واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نقدي بر سريال «كارآگاه علوي» تصويري آشنا از يك كار آگاه ايراني
جام جم آنلاين: 1 ــ حسن هدايت را مخاطبان سينماي ايران و تلويزيون باآثار تاريخي در دورههاي تاريخي خاصي ميشناسند. آثاري كه در ميان حجم انبوه توليدات تلويزيوني مجموعههاي در خور تاملي به حساب آمده و گاه به مذاق مخاطبان خوش آمده است. او در آثار قبلي خود نشان داده پتانسيل كارگرداني و نويسندگي آثار تاريخي را داشته و در اين وادي شناخت مناسبي از تاريخ معاصر ايران دارد.
مجموعههاي قبلي هدايت مثل سري دوم كارآگاه علوي همه در حول و حوش تاريخ سلطنت پهلوي اول و دوم بوده و براساس مطالعات وسيع اين كارگردان، بيننده تلويزيوني در جريان تمام جزييات ماجراهاي اين دو مقطع تاريخي قرار گرفته است.
حسن هدايت اين بار به برههاي از تاريخ يعني زمان اشغال متفقين پرداخته است. اوضاع ايران نابسامان است و به طور نسبي فضاي آزادي براي مـطـبـوعـات و پرسنل شهرباني وجود دارد تا به خيانتها و قتلهاي دوره گذشته رسيدگي كرده، با بيان حقايق سلطنت پهلوي را رسوا كنند.
شخصيت محوري تمام آثار هدايت كسي است كـه عـقل سليم جامعه محسوب ميشود و ميزان مسووليت پذيرياش در جامعه باعث ديدن خطاهاي ديگران آنها ميشود.
اين شخص داراي وجدان شريف و پاكي است. حتي اگر در جريان كار و زنـــدگـــي آسـيــبهــاي روحــي، جـسـمــي و مــالــي فــراوانـي بـابـت درستياش ببيند، دست از صداقتش بر نميدارد و اين اصليترين جاذبه براي آثار اين كارگردان محسوب ميشود.
او مـــيدانـــد فــضـــاهــا رنــگ و شـخـصـيـتپـردازيهاي قصه را چگونه در كنار شخصيت اصلي داستان «كارآگاه علوي» بچيند كه در عين هموار بودن مسير قصه، باورپذيري نزد مخاطب حاصل شود و در عين حال او انگيزهاي براي دنبال كردن قصه داشته باشد.
مطمئنا فراز و فرودهاي تاريخي اين قصه آنچنان است كه مخاطب تلويزيون به لحاظ كسب اطلاعات تاريخي و آشنايي با جنبههاي پنهان شخصيتهاي واقعي تاريخ گذشته و پيگيري قصههاي هر قسمت اين سريال، علاقه و انگيزه فراواني براي تماشاي اين سريال داشته باشد.
2 ــ نكتهاي كه تفاوت اين اثر را با مجموعه اول كارآگاه علوي مشخص ميكند شخصيتپردازي حسن هدايت از كارآگاه علوي در مجموعه دوم و تفاوتهاي آشكار آن با شخصيت مجموعه اول است.
او اين بار شخصيتي چند لايه از كارآگاه علوي ارائه كرده كه با آن شخصيت جدي، عبوس و نسبتا تندخو در مجموعه اول تفاوت بسيار دارد، چرا كه كارآگاه علوي اين بار سرد و گرم چشيدهتر است، به وقت لزوم ميخندد و هنگام جديت روحيه خاص خود را دارد.
بـيتـرديـد ارائـه چنين تصوير پختهاي از يك كارآگاه ايراني يكي از خلاءهاي نگارش تلويزيون ايران در پرداخت درايت پليس ايراني است كه هدايت از پس آن بخوبي برآمده است.
پس كارآگاه علوي اين مجموعه ميتواند الگوي خـوبـي بـراي كـارآگـاهـان مـعـاصـر در پـيگيري و جـسـتجوي حقيقت باشد؛ حقيقتي كه نافيان آن ميكوشند با هزار كلك پنهانش كنند و اگر وجدان پاك كارآگاهان خبره نباشد ميرود كه تا ابد پنهان بـمـانـد و پروندههاي قضايي بدون كسب نتيجه عادلانه مختومه شود.
صدالبته به كارگردان اين مجموعه بابت ارائه چنين تصوير باثباتي بايد احـسـنـت گـفـت كـه توانسته است الگوي كارآمدي براي پليس و نيروي انتظامي ارائه كند تا آنها مردم را در رسيدن به عدالت همراهي كنند.
