محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831606961
در بهزيستي چه مي گذرد؟ / مرگ خاموش « مبينا » و سكوت حيرت انگيز مسؤولان
واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: در بهزيستي چه مي گذرد؟ / مرگ خاموش « مبينا » و سكوت حيرت انگيز مسؤولان
مبينا پس از پذيرش در بيمارستان امام خميني و انجام پاره اي از معالجات به بيمارستان مطهري كه داراي بخش تخصصي كودكان است اعزام مي شود.در خلاصه پرونده اين كودك شير خوار كه بيمارستان مطهري در اختيار عصر ايران قرار داد، اينگونه ذكر شده است: تشخيص اوليه ؛ اسهال مكرر ، ايست قلبي و تنفسي ، شير خوار 2 ماهه با حالت كما به اورژانس مراجعه و دچار ايست قلبي شده است.
عصرايران؛ هادي عابدي - رشد كردن تحت حمايت پدران و مادران مهربان , جزء مواهب بزرگي است كه خداوند به بشر ارزاني كرده است ؛ موهبتي كه هر از چند گاهي توسط پدران و مادران نالايق و يا حوادث طبيعي و غير طبيعي روزگار، از برخي كودكان سلب مي شود و در صورت عدم پذيرش سرپرستي از سوي خويشاوندان، آنها را راهي مراكز نگهداري از كودكان بي سرپرست كه توسط سازمان بهزيستي كشور اداره ميشود ميكند.
در واقع مراكز نگهداري از كودكان بي سرپرست آخرين پناهگاه امني است كه آسيب پذيرترين و ضعيف ترين اقشار بي پناه جامعه به آن پناهنده مي شوند تا شