واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > چهرهها - کیوان کثیریان حسین باغی برای نسل ما یک خاطره شیرین است؛ مردی که در اوایل دهه 60، وقتی تلویزیون دوکاناله ایران مجموعا 20 ساعت هم در روز برنامه نداشت، دو مسابقه جذاب برگزار میکرد؛ «یک مسابقه، سی سئوال» و «مسابقه و جدول». دو مسابقهای که در کنار «نامها و نشانهها» با اجرای رضا معینی و «مسابقه علمی» که از شبکه دو پخش می شد و بعدها «مسابقه هفته» با اجرای مرحوم منوچهر نوذری مجموعهای از مسابقههای بسیار پربیننده، جذاب و آموزنده را تشکیل میدادند.نسل ما بسیاری از دانستههای دوران نوجوانی را از همین مسابقات پرمحتوا، اما سرگرمکننده و پربیننده دارد که اتفاقا به رغم دشواری سئوالات (البته با مقیاس آن روزها) و سختگیریهای کارشناسان، از لحاظ فرم بسیار ساده و بیتکلف طراحی شده بودند و کارشناسان و طراحان سئوال، هرکدام وزن علمی قابل توجهی داشتند و در حوزه تخصصی خود صاحب شهرت و اعتبار بودند. و یادم هست به دلیل همین سادگی و کاربردی بودن، ماکتی از این مسابقات را در مدرسهمان هم به راه انداخته بودیم. حالا البته مسابقات تلویزیونی محدود شده به کپی دست چندمی از مسابقات خارجی که نهایتا باید به کلهپا شدن آدمها در حوض آب بخندیم و از این قبیل و یا مسابقاتی تشریفاتی و به غایت کممایه که سئوالات، در نهایت بیخاصیتی و ناشیگری طراحی میشوند و مجری به شرکت کنندگان کمسواد، راهنماییهای عجیب و غریب می کند تا حتما جوابها داده شود و همه جایزه بگیرند و خلاصه دورهم باشیم. این مسابقات میآیند و میروند بیآنکه کسی حتی یک کلمه از آنها بیاموزد و یا کسی دانستههای خود را به واسطه آنها محک بزند.
باغی اما پس از این دو مسابقه، بهطور مطلق «روزه تصویری» گرفت، دیگر در تلویزیون ظاهر نشد و از مصاحبه با نشریات و حتی خود تلویزیون پرهیز کرد تا تنها و تنها صدایش شنیده شود؛ صدایی که به گمانم مشهورترین صدای این مملکت است و حالا آگهیهای بازرگانی بسیاری از کالاها و خدمات را با صدایی جز صدای باغی نمیتوان تصور کرد.او در دوبله پرکار نبود، اما چه کسی میتواند صدای او در «کارآگاه کاستر»، «ارتش سری» وحتی کارتون «فوتبالیستها»، «نیک و نیکو» و فیلم «غازهای وحشی» که به جای راجرمور حرف زد، فراموش کند؟ یا بابابرقی، سیاساکتی، داوود خطر و آقای ایمنی گاز مگر ازیاد رفتنیاند؟ او نمونه بارز آدمهای موفقی است که به کاری که بلدند احترام میگذارند و تلاششان را معطوف به همان حرفه میکنند و به بالاترین درجات حرفهشان هم دست مییابند. این شاخه بهآن شاخه نمیپرند و شهوت بیشتر دیده شدن ندارند. والا بی شک باغی هم میتوانست با توجه به قابلیتهایش، در کنار کار صداپیشگی، یک مجری پرطرفدار یا یک بازیگر پرکار تلویزیون وسینما هم باشد، اما او یک صداپیشه خیلی موفق ماند و این را به همه چیز ترجیح داد. کار سادهای نیست، اما او فروتنانه و با عزت نفس ازتمام حاشیهها و جذابیتهای شهرت صرفنظر کرد و با وقار و بزرگمنشی، عزلت گزید. او معتقد بود هرکس را برای کاری ساختهاند و او تنها برای گفتن متن تبلیغاتی آگهیهای بازرگانی و دوبله و گاه نریشن مستند وگویندگی رادیو ساخته شده است و جز اینها، تا پایان عمر پیشنهاد هر فعالیت دیگری را رد کرد. حتی آخرین بار سال گذشته دعوت منصور ضابطیان را برای حضور در برنامه «نقره» رد کرد و آخرین فرصت برای حضور او جلوی دوربین از دست رفت. حالا تنها یکی دو عکس از دوران میانسالی او در موتورهای جستجو پیدا میشود. صدای باغی - صدای جوان، گوشنواز، منحصر به فرد و منعطفش - بیتردید در حافظه تاریخی مردم این سرزمین خواهد ماند، او مثل همیشه، حالا هم بخشی از خاطرات ماست. یادش گرامی.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]