واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: اقتصاد - نفت و روزهايي كه از راه ميرسد
اقتصاد - نفت و روزهايي كه از راه ميرسد
گروهي از تحليلگران از بانك مريل لينچ گزارشي از مطالعات خود منتشر كردهاند كه در آن پيشبيني ميكنند كه قيمت طلا به اونسي ١۵٠٠ دلار (هماكنون به مرز ۷٢٠ دلار رسيده است) و نفت به بشكهاي ١۵٠ دلار خواهد رسيد.
با آنكه وضعيت اقتصادي در آمريكا چندان روبه راه نيست و حتي پيشبيني يك ركود عظيم و طولاني ميشود اما ظرف دو ماه گذشته روز به روز بر قدرت دلار افزوده شده است. از قضا همين بحران اقتصادي در آمريكا كه بهطور آهسته به كل جهان سرايت ميكند بهطور شگفتآوري به تقويت دلار كمك كرده است. سرمايهگذاران و بهخصوص سرمايهگذاران آمريكايي بهدليل ابهام در آينده، سهام خود را در كمپانيهاي آمريكايي و حتي غيرآمريكايي بهسرعت ميفروشند و به دلار تبديل ميكنند. پس از سالها كه سرمايهگذاران آمريكايي پولهاي سنگيني را روانه بازارهاي جهاني كردند، ظرف دو ماه گذشته از ترس سقوط بازارها بهسرعت سهام خود را ميفروشند و به پول نقد و عمدتا دلار تبديل ميكنند.
افزايش تقاضا براي دلار و اوراق قرضه آمريكايي كه از نظر سرمايهگذاران بازار بورس در شرايط پرتلاطم فعلي محل امنتري به شمار ميرود باعث شده كه ظرف چهار هفته گذشته ١٠٠ ميليارد دلار وارد وزارت خزانهداري آمريكا شود.
دو عامل يعني قويتر شدن دلار و همچنين كاهش تقاضا در بازارهاي نفت باعث شده كه قيمت نفت، سير نزولي خود را ادامه دهد. پديده ديگري كه شايد بيش از همه اين عوامل در پايين رفتن قيمت نفت موثر بوده ضربهاي است كه اعتبارات بهدليل وقوع «بحران اعتبار»(Credit Crisis) خوردهاند. معاملهگران قماري (Speculators) كه با گرفتن اعتبار از موسسات مالي و بانكها وارد بازار نفت ميشدند بهناگاه از منبع سرمايه عظيمي محروم شدند و بدين ترتيب خلاء بزرگي از اين بابت در بازار نفت ايجاد شد. از سوي ديگر سرمايهگذاران هج فاندها كه اوضاع را چنين ديدند براي نقد كردن سرمايهگذاريهايشان هجوم آوردند و بازار نفتي كه طبق گزارش كنگره آمريكا حدود ۷٠ درصد آن را سوداگران و نه مصرفكنندگان تشكيل ميدادند با توقف اعتبارات بهناگاه از يك تقاضاي مصنوعي عظيم تهي شد و نهايتا هر چه از بهاي نفت كاسته شد بر قدرت دلار افزوده گشت. رابطه معكوس بين ارزش دلار و بهاي نفت از آنجا ناشي ميشود كه با كاهش بهاي نفت، «يك دلار» قادر خواهد بود نفت بيشتري بخرد و به اين سبب بر اعتبار پول مزبور افزوده ميشود. اما آيا اين روند همچنان در آتيه قابل پيشبيني ادامه خواهد يافت؟
تعهدات مالي عظيم دولت آمريكا از جمله طرح ۷٠٠ ميليارد دلاري نجات والاستريت، طرح 550 ميليارد دلاري كمك به بازارهاي پولي موسوم به (MMIFF) كه هفته گذشته به تصويب رسيد بهعلاوه ميلياردها دلار ديگر كه توسط بانكهاي مركزي كشورهاي پيشرفته صنعتي بهطور سرسامآوري به بازارهاي مالي تزريق شده، يكباره حجم دلار را در بازارهاي جهاني بهطور بيسابقهاي افزايش داده است. هر چند كه سرعت نفوذ اين دلارها از دست بانكها و موسسات مالي به دليل «بحران اعتبار» به درون جامعه اقتصاد جهاني كم است اما رفتهرفته جويبارهاي كوچك دلار آمريكا امروز به رودخانههاي عظيمي مبدل گشته و بالاخره اقيانوسي از دلار را در بازارهاي جهاني شكل خواهد داد. همچنين در مقطعي بانكهاي اروپايي براي حمايت از ارز خود و جلوگيري از تورم مجبورند دلار بيشتري بفروشند كه اين امر بر وخامت اوضاع خواهد افزود.
تحت اين شرايط دلايل قانعكنندهاي وجود ندارد كه در ميانمدت و درازمدت دولتي كه حجم بدهيها و تعهداتش از دست همه به در رفته (فقط دو شركت فني مي و فردي مك پنج هزار ميليارد دلار تعهد دارند كه با ملي اعلام شدن آنها اين مبلغ يك شبه به تعهدات دولت آمريكا اضافه شد) و درآمدش بهدليل ركودي كه در پيش است به شدت از محل مالياتها كاهش خواهد يافت، قادر باشد از عهده تعهدات خود در روزهاي سختي كه در پيش است برآيد جز آنكه باز هم اقدام به چاپ و انتشار بيشتر و بيشتر دلار و اوراق قرضه كند.
اعمالي كه دولت آمريكا اينك به آن مبادرت ميورزد يك معنا بيشتر ندارد، «قرض كردن». ادامه اين روند نهتنها سرمايهگذاران بلكه بالاخره بانكهاي مركزي سراسر جهان را به فكر خواهد انداخت كه براي كاهش ريسك، سرمايهگذاري خود را متنوع كرده (Diversify) و از حالت تمركز روي داراييهاي دلاري بيرون آورند. اين امر منجر به كاسته شدن از ارزش دلار خواهد شد. از زماني كه كاهش ارزش دلار آغاز شود بهرغم كاهش مصرف، ما شاهد افزايش قيمت نفت و پايه موادهاي ديگر خواهيم بود. مخلص كلام اينكه سيل عظيم كمك به موسسات مالي در سراسر جهان كه عمدتا به شكل دلار صورت گرفته است در آيندهاي نهچندان دور گريبان اين ارز قدرتمند را خواهد گرفت.
از طرف ديگر چندان هم نبايد به كاهش تقاضا در بازار نفت دل بست. در سالهاي پيش رو در حالي كه اقتصادهاي غربي به خواب خواهند رفت صد ميليون مصرفكننده در چين و هند جابهجايي مصرف را از غرب به شرق رقم خواهند زد. اين دو كشور، بازار جديدي از اقلام مصرفي و لوكس و اتومبيل و... را در معياري بيسابقه شكل خواهند داد.
اما سوال بزرگ اين است كه اگر پيشبيني مريل لينچ درست از آب در آيد، كي اين روند معكوس آغاز خواهد شد؟ هر چندكه هيچكس قادر به پاسخگويي دقيق به اين پرسش نيست اما نوعا اين پيشبينيها يكسال پيش رو را دربرميگيرد.
بازارهاي شرطبندي تا زمان نوشتن اين مقاله (شنبه 25 اكتبر) قيمت نفت را در پايان سال 2008 از اين قرار پيشبيني ميكنند:
كمتر از 75 دلار در هر بشكه 14 درصد
75-100 24 درصد
100-125 222 درصد
125-150 19 درصد
150-175 9 درصد
175-200 9 درصد
بيش از 200 دلار 3 درصد
معناي اعداد فوق اين است كه 62 درصد از افراد قيمت را بيش از بشكهاي 100 دلار در پايان سال 2008 پيشبيني ميكنند.
پنجشنبه 21 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]