محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831527789
نامه سرگشاده بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق به ضرغامي(2)
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: نامه سرگشاده بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق به ضرغامي(2)
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق در ادامه نامه سرگشاده خود به ضرغامي با اشاره به بخش مستندها، آورده است: لازم است مسوولان سازمان صدا و سيما گزارشي از حجم برنامههاي توليدي مستند، سوژههاي مستندهاي توليدي سازمان، رويكرد سازندگان در نحوه پرداختن به سوژهها ارائه دهند تا مشخص شود اولويت سازمان در ساخت برنامههاي مستند چيست؟ براي مثال چه تعداد مستند از سوژههايي كه مستقيما به انقلاب اسلامي مربوط مي شود- از شخصيتهاي مبارز جهان اسلام و صدور انقلاب گرفته تا جنبشهاي مقاومت و تاثيرات انقلاب اسلامي بر آنها و همچنين نگاه ملتهاي مسلمان و مستضعف به انقلاب اسلامي و... - در صدا و سيماي جمهوري اسلامي ساخته شده است؟
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا در ادامه اين نامه آمده است: مگر در فصل دوم كتاب برنامه سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي مواردي از قبيل : " نمايش اميدزايي وروحيه بخشي انقلاب اسلامي در جهان، بيان آثار انقلاب اسلامي در تشديد روحيه ظلم ستيزي و آمريكا ستيزي جهان، فروپاشي ابهت و عظمت استكبار جهاني پس از انقلاب اسلامي، ترسيم عشق، اميد و انتظارات محرومان و مستضعفان جهان نسبت به انقلاب اسلامي، معرفي نهضتهاي شكل گرفته و متاثر از انقلاب اسلامي و... " به عنوان وظايف دست اندركاران سازمان معرفي نشده است؟ چرا " شكست هيمنه" – آن هم در شرايطي كه روابط بريتانيايي كبير، اين شيطان پير با جمهوري اسلامي تا اين حد خصمانه است نبايد از سيماي جمهوري اسلامي پخش شود؟و...
به اعتقاد نويسندگان اين نامه ابهام ديگري كه در ادامه مطرح است آنكه آيا در پخش مستندهاي مربوط به خارج از كشور ملاحظه "تبيين چهره نظامهاي غيرديني و خاصتا سرمايه سالاري" از طريق " ارائه ثمرات شوم اين نظام ها مانند تزلزل كانون خانواده، گسترش فقر و..." لحاظ شده است؟ هرچند برخود لازم مي دانيم از رويكرد اخير سازمان صدا و سيما در استفاده از آرشيو غني سازمان تقدير و تشكر كرده و استفاده هر چه بهتر از اين گنجينه غني را خواستار شويم.
در ادامه اين نامه با اشاره به بخشهاي خبري و با اشاره به بخشهايي از سخنان مقام معظم رهبري در آغاز مسووليت مهندس ضرغامي بر سازمان صدا وسيما در رابطه با تقويت مديريتهاى اجرايى كشور آمده است: آنچه پيش از ذكر آسيبهاي حوزه خبر لازم به ذكر است آنكه اساسا رسانههاي جمعي به طور خاص و تلويزيون اصليترين شكل دهنده افكار عمومي هستند و خاصهتر آنكه در ايران تلويزيون تقريبا به طور انحصاري اداره ميشود (درست يا نادرستش محل بحث اين نامه نيست) و لذا نقش آن در شكلدهي افكار عمومي – از ارائه موضوعات مورد بحث گرفته تا ترويج تحليل هاي مدنظر رسانه و... - به شدت مهم و بي بديل است.
