاسان به وجود میآورد؟ مشکل اینجاست که من عکاس که نمیتوانم چهره بشوم تا مورد حمایت قرار بگیرم. چون در رشتهای کار میکنم که چهره شدن در آن وجود ندارد، ولی سینما این امکان را به هنرمند میدهد که چهره معروفی شود. ممکن است مردم به اندازه هدیه تهرانی من را نشناسند؛ اما من کار خودم را میکنم. ایشان هم جای من را تنگ نکردهاند. من ظرف این 5، 6 ساله 10، 15 نمایشگاه خارج از این مملکت گذاشتم و هیچکس دیناری هم به من پول نداده است. خودم خرج کردم که آیا اگر کسی آثار را بخرد، بخشی از این هزینهها جبران شود. هیچ سازمان دولتی این چنین وام و تسهیلاتی در اختیار عکاسان قرار نمیداد و نمیدهد. حالا به خاطر چهره بودن خانم هدیه تهرانی وام به ایشان تعلق گرفته و این اشتباه است. میدانید چرا؟ چون عکسهای خانم هدیه تهرانی هیچ سنخیتی با میراث فرهنگی ندارد. ممکن بود خانم تهرانی به عنوان تجربه بخواهد یک فیلم مستند بسازد، معاونت سینمایی وزارت ارشاد به خاطر چهره بودن یا هر دلیل دیگری میتواند به ایشان وام بدهد تا فیلمش را بسازد؛ وظیفهاش است که این کار را بکند. ولی آیا وظیفه میراث فرهنگی هم این است که به نمایشگاهی که ربطی به این سازمان ندارد کمک کند؟ ما چرا نمیپردازیم به بیبرنامگی و عدم فعالیت درست سازمانهای فرهنگی در این مملکت؟ اگر یک سازمان سینمایی برای برگزاری نمایشگاه عکس از خانم تهرانی حمایت کند، درست است؛ چون از یک عضو صنفی خودش پشتیبانی کرده و خیلی هم کار خوبی کرده است. ولی آنها که فعالیتشان ربطی به این عکسها ندارد اینجا چه کارهاند؟ این قابل قبول نیست که به خانم هدیه تهرانی به خاطر چهره بودنشان وام تعلق بگیرد.عکاسان برای مانع شدن از گسترش و تکرار این ماجرا چه باید بکنند؟من میخواهم از عکاسان و همکاران خودم، دو خواهش کنم. یکی اینکه جهانمان را بزرگتر کنیم، چون دنیا بزرگتر از این صحبتهاست که ما به خاطر نمایشگاه گذاشتن هنرپیشهها بحث و جدل کنیم. بعد هم یک گله کنم از همکاران خودم. ببینید این ماجرا از اکسپوی سال گذشته شروع شد. من بارها به مسؤول برگزاری اکسپو گفتم که این فرمولی که شما پیاده میکنید درست نیست. انتخاب و قیمتگذاری عکس، معیار میخواهد. نمیشود هر کسی هر چه آورد در اکسپو وارد کنید. بعد برای این که از چهرههای معروف استفاده تبلیغاتی کنند، که به نظر من سوءاستفاده کردند از دوستان سینمایی، آنقدر به آنها تلفن زدند که آنها در دام این ماجرا افتادند. در غیر اینصورت این اکسپو چه اعتباری برای امثال آقای کیانیان و کیارستمی به ارمغان میآورد؟ وقتی همه جای دنیا عکسهای کیارستمی را میخرند، فروش آثارش در اکسپوی تهران، چه اعتبار هنریای برای او به وجود میآورد که او اصرار داشته باشد در آن شرکت کند؟ ولی برگزارکنندگان اکسپو از این ماجرا، برای تبلیغ اکسپو استفاده کردند. از روز اول این ماجرا برای من روشن بود که اینها چه نقشهای دارند و در اکسپو شرکت نکردم. عکاسان دیگر هم این را میدانستند ولی چرا آنها شرکت کردند که بعد شاکی شوند. آنها از روز اول نباید شرکت میکردند و لااقل حرمت حرفهشان را باید نگه میداشتند.فروش این عکسها آیا در چرخه عکاسی حرفهای و برای کسانی که از راه عکاسی امرار معاش میکنند، مشکل ایجاد میکند یا خیر؟ببینید به نظر من کسی که این عکسها را میخرد عکس نمیخرد، امضای صاحب اثر (مثلا هدیه تهرانی) را میخرد. خوب او خانم تهرانی را دوست دارد، من که نمیتوانم بگویم برای چه ایشان را دوست داری؟ به نظر من اشکالی ندارد ضمن این که اگر این عکسها را گران بخرند، قیمت عکس بالا میرود. ولی اینجا مشکلی که پیش میآید این است که آیا به اندازهای که از هدیه تهرانی حمایت میشود، از عکاسی که چهره نیست ولی عکس خوب دارد هم پشتیبانی میشود؟ من میگویم عکاسان باید کوشش کنند خارج از این حمایتهای دولتی که هیچوقت نصیب ما نمیشود، خودشان بتوانند فعالیتشان را ادامه دهند و ارتباطهای جهانی پیدا کنند و با گالریها و مراکز فرهنگی ارتباط برقرار کنند و کارشان را عرضه کنند.شاید اگر یک ارگان خصوصی از نمایشگاه افراد چهره حمایت کند، توجیه داشته باشد که به دنبال سود حاصل از معروفیت و چهره بودن صاحب اثر است. ضمن این که اگر بازدید از نمایشگاه افراد چهره، بهانهای باشد برای آشنایی مردم با هنر عکاسی، حاصل خوبی برای این هنر دارد. ولی حمایت یک سازمان دولتی بحث برانگیز است.درست است، حاصل خوبی دارد؛ ولی به شرطی که خوب عکس گرفته شده باشد. من به عنوان یک عکاس بعد از این همه سال هر تازه واردی که وارد رشته عکاسی میشود، خوشحال میشوم. چون پیش خودم میگویم یکی دیگر هم اضافه شد. حالا اگر خوب عکس گرفت یا بد گرفت، نقدش میکنم؛ ولی میگویم یک فرد دیگر هم به عکاسی اضافه شد و این باعث رشد میشود. اگر یک هنرپیشه بیاید نمایشگاه عکس برپا کند، برای من بعد از این همه سال عکاسی جذاب است که ببینم این هنرپیشه از چه زاویهای این دنیا را دیده است و چه چیزی را به عنوان سوژه عکس انتخاب کرده است. یا اگر یک نویسنده نمایشگاه عکس بگذارد، خیلی خوشحال میشوم بروم ببینم یک نویسنده به این دنیا چطور نگاه کرده است و عکسهایش چه سنخیتی با کتابهایش دارد. همه اینها به آدم رشد میدهد و ایده میبخشد. اما مشروط بر این که عکس خوب گرفته شود. و این مسأله بسیار مهمی است. «نظر کیانیان درباره نمایشگاه هدیه تهرانی و حمایت های دولت» را در اینجا بخوانید. یادداشت عباسی کوثری با عنوان «حرمت عکاسی باید حفظ شود» را در اینجا بخوانید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 356]