3 ــ چندي است پس از مرگ نـابهنگام علي حاتمي، ايرانيترين كارگردان سينما و تلويزيون ايران، كارشناسان سينما دو نفر را با او مقايسه ميكنند.
اكنون ديگر مقايسه دو حسن با علي حاتمي كمي كهنه شده و به لحاظ توانمنديهاي نگارشي و كارگرداني چندان صحيح نيست، اما واقعيت اين اســـت كـــه حـســن فـتـحــي شـنــاخــت خــوبــي در ديالوگنويسي از نثر كمي گذشته دارد و حسن هدايت اشراف كاملي از تاريخ معاصر و سدههاي گـذشـتـه و چـون هـر دو بـه مـوضوعات تاريخي علاقهاي وافر دارند ناخودآگاه كارشناس سينمايي و مخاطب سينما و تلويزيون آن دو را با علي حاتمي مقايسه ميكند، اما همه ميدانيم علي حاتمي چيز ديگري بود و مدتها بايد بگذرد تا مثل او پديد آيد، چـــراكـــه نــثــرش گــوشــه بــه سـعــدي مــيزنــد و تـصـويـرسازياش خالصترين تصوير از زندگي ايراني است.
پس قياس اين دو با علي حاتمي چندان صحيح نيست، چراكه او فرزند شكفته زمان خويش بود و براساس ممارست فردي و نبوغش به جايگاهي رسيده بود كه هر كسي را توان آن نيست و اين دو حسن نيز با توجه به تدوينها و توانمنديهايشان در حوزه نگارش و كارگرداني جايگاه خويش را دارند و چون علايق و سليقه متفاوتي از حاتمي دارند با او غيرقابل قياساند.
4 ــ دهه 30 در تاريخ معاصر، فرصتي براي ابراز عقايد و تبلور آگاهسازي ملت براي نشريات و روشنفكران آن عصر بود. سالهاي پس از 1320 همزمان با تبعيد رضاشاه آغاز ميشود و تا سالهاي اختناق كه از 1328 تا 1332 است ادامه مييابد و در ايـن زمان شاه جوان با حمايت آمريكا پايههاي سـلـطـنـتاش را بـا تـعـطـيـل كـردن مـجلس، عزل نخستوزير و كودتا و بستن دهان مردم محكم ميكند.
حسن هدايت با هوشمندي به سراغ برههاي از تاريخ معاصر رفته است كه به سبب حضور بيگانگان در كشور افرادي شبيه كارآگاه علوي توانستند حقوق حقه مردم ايران را با مرور ظلمهاي گذشته واخواهي كنند و جنايتكاران و خائنان به ملت را به پاي ميز محاكمه بكشانند.
حسن هدايت اين بار شخصيتي چند لايه از كارآگاه علوي ارائه كرده كه با آن شخصيت جدي و نسبتا تندخو در مجموعه اول تفاوت دارد
حسن هدايت با انتخاب زمان داستانش در اين برهه تاريخساز، حقايق را در قالب پروندههاي جنايي به ملت بازگو ميكند و ميكوشد در اين انتقال كمترين دخل و تصرف را انجام دهد تا مخاطب با قضاوت خود درباره حاكمان گذشته بينديشد و تاريخ را با انديشه خود كامل كند.
اين فرصتي است كه بعضي كارگردانان تلويزيون در روايت قصهها و شخصيتهاي تاريخي به سبب ناپخته بودنشان به مخاطب نميدهند و با انتخاب شخصيت واقعهاي تاريخي سعي ميكنند با ساختن فيلمي از آن واقعه به شهرت برسند تا بگويند فلان قصه را ما ساختهايم در حالي كه به سبب تجربه كافي نداشتن در نگارش و كارگرداني فرصت انديشه به مخاطب نميدهند، اما هدايت كه مديوم تلويزيون را بهتر از سينما ميشناسد و به تاريخ آنچه روايت ميكند مسلط است قصه كارآگاه علوي را به گونهاي براي مخاطب ترسيم ميكند كه هر كس با هر ميزان سواد و آگاهي نكاتي را برگيرد و با فكر خود به نـتـيـجــهاي شــايـسـتــه بــرســد و ايــن هـنــر بــرخـي كارگردانهاي تلويزيون و سينماست كه برخي ديگر عمري نيز ميگذرانند، اما آن را كشف نميكنند.