در ادامه اين نامه با برشمردن آسيبهاي اين حوزه با بيان اين كه هرچند در ابتدا بايد از بازتر شدن فضاي سازمان در پوشش خبرهاي داخلي ( به طور خاص در مورد اخبار ساعت 20 شبكه خبر و اخبار ساعت 20:30 شبكه دوم سيما) در دوره جنابعالي تقدير و تشكر كرد، ابراز عقيده شده است: لكن همچنان فضاي بسته خبري سازمان محل گلايه است. براي مثال خبر تجمعات ضد استعماري و حركتهاي عدالتخواهانه دانشجويان و به طور كلي هر حركتي كه از آن بوي اسلام انقلابي و مطالبه گر بر آيد مورد بايكوت بخشهاي خبري سازمان صداوسيماست. همچنين رويكرد انتقادي نسبت به تخلفات برخي مديران و مسوولان وجود ندارد.
نويسندگان اين نامه ابراز عقيده كردهاند: البته سواي روابط نزديك پشت پرده، فرهنگ غلط مسوولين نظام در نقدناپذيري و به يك ديده انگاشتن همه منتقدين – بدون در نظر گرفتن طيف وسيع آنها – وبه تعبير ديگر يك كاسه كردن معتقدين و فدائيان نظام اسلامي با معارضين و براندازان نيز مانع بزرگي در تحقق اين امر است. اما خوب است رسانه ملي به جاي شكستن خط قرمزهاي شرعي جامعه، شكستن خط قرمزهاي اعتباري وضع شده از سوي برخي مسوولين را در دستور كار خود قرار دهد ( بگذريم كه مديران ارشد سازمان خود نيز دچار اين نگاه غلط اند! )
در اين نامه با بيان اين عقيده كه رويكرد سازمان در بخشهاي خبري به خصوص در پوشش خبرهاي خارجي به شدت كليشهاي و بعضا دور از واقع مينمايد و به تعبير درست تر تنها بخشي از واقعيت گفته مي شود، آمده است: البته نگارندگان اين نامه به خوبي واقفند كه " هر راست نبايد گفت" و اينكه اساسا ماهيت محصولاتي براي مخاطب توده، در لايه اي سطحي بيان مي شود لكن لازم است اندكي نگاه خود را در ساخت برنامهها عميقتر كرده و ايمان بياوريم كه يكي از كاركردهاي خبري رسانه افزايش سطح آگاهي و در مرحله بعد، تحليل مخاطب عام است.
در ادامه اين نامه آمده است: خوب است به جاي ساخت گزارشهاي خبري كليشهاي، به بطن حوادث رفته و گزارشهايي متناسب با شان و فهم مخاطبين آگاهتر از عامه مردم نيز تهيه كنيد. خوب است حداقل در كنار برخي گزارشهاي كليشهاي عليه غرب، بطن مشكلات كشورهاي غربي را براي مخاطبين تبيين كرده و با شگردهاي رسانهاي و هنري نسبت اين مشكلات با دموكراسي، ليبراليسم، سرمايه سالاري و... را بنماييد.
در اين نامه با بيان اين عقيده كه پررنگ شدن خبرهاي زرد در بخشهاي خبري مختلف، حتي بخشهاي خبري مهم سازمان، علامت سوال بزرگ ديگر در اين زمينه است، آمده است: خبر چندقلو زاييدن گاوي در فلان نقطه كشور، مراسم پرتاب گوجه فرنگي در فلان نقطه جهان و... در اخبار سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ضريب خبري ميگيرند. چرا؟ چون در منابع مطالعاتي خبرنويسي، "استثنا" يكي از ارزش هاي خبري است و فلان خبرگزاريهاي مهم جهان نيز اين خبر را مخابره كرده اند! بدون توجه به اين نكته كه در فضاي گفتماني ديني، مشغول كردن ذهن مخاطب به مسالهاي كه نه تنها از ابتدا تا انتهاي آن چيزي به محتواي وي اضافه نميكند كه ضريبها را نيز در ذهن وي عوض ميكند، امري به شدت قبيح و مورد سوال است. آيا هنگامي كه خبر شهادت كودكان و زنان فلسطيني هم عرض خبرهايي چون برش بزرگترين كيك خاورميانه و... پخش ميشود مي توان انتظار ايجاد جامعه مهدوي را داشت؟
در اين نامه ابراز عقيده شده است: آنچه در قالب طنزهاي 90 قسمتي توليدي سازمان – به خصوص طنزهاي توليدي شبكه سوم سيما- ديده ميشود، برنامههايي جلف، مبتذل و لوده است كه نوعي ماكياوليسم اسلامي در عرصه رسانه را تداعي ميكند. بايد از برخي توليدكنندگان طنز – كه گويي برنامههاي سازمان را كنترات برداشته اند- پرسيد غايت خنداندن مخاطب از نظر ايشان تا پرداخت چه بهايي لازم الحصول است؟ به مسخره گرفتن زبان فارسي؟ آلوده كردن فضاي فرهنگ گفتاري جامعه؟ اشاعه لمپنيسم؟ ترويج فمينيسم؟ يا هنوز هم كافي نيست؟ هرچند كه گويا جنابعالي "قسيم النار و الجنه" شده ايد و در ديدار دست اندركاران يك برنامه طنز، بهشت را براي ايشان تضمين كرده ايد! اي كاش دست اندركاران سيماي جمهوري اسلامي پتانسيل بالاي طنز براي اصلاح امور را مدنظر قرار داده و حركت به سمت طنز فاخر را در دستور كار خود قرار ميدادند.
در ادامه اين نامه با اشاره به بخش مسابقات و با اشاره به بخشي از سخنان مقام معظم رهبري در آغاز مسووليت مهندس ضرغامي بر سازمان صدا وسيما در اين رابطه آمده است: به نظر مي رسد مشكل اساسي در موضوع مسابقات تلويزيوني و راديويي اختلاف در غايت ساخت آنهاست. ظاهرا از منظر نگاه غالب در سازمان صدا و سيما، مسابقات به منظور سرگرمي و پركردن اوقات فراغت مخاطبان و همچنين پركردن آنتن ساخته مي شوند حال آنكه مسابقات تلويزيوني و راديويي مي بايست با برنامه ريزي پيشيني بر تاثيرگذاري بر ابعاد رفتاري، گرايشي و معرفتي مخاطبان متمركز شود. امري كه تاكنون كمتر مورد توجه دست اندركاران توليد اين گونه برنامه ها قرار گرفته است.
در ادامه اين نامه به بخشهايي از سياستها و ضوابط ناظر بر توليد، تامين و پخش برنامههاي مسابقه و سرگرمي به نقل از كتاب برنامه مصوب سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران اشاره شده است.
در بخش ديگري از اين نامه با اشاره به بخش برنامههاي ديني و معارف اسلامي و با اشاره به سخنان مقام معظم رهبري در اين رابطه ابراز عقيده شده است: متاسفانه به رغم تاكيد صريح رهبر معظم و فرزانه انقلاب اسلامي خطاب به دست اندركاران رسانه ملي مشاهده مي شود كه رفتارهاي تصنعي، رياكارانه، قشري، دستوري، فرمايشي و سطحي هر چه بيشتر جايگزين رفتار هنري و بيان غيرمستقيم و تاثيرگذار در برنامه هاي توليدي سازمان شده است. نشان دادن حداكثري و نابجاي تسبيح، سجاده، چادر، انگشتر عقيق، نماز و مناجات و... در فيلمهاي به اصطلاح ديني و همچنين اشارات مستقيم به مفاهيم ديني در ساير برنامه ها از ديگر نقاط ضعف محصولات سازمان صدا و سيماست.
