محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844926870
مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري (1)
مقدمه بازخواني انديشه رهبران انقلاب، از اهميت ويژهاي برخوردار است; زيرا هر انقلابي داراي مراحلي است و نخستين و مهمترين مرحله، قيام فكري و فرهنگي عليه نظام حاكم است. رهبران انقلاب و داعيهداران قيام و اصلاح، ابتدا بايد بطلان، بيپايگي و انحطاط فرهنگ حاكم و بيصلاحيتي، پوچي، پستي و رذالتحاكمان جامعه را تبيين كرده و به مردم بباورانند و در قبال آن، فرهنگي متعالي، عقلاني، فطري، حياتبخش، حرمتآور و كرامتزا و مجرياني صادق، عالم، خالص، توانا و بيچشمداشتبه مردم عرضه كنند. در اين صورت، فطرت توده مردم به آنان متمايل ميشود و غالب انسانها كه به طور طبيعي و فطري عدالتخواه و كرامتطلبند، به ياري آنان براي قيام اعلام آمادگي خواهند كرد و زمينههاي انقلاب و قيام پيدا خواهد شد. رهبر انقلاب اسلامي حضرت امام خمينيقدس سره و ياران ايشان، به خصوص شهيد مطهري رحمه الله در سخنرانيها و نوشتههاي خود به اين مهم همت گماشتند و در زمينههاي مختلف و از جمله در مبحثحكومت و سياست، فرهنگ ناب اسلام را به عنوان فرهنگ جايگزين به جامعه ارائه دادند. مردم با توجه به اين تبيين از اسلام و نظام اسلامي، به انقلاب پيوستند و براي تحقق نظام پيشنهادي، از بذل جان و مال دريغ نورزيدند و امروز بعد از گذشت ربع قرن از پيروزي انقلاب، بازخواني دوباره آن انديشهها لازم است تا تذكاري براي مردم و مسئولان باشد كه چه اندازه به وعده و پيمان داده شده وفا كردهاند و چه اندازه وعدهها محقق شد و چه حد بر آن مسير استوار ماندهايم. شهيد مطهري، افزون بر اينكه اسلامشناسي مبرز بود، از شاگردان و نزديكان امام و اولين رييس شوراي انقلاب بود و با توجه به اين جايگاه و تاييدي كه امام از افكار و آثار ايشان داشتند، بايد تبيين ايشان از مردمسالاري ديني و جمهوري اسلامي را نزديكترين تبيين به ايده بنيانگذار جمهوري اسلامي دانست و اين خود اهميت مرور دوباره فكر و انديشههاي آن متفكر شهيد را چند برابر ميكند. گرم شدن دوباره بحث «مردمسالاري ديني» و تعهد جمهوري اسلامي بر ارائه اين عقيده و آرمان به عنوان الگوي جايگزين «مردمسالاري ليبرال» يا «ليبرال دموكراسي» حاكم در غرب كه از سوي جهان غرب به عنوان بهترين الگوي حكومتبه جهان ارائه ميشود، بر ضرورت اين بازخواني ميافزايد. بنيانگذار جمهوري اسلامي و ديگر متفكران همراه ايشان; از جمله استاد شهيد، در صدد ارائه الگويي از حكومتبه جهان بودند كه علاوه بر داشتن مزاياي مردمسالاري، از نقايص مردمسالاري ليبرال هم بريء بوده و مزاياي فراوان ديگر هم داشته باشد و لذا فكر و انديشه «مردمسالاري ديني» و «جمهوري اسلامي» شكل گرفت كه در آن قانونگذاري، به اعتقاد اسلامي مردم، فقط مختص خداست و مردم مسلمان با پذيرش قانون خداوند، به تعيين مجريان ميپردازند تبيين مردمسالاري (2) «مردمسالاري» يعني «پايهريزي حكومت و قانون بر طبق خواست و اراده اكثريت مردم». مردمسالاري يعني همه چيز بايد ناشي از خواست و اراده مردم باشد. براي اداره جامعه دو چيز لازم است: قانون و مجري. قانون تعيينكننده حقوق و وظايف حاكمان و مردم و بيانكننده شرايط حاكمان و رايدهندگان است و در نظام مردمسالار، اين قانون بايد مقبول اكثريتباشد. تعيين مجريان اين قانون كه مطابق شرايط مندرج در آن صورت ميگيرد نيز توسط مردم است. اگر افرادي بدون خواست و اقبال عمومي بر مردم حاكم شوند و يا قانوني وضع كنند كه مورد خواست و تاييد مردم نباشد، آن نظام نميتواند خود را «مردمسالار» بداند. مردم صاحب راي كيانند؟ منظور از «مردم» صاحب راي چيست؟ در حكومتهاي اشرافي منظور از مردم فقط اعيان و اشراف بودند و ديگران جزو مردم و صاحب راي شمرده نميشدند و محكوم به خدمتگزاري به اشراف و اعيان بودند. در حكومتهاي ديني كليسايي فقط روحانيون و ارباب كليسا حق راي داشتند. در دموكراسيهاي سوسياليستي فقط اعضاي حزب كمونيستحاكم، صاحب راي بودند و تا چند دهه پيش در همه كشورهاي غربي پرچمدار دموكراسي، زنان صاحب راي نبودند و متفكران غربي و مناديان دموكراسي و مردمسالاري، تلاش فراوان كردند تا «همه انسانهاي بالغ و عاقل» صاحب حق راي مساوي شمرده شوند (3) و امروز اين مطلب جا افتاده و منظور از مردم «افراد بالغ و عاقل» ميباشد. «مردمسالاري ليبرال» و «مردمسالاري ديني» در مردمسالاري و حكومت مردم، قانون و مجري ناشي از اراده، خواست و انتخاب اكثريت است; خواه اكثريت مردم خواستههاي نفساني بيقيد و رهاي خود را در قالب قانون بريزند و تصويب كنند يا مكتب يا ديني را پذيرفته و احكام و شرايع آن مكتب يا دين را به عنوان قانون بپذيرند. اولي را «مردمسالاري ليبرال» و دومي را «مردمسالاري مكتبي يا ديني» ميناميم. البته خوانندگان محترم بايد توجه داشته باشند كه اين يك فرق اصولي و مهم و به اندازه فرق توحيد و شرك است. در توحيد انسان عبد خداست و مطيع فرمان خدا است اما در شرك، انسان از بندگي خدا آزاد و تابع هوا و هوس خويش است. مردمسالاري ديني; يعني توحيد اجتماعي و قانون خدا را، قانون اداره اجتماع قرار دادن و مردمسالاري ليبرال; يعني نفي توحيد اجتماعي و قانون برخاسته از هوا و هوس خود را قانون اداره اجتماع قرار دادن. البته مباني مردمسالاري ديني با مباني مردمسالاري ليبرال نيز تفاوتهاي اصولي دارد كه بايد در جاي خود بدان پرداخت. انسانشناسي توحيدي، مبناي مردمسالاري ديني است و اومانيسم و اصالت انسان و بينيازي انسان از هدايت وحياني، مبناي مردمسالاري ليبرال ميباشد. «آزادي» و «انتخاب» دو شاخصه مهم مردمسالاري در دموكراسي يا مردمسالاري و حكومت مردم، بايد آرا و انديشههاي مختلف آزادانه عرضه گردند و نمونهها و الگوهاي گوناگون از طرف صاحبان فكر و انديشه تبيين شود و امكان انتخاب از ميان گزينههاي متفاوت حاصل گردد و آن گاه مردم از ميان گزينههاي ارائه شده، يكي را انتخاب كنند. در جامعهاي كه فقط صاحبان يك نظر حق ارائه الگوي مورد نظر خود را دارند و مخالفان و صاحبان نظريههاي بديل امكان ارائه الگوي مورد نظر خود را ندارند و مردم در عمل امكان انتخاب پيدا نميكنند، مردمسالاري وجود ندارد. نويسنده كتاب «در باره دموكراسي» ميگويد: «دموكراسي فرصتهايي را فراهم ميكند براي: 1. مشاركت واقعي 2. راي برابر (همه افراد از فرصتي مساوي و كارآمد در راي دادن برخوردار ميشوند) 3. به دست آوردن درك روشن و آشنا شدن با ساير سياستهاي جايگزين و عملي و پيامدهاي اجتماعي آنها و...» (4) كارل پوپر از نظريهپردازان دموكراسي ميگويد: «دموكراسي; يعني ايجاد زمينه ارائه برنامههاي مختلف و فراوان و بالا بردن امكان انتخاب خوب جامعه و آموزش دادن افراد و بالا آوردن سطح فهم و شعور آنها و متعالي ساختن خواستهاي آنان. دموكراسي اين نيست كه [از باب مثال] فقط برنامههاي سطحي و مبتذل و مطابق با خواستههاي حيواني عامه ارائه شود، با اين توجيه كه اينها خواست مردم است; و بدون ايجاد امكان انتخابهاي ديگر به