و ايـن هـمـان دهـهاي اسـت كه فرصتي براي فكركردن و مردم را به فكر واداشتن پيش آمده و هدايت قصه مردان آزاديخواه اين سرزمين را در لباس كارآگاه شهرباني بخوبي براي مخاطب ميليوني سيما روايت ميكند.
در ضمن جالب است با آنكه برخي قصههاي روايت شده شبيه قصههاي قبلي كارآگاه علوي است، اما تكراري نيست و تماشاي هر قصه حلاوتي ديگر دارد.
5 ــ پس از ساخته شدن فيلم پدرخوانده توسط كاپولا، معمولا روايت داستانهاي پليسي با ساختار روايتي فيلم مذكور به پيش ميرود؛ روايتي كه با درهمآميزي گذشته و اكنون، حد كافي از رازآلودگي داستان را موجب ميشود و تماشاچي را مجبور ميسازد قصه را دنبال كند و انگيزه كافي براي اين كار در او به وجود آيد.
كارآگاه علوي هم از اين قاعده روايتي مستثني نيست و با چنين شيوهاي روايت شده و اين شيوهاي است كه براي روايت آثار تاريخي غير پليسي نيز در ايـن سـالهـا مـعـمـول شده و كارگردان متبحري همچون كيانوش عياري نيز ترجيح ميدهد قصه دكتر قريب را بر اين اسلوب براي مخاطب فراگير تلويزيون بسازد.
اين بار نيز حسن هدايت از پس درهم آميزي گذشته و اكنون با تمركز كافي برآمده و چيزي كه براي تماشاچي روايت ميكند مغشوش و گنگ نيست، چرا كه با تمركز كافي در نگارش و برگردان آن بـا كـارگـردانـي مـورد اسـتقبال مخاطب قرار ميگيرد.
بعضيها با الهام از اين شيوه روايتي، به سبب فهم نامناسب، برخي قصههاي تاريخي را مغشوش و آشفته روايت ميكنند و اين به سردرگمي خود و مخاطب منجر ميشود و اين آسيبي است كه بر اين شيوه روايتي اگر از سر فهم انجام نشود، وارد است.
6 ــ شـايـد بـتـوان گـفـت اندكي شتابزدگي در كارگرداني اين مجموعه مشاهده ميشود. هدايت با تمركز بر بازيگران و شخصيتهاي اصلي برخي نابازيگران را بدرستي هدايت نكرده و بعضي از بازيگران بزرگ نيز بازي چندان مطلوبي از خويش ارائه نكردهاند.
براي مثال بازيگر نقش ميشل دوميه بازي منفعل و غير منطقي نسبت به نقشاش ارائه كرده است و بازيش از جنس و جايگاه شخصيت مزبور به دور است، چرا كه ريتم نگاه و نوع بيانش (متوجه هستم كه صداي ديگري به جاي او حرف ميزند) ايراني است و شخصيت مذكور خارجي اگر بازيش هدايت ميشد نوع نگاه و بازي درونياش رنگ و بوي خارجي ميگرفت و لهجه فارسياش از هم گسيخته ميشد.
در برخي موارد ديگر نيز از اينگونه نقاط ضعف كه ناشي از شتابزدگي است ميتوان يافت. يك اشكال ديگر اين مجموعه ديالوگ فراوان آن است كه گاهي حوصله مخاطب را سر ميبرد و صد البته گـاهـي قصه ميطلبد با ارائه ديالوگ، اطلاعات جزءبهجزء به مخاطب انتقال يابد، اما با تمركز بيشتر و تامل ميتوان پارهاي سخنان و حرفها را زدود و اثر را سهل و ممتنع كرد و دلنشيني آن را براي مخاطب دو چندان نمود.
7 ــ و ... نكته ديگر آنكه در پارهاي از دقايق چشم تصاوير بسته (كلوزآپ) در تماشاي اين مجموعه آنچنان بالا ميرود كه تماشاگر احساس خفگي ميكند. سنجيدهتر آن بود كه هدايت به واسطه شـنــاخــت كــافــياش از تـهـران بـا درهـم آمـيـزي متناسبتري در ارائه نماهاي بسته، نيمه بسته و باز قصهاش را روايت ميكرد، چرا كه بدين شيوه تهران (مكان قصه) كمتر ديده ميشود و در ساخته شدن ذهنيت و باورپذيري مخاطب از قصه لطمه نامطلوبي وارد ميشود.
اينها همه از شتابزدگي در اجراست، اما نوشته از كارگرداني جلوتر است و زحمت فراواني براي آن كشيده شده است.
امير فرضاللهي
چهارشنبه 25 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 216]