اين نامه ميافزايد: پرواضح است برچسب عدم اطلاع از لزوم استفاده از نمادها به عبارات فوق نمي چسبد و منظور اين بند، لزوم اجتناب سطحي و بدون فكر از اين سمبل هاست. پرداختن عميق و تخصصي به مباحث ديني نه تنها امري ناپسند نيست كه صدالبته مورد تاكيد تمامي دينداران و دغدغه مندان نظام اسلامي است. بر اين مبنا ساخت برنامه هايي كه با محوريت مباحث ديني ساخته و پخش شود نيز امري مورد تقديراست. لكن به شرطي كه اولا اين برنامه ها تنها بخشي از تعاليم دين را پوشش ندهند و ثانيا به تعبير رهبر انقلاب با غليظ كردن تصنعي ميزان احساسات، سعي در معنوي كردن فضاي برنامه نكنند! و ثالثا و مهمتر از همه آنكه ساير بخشها و برنامه هاي توليدي سازمان از پرداختن به امور ديني امتناع نكنند. اين حقيقت تلخ كه مصداق بارز راندن دين به برنامههاي ويژه و به تعبير ديگر سكولاريزم محترمانه و البته شايد ناخواسته است خطري جدي براي سازمان صدا و سيماست.
در ادامه اين نامه به بخشي از سياست ها و ضوابط ناظر بر توليد، تامين و پخش برنامههاي ديني و معارف اسلامي به نقل از كتاب برنامه مصوب سازمان اشاره شده است.
در بخش ديگري از اين نامه با اشاره به بخش پيامهاي بازرگاني ابراز عقيده شده است:متاسفانه و به رغم تمام هشدارهاي انديشه ورزان متعهد كشور، آنچه در زمينه پيامهاي بازرگاني به چشم مي خورد، چه از نظر حجم كمي و چه از لحاظ نوع تبليغات، حركتي كاملا همسو با فرهنگ زندگي مصرف زده و عافيت طلب را نشان ميدهد و اين مسالهاي نيست كه كسي بتواند منكر آن شود و تنها سخني كه از سوي دست اندركاران سازمان براي توجيه اين اشتباه سنگين ذكر ميشود، كمبود اعتبارات مالي سازمان و لزوم تامين بودجه از طريق آگهيهاي بازرگاني است. چه آنكه در جمع دانشجويان دانشگاه امام صادق-عليه السلام- نيز تامين 170ميليارد تومان از بودجه سازمان از طريق پخش تبليغات را تنها دليل پخش آنها دانستيد.
اين نامه ميافزايد: اما بايد گفت پنبه اين سخن كه استمرار رويكرد كمينگر به فرهنگ را نشان ميدهد، مدتهاست كه زده شده است. آري! كمبود اعتبارات و كسري بودجه مشكلي اساسي و قابل پذيرش است اما راه حل آن تامين بودجه از طريق تحريص مردم به مصرف نيست. حقيقتا اگر توانايي تامين بودجه سازمان را نداريد از حجم برنامه هاي توليدي بكاهيد اما كيفيت را فداي كميت نكنيد.
نويسندگان اين نامه مععتقدند: آيا اين مصداق دورويي و تزوير نيست كه از سويي در برخي برنامهها از مذمت تجمل و قبح طمع سخن برانيد و از سوي ديگر حجم عظيم تبليغات كالاهاي مصرفي و به خصوص كالاهاي خارجي را به ذهن مخاطب پمپاژ كنيد؟ بالاخره اين همه شعار مبني بر پيشرفت بومي و عدم تقليد تام از مدل هاي غربي بايد در عملكرد دستگاههاي كشور نمود پيدا كند و يكي از نمودهاي آن در سازمان صدا و سيما تقليد نكردن از الگوي " تامين بودجه از طريق آگهيهاي بازرگاني" است. اگر در رسانههاي خارجي حجم عظيم تبليغات مشاهده ميشود به علت تطابق آن با فرهنگ مطلوب زندگي سرمايه داري يعني فرهنگ مصرف است. رويكردي كه در نگاه خوشبينانه از روي جهل و غفلت و در نگاهي ديگر خيانتكارانه، از تريبونهاي مختلف حتي تريبونهاي مقدس قناعت را مانع پيشرفت كشور دانسته و بر لزوم مصرف حداكثري تاكيد مي كرد تناسبي با فرهنگ اسلامي ندارد. و اي كاش كه آگهي هاي تجاري تنها محدود به ميان برنامه ها بود نه آنكه در مسابقات و حتي سريال ها نيز مارك هاي تجاري فتح سنگر سازمان را نويد بدهند.
