محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826496093
چرا نميتوانيم عادتهاي منفيمان را كنار بگذاريم؟ عبور دشوار از عادتهاي آزاردهنده
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: چرا نميتوانيم عادتهاي منفيمان را كنار بگذاريم؟ عبور دشوار از عادتهاي آزاردهنده
جام جم آنلاين: حتما ميدانيد در جهان فيزيك، قانون معروفي وجود دارد به نام اينرسي. اينرسي به زبان ساده يعني تمايل اجسام به سكون. ميزي را در نظر بگيريد كه در يك اتاق قرار دارد. اگر ساليان سال نيرويي به آن ميز وارد نشود، ميز دوست دارد همانطور بماند.
از طرفي حتما ديدهايد وقتي نيروي وارد به يك جسم قطع ميشود، جسم بلافاصله دوست دارد به همان حالت سكون برسد. اين اتفاق وقتي ما با عادتهاي منفيمان مبارزه ميكنيم در درون ما نيز ميافتد.
فرض كنيد ميخواهيد عادتي را از مجموعه رفتارهايتان حذف كنيد. چند روز مثل همان ميزي كه تمايل به سكون دارد عادتهايتان را هل ميدهيد، اما سنگيني و اصطكاك عادتها به مرور خستهتان ميكند، نتيجه و سرانجام هم معلوم است. براي چندمين بار به عادتهايي برميگرديد كه قصد مبارزه با آن را داشتيد. چرا ما مغلوب عادتهاي منفيمان ميشويم؟
عادتها، عامل تسريع در فعاليتها
دكتر حميد كمرزرين، روانشناس باليني درباره ماهيت عادتها ميگويد: عادتها سلسلهاي از رفتارها هستند كه به ما كمك ميكنند كمتر فكر كنيم و فعاليتهاي روزمرهمان را سريعتر پيش ببريم. در ذهنتان تصور كنيد اگر قرار بود هر كدام از ما در طول شبانهروز براي جزءجزء كارهايي كه انجام ميدهيم فكر كنيم، زمان بسيار زيادي را از دست ميداديم، در صورتي كه عادتها با حذف تاملهاي طولاني، برشهاي زماني بيشتري را در اختيار ما قرار ميدهند.
ريشههاي زيستي و روانكاوي
يكي از پديدههايي كه براي اغلب انسانها آشناست مبارزه با مجموعهاي از رفتارهاي منفي است كه در فرد تثبيت شده است. در واقع عادتهاي منفي نظير وسواس، اعتياد، دروغ، حسادت و ... ميتواند تجارب ناخوشايند، اما گريزناپذيري براي هر كدام از ما باشد. حتما تا به حال خود تجربه كردهايد يا نمونههاي مشابهي از تمايل به ترك عادتهاي منفي را در ديگران ديدهايد. بسياري از ما دوست داريم رفتارهاي منفيمان را كنار بگذاريم، مدتي با اين رفتارها ستيز ميكنيم، اما اغلب به همان نقطه اول برميگرديم، نظير فردي كه دوست دارد سيگار كشيدن را كنار بگذارد يا دروغ نگويد، اما بيشتر از 3 - 2 روز در برابر ميل به سيگار كشيدن يا دروغ گفتن نميتواند مقاومت كند، سرانجام نيز به همان نقطه اول ميرسد. البته وضعيت آنجا بغرنج ميشود كه فرد به دفعات تصميم ميگيرد كه «اينبار ديگر بايد اين عادت را كنار بگذارم»، اما باز در مبارزه با عادتهايش مغلوب ميشود، همين شكستهاي مكرر،آسيبهاي ذهني و رواني جدي بر شخص وارد ميكند.
دكتر حميد كمرزرين درباره «بازگشت به نقطه اول در مبارزه با عادتها» ميگويد: ديدگاههاي مختلفي درخصوص اين اتفاق وجود دارد كه از جمله آنها ميتوانيم به ديدگاه زيستي اشاره كنيم. مطابق با اين ديدگاه، در مغز انسان يكسري مدارهاي تقويت شده عصبي وجود دارد كه وقتي سعي در تضعيف يا از بين بردن اين مدارها ميشود مقاومت شكل ميگيرد.
