پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848772870
نويسنده:احسان زررخ جرم شناسي اسلامي، تصور يا واقعيت
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:احسان زررخ جرم شناسي اسلامي، تصور يا واقعيت
خبرگزاري فارس:نگاه دين مبين اسلام به جرم و بزه نگاهي مترقي و انسان محور است و در تمامي فروض آن هم جنبه هاي فردي و هم جمعي مورد امعان نظر شارع مقدس قرار گرفته است؛ به طوري كه به جرات مي توان بحث از مكتب جرمشناسي اسلامي نمود
چكيده
نگاه دين مبين اسلام به جرم و بزه نگاهي مترقي و انسان محور است و در تمامي فروض آن هم جنبه هاي فردي و هم جمعي مورد امعان نظر شارع مقدس قرار گرفته است؛ به طوري كه به جرات مي توان بحث از مكتب جرمشناسي اسلامي نمود و شاكله اصلي آن را كه بر پايه قرآن و سنت است مورد نقد و بررسي واقع بينانه قرار داد؛ لذا در نگارش اين مقاله تنها انعكاسي از نمونه هاي مترقي جرمشناسي امروزي در آئينه دين مبين اسلام بيان گرديد. البته مباحثي را كه در اين دين آسماني عنوان شده لكن حتي در مترقي ترين مكتب هاي جرمشناسي امروزي نيز بيان نگشته مورد بررسي قرار گرفته است.
با توجه به محدوديت هاي موجود در نگارش مقاله در نوشتار حاضر جنبه هايي از جرمشناسي اسلامي در زمينه هاي جرمشناسي جامعه شناختي، جرمشناسي پيشگيري و جرمشناسي اصلاح گرايانه دين بيان گشت و همراه آن آيات و روايات مرتبط نيز مطرح گرديد.
واژگان كليدي
جرمشناسي، اسلام، جهان شمولي، انسان محوري.
مقدمه
جرم از قديم الايام در جوامع بشري رواج داشته است و همواره به طرق مختلف در حال تكوين و تغيير بوده است. در اين بين گروهي نيز به عنوان جرمشناس به بررسي اين جرايم و سير تحول آنها پرداخته اند.
شايد واژه جرمشناسي عمرش به يك قرن هم نرسد و بنا بر گفته برخي از ابداعات پيشرفته كشورهاي غربي است وما به نوعي دنباله روي آنها هستيم و همانطور كه مي دانيم اين رشته خود به شعب گوناگوني تقسيم شده است كه البته موضوع بحث ما نيست و از پرداختن به آن خودداري مي كنيم؛ هدف اصلي از نگارش اين مقاله بررسي و تبيين ارتباط و همبستگي جرمشناسي با دين و پندارهاي اسلامي ماست و به نوعي بيان اين مسئله كه مي توان در آئينه دين مفاهيم مترقي جرمشناسي را نيز مشاهده كرد.
جرمشناسي رشته معطوف به انسان است و جرم نيز از سوي هم او شكل مي گيرد فلذا لاجرم، جرمشناس يك انسان شناس نيز هست، از سويي شناخت انسان نيازمند شناخت ذات اوست و كه در دين به فطت تعبير شده است و اين فطرت نشات گرفته از ذات اقدس الهي است و از اينرو ريشه در دين و باورهاي مذهبي دارد و از همين جاست كه به رابطه تنگاتنگ دين و جرمشناسي مي توان پي برد كه خود تاييدي بر تعبير ما در مورد آئينه دانستن دين است كه اونيز چون آئينه منعكس كننده است، لكن دين در اين نقش خود مباحث جرمشناسي را نمايان مي كند.
اين بازتاب خود جنبه هاي گوناگوني دارد كه شايد بدون اغراق بتوان گفت كه از موضوع بحث دهها كتاب قطور نيز بيشتر است، زيرا مي توان نقش دين در جرمشناسي كاربردي ، واكنش اجتماعي و دهها عنوان ديگر جستجو كرد، لذا نگارنده بنا بر فراخور مقتضيات زماني حاضر ترجيح داده است كه به بررسي جرمشناسي جامعه شناختي، جرمشناسي پيشگيري و جرمشناسي اصلاح گرايانه دين بپردازد و از اين مناظر به بررسي رابطه دين و جرمشناسي بپردازد.
1) جرمشناسي جامعه شناختي دين
ديدگاههاي اسلامي كه در بردارنده هر دو نگرش فرد گرايانه و جامعه گرايانه نسبت به امور گوناگون است در مباحث مربوط به جرمشناسي نيز وجود دارد و اين ديدگاهها در رابطه با جرم و حساسيت نسبت به آن در جوامع اسلامي نسبت به ساير جوامع نيز ديده مي شود.
در اين ميان نگرش شديد تر و توام با سخت گيري نسبت به جرم در دين اسلام وجود دارد كه ريشه در نظريات اين دين مبين در رابطه با جرم و پي آمد هاي سوء آن دارد، لذا در اين مجال به بررسي اين منظر جامعه شناختي جرمشناسي ديني مي پردازيم.