در ادامه اين نامه به قسمتهايي از سياستها و ضوابط ناظر بر توليد، تامين و پخش پيامهاي بازرگاني به نقل از كتاب برنامه سازمان اشاره شده است.
در بخش ديگري از اين نامه با اشاره به بخش موسيقي آمده است: آنچه كه بارها و بارها به تاكيد مكرر رهبر معظم انقلاب رسيده، ضرورت توجه به مقوله موسيقي است. در اين مقوله ما نه قائل به نگاه حذفي هستيم و نه قائل به استفاده حداكثري، بلكه بايد از مقوله موسيقي در حد ضرورت براي نيل به اهدافي چون "برجسته سازي نمادها و ارزش هاي اسلامي، ملي و انقلابي"، "ترويج روحيه خودباوري و تلاش" ،"بيان زيباييهاي فرهنگ ايراني" و... استفاده نمود.
در ادامه اين نامه با اشاره به مباحث مربوط به موسيقي در كتاب برنامه سازمان اين سوال مطرح شده كه به راستي چرا بايد در نظام اسلامي رهبر انقلاب صراحتا بيان كند كه پخش موسيقي از صدا و سيماي جمهوري اسلامي دليل بر حليت آن نيست؟ خوب است وراي سخناني كه در محافل خصوصي و عمومي براي توجيه برنامه هاي پخشي سازمان ارائه مي كنيد اندكي تامل كرده و حقيقتا متوجه اين معنا بشويد كه از منظر رهبر انقلاب برخي موسيقيها و نماهنگهايي كه در سازمان متبوع جنابعالي در سطح عمومي پخش مي شود شبهه حرمت دارد.
در ادامه اين نامه با اشاره به بخش گفتوگو با نخبگان و با اشاره به سخنان مقام معظم رهبري در اين رابطه آمده است: الگوسازي از چهرههاي موفق جامعه در زمينههاي مختلف و به خصوص زمينه هاي علمي، از وظايف سازمان صدا و سيماست كه غالبا در قالب جنگهاي گفتوگو انجام ميپذيرد. به تعبير ديگر وظيفه سازمان معرفي نخبگان حوزوي و دانشگاهي در درجه اول، و نخبگان هنري و ورزشي و... در مراتب بعدي به عنوان گروههاي مرجع قشرهاي مختلف جامعه است.
در ادامه اين نامه ابراز عقيده شده است: اما آنچه كه در اكثر برنامه هاي توليدي سازمان مشاهده مي شود، اولويت يافتن دو گروه بازيگران سينمايي و تلويزيوني و همچنين ورزشكاران است كه اين تغيير اولويت في نفسه محل اشكال است. ضمن آنكه برخي از افرادي كه به عنوان نخبه در برنامههاي سازمان حضور مي يابند، افرادي كم مايه و بي ارزش هستند و حتي بدتر از آن در برخي برنامههاي گفت وگو، افرادي منتسب به جريان روشنفكري كه حقيقتا يا به هيچ وجه خدمتي به نظام اسلامي نكردهاند و يا در كارهاي بعدي گذشته خود را نفي نمودهاند، در سيماي جمهوري اسلامي حضور پيدا كرده و طلبكار نظام شدهاند. چرا بايد فرصت ارزشمند حضور در رسانه ملي در اختيار كساني گذاشته شود كه تصاوير زننده و سخنان مبتذلشان در مجلات زرد، ماهيت آنها را روشن ساخته است؟ اين نگاه كه باز هم ناشي از استيلاي غرب زدگي بر تفكر دست اندركاران سازمان صدا و سيماست، حتي در حوزه هاي هنري و ورزشي هم سراغ چهره هايي كه شايستگي معرفي به عنوان الگوي نسل جوان انقلاب اسلامي را دارند نمي رود بلكه سوپراستارهاي فيلمهاي سينمايي و سريال هاي تلويزيوني در اولويت اول سازمان قرار دارند، چرا كه ذائقه مخاطب اينچنين اقتضا دارد...
در بخش ديگري از اين نامه به تركيب برنامههاي اين سازمان اشاره شده و امده است: در اين قسمت از منظري كلاننگر، مجموعه و تركيب برنامههاي سازمان مورد بررسي قرار مي گيرد و طبعا بررسي جزءنگر و گزاره اي مدنظر نخواهد بود؛ به عبارت ديگر سوال اينجاست كه بر فرض كه همه برنامههاي سازمان، به صورت تك تك برنامه هاي خوبي باشد، وقتي مجموعه آنها در كنار يكديگر قرار گرفته و مورد تحليل قرار مي گيرند آيا همه محتوايي كه بايد بيان شود، منتقل شده است؟ و از سوي ديگر آيا برخي مواد، ضريب اهميتي چندين برابر نيافته اند؟ براي مثال در بررسي يك برنامه ورزشي، پخش يك مسابقه فوتبال ظاهرا اشكالي ندارد اما در بررسي تركيبي، حجم عظيم پخش فوتبال از سوي سيما و ايجاد حساسيت فوق العاده نسبت به اين مقوله امري خطرناك و نيازمند تجديد نظر است.
اين نامه ميافزايد: همچنين در زمينه پخش فيلم هاي خارجي و خاصتا فيلم هاي آمريكايي ذكر اين نكته ضروري است كه اكثر اين فيلمها حتي در بررسي تحليلي و گزاره اي نيز دچار اشكال جدي هستند لكن باز هم بر فرض محال صحت، پخش حجم عظيم فيلم هاي ساخت هاليوود از سيماي جمهوري اسلامي چه معنايي مي تواند داشته باشد؟
در اين نامه ابراز عقيده شده است: اما اشكال اساسي ديگري كه در اين قسمت لازم است به طور ويژه بدان اشاره شود حذفيات بخشي از تعاليم ديني از محصولات توليدي سازمان صدا و سيماست. به تعبير ديگر سواي اينكه نشان دادن سفارشي و تصنعي تسبيح و جانماز و يا رفتارهاي قشري و رياكارانه ديني في نفسه محل اشكال است، سوال اينجاست كه ظهورات اجتماعي دين در محصولات سازمان كجاست؟ البته و صد البته كه بايد به راستگويي، پاكيزگي، امنتداري، مناسك ديني و... ترغيب و از غيبت، تهمت، دروغ و ساير رذيلتها نهي نمود اما در كنار اينها ظهور و بروز شعارهاي اصيل انقلاب اسلامي نظير عدالتخواهي، حمايت از مستعضفين، مبارزه با ظلم و يا صدور انقلاب – سواي پوشش خبري سخنان بزرگان انقلاب- كجاست؟
در بخش ديگري از اين نامه به نيروي انساني اشاره و با بيان بخشي از سخنان مقام معظم رهبري در اين رابطه آمده است:دغدغه نيروي انساني و متخصصين متعهد همواره و از ابتداي انقلاب اسلامي همراه دست اندركاران نظام اسلامي در تمامي بخشها بوده است. لكن اين مشكل به طور مضاعف در حوزه هاي مربوط به علوم انساني و از جمله هنر نمايان شده و متوليان امر را به تاسيس مراكز تربيت نيرو براي انقلاب اسلامي واداشت و در اين ميانه برخي نهادها نيز به طور اختصاصي دست به تاسيس دانشكده هايي براي تربيت نيروي مورد نياز خود زدند.
در ادامه اين نامه با بيان اين كه صدا و سيماي جمهوري اسلامي البته سابقه " مدرسه عالي تلويزيون و سينما" را در كارنامه خود ميديد، اما در عمل به جز اضافه شدن برخي دروس عمومي و بعضا ارتقاء سطح دروس تخصصي و به روز شدن نسبت به پيش از انقلاب و همچنين تاسيس رشته ارتباطات تفاوت چنداني از لحاظ محتوايي به نسبت گذشته نكرد، ابراز عقيده شده است: به عبارت ديگر تكنيك زدگي و فن سالاري همچنان آفت مهم دانش آموختگان دانشكده صدا و سيما باقي ماند و اين امر به وضوح در متن معرفي اين دانشكده كه در سايت رسمي آن نيز ذكر شده قابل مشاهده است.