وقتي ما به رفتاري عادت ميكنيم نسخهاي از آن در حافظه بلندمدت ما ضبط ميشود. به عنوان مثال شما ممكن است خانهتان را به جاي ديگري منتقل كنيد. روزهاي اول اين احتمال وجود دارد كه شما از سر عادت به محل سكونت اولتان برويد، البته اين عادت بعد از گذشت زمان ضعيف و ضعيفتر ميشود.
اين وضعيت در رفتارهايي نظير اعتياد نيز تكرار ميشود. زماني كه فرد تصميم ميگيرد اعتيادش را ترك كند، روزهاي اول تمام اجزاي بدني او اتوماتيكوار خواهان مادهاي هستند كه ماهها يا سالها دريافت كردهاند. طبيعي است مقاومت بسيار شديدي از ناحيه عادتهاي منفي در برابر تصميمها اتخاذ ميشود، از طرفي هر چقدر عادتها نهادينه و تثبيت شدهتر باشند، موج مقاومت را قويتر ميكنند، با اين همه گذر زمان به سود فردي است كه تصميم گرفته رفتار منفياش را كنار بگذارد. به اين معنا كه اگر شخصي در برابر خواستهاي كه ناشي از عادتهاي منفي اوست مقاومت كند روزبهروز از قدرت آن موج منفي كاسته خواهد شد، مقاومت و تكرار نكردن رفتار منفي به مغز اين فرصت را ميدهد كه خود را با شرايط جديد وفق داده و به سمت مولفههاي جديدي برود.
اين روانشناس، تحليل ديگر بازگشت دوباره ما به عادتهاي منفي خوگرفته را از ديد روانكاوي اينگونه بيان ميكند: واقعيت آن است كه ناخودآگاه ما در قبال عادتها تمايل به بازگشت دارد. كودكي را در نظر بگيريد كه وقتي احساس ترس ميكند، از سر عادت انگشتش را ميمكد يا كسي كه بشدت عصباني است به سيگار رو ميآورد. در واقع وقتي فرد با شكستها و اتفاقات نااميدكننده در زندگي روبهرو ميشود، به شخصيت اول خود برميگردد؛ همان شخصيت نهادينه شده كه تصميم به ترك آن رفتار داشت. فرد وقتي به شخصيت اصلياش برميگردد، از تكرار رفتاري كه ميخواست با آن مبارزه كند، لذت ميبرد. اين لذت نيز يك نوع واپسگرايي منفي ايجاد ميكند.
وي استرسهاي محيطي و دروني را به عنوان دو عامل مهم در بازگشت فرد به عادتهاي منفي نام ميبرد و معتقد است: بسياري از افرادي كه با عادتهايشان مبارزه ميكنند، ترجيح ميدهند اين مبارزه در يك فضاي كاملا خاموش انجام شود، آنها بارها در مقابلهشان با عادتهاي بد شكست ميخورند، اما كمتر پيش ميآيد به متخصصان اين حوزه مراجعه كنند، در صورتي كه فرد ميتواند با پشتيباني اطرافيانش به متخصصان مشاوره و روانشناسي مراجعه كند و با بينش بيشتري در يك زمان منطقي به خواستهاش برسد.
بازسازي دوباره شناخت
اما زاويه ديد ديگري كه درباره بازگشتهاي دوباره ما به عادتهايمان وجود دارد، ديدگاه شناختي است. دكتر كمرزرين با تشريح عناصر ديدگاه شناختي ميگويد: ذهن فرد داراي فاكتورهاي شناختي يا دستورالعمل است كه نسبت به اين دستورالعملها و فاكتورها، احساس اولويت ميكند. مطابق با اين ديدگاه، وقتي فرد در مسير ترك عادت با مشكل مواجه ميشود، تمام راهها را منتهي به بنبست ميبيند و تنها راهحل را در تكرار عادت قبلياش ميداند. واضح است عاملي كه فرد را به چنين نتيجهگيري ميكشاند، شناخت نادرست اوست. در اينحالت، بايد شناخت فرد بازسازي و ترميم شود، تا زماني كه اين شناخت اصلاح نشود، فرد در برابر كوچكترين مشكلها، احساس ضعف خواهد كرد و به دنبال آنها، به دامان عادتهاي پيشين خيز خواهد برداشت، اما از عناصري كه به تغيير شناخت كمك ميكند، ميتوان به اراده، برهان، منطق و تصميمگيري اشاره كرد كه موثرترين شيوهها در ترك عادتهاي منفي است.
