واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: "گفتوگوی عاشقان زیر باران ماه" گروه شمس، پورناظریها و سهمی از سال جهانی مولانا
"چون مرا دیدی و من مولانا را دیده، چنان باشد كه مولانا را دیدهای. طوبی لمن رآنی. من خود صد بار گفتهام كه مرا آن قوت نیست كه مولانا را ببینم، و مولانا در حق من همین میگوید. اما پیش من باری این است كه بعد از مولانا خویشتن را میكشند كه درنیافتیم، فوت شد، اكنون غنیمت دارید جمعیت یاران را". در روزگاری كه برخی برای آمریكایی كردن مولانا جلالالدین محمد بلخی میكوشند تا بهگفتهی خود، به ساحت مقدس عشق نزدیكی یابند و جماعتی دیگر نیز شناسنامهی تركی برای او صادر كردهاند و از قبل آن، به بهرهی مالی دستیافتهاند، گروه شمس با رهبری حالا 27ساله شدهی كیخسرو پورناظری، چند شب گذشته را میزبان هزاران نفر از مشتاقان هموطن مولانا در تهران بود. گروه شمس كنسرت اخیر خود را بهمناسبت سال جهانی مولانا، در حالی در شبهای اعیاد شعبانیه 6 تا 9 شهریورماه 1386 برگزار كردند كه محمدرضا هنرمند و مسعود فروتن، كارگردانی هنری و تلویزیونی آنرا برعهده گرفته بودند؛ تا ما هم در این آشفتهبازار جهانی - و البته با یاری گروه سماعگران قونیه - سهمی را به خویش اختصاص داده باشیم. اجرای شامگاه گذشته در محوطهی باز مقابل یكی از كاخهای قدیمی مجموعهی تاریخی - فرهنگی سعدآباد، در حالی برگزار شد كه همچون دیگر كنسرتهای برگزارشده در این مكان، از تبعات ناخوشایند آن در امان نمانده بود؛ هرچند بهنظر، بهواسطهی شمارهگذاری صندلیها و تاكید برگزاركنندگان بر رعایت آن، از نظم مطلوبتری برخوردار بود. عقربههای ساعت به 50 دقیقه رفته از ساعت 20 رسیده بود كه صدایی كه تهورس پورناظری را صاحب آن معرفی میكرد، با عذرخواهی از صدها نفر جمعیت حاضر در محل، دلیل تاخیر در آغاز اجرا را سنگینی ترافیك خیابانهای اطراف مجموعه و تاخیر علاقهمندان به حضور، اعلام كرد. وی همچنین دو نكتهی دیگر را هم به زبان آورد؛ یك، پوزشخواهی بابت مزاحمت دوربینهایی كه در نقاط مختلف و ازجمله بهصورت مكانیكی، در برابر سن قرار داشتند، دیگر، خواهش از حاضران مبنی بر خودداری از تشویق گروه - برای جلوگیری از تمركز - تنها پس از خروج گروه سماعگران، در بخش دوم. دقایقی از نه گذشته بود كه برنامه با بیش از یك ساعت تاخیر، با صداهای تولیدی زوزهی باد و بههم خوردن نیها در نیزار و زمزمهی «بشنو از نی» آغاز شد كه بانگ «بشنو از نی چون حكایت میكند / وز جداییها شكایت میكند» كیخسرو پورناظری، حكم آغاز كنسرت شبانه گروه شمس را اعلام كرد؛ آنجا كه پس از نینوازی هنرمند قونوی - نوری پارماكسیز -، اعضای گروه نیز با او همآوا شدند: از نیستان تا مرا ببریدهاند، از نفیرم مرد و زن نالیدهاند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق، تا بگویم شرح درد اشتیاق پس از آن، طنین تنبور كیخسرو بود كه در میان شاخ و برگهای درختان كهنسال پیچید، پیش از آوای همخوانی «ما همه ابنای آدم بودهایم، در بهشت این لحنها بشنودهایم» - در استقبال همنوازی تنبور كیخسرو، تهمورث و سهراب پورناظری و ندا خاكی، سحر افشار و كاوه گرایلی، پیش از آنكه صدای كوبان طبل و دف و دیگر سازهای كوبهیی شهاب پارنج، روبین واسی و حسین رضایینیا در فضا