اين نامه ميافزايد: به عبارت ديگر سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران تنها نيازمند نيروي انساني برخوردار از فاكتورهاي كارآمدي، تخصص و هماهنگ با آخرين دستاوردهاي فني است و بر اين اساس مشخص است كه رويكرد تلفيقي و ارتقاء محتوايي دانشجويان دانشكده امري كاملا فرعي بوده و صرفا تربيت " تكنسين هايي به روز" مد نظر متوليان امر بوده است. و اين گونه است كه اكنون پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامي همچنان مقوله مهم آموزش و معضل عظيم كمبود نيروي انساني متخصص و هماهنگ با آرمان هاي انقلاب اسلامي دغدغه مهم دلسوزان نظام اسلامي است.
نويسندگان اين نامه پيشنهاد دادهاند: بر اين اساس سازمان صدا و سيما در كنار ارتقاء سطح فني و به روز كردن محتواي تكنيكي دروس دانشكده صدا و سيما لازم است ارتقاء محتوايي دانشجويان دانشكده صدا و سيما از حيث تئوريك – چه در حوزه مطالعات تخصصي و چه در حوزه معارف اسلامي- را در دستور كار خود قرار دهد و خلا ميان كارشناسان حوزه هاي علميه و متخصصان فني را پر نمايد. همچنين دانشكده صدا و سيما بايد در پذيرش دانشجويان و اساتيد خود، گزينش دقيقي را در پيش بگيرد چرا كه افرادي كه در آينده نزديك در زمره شكل دهندگان به افكار عمومي و موثران در فرهنگ عمومي هستند بايد از حداقل هاي لازم برخوردار باشند.
در بخش ديگري از اين نامه با اشاره به حوزه مديريتي سازمان، ابراز عقيده شده است: به زعم ما بسياري از مشكلات فوق به مديريت سازمان -كه البته تنها متوجه شخص جنابعالي نيست- باز مي گردد. چگونه است كه صدها صفحه برنامه و سياست و ضابطه و... در قسمت هاي مربوطه وضع مي شود و جنابعالي نيز بارها به آنها استناد مي دهيد اما آنچه در عمل مشاهده مي شود فاصله اي نجومي با برنامه ها و ضوابط دارد؟
به زعم ما "فرايند توليد" در سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران به نقايص بسياري مبتلاست. اين نقايص از سياست گذاري و اولويت بندي سوژه ها تا تصويب طرح هاي پيشنهادي و مهمتر از همه نظارت بر حسن اجراي آنها و به طور كلي نظارت بر اجرايي شدن اهداف، اولويت ها و سياست هاي توليد و تامين و پخش سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و .... را در بر مي گيرد. همچنين مشكلات ساختاري سازمان – از حيث تعداد معاونت ها و نيروي انساني موجود- نيز از مسائلي است كه مستقيما به حوزه مديريت مربوط مي شود.
بسيج دانشجويي دانشگاه امام صادق در پايان اين نامه آورده است: اما در پايان اين نامه باز هم ذكر اين نكته را بر خود فرض ميدانيم كه بيان اين نقاط ضعف به معناي چشم پوشي از عملكردهاي مثبت سازمان صدا و سيما نيست. به ديگر سخن، ذكر اين آسيبها با نگاه به وضعيت مطلوب است و صد البته كه در مقايسه با تلويزيون هاي ساير كشورها تلويزيون جمهوري اسلامي ايران تلويزيوني نجيب و پيشرو در زمينه رسانه ديني است و اميد است با بازشدن فضاي نقدپذيري و اعمال نظرات اصلاحي شاهد رشد و ارتقاء هرچه بيشتر سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران باشيم.
انتهاي پيام
دوشنبه 11 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]
-
گوناگون
پربازدیدترینها