در بسياري از موارد رفتارهاي اطرافيان (والدين، دوستان همكاران و...) به عنوان يك عامل تقويتكننده عادتهاي منفي عمل ميكند
نكته مهم ديگر در ترك عادتهاي ناپسند، نوع رفتارهاي اطرافيان است. در بسياري از موارد، رفتارهاي اطرافيان (والدين، دوستان، همكاران و...) به عنوان يك عامل تقويتكننده عادتهاي منفي عمل ميكند. كودكي را در نظر بگيريد كه براي رسيدن به خواستههايش عادت كرده است سرش را به زمين بكوبد. او آموخته است هروقت اين كار را ميكند، والدينش از ترس صدمه خوردنش بسيار زود در برابر خواستههايش تسليم ميشوند و هر آنچه را كه ميخواهد، در اختيارش قرار ميدهند، كارمندي را تصور كنيد كه به دليل حاكم بودن روابط و مناسبتهاي غلط اداري بدفعات به ديگران تهمت ميزند اما نهتنها به خاطر اين رفتار مورد سوال و توبيخ قرار نميگيرد، بلكه از او قدرداني ميكنند و پاداش ميدهند. اينجا مناسبات اجتماعي به عنوان عاملتقويتكننده رفتارهاي منفي فرد عمل ميكند. گاهي ميبينيم فرد با صميميت و صداقت در ترك عادتهاي بد خود ميكوشد اما نهتنها از جانب خانواده و والدينش تشويق نميشود بلكه مدام در معرض سرزنش و تمسخر قرار ميگيرد. متاسفانه گاهي ميبينيم در جامعه رفتارهاي بد به عنوان يك ارزش و هنجار مطرح ميشود. شايد شما هم بارها با استدلالهاي مشابهي برخورد كرده باشيد كه در آنها ضمن ستايش از كمكاري، تقلب، تضييع حق ديگران، دروغ و... اين عادتهاي منفي با القابي نظير زرنگي، فراست و سياست خوانده شده است. به طور مسلم وقتي قبح ناهنجاريها در جامعه از بين ميرود و از سويي، به عنوان يك ارزش تلقي ميشود بسختي ميتوان با آنها مبارزه كرد.
در تغيير عادتها نبايد حس محروميت ايجاد شود
برخي افرادي كه عادتهايشان را كنار ميگذارند، ابتدا با نوعي كسالت و افسردگي روبهرو ميشوند. به اعتقاد دكتر كمر زرين، اگر عادتها به شكل مصرفي باشد حتما بايد زير نظر پزشك متخصص و مشاور ترك شوند، حتي ممكن است تعدادي داروهاي آرامبخش براي افراد تجويز شود. طبيعي است افرادي كه اقدام به ترك اعتياد ميكنند ابتدا با اختلال در عملكردهاي شيميايي مغز، با كمبود انرژي روبهرو ميشوند، هر چند اين نوع افسردگي در رژيمهاي غذايي سفت و سخت و خودسرانه نيز ديده ميشود.
در نظر بگيريد سيستم بدني سالها به دريافت يك ماده غذايي عادت كرده است، زماني كه ناگهان دريافت اين ماده غذايي قطع ميشود، بدن احساس محروميت ميكند و بعد هم فرد با موجي از افكار منفي مواجه و به سمت دريافت دوباره آن ماده كشيده ميشود.
اين روانشناس ميافزايد: گام اول براي مقابله با عادتهاي بد، شناخت صحيح نسبت به آنهاست، تا زماني كه اين شناخت اتفاق نيفتد كاري از پيش نخواهد رفت، بعد از شناخت هم استدلال (استدلال براي همه افراد يكسان نيست، استدلال براي يك بزرگسال با استدلال براي كودك متفاوت است) و رفتارگرايي بايد مورد توجه قرار گيرد.
مثبتانديشي، پايه برخورد با عادتهاي منفي
زهرا قيامي، كارشناس ارشد روانشناسي به اهميت شناخت، مثبتانديشي و اعتماد به نفس در پايداري تصميمها و عدم گرايش دوباره به عادتهاي پيشين تاكيد ميكند و معتقد است: شناخت پيدا كردن به جوانب عادتهايي كه به آنها خو گرفتهايم، در عدم بازگشت به عادتهاي منفي مساله كليدي است. در واقع برخوردهاي احساسي و يكباره نخواهد توانست هدف ما را تامين كنند؛ چراكه طراوت و انرژي اين برخوردها بعد از چند ساعت يا چند روز كمرنگ خواهد شد.
مساله مهم ديگر مثبتانديشي و اعتماد به نفس است. اين دو لازم و ملزوم يكديگرند و از همديگر تغذيه ميكنند. مثبتانديشي ميتواند تمام وجوه و جزييات زندگي فرد را تحت تاثير خود قرار دهد، بنابراين كسي كه به عناصر زندگياش با ديدي مثبت نگاه كند، بهتر خواهد توانست در برابر عادتهاي بد ايستادگي كند.
در واقع همه ما به نوعي در معرض خطا و رفتارهاي غلط قرار داريم، اما آنچه مهم به نظر ميرسد شيوه برخورد ما با رفتارهاي غلط است. افرادي كه عزت نفس بالايي دارند، اگرچه ممكن است دست به خطا بزنند، اما بينش بالايشان اجازه نخواهد داد اين رفتارها شكل يك عادت را به خود بگيرد.
لزوم تصويرسازي مثبت
نكته كليدي و مهمي كه اين روانشناس در مواجهه درست با عادتهاي منفي روي آن انگشت ميگذارد، اهميت تصويرسازي مثبت است. پژوهشها نشان داده است افرادي كه در طول ترك يك عادت دست به تصويرسازي مثبتي ميزنند، عملا به موفقيتهاي بيشتري دست پيدا ميكنند، اما كساني كه مدام افكار منفي را به ذهنشان راه ميدهند، اغلب مغلوب عادتهايشان ميشوند. در واقع تصويرسازي مثبت، موجي از انرژي را به فرد منتقل ميكند، او دائم به خود گوشزد ميكند اگر فلان عادت بدش را كنار بگذارد، كلي فايده و منفعت خواهد برد و به اهدافي كه در ذهن داشته نزديك خواهد شد، اما كساني كه عزت نفس بالايي ندارند و مثبتانديش نيستند از همان لحظات آغاز به ترك عادتهاي منفي، با خودش زمزمه ميكند كه: «نه، نميشود»، «نه، نميتواني»، «اين بار هم مثل دفعات قبل» و... توصيهاي كه براي اين قبيل افراد ميتوان داشت اين است كه علاوه بر تقويت افكار مثبت، به مشاوران و روانشناسان مراجعه كنند تا از كلاف منفيبافي كه به ذهن و زندگيشان پيچيده رهايي يابند. مطمئنا بدون مثبتانديشي آنها باز اسير عادتهايي خواهند شد كه در گذشته مرتكب شدهاند.
اتكا به تواناييها و استعدادها در ترك عادتهاي ناپسند بسيار حياتي است، افراد ميتوانند به دفعات جمله «من ميتوانم» را در ذهنشان تكرار كنند. البته جنس برخوردهاي اطرافيان نيز تاثيرات فوقالعادهاي دارد. اطرافيان اگرچه ممكن است نگران فردي باشند كه تصميم به ترك يك عادت گرفته است، اما بروز اين نگراني نبايد به گونهاي باشد كه فرد را در معرض فشارهاي رواني و انتظارات بيش از حد قرار دهد. گاهي حتي لازم است خانواده نسبت به يك موضوع خاص بيتفاوت باشد تا فرد راحتتر بتواند مساله را حل كند.
شكوفه شيباني
يکشنبه 8 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]
-
گوناگون
پربازدیدترینها