ارائه همان برنامهها با همان كيفيتيا مبتذلتر ادامه دادن و بعد بگوييم: ما به مردم آن چيزي را كه انتظار دارند، ارائه ميكنيم» و مردم را هم در چند آمار ملاحظه كردن بدون اينكه لحاظ شود اين آمارها فقط در چارچوب دادههاست; يعني آمار از ميان آنچه ارائه شده اينها را انتخاب كرده و پسنديدهاند ولي چه بسا و قطعا اگر برنامههاي بهتري ارائه شود، انتخاب، چيز ديگري خواهد بود، دموكراسي به هيچ وجه مانع از هدايتگري نيست [بلكه مانع از قيمومت است]. دموكراسي به هيچ وجه مانع از آن نميشود كساني كه چيزي را ميدانند آن را به كساني كه نميدانند منتقل كنند. به عكس، دموكراسي همواره تلاش كرده است كه سطح آموزش را بالا ببرد و اين آرزوي مهم دموكراسي است. روح دموكراسي همواره ارائه بهترين امكانات و بهترين شانس را به همه توصيه ميكند.» (5) البته پوپر و مانند ايشان در مقام نظريهپردازي بودهاند و مردمسالاري به عنوان يك نظريه با مردمسالاري به عنوان يك اقعيتخارجي با هم تفاوت فراوان دارد همچنان كه اسلام به عنوان يك دين و مكتب با آنچه در جهان خارج به عنوان اسلام واقع شده، تفاوت دارد. اسلام آن چيزي است كه در قرآن و سخن و عمل معصومان منعكس شده، ولي حكومتخلفأ بنيعباس و بنياميه و... با اينكه عنوان حكومت اسلامي دارند، تفاوتشان با اسلام از زمين تا آسمان است. ما همچنان كه براي شناخت اسلام نبايد به تاريخ بنياميه و بنيعباس و... رجوع كنيم، براي شناخت دموكراسي نيز، كه غربيان منادي آن بودهاند، نبايد به آنچه در حكومتهاي غربي واقع شده و ميشود مراجعه كنيم. حكومتهاي غربي هم دموكراسي را پيراهن عثمان كردهاند و با استناد به شعار دموكراسي به استعمار و استثمار و تحميل پرداختهاند. براي شناخت دموكراسي به عنوان يك نظريه، بايد به سخنان متفكران و نظريهپردازان غربي مراجعه كنيم و به خود غربيان هم بگوييم كه آنچه شما انجام ميدهيد با نظريه دموكراسي و مردمسالاري همخواني ندارد. مقبوليت جهاني دموكراسي و مردمسالاري حكومتهايي كه در نقاط مختلف جهان تشكيل شدهاند، بيشتر استبدادي و ديكتاتوري مطلقه بودهاند. متاسفانه حكومتهايي هم كه به عنوان دين تشكيل يافتهاند، از اين قاعده مستثني نبودهاند. جز حكومت پيامبران بنياسرائيل; يعني حكومتحضرت موسي عليه السلام و وصي او يوشع بننون و بعد از آن حكومتهاي حضرت طالوت، داود و سليمان و حكومت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم و علي بنابيطالب عليه السلام، حكومتهاي ديگر، نه به حكم دين و خواست مردم شكل گرفته و نه در خدمت مردم بودهاند. البته گاهي در تاريخ پادشاهاني نيكوسيرت يافت ميشدهاند كه در صدد خدمتبه مردم برآمدهاند ولي شمار اينان در برابر حاكمان مستبد، آن قدر كم بوده كه به مصداق «النادر كالمعدوم» اصلا به شمار نميآيند. در حكومتهاي استبدادي، شاه حاكم مادامالعمر بوده و اهواء و خواستههاي او حكم قانون يافته و با توسل به زور اجرا شدهاند. متاسفانه در غرب بعد از دموكراسيهاي آتن و روم قديم، استبداد حاكم شد و اين استبداد شديدتر بود و قرنها اين استبداد زير لواي حاكميت كليسا ادامه حيات ميداد. بعد از نوزايي و رنسانس علمي - صنعتي غرب، قيامهايي عليه استبداد صورت گرفت و با پيروزي انقلاب كبير فرانسه، دوباره حكومتهاي دموكراسي شكل گرفتند و با توجه به مزيتهاي فراوان اين حكومت، در قياس با حكومت استبداد، در مدت كمي دموكراسي مقبوليت جهاني يافت. ديويد هلد از متفكران غربي مينويسد: «اخيرا به نظر ميرسد دموكراسي، پيروزي تاريخسازي