مطالعات محدودي كه در اين زمينه انجام شده، نشان ميدهند كه بين جوامع اسلامي و ساير جوامع، در ميزان جرائم و پنداشت سختگيرانه نسبت به جرم، تفاوتهايي وجود دارد. براساس آمارهايي كه سالانه منتشر ميشوند، كشورهاي اسلامي تا امروز جزء گروه كشورهاي با نرخ پايين جرم شناخته شده اند؛ كه اين سخت گيري و شدت عمل بسته به نوع جرايم متفاوت است و يافته هاي پژوهشي در كشورهاي مختلف نشان ميدهند كه نگرش مسلمانان نسبت به انواع جرائم، به خصوص جرائم جنسي و اخلاقي با سختگيري بيشتري همراه است و در اين زمينه پژوهشگران براي تبيين تفاوت در ميزان جرم و نگرش مسلمانان، دو عامل فرهنگي و اقتصادي را به عنوان عوامل مؤثر معرفي كردهاند. در ادامه به بيان نظرات برخي از جامعه شناسان كه به بررسي اين مسئله پرداخته اند اشاره مي كنيم:
از نظرماكسيم دوركيم، نظام حقوقي همراه با همبستگي اجتماعي مكانيك، نوعي نظام حقوقي تبييني است كه به دنبال مجازات هاي سخت براي كساني است كه مرتكب جرم ميشوند؛ در حالي كه نظام حقوقي با همبستگي ارگانيك، نوعي نظام ترميمي است و از آنجا كه نظامهاي مكانيك عموماً در جوامع سنتي و تحت نفوذ دين هستند، ما نوعي همبستگي بين سختگيري نسبت به جرم و دينداري ميبينيم و به تعبيري دين و دينداري را عامل مؤثري در سختگيري نسبت به جرم ميدانيم. از سوي ديگر، در نگاه وبر، عوامل فرهنگي در نگرشها و رفتار پيروان مؤثر هستند و در نتيجه دينداري و دين اسلام عامل مؤثري در نوع نگرش و سختگيري نسبت به جرم شناخته ميشود. گيرتز انسانشناس آمريكايي نيز فرد ديگري است كه ميتوان به مطالعات او درباره دين اشاره كرد. او در نظريات خود دين را به عنوان يك نظام فرهنگي معرفي ميكند كه تأثير بسزايي در انگيزهها و خلقيات پيروان دارد و در كتابي نظام فرهنگي ديني (اسلامي) اندونزي و مراكش را با هم مقايسه ميكند و نشان ميدهد كه چگونه مي شود كه حتي در خود اسلام نيز نظامهاي معنايي، رفتارها، خلقيات و انگيزههاي مختلفي بروز پيدا مي كنند.
در عين حال گروهي نيز معتقدند كشورهاي اسلامي جزء كشورهاي توسعه نيافته هستند و زماني كه اين توسعه نيافتگي از ميان برود، تأثيرات دين نيز محو خواهد شد و در واقع اين تفاوت ناشي از عدم توسعه اقتصادي و اجتماعي و نه دين است.
به هر حال توسعه باعث ميشود كه كشورهاي اسلامي آرام آرام به سمت گرايشهاي آسانگيرتر نسبت به جرايم پيش روند، اما با وجود اين، تأثير نظام معنايي و فرهنگي دين اسلام نيز در اين زمينه تعيينكننده است. به طوري كه وقتي ما كشورهايي در سطح توسعه نسبتاً مشابه با كشورهاي اسلامي را مقايسه ميكنيم ميبينيم باز كشورهاي اسلامي تلقي سختگيرانهتري دارند.
در اين ميان مي توان پنج فرضيه در اين مورد ارائه نمود كه عبارتند از: 1. در ايران ميانگين پنداشت سختگيرانه نسبت به جرم نسبتاً بالاست. 2. جرايم اخلاقي (به ويژه جنسي) در بين جرائم سخت قرار ميگيرند. 3. افراد ديندارتر، پنداشت هاي سختگيرانه تري دارند. 4. آنهايي كه از فرآيند مدرنيزاسيون تأثير پذيرفتند، پنداشتشان كمتر سختگيرانه است. 5. افرادي كه داراي ديدگاه مذهبي و سياسي مدرنتر هستند، نگرش مداراجويانهترين نسبت به جرم دارند.
تفاوت اصلي انواع دينداري در سختگيري نسبت به جرائمي است كه از جنس اخلاقي، عقيدتي، سياسي و فكري هستند. به طوري كه كساني كه خود را دينداراني نوانديش، اصلاحطلب و با مداراي فكري دانستهاند، عموما در اين زمينه ها ملايمتر و آسانگيرتر بودهاند.
در اين ميان و با توجه به نظرات مطروحه فوق چند مسئله در زمينه اصول جرمشناسي جامعه شناختي ديني جلب نظر مي كند، اول آنكه نگاه جرمشناسانه دين كه در لواي سخت گيري نسبت به جرايم ظاهر شده است خود به نوعي نشان دهنده مبحث پيشگيري از جرم در جامعه است كه اين شدت در قالب اصل بازدارندگي عمل مي كند، دوم آنكه ساختار ارگانيك دين به نوعي سبب بروز يك سيستم پيشگيرانه در جرمشناسي اسلامي شده است، سوم آنكه تفاوت جوامع اسلامي و جوامع ديگر، از نظر پنداشت سختگيرانه نسبت به جرم، به خصوص نسبت به جرائم جنسي، اخلاقي و عقيدتي ميتواند اين نظر را تقويت كند كه تأثير دين اسلام و به خصوص جرمشناسي اسلامي مي تواند دليل اصلي اين تفاوت ها باشد. اما همين امر در نگرش نوانديشها و اصلاحگران ميتواند نشان از آن باشد كه چنانچه تفاوتهاي نگرشي بتوانند جايي براي خود باز كنند و به عنوان يك تفسير موجه ديني جاي بيفتند، ميتوان انتظار داشت كه فرآيندهاي مدرنيزاسيون روحيات و انگيزههاي مسلمان را نيز دستخوش تغيير كند و نتيجه آن در پنداشتهاي آسانگيرانهتر با مداراي بيشتر نسبت به جرم خود را نمايان سازد.
2) جرمشناسي پيشگيري در اسلام
همانطور كه مي دانيم در تمامي امور بنابر يك ضرب المثل معروف كه مي گويد " پيشگيري بهتر از درمان است " انجام اقدامات پيشگيرانه بهتر از درمان است، خصوصا در زمينه جرم و بزهكاري كه نتايج آن بسيار زيان آور است و گاه جبران ناپذير، از اينرو دين مبين اسلام نسبت به پيشگيري و از بين بردن زمينه هاي جرم حساسيت بيشتري به خرج داده است و همواره در آيات وروايات بر پيشگيري از جرم در جامعه اسلامي تاكيد داشته است. در اين قسمت به بررسي نقش پيشگيرانه دين مبين اسلام در جرم و بزه مي پردازيم.