بپیچد و از " برای تو"* بگوید. سپس در پی تكنوازی و دونوازی تنبور، گروه با آواز فرشاد جمالی و همآوازی نجمه تجدد: هرگز ندانم راندن مستی كه افتد بر درم در خانه گر می باشدم پیشش نهم با وی خورم گر مستی و روشنروان، امشب مخسب ای ساربان خاموش كن خاموش كن، زین باده نوش ای بوالكرم رفته رفته آوای مستی سر دادند كه: میر مست و خواجه مست و یار مست، اغیار مست، روح مست و عقل مست و خاک مست، اسرار مست... آنجا كه سماعگران قونیه در فضای سن ربعكرویشكل مزین به پارچههای سفید بلند و نورهای زرد و سبز و بنفش، با آنان همراه شدند؛ تا كفزنان، رهاتر بتوانند بانگ برآرند كه: شمس تبریزی به دورت هیچكس هشیار نیست کافر و مومن خراب و زاهد و خمار مست! پس از آن، "باران"* باریدن گرفت؛ زیر واژههای آنسو مرو، زینسو بیا، ای گلبن خندان من / ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من! اما افزایش حس عارفانه زمانی فروكش یافت كه با اعلام تنفس 20 دقیقهیی گروه در ساعت 22:10، بخش دوم اجرا - موسیقی ملی - در ساعت 22:55 آغاز شد؛ آنجا كه تنبورها بر زمین نهاده شدند، سهراب كمانچه به دست گرفت، تهمورت بربت و كیخسرو تار، حمیدرضا تقوی پای سنتور نشست، تا گروه همراه با نوای سهتار گرایلی و تمبك پارنج، زیر نور قرص ماه كه به تماشا آمده بود، بگویند: با درد بساز چون دوای تو منم در كس منگر كه آشنای تو منم گر كشته شدی مگو كه من كشته شدم شكرانه بده كه خونبهای تو منم در این بخش از برنامه، خواننده گروه بیش از پیش صدای شهرام ناظری را در خاطر حاضران آورد و پس از آن، دو نوازی نی و تار بود كه به استقبال "ساقی"* مجلس رفتند: زان می که ز بوی او شوریده و سرمستم دریاب مرا ساقی والله که چنینستم ای ساقی مست من بنگر به شکست من ای جسته ز دست من دریاب کز آن دستم بستان قدح از دستم ای مست كه من مستم شور حاصل از آهنگ و نوای ساقی به حاضران امكان نداد كه به توصیه داده شده در ابتدای برنامه پایبند باشند، و به تشویق گروه پرداختند. هرچند آنجا هم كه پس از تكنوازی سنتور و شور "رهایی"* چنین كردند، اعضای گروه نیز به این نكته وفادار نماندند و نوازندگان سازهای كوبهیی گروهشان را با كفزدن نوازش كردند! در دقایق پایانی برنامه بود كه دونوازی بربت و كمانچه، به سهنوازی با همراهی تار تبدیل شد و نی نیز چهارمین عرصهدار بود كه وارد ماجرا شد؛ تا شمسیان راحتتر بتوانند نوا سر دهند كه: دلتنگم و دیدار تو درمان من است بی رنگ رخت زمانه زندان من است بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی آنچ از غم هجران تو بر جان من است كه سماعگران هم به میانه جستند و به "گفتوگو"* با "عاشقان"* پرداختند: تا از تو جدا شدهست آغوش مرا بی گریه كسی ندیده خاموش مرا اما درحالیكه عدهای از حاضران مشغول ترك محل بودند و عدهای به تشویق گروه شمس میپرداختند، با اضافه شدن 10 نفر از تنبورنوازان هنرجو، تصنیف "مستان سلامت میكنند"، برای خیرمقدم مشتاقان نواخته شد؛ كه اهالی فرهنگ و هنری چون سیدمحمد بهشتی، هادی مرزبان، فرزانه كابلی، میكاییل شهرستانی و رویا تیموریان نیز در میان آنان بودند. منبع : ایسنا مطالب مرتبط :کنسرت پورناظری ها با ارکستر فیلارمونیک اوکراین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1647]