بر شقوق ديگر حكومت، كسب كرده است. تقريبا همه كس از چپ و راست و ميانه، مدعي پيروي از اصول دموكراسياند. همه اقسام رژيمهاي سياسي در سراسر جهان، نام خود را دموكراسي ميگذارند، هر چند ميان كردار و گفتار ممكن است تفاوتهاي عظيم باشد. چنين به نظر ميرسد كه دموكراسي هالهاي از مشروعيتبه حيات سياسي كنوني ميدهد.» (6) يكهتازي ليبرال دموكراسي در مقابل ليبرال دموكراسي حاكم در غرب، كه بر پايه چند حزبي بود، سوسيال دموكراسي تك حزبي خودنمايي ميكرد. در ليبرال دموكراسي همه افراد بالغ عاقل حق راي دارند و احزاب و تشكلهاي مختلف كانديداها و برنامههاي خود را ارائه ميدهند و مردم از ميان كانديداها و برنامههاي معرفي شده، يكي را برميگزينند و افراد گزينش شده، مطابق برنامه ارائه شده، قانون وضع ميكنند يا قانون وضع شده را اجرا ميكنند. [البته انتخابات و مجالس شكلهاي مختلفي دارد] اما در سوسيال دموكراسي بلوك شرق سابق، فقط يك حزب كمونيستحق فعاليت داشت و كانديدا و برنامه ارائه ميداد و انتخابكنندگان، كه فقط اعضاي حزب بودند - البته عضويت در حزب كمونيست غالبا اجباري بود - انتخاب ميكردند. اين نوع دموكراسي را گرچه بسياري دموكراسي و مردمسالاري نميدانستند (7) ولي در هر حال به عنوان بديل و رقيب مردمسالاري ليبرال خود را مطرح ميكرد. با شكست و نابودي كمونيسم و فروپاشي بلوك شرق و كشورهاي سوسياليستي، مردمسالاري ليبرال به عنوان نظريه بيبديل، خودنمايي كرد و اكنون هم براي خود رقيبي نميبيند و در صدد استسيطره خود را بر سراسر گيتي بگستراند. در مردمسالاري و حكومت مردم، قانون و مجري ناشي از اراده، خواست و انتخاب اكثريت است; خواه اكثريت مردم خواستههاي نفساني بيقيد و رهاي خود را در قالب قانون بريزند و تصويب كنند يا مكتب يا ديني را پذيرفته و احكام و شرايع آن مكتب يا دين را به عنوان قانون بپذيرند. مردمسالاري ديني، بديل مردمسالاري ليبرال طرفداران دموكراسي غربي به خصوص حاكمان و قدرتمندان ميان «مردمسالاري» و «مردمسالاري ليبرال» هيچ تفاوتي قائل نشده و تنها شكل دموكراسي و مردمسالاري را همان مردمسالاري ليبرال معرفي ميكنند و حاكميتيافتن احكام و قوانين يك دين حتي اگر مستند به خواست و اراده مردم باشد را مخالف دموكراسي ميدانند و هر جا مردم كشوري مثل مردم ايران، الجزاير و... به حكومت ديني راي دادهاند، آن را مخالف مردمسالاري تفسير كردهاند و به انكار آن همت گماشتهاند. حال آنكه اين غلط است و بايد بر اثبات غلط بودن آن پافشاري كرد. همان طور كه گذشت، مردمسالاري; يعني قانون مستند به خواست و اراده و راي مردم باشد و مجريان نيز توسط مردم انتخاب گردند. حالا ممكن است مردم به اراده و انتخاب خود، حاكميت قوانين يك دين را بپذيرند. اگر ما اين صورت را دموكراسي و مردمسالاري ندانيم، در حقيقت مردمسالاري را مردمسالاري ندانستهايم. از ميان متدينان هم بعضي علاوه بر پذيرش تفسير غلط فوق، گمان كردهاند كه پذيرش حق حاكميت ملي يعني شريك قرار دادن مردم با خداوند در ولايت تشريعي و قانونگذاري; و چون ولايت تشريعي فقط از آن خداوند است، پس حق حاكميت ملي و صاحب اختيار بودن مردم را انكار كردهاند. به عبارت زير توجه كنيد: «در رژيمهاي سلطنت مطلقه، «حق حاكميت» و «حق قانونگذاري» را غالبا از آن شاه مطلقه ميدانستند و در دموكراسيهاي مدرن هر دو را از آن مردم دانستند.» (8) مطابق اظهار نظر فوق، در دموكراسي مدرن، مردم قانونگذارند و چون از نظر اسلام قانونگذاري فقط مختص خداست، پس، از