2-1) كليات
نظريه پردازان درباره اين سؤال كه چرا با وجود جرمشناسي علمي و تدوين طرحهاي گوناگون براي پيشگيري از جرم و انحراف باز هم سركشي و عصيان جوانان، جنايات سازمان يافته وبزهكاري بيش از گذشته فزوني مييابد و يا چرا با وجود اينكه ريشهيابي علل بزهكاري علميتر و ابزار و تكنولوژي آن پيشرفتهتر شده است بزهكاري فراگير شده و حكومتها و جوامعگوناگون با سرعتي شتابدار گامهايي به عقب برمي دارند و فاقد هويت انساني ميشوند و در منجلاب ايدئولوژي سلطهگرايي، جهانخواري تروريسم دولتي، حق كشي، كژمداري، هرج و مرجگرايي، آدم كشي، آدم ربايي، اعتياد، بي عدالتيهاي اجتماعي، بيگانگي از آزادي دروني و فكري و... دلايل متفاوتي را بيان كردهاند يكي از اين دلايل اين است كه جرمشناسي رشتهاي جوان و نوخواسته است و هنوز دوران تكامل خود را ميگذراند نظر ديگر اين است كه دست آوردهايعلمي و نظريههاي كاربردي آن از سوي دولتمردان و افراد جامعه جدي گرفته نميشود. و نظريههاي جرمشناسي فاقد جامعيت بين المللي و پشتوانه اجرايي لازم است از آنجايي كه به نظرپارهاي از محققان بعضيها جرمشناسي را از بعد معنوي و ماوراء طبيعي آن با ويژگيهاي خاص خود دور و يا جدا كردهاند و حوزه مطالعاتي آن را در تحقيقات عيني (مشاهده، تجربه، آزمون)كه مرتبت با جنبه ذاتي ساختار بزهكار و عالم طبيعت وي ميباشد محدود و محصور نمودهاند و سرانجام بزهشناسي و بررسي يك علت يعني طبيعت و ترد بعد معنوي و يا متافيزيكي وجنبه فطري رسيده است. در هر بزهكار يك فشار ايستايي فيزيكي با تغييرات مثبت يا منفي و يك مقاومت ايستايي متافيزيكي در برابر رفتار جنايي با تغييرات موقتي مثبت يا منفيوجود دارد كه عيني و محسوس نيست هرگاه محرك مقاومت ايستايي يعني جنبه عقلي و معنوي ساختار بزهكار كه مرتبت با بعد متافيزيكي است تضعيف شود فشار ايستايي وي را بهسوي رفتار جنايي سوق ميدهد. احياء و پويايي بعد متافيزيكي بزهكار به خودي خود بر اراده و آزادي او تأثير ميگذارد و عامل اراده بازدارنده عقلاني وي كه علتي تامه براي پيشگيري ازبزهكاري و حالت گريز از انحراف و بزهكاري است در وجود شخص ايجاد ميشود و هر انساني با بهرهگيري از نيروي اين عامل كه همانند يك مددكار خصوصي و يا پليس مخفي كه هرجا وهر لحظه همراه اوست ميتواند بر تمام عوامل جرم زاي فيزيكي فائق آيد.
براي اثبات چگونگي توان دين در اثرگذاري آن به جرمشناسي و كارآمد كردن آن با استفاده از معرفتشناسي از دين راهكارهاي هر يك از اديان و ساختار آنها تبيين ميگردد.معرفتشناسي مزبور برخلاف فلسفه دين يا معرفتشناسي درباره دين مصاديق عيني و خارجي دين را كه در تاريخ اديان نمونه هايي از آن بيان شده است با استدلالهايي عقلي و نقلي وبعضاً با استفاده از دستاوردهاي علمي مورد مطالعه و تحليل قرار ميدهد. در حقيقت اين شيوه يك نوع بررسي ميداني و علمي است كه پژوهشگران و صاحبان انديشه راهكارها و قابليتهايفرامين ديني اديان و يا انديشههاي متفاوت را بطور جداگانه يا در شكل تطبيقي مطالعه و كالبد شكافي ميكند. و دادههاي آنها را با يكديگر مقايسه مينمايد. بهترين راه براي پاسخ دادنبه سؤالاتي از اين قبيل كه آيا ميتوان از راهكارهاي جرمشناسي براي عملي شدن بهتر راهكارهاي نظري و كاربردي ديني سود برد در جواب بايد گفت كه معارف ربوبي و هدايتهاينظري و كاربردي قوانين و دستورات تشريعي همه اديان الهي يا حداقل يكي از آنها مانند اسلام كه كاملتر است بصورت همه جانبه و مجموعهاي پيوسته به يكديگر مورد مطالعه و پژوهشقرار دهيم. اسلام در بحث جرمشناسي خرد و جرمشناسي كلان راهكارهاي بسيار مناسب را پيش رويمان ميگشايد و براي آنها دستوراتي مناسب با همه اعصار صادر كرده است. مانندفرضيه تيپ جنايي و جاني مادرزاد سزار لمبروزو در قرن 19 كه اين مسئله در صده نخست هجري قمري در بين پيروان دين اسلام مطرح گرديد. و اسلام نه از طريق زيستشناسي ومطالعه علمي و تجربي بلكه از طريق وحي مبتني بر علم نامتناهي آفريدگار يگانه به چنين مسئلهاي پاسخ داده است. البته تحقيقهاي زيستشناسي جنايي صده نوزدهم به بعد آنرا تفسيرو زواياي بيشتري از آنرا روشن كرده است.
اسلام غير از عوامل دروني مانند وراثت، عوامل محيطي يا برونزا را در پيشگيري از جرم مورد بررسي قرار داده است مانند نقش محيط اجتماعي، خانواده و تربيت صحيح و... تدابير و اقدامات پيشگيرانه اسلام براي مبارزه با بزهكاري را ميتوان به دو شيوه مورد بررسي قرار داد، يكي اينكه راهكارهاي مطرح شده از سوي دانشمندان در جرمشناسي، پيشگيري رابرشمرد و سپس بررسي كرد. كه آيا راهكارهاي مذبور در اسلام وجود دارد يا خير و اگر وجود دارد چگونه است؟ مثلا آيا راهكار شخصيت قائل شدن براي افراد جامعه و احترام گذاشتن بهشخصيت آنها يا راهكار برخورد داري همگاني افراد از سرمايهها و نعمتهاي طبيعي ملي، در راهكارهاي علمي و كاربردي اسلام وجود دارد يا خير و اگر وجود دارد به چه كيفيتي است؟
شيوه ديگر اين است كه بررسي شود علاوه بر راهكارهاي مزبور چه راهكارهاي پيشگيرانهاي در اسلام وجود دارد كه در اذهان و تحقيقات دانشمندان، مورد توجه قرار نگرفته است و چگونهميتوان از آنها براي مبارزه با بزهكاري بهره گرفت؟
يكي از راهكارهاي پيشگيرانه اسلام براي مبارزه با بزهكاري كه جرمشناسي پيشگيري علمي از تبيين و ايجاد آن ناتوان است، معرفي عاملي جرم زا به عنوان "شيطان" كه در دو بعد دروني و بيروني در دين مبين اسلام مد نظر قرار گرفته و شارع مقدس به آنها پرداخته است از منظر دروني شيطان و يا به عبارت دگير نفس اماره در ارتكاب جرم از سوي انسان نقش دارد كه همانا هوي و هوس و خواهش هاي نفس مادي است كه خود موجب گرايش فرد به ارتكاب گناه و بزه مي شود و از منظر بيروني شيطان و يا به تعبيري ابليس كه موجودي است خارجي كه با بهره گيري از طرق مختلف خارج از نفس اشخاص براي فريب انسان ها به انجام كار هاي خلاف و به تعبير ما در اينجا جرم اقدام مي نمايد و سبب گرايش افراد به ارتكاب جرم مي شود و يا فريضه امر به معروف و نهي از منكر است كه خود از پيشرفته ترين وسايل قابل كاربرد در زمينه پيشگيري از جرم در نظام جرمشناسي است زيرا همانطور كه مي دانيم هدف عمده جرمشناسي حتي با تعريف هاي غربي نيز دو چيز است اول پيشگيري بعد درمان كه هر دوي اين اهداف در سيستم امر به معروف ونهي از منكر اسلامي آمده و مد نظر شارع مقدس بوده خصوصا هدف اول كه همانا پيشگيري از جرم است وديگري موضوعزندگي پس از مرگ و مراحل آن و وجود معاد و قيامت و حضور در روز جزا است. زمان و مكاني كه به عملهاي نيك پاداش داده و عملهاي بد، عقاب ميشود.
از جمله نكات با اهميت در اين خصوص، اين است كه در اسلام ضمن توصيه به انجام كارهاي نيك و تبيين ثمرات آن، كساني كه عملهاي نيك را انجام ميدهند، علاوه بر آنكه از ثمرات آن بهرهمند ميگردند، با انجام دادن كارهاي نيك، به آنها پاداش نيز داده ميشود، مثلا فردي كه تجارت يا كار ميكند، هم به نتايجي همچون درآمد و ثروت ميرسد و هم خداوند به او پاداش نيز ميدهد كه اين از سياستهاي تشويقي است تا افراد، بيشتر به سوي انجام كارهاي نيك كشيده شوند. حال آنكه در جرمشناسي يا سياستهاي جنايي، چنين چيزي با اين گستردگيوجود ندارد، يعني چنين نيست كه تمام كردارهاي نيك نيكوكاران نيز محاسبه و به تمام آنها پاداش داده شود و شايد بتوان گفت كه چنين عملي از توان نهاد حكومتي و غير حكومتي خارجباشد و تنها اختصاص به قدرت الهي داشته باشد و تنها در صورتي ميتوان چنين امري را در جرمشناسي يا سياست جنايي داخل كرد و از بزهكاري، بيشتر پيشگيري كرد كه بتوان واردمرحله جديدي از مطالعه پديده بزهكاري، يعني همسويي علتشناسي ديني و علمي شد، در واقع چنين اهرم تشويقي - ترهيبي قدرتمندي كه تمام جوانب اعمال نيك را محاسبه و پاداش دهد و از سويي تمام اعمال بد را نيز محاسبه و سزا دهد در نظام بشري و به تبع آن سيستم جرمشناسي غربي كه متكي بر صرف دست آوردهاي بشر مادي است وجود ندارد.
2-2) پيشگيري از جرم در آيات و روايات
يايها الناس اعبدوا ربكم... لعلكم تتقون؛ اي مردم پروردگارتان را عبادت كنيد شايد پروا پيشه شويد.
اين آيه به صراحت راه پيشگيري از جرم را عبادت پروردگار دانسته كه سبب ايجاد ترسو پروا در افراد مي شود به اين ترتيب كه شخصي كه پروردگار را ستايش نمايد و به بزرگي او ايمان داشته باشد همان ايمان قلبي به بزرگي و قدرت پروردگار سبب ايجاد يك حس پيشگيري از جرم و گناه در فرد مي شود.
و در آيه اي ديگري فرمود: "واذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون؛ خدا را بسيار ياد كنيد تا رستگار شويد" در اينجا نيز ياد خدا سبب مي شود كه شخص از افتادن به دام ارتكاب گناهان و جرايم دوري جويد و اين امر خود سبب رستگاري فرد در دنيا و آخرت مي شود، در واقع همانا ذكر عظمت و كرامت پروردگار مانع ارتكاب جرم از سوي اشخاصي مي شود كه حداقل ارتباطي با خالق هستي دارند.
از اين دو آيه چند مسئله بدست مي آيد اول آنكه آيه اول در باب عبادت و تاثير آن در پيشگيري از جرم است آيه دوم كه بيان كننده ذكر خداوند است و همانطور كه مي دانيم ذكر پروردگار در ادعيه جايگاه خاص دارد و از اينرو اين آيه شريفه به تاثير دعا در پيشگيري از جرم اشاره دارد، دوم آنكه ين دو بر يك موضوع بنيادين وحدت نظر دارند كه آن نيز در كلام الله اينگونه آشكار گشته است كه " قلب ها آرام نمي گردند مگر با ياد خدا" كه اين آرامش قلبي مانع سوق يافتن فرد به سوي ارتكاب جرم مي شود.
آيه ديگر در اين باب بدين مضمون است كه " ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر: براستي نماز انسان را از زشتي ها باز مي دارد." همانطور كه در كلام فلاسفه مي بينم رابطه عام و خاص مطلق ميان جرم و پلشتي و زشتي وجود دارد در واقع هر جرم يك عمل زشت است لكن برخي از اعمال زشت جرم هستند و برخي جرم نيستند، پس نماز را مي توان به عنوان يكي از قدرتمند ترين ابزار هاي سيستم جرمشناسي اسلام در مقابله با بزهكاري دانست، زيرا انساني در در شبانه روز پنج مرتبه در برابر يگانه بي همتا قرار مي گيرد و از نور وجود او بهره مند مي گردد چگونه رو به سوي جرم مي گذارد و چه زيبا پيامبر اعظم (ص) در كلام خود فرمودند كه " چگونه ممكن است بر كسي كه در هر روز پنج مرنبه خود را مي شويد آثاري از گرد و غبار (منظور زشتي و جرم است) باقي بماند البته اين يك قاعده كلي تخلف ناپذير نيست و چه بسا خونخواراني چون تيمور مغول كه نماز مي خواند ولي كنگره از سر مي ساخت؛ بايد ياد آور شد كه در اين ميان مثال هايي اينگونه نبايد القاء كننده اين تفكر باشد كه اين افراد نماز مي خوانند و جرم مي كنند پس نماز بي تاثير است بلكه در اين افراد ظهور قلبي وجود ندارد و آئينه قلب آنها را به تعبير قرآن مجيد زنگار گرفته به گونه اي كه حتي نماز اين خورشيد تابناك نيز نمي تواند پليدي را از وجود آنها بر دارد و اين همانا تفاوت در انسان بودن آنها زيرا نماز و احكام اسلام براي انسان ها وضع شده است و نه گونه اي كه در خوي حيواني خويش مانده اند؛ در اين ميان نقش ديگري براي نماز مي توان متصور شد كه همانا باز اجتماعي كردن و اصلاح افراد است كه در قسمت بعدي به آن مي پردازيم.
اي پيامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنانت بگو، جلبابها (روسري هاي بلند) خود را بر خويش افكنند، كه اين كار براي اين كه آنها (به عفت و حريت) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است؛ و خداوند همواره غفور و رحيم است.
در شأن نزول آيه فوق آمده كه شب هنگام زنان براي نماز مغرب و عشاء به مسجد مي رفتند برخي از جوانان هرزه بر سر راه آنها مي نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار مي دادند و مزاحم آنان مي شدند. آيه نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را به طور كامل رعايت كنند تا بخوبي شناخته نشوند و كسي بهانه مزاحمت نداشته باشد.
دو نكته در آيه باتوجه به شأن نزول قابل دقت است:
1. براي جلوگيري از مزاحمت هاي خياباني دستور حجاب كامل به زنان مي دهد هرچند در آيه بعدي مزاحمان را نيز تهديد كرده است، معلوم مي شود حجاب در ريشه كني هرزگي و مزاحمت ها نقش دارد.
2. با حجاب، زن هاي با شخصيت و متدين شناخته مي شوند لذا با عمل خود به هرزگان اجازه نمي دهند كه به حريم حرمت آنها اهانت نمايند.
3. در بحث حفظ حجاب كه يك جنبه پيشگيري از جرم است تكليفي در مورد مجرم نيست بلكه عموما بر مجني عليه تاكيد دارد در واقع اسلام در اين مورد برخلاف ساير راهكار هاي پيشگيري از جرم كه بر مجرم مي شد بر مجني عليه بار شده است.
نمونه ديگر كه در جرمشناسي قرآني وجود دارد و به صراحت مي توان گفت كه در هيچ مكتب فوق مدرن بشري نيز وجود ندارد بحث الگو سازي و اسوه پروري در پيشگيري از جرم است كه خداوند عزوجل در آيه شريفه مي فرمايد: "لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه: مسلماً براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيكويي است" اين فرموده پروردگار در قرآن كريم علاوه بر اينكه يك فرموده ديني و الهي است به نوعي بيانگر يكي ديگر از موارد اعجاز قرآن است كه دلايل آن ذكر مي گردد: اول آنكه غالب انسان ها دچار يك بعد ضعف نفساني هستند كه او را نيازمند نوعي پيروي از رهبر و مقتدايي برتر از خويش مي گرداند و تاريخ خود گواهي بر اين مدعاست آنجا كه در تمامي رويدادهاي بزرگ تاريخ بشري همواره فردي به عنوان رهبر و زعيم مردم حضور داشته و نگرش آن فرد سرنوشت آن قوم يا گروه را رقم زده است كه به ذكر دو مثال در از زمان حال و گذشته بسنده مي كنيم يكي از زمان هاي دور و يكي نيز در عصر حاضر كه به قول عدهاي بشر به شوكوفايي و بي نيازي خويش از تعاليم ديني رسيده است اول گروهي را كه به رهبري يك فرد آگاه و عليم گوش سپردند كه هم به سعادت دنيوي و هم اخروي رسيدند در اين مورد مثال بسيار است لكن ما يك نمونه اسلامي را بيان مي كنيم كه به گفته بزرگترين مورخين غربي جاهل ترين قوم زمان خويش بودند، مردم عربستان پيش از ظهور پيامبر اكرم (ص) كه پس رسيدن ايشان به رهبري و پيشوايي اين مردم نادان آنها به سرعت پله هاي ترقي را طي نومده به سعادتي دنيوي و اخروي رسيدند؛ دوم شرح حال گروهي نهمانند اعراب آن زمان در جهل و ناداني بودند و حتي در زمان خويش در منتهاي دانش آن دوران بودند، درست است مردم آلمان در اروپا كه به تعبيري مهد آزادي و پيشرفت شناخته است، مردمي كه زمام خويش را به دست ناداني سپردند كه در مدت كوتاه جهاني را در آتش جهل خود سوزاند و نه تنها سعادت به بار نياورد بلكه تا ساليان سال فلاكت براي مردم خويش بر جاي گذاشت. با اين دو مثال كه به طور موجز بيان گرديدند اوج شاهكار قرآن در زمينه انسان شناسي كه از مهم ترين جنبه هاي علوم نوين است و در جرمشناس كاربرد بسيار دارد آشكار گرديد. دوم آنكه اين آيه شريفه بيانگر يك روش متافوت در جرم شناسي پيگيري اسلامي است كه خود يكي ديگر از علل اعجاز قرآن است وآن اينكه اشخاصي كه اسوه هاي حسنه همچون نمونه هاي مذكور در قرآن را دارند كمتر از سايرين به سوي جرم گرايش مي يابند كه البته اين نيز ريشه در فطرت برتر جوي انسان دارد كه به گونه اي تاسي پذير از الگوي خويش است و پاكي آن الگو و به سوي جرم نرفتن او سبب تحريك آن فرد در قدم برداشتن در راه آن اسوه خويش است كه البته در علوم جامعه شناسي نوين به نقش الگوها در شكل گرفتن شخصيت افراد در آينده آنها تاكيد بسيار شده است. البته بايد خاطر نشان نمود كه اين اهرم پيشگيري در درمان بزهكار نيز نقش ايفا مي كند.
همانطور كه در مبحث قبلي نيز اشاره شد ياد مرگ تاثير بسزايي در پيشگيري از جرم دارد از اينرو مبحثي در باب معاد انديشي و آثار آن در پيشگيري از جرم و عصيان نسبت به خداوند به وجود مي آيد كه به طور مختصر به آن اشاره مي كنيم:
الف) بازدارندگى يا پيشگيرى
علم به اين كه بعد از مرگ انسان وانهاده نمى شود بلكه مسؤول تمام اعمال خود است و جهانى جاويدان را به دنبال دارد، انسان را به فكر وامى دارد; چرا كه انسان هميشه در اين تلاش است كه خود را به كمال برساند. به عبارت ديگر كمال خواهى از فطريات بشر است گرچه در جوامع مختلف تعريف كمال متفاوت است.
حال اگر اين را لمس كرد كه هستى منحصر به دنيا نيست و مى تواند با حركت بر طبق برنامه اى خاص كمالى جاويدان را به دست آورد هيچ گاه خود را به ورطه هلاكت نمى اندازد. هيچ گاه به بن بست فكرى نمى رسد و در انجام اعمال نيك دچار ترديد نمى گردد.
ب) جهت گيرى خاص
با معادانديشى اعمال انسان جهت گيرى خاص پيدا مى كند. انسانى كه معتقد است خداوند مالك روز رستاخيز است سعى مى كند به سوى او حركت كند. اين اعتقاد مستلزم تنظيم رفتار و اعمال است چرا كه با اين جهت گيرى هرگونه رفتارى سازگار نيست انسان با اين نگرش به يك نوع تعادل و امنيت روحى روانى مى رسد كه تمام روان شناسان به دنبال اين هدف مطالعه مى كنند.
ج) غفلت زدايى
با اين نگرش است كه انسان از غفلت و وانهادگى مى رَهد چرا كه مى داند: "(اين چه كتابى است) كه هيچ عمل كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته مگر آن كه آن را به شمار آورده است؟ (كهف 49) لذا مى داند پس هر كس به اندازه ذره اى خير انجام دهد آن را مى بيند و هر كس به اندازه ذره اى بدى كند آن را مى بيند.(زلزله 8/7)" لذا هنگامى كه اين فكر در درون شخص راه پيدا كرد ديگر به خود جرأت تخطى نمى دهد. لذا قرآن با پرداختن به اين موضوع در بيش از يك سوم از آيات خود اهميت اين موضوع را گوشزد كرده است.
از اينروست كه : علي(ع) مي فرمايد: "پس هرگاه شهوت ها به شما روي آورند، مرگ را بسيار ياد كنيد كه ياد مرگ براي پندآموزي كافي است و رسول خدا(ص) اصحاب خود را پيوسته به ياد مرگ سفارش مي كرد و مي فرمايد: مرگ را بسيار ياد كنيد كه همانا مرگ نابودكننده لذت ها و جداكننده شما از شهوت ها است.
همانا كه اين ( لذت ها و شهوت ها) از مهم ترين عوامل تحريك كننده فرد در ارتكاب جرم هستند و اين خود عاملي ديگر در پيشگيري از مرگ است.
بحث ديگر اين قسمت را در عبرت گيري و پندآموزي بيان مي كنيم همانگونه كه واضح است پند گرفتن از گذشتگان تاثيري بسزايي در انجام ندادن اعمال اشتباه از سوي آيندگان دارد و از اينرو در اهداف مجازات ها مسئله عبرت آموزي مورد نظر شارع مقدس بوده است از اينرو پندآموزي از مجرميني كه در گذشته مرتكب جرم شده اند نقشي مهم در عدم ارتكاب جرم از سوي افراد دارد و خود از مباحث عمده در پيشگيري از جرم در جرمشناسي اسلامي است. لذا در همين راستا ست كه قرآن صريحا فرمان داده است" فاعتبروا ياولي الابصر؛ پس عبرت بگيريد اي صاحبان بصيرت." و نيز امير المومنين در اين مورد فرموده اند" : و هركس عبرت گيرد خود را از فرورفتن در خطاها و فسادها دور نگه داشته و هركس خود را از بدي ها دور نگهداشت سالم مي ماند." اينها خود گوشه اي از تاكيد دين مبين اسلام بر نقش پندگيري در پيشگيري از جرم است.
حال كه حديث ديگري از مولاي متقيان ذكر گرديد شايسته است كه نگاهي كوتاه به مبحث پيشگيري در نظام قضايي ايشان بيندازيم، كه به حق جامع ترين نظام قضايي دنيا است.
حضرت با شان هدايتى و ارشادى خويش، اقدام به تربيت و آموزش جامعه مىكرد و اين را حق مردم مىدانست. او با تشويق مردم به برنامههاى عبادى و تهذيبى و ايجاد رفاه اقتصادى و عدالت اجتماعى، زمينه هر نوع جرم را از بين مىبرد، و اگر كسانى قابل اصلاح نبودند، مجازاتشان مىكرد. حتى اگر كسى مدعى بود حد و كيفر را نمىدانسته، تحقيق مىكرد آيا آيه حد مثلاً آيه قطع يد سارق بر او خوانده نشده است، كه اگر خوانده نشده بود، حد نمىزد.
نوع كيفرها و تعزيرات و حدود و نظامي كه در بحث كيفرها ارائه شد، عاملي پيشگيرانه و اصلاحگرايانه است و شدت آنها باعث ميشد هر كس بشنود، از ترس دنبال جرم نرود.
اخرين بحث در باب پيشگيري در اسلام پرداختن به فقر و نقش آن در جرم و بزهكاري است كه بار ها از سوي پيشوايان ديني ما مورد امعان نظر قرار گرفته است.
چگونه فقر موجب گرفتاري انسان در دام جرايم مىگردد؟ نه اين است كه برخى از انسانها به دليل ضعف روح قدرت تحمل فقر را ندارند و در دنيا براى رفع آن به راههاى نامشروع و به تعبيرى بزهكارى روى مىآورند؟ وقتى فقر مىتواند به كفر منتهى گردد، بدون ترديد امكان اين وجود دارد كه به جرم، بزه و فسق نيز بينجامد. اين است كه اسلام از آغاز به آثار شوم فقر توجه داده است. در اين بين برخي از روايات در اين باره را بيان نموده سپس به شرح اين موضوع و رابطه آن با جرمشناسي اسلامي مي پردازيم.
از پيامبر خدا(ص)و هم از امام صادق(ع)نقل شده است كه " لولا رحمة ربي على فقراء امتي كاد الفقر ان يكون كفرا: اگر رحمت پروردگار بر فقيران امت من نباشد نزديك است فقر به كفر بينجامد".
امام علي (ع) در اين باره فرمودند كه: "كاد الفقر ان يكون كفرا: هرگاه فقر وارد شود كفر نيز به دنبال آن وارد مي شود".
امام صادق(ع)نيز مىفرمايد: غنى يحجزك عن الظلم خير من فقر يحملك على الاثم، "ثروتى كه تو را از ظلم باز دارد بهتر از فقرى است كه تو را به گناه وادارد.
امام سجاد(ع)در دعاى معروف ابو حمزه ثمالى از فقر به خداوند پناه مىبرد. "اللهم اني اعوذ بك من الكسل و الفشل و الهم و الفقر..." مصيبت فقر و فاجعه آن نه تنها در اين است كه شكم فقير گرسنه و تن او برهنه مىماند، بلكه انسان محروم ممكن است از هرگونه سرمايه حيات ابدى كه ايمان و عمل به احكام دين است، نيز محروم بماند و سرمايه ابدى وى نيز تباه گردد.
آثار شوم فقر به افراد منحصر نمىماند، بلكه در سطح جامعه نيز اثر مىگذارد، زيرا كه تاثيرهاى ويرانگر و پيامدهاى گوناگون آن از افراد و خانوادههاى فقير مىگذرد و به گونههاى مختلف به جامعه آسيب وارد مىسازد. جرم پديدهاى است كه داراى حيثت اجتماعى است، وقتى فقر موجب آفرينش جرم مىشود، وقتى فقر به سرقت مىانجامد، آنگاه كه فقر دام فحشاء را مىگستراند، وقتى فقر موجب گسيختن پيوندهاى مشروع نكاح و متلاشى شدن كانونهاى گرم خانواده و در نتيجه بر جاى گذاشتن فرزندانى مىشود كه از مهر مادر يا پدر و يا هر دو محرومند هرگز نمىتوان آن را پديده سادهاى انگاشت كه تنها داراى تاثير فردى است. لذا حل معضلات مالي در دين مبين اسلام، همانطور كه اشاره شد نقش عمدهاي را در پيشگيري از جرم دارد.
3) درمان و باز اجتماعي نمودن بزهكار
شارع مقدس تنها به جنبه هاي پيشگيري از جرم فكر نكرده است بلكه به مرحله پس از ارتكاب جرم نيز فكر نموده و آن را نيز مدنظر داشته و راههايي را براي اصلاح و در مان بزهكار بيان نموده كه در اين قسمت به بيان آنها مي پردازيم:
3-1) توبه
خداوند متعال در قرآن كريم در بيش از 90 آيه توبه را در قالب هاي مختلف مطرح و بيان نموده است و آن را مهم ترين عامل رهائي از دام گناهان و فساد، و باعث رستگاري انسان مي داند. در آيه شريفه مي خوانيم: "توبوا الي الله جميعا ايها المؤمنون لعلكم تفلحون؛ و همگي به سوي خدا باز گرديد اي مؤمنان تا رستگار شويد." اين آيه در بر دارنده اوج كلام حق تعالي در اصلاح بزهكار و مجرم است در واقع در دين مبين اسلام از بزهكار پس از ارتكاب جرم قطع اميد نشده و همواره در توبه بر وي باز است تا شايد با اصلاح دروني به سوي الطاف خداوندي باز گردد حال آنكه در مكتب هاي جرمشناسي كنوني گاه از بزهكار قطع اميد شده حذف او را از جامعه توصيه مي كنند و اين خود نشان دهنده يك امر مهم است و آن اينكه سيستم جرمشناسي اسلامي ساختار باز اجتماعي شدن را براي افراد ملحوظ دانسته و آن را با نوعي كشف و شهود قلبي همراه نموده است.
3-2) نماز
نماز نيز همانطور كه اشاره گرديد يكي از مهم ترين ابزارهاي پيشگيري از بزهكاري است كه داراي خصيصه اصلاحي و درماني نيز هست، كه پيامبر گرامي اشلام نيز بدان اشاره فرموده اند : " روزي به پيامبر درباره جواني كه نماز مي خواند و مرتكب گناه و جرم مي گشت خبر دادند ايشان فرمودند به زودي نمازش وي را اصلاح مي كند" در اين مورد بايد چند نكته را متذكر شد اول آنكه نماز نسبت به همه افراد اثر يكسان ندارد و در خصوص افرادي كه ذاتي سياه دارند بعيد است كه عمل نمايد لذا براي روشن شدن موضوع مثالي مي زنم اگر در مقام تشبيه نماز را همچون آب كه مظهر پاكيزگي است بدانيم وجود اين افراد همچون قير است كه سياهي در آن ذاتي است و نه عرضي و لذا با هيچ چيزي ولو نماز پاك نمي گردد، زيرا همانطور كه مي دانيم انسان فطرتا موجودي پاك است كه در اثر پليدي هاي اطرافش سياه مي شود از اينرو تيرگي قلب وي عرضي است و با نماز برطرف مي شود.
3-3) اسوه و الگوي حسنه
الگوي نيكو كه در دين مبين اسلام برآن بسيار تاكيد شده است در مورد اصلاح افراد بد و مجرم نيز مورد اشاره شارع مقدس قرار گرفته است و مثال هاي بسياري در اين باره در دين مبين اسلام وجود دارد كه رفتار پيامبر يا ائمه سبب اصلاح افراد گناهكار شده است، در واقع منش اين الگوهاي صالح در شخص مجرم تحولي ايجاد كرده سبب بازگشت وي از خوي مجرمانه مي گردد.
نتيجه گيري و پيشنهاد
بررسي شيوه هاي جرمشناسانه موجود در دين مبين اسلام خود دريچه جديدي را بر روي جرمشناسان وعلاقمندان به اين رشته از علوم كيفري مي گشايد، در واقع در اين نوع از جرمشناسي ما چيز هايي را مشاهده مي نمايي كه در ساير فرق جرمشناسي نمي توان آنها را مشاهده كرد كه از جمله آنها گستردگي و شمول اين مكتب است؛ كه به صراحت مي توان از آن به مكتب جرمشناسي اسلامي اشاره نمود كه در بردارنده جرمشناسي پيشگيري، باليني، جرمشناسي جامعه شناختي، جرمشناسي انسان شناسي، جرمشناسي اقتصادي، جرمشناسي فطرت گرا و... انواع ديگر است كه در هيچ مكتب بشري تا بدين روز چنين چيزي مشاهده نشده است يا به اين وسعت و گستردگي ديده نشده است.
به جرات مي توان گفت كه در دين مبين اسلام انعكاس جالبي از تمامي نيازهاي جرمشناسي وجود دارد و رد واقع اسلام نه به يك بخش خاص بلكه به ابعاد گوناگون پرداخته چه از منظر فردي و چه اجتماعي، لذا آنچه كه بيش از همه جلب توجه مي نمايد تطابق اين سيستم با روحيات و فطرت انسان است وبراي تمامي انسان ها چه در نظام اسلامي و چه در ساير نظام ها قابل اعمال است؛ نكته ديگر در اين مورد تطابق از باب مقتضيات زماني و مكاني است كه نظريات مطروحه در قرآن و روايات هر چند كه نزديك به هزار و اندي سال پيش مطرح گشته اند لكن هنوز نيز نسبت نظريه هاي نوپاي امروزي ارجحيت دارند، و هيچگاه نظريات امروزي چه از نظر وسعت و شمول و چه از نظر كارآيي قابل مقايسه با نظريات مطروحه در جرمشناسي اسلامي نيستند.
در خاتمه مي توان چند پيشنهاد را براي رشد بيش از پيش اين شاخه از جرمشناسي ارائه نمود كه عبارتند از: 1. تشكيل مكتبي در جرمشناسي امروزي به نام جرمشناسي اسلامي 2. تاسيس رشته تخصصي جرمشناسي اسلامي در دانشگاه ها در مقاطع ارشناسي ارشد و دكتري و نيز قرار دادن فصلي به عنوان كليات جرمشناسي اسلامي در درس جرمشناسي مقاطع ليسانس 3. تشكيل رشته جرمشناسي اسلامي در حوزه هاي علميه 4. برگزاري همايش ها و كنفرانس هايي در اين باب 5. تطبيق علوم جديد با مباني جرمشناسي اسلامي.
نگارنده در خاتمه باز هم متذكر مي شود كه جرمشناسي در دين مبين اسلام به طرز شگفت انگيزي وجود داشته و هيچ جنبه اي خارج از آن وجود ندارد و قابليت تطبيق پذيري با شرايط انسان امروز را نيز دارد؛ لذا اين تحقيق را با ذكر جمله اي از قرآن كريم به پايان مي بريم:
"هيچ تر و خشكي نيست مگر آنچه در اين كتاب يافت شود"
منابع و مآخذ
1. قرآن كريم.
2. نهج البلاغه.
3. دكتر علي حسين نجفيابرندآبادي، بزهكاري زنان، جزوه كارشناسي ارشد حقوق جزا،دانشگاه امام صادق (ع)، 1383و1384.
4. دكتر علي حسين نجفيابرندآبادي، جامعه شناسي كيفري، جزوه كارشناسي ارشد حقوق جزا،دانشگاه تربيت مدرس، 1378.
5. دكتر علي حسين نجفيابرندآبادي، جرمشناسي، جزوه كارشناسي، دانشگاه شهيد بهشتي، 1382و 1383.
6. دكتر علي حسين نجفيابرندآبادي، كنترل و واكنش اجتماعي، جزوه كارشناسي ارشد حقوق جزا،دانشگاه امام صادق (ع)، 1381.
7. دكتر علي حسين نجفيابرندآبادي، جرمشناسي پيشگيري، جزوه كارشناسي ارشد حقوق جزا، مجتمع آموزش عالي قم، 1381و1382.
8. دكتر علي حسين نجفيابرندآبادي، جرمشناسي، جزوه دكتري حقوق جزا،دانشگاه تربيت مدرس، 1379و1380.
9. دكتر علي حسين نجفيابرندآبادي، سياست جنايي، جزوه دكتري حقوق جزا،دانشگاه شهيد بهشتي، 1378و1379.
10. دكتر علي حسين نجفيابرندآبادي، عدالت ترميمي، جزوه دكتري حقوق جزا،دانشگاه تربيت مدرس، 1382و1383.
11. محمد حسيني، سياست جنايي در اسلام، انتشارات سمت، 1383.
12. علي رنجبر، نقش اديان الهي در پيشگيري جرايم، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه علوم انتظامي، استاد راهنما مهدي نجابتي، 1374.
13. سيد عبدالزهرا قديمي ذاكر، ديدگاههاي جرمشناسانه امير المومنين (ع)، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه امام صادق (ع)، استاد راهنما دكتر ابرند آبادي، 1377.
14. سيد صمصام الدين قوامي، نظام قضايي امير مومنان(ع)، سايت دادگستري تهرانhttp://www.dadgostary-tehran.ir .
15. ناصر قربان نيا، نگاهى به فقر از منظر جرمشناسى، مجله نامه مفيد شماره 17.
16. عليرضا نوبري، روش برخورد قرآن با نا هنجاري هاي جامعه، پايگاه مركز فرهنگ و معارف قرآن،http://www.maarefquran.com .
17. سيد جواد حسيني، قرآن و راهكارهاي مبارزه با مفاسد اخلاقي عوامل بازدارنده از گناه و فساد، سايت معاونت امر به معروف و نهي از منكر نمسا.
18. ابن براج، عبد العزيز: "المهذب البارع في شرح المختصر النافع"، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1406ق.
23.نجفي، محمد حسن: "جواهرالكلام في شرح شرايع الاسلام"، دار الكتب الاسلاميه، تهران، چ سوم، 1392.
24. حلي، شيخ جعفر: "شرايع الاسلام في مسائل الحلال و الحرام"، انتشارات استقلال، تهران، چ دوم، 1403ق.
25. حرّ عاملي، محمد بن الحسن: "وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعة"، (30جلدي) مؤسسه آل البيت، قم، چ دوم، 1414ق.
سه شنبه 24 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-