نظر اسلام دموكراسي و مردمسالاري مردود است، در حالي كه در «ليبرال دموكراسي» مردم قانونگذارند ولي در دموكراسي ديني مردم قانونگذاري خداوند را پذيرفتهاند و هر دو هم عنوان «مردمسالاري» دارند. همين نويسنده مينويسد: «دموكراسي [مردمسالاري] جوهري سكولاريستي دارد.» (9) با پذيرش اين ديدگاه هم ديگر نميتوان از مردمسالاري ديني دم زد; زيرا جوهره سكولاريستي مردمسالاري; يعني نفي دين از صحنه حكومت و سياست و مردمسالاري ديني يعني «حكومت مردمي سكولاريستي مبتني بر دين» و اين يعني همان «كوسه ريش پهن!» بنيانگذار جمهوري اسلامي و ديگر متفكران همراه ايشان; از جمله استاد شهيد، در صدد ارائه الگويي از حكومتبه جهان بودند كه علاوه بر داشتن مزاياي مردمسالاري، از نقايص مردمسالاري ليبرال هم بريء بوده و مزاياي فراوان ديگر هم داشته باشد و لذا فكر و انديشه «مردمسالاري ديني» و «جمهوري اسلامي» شكل گرفت كه در آن قانونگذاري، به اعتقاد اسلامي مردم، فقط مختص خداست و مردم مسلمان با پذيرش قانون خداوند، به تعيين مجريان ميپردازند و به ياري و رهبري آنان قانون خدا را در كشور اجرا ميكنند و به گستردن عدل و داد و رفاه عمومي همت ميورزند. ادامه دارد ... منبع:فصلنامه حكومت اسلامي، شماره 31،احمد حيدري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 533]
صفحات پیشنهادی
مردم سالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري(ره)
مردم سالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري(ره)-مردم سالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري(ره) نويسنده:آيت الله عباسعلي عميد زنجاني منبع:روزنامه کیهان از شهيد مطهري سؤال شد: عده ...
مردم سالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري(ره)-مردم سالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري(ره) نويسنده:آيت الله عباسعلي عميد زنجاني منبع:روزنامه کیهان از شهيد مطهري سؤال شد: عده ...
مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري
مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري-مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري (1) مقدمه بازخواني انديشه رهبران انقلاب، از اهميت ويژهاي برخوردار است; زيرا هر انقلابي داراي ...
مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري-مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري (1) مقدمه بازخواني انديشه رهبران انقلاب، از اهميت ويژهاي برخوردار است; زيرا هر انقلابي داراي ...
كتاب انديشه
اين كتاب در 3 فصل؛ شاخصهاي مستندات مردمسالاري ديني ، مستندات مردمسالاري ديني و ... مردمسالاري ديني از ديدگاه استاد شهيد مطهري، مستندات مردمسالاري ديني از ديدگاه ...
اين كتاب در 3 فصل؛ شاخصهاي مستندات مردمسالاري ديني ، مستندات مردمسالاري ديني و ... مردمسالاري ديني از ديدگاه استاد شهيد مطهري، مستندات مردمسالاري ديني از ديدگاه ...
عطر شهادت می داد - ویژه نامه شهادت استاد مرتضی مطهری
مردم سالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري(ره) از شهيد مطهري سؤال شد: عده اي واژه جمهوري دموكراتيك اسلامي را به كار مي برند و گويا قصد امام از تأكيد بر حذف كلمه دموكراتيك ...
مردم سالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري(ره) از شهيد مطهري سؤال شد: عده اي واژه جمهوري دموكراتيك اسلامي را به كار مي برند و گويا قصد امام از تأكيد بر حذف كلمه دموكراتيك ...
نقدي,بر,مقاله,آزادي,و,مردم,سالاري,در,انديشه,مطهري,(اندیشه,اصلاحی,شهید ...
نقدي بر مقاله آزادي و مردم سالاري در انديشه مطهري (اندیشه اصلاحی شهید ... (۳) مي گويد: «از نظر مطهري حكومت ديني حكومتي نيست كه مشروعيت آن در گرو قدرت روحانيان باشد.
نقدي بر مقاله آزادي و مردم سالاري در انديشه مطهري (اندیشه اصلاحی شهید ... (۳) مي گويد: «از نظر مطهري حكومت ديني حكومتي نيست كه مشروعيت آن در گرو قدرت روحانيان باشد.
همايش بزرگداشت شهيد مطهري با پيام رييس مجلس در فريمان ...
همايش بزرگداشت شهيد مطهري با پيام رييس مجلس در فريمان برگزار شد-علي لاريجاني ... مردم سالاري ديني نتيجه تئوري عدالت اجتماعي محور ديدگاه اين چهره ارزشمند است.
همايش بزرگداشت شهيد مطهري با پيام رييس مجلس در فريمان برگزار شد-علي لاريجاني ... مردم سالاري ديني نتيجه تئوري عدالت اجتماعي محور ديدگاه اين چهره ارزشمند است.
الگوي اسلامي ايراني بايد مبتني بر اعتقادات ديني و مقتضيات ...
لبنان در منطقه، الهام بخشي در خاورميانه بر اساس الگوي مردمسالاري ديني، تبيين . ... است كه تعريف مورد قبول عدل از ديدگاه شهيد مطهري تعريف سوم است و الگويي كه ...
لبنان در منطقه، الهام بخشي در خاورميانه بر اساس الگوي مردمسالاري ديني، تبيين . ... است كه تعريف مورد قبول عدل از ديدگاه شهيد مطهري تعريف سوم است و الگويي كه ...
سنت گرايي، تجددگرايي و پساتجددگرايي از نگاه شهيدمطهري
سنت گرايي، تجددگرايي و پساتجددگرايي از نگاه شهيدمطهري-سنت گرايي، تجددگرايي و ... اصلي ترين آموزه اي كه هر انديشمند ديني در فهم نظر دين درباره سنت و تجدد با آن دست به گريبان است، مساله قلمرو دين است. «از ديدگاه ... [ارسال شده از: مردم سالاری] ...
سنت گرايي، تجددگرايي و پساتجددگرايي از نگاه شهيدمطهري-سنت گرايي، تجددگرايي و ... اصلي ترين آموزه اي كه هر انديشمند ديني در فهم نظر دين درباره سنت و تجدد با آن دست به گريبان است، مساله قلمرو دين است. «از ديدگاه ... [ارسال شده از: مردم سالاری] ...
هزينههاي مردمسالاري ديني نقش ترورهاي سياسي سال 60 در ...
اين شعار جهت خويش را از مردمسالاري ديني بر اساس سياست علوي اخذ نموده است. ... تحت رهبري حضرت امام(ره) تهديد اسلاميت به عنوان مسألهي اصلي مورد نظر قرار گرفت. ... اما اين اقدام مانند اقدام سال 58 در ترور شهيد مطهري اثر خود را به جا گذاشت و باطل بودن ...
اين شعار جهت خويش را از مردمسالاري ديني بر اساس سياست علوي اخذ نموده است. ... تحت رهبري حضرت امام(ره) تهديد اسلاميت به عنوان مسألهي اصلي مورد نظر قرار گرفت. ... اما اين اقدام مانند اقدام سال 58 در ترور شهيد مطهري اثر خود را به جا گذاشت و باطل بودن ...
ضابطههاي نوانديشي
جريان «التقاط» كه بزرگاني هم چون شهيد مطهري، خطر آن را گوشزد كردهاند. .... در فرآيند تصميمگيري سياسي نيست، بلكه درنهايت، مردمسالاري ديني مورد نظر اين دوستان، ...
جريان «التقاط» كه بزرگاني هم چون شهيد مطهري، خطر آن را گوشزد كردهاند. .... در فرآيند تصميمگيري سياسي نيست، بلكه درنهايت، مردمسالاري ديني مورد نظر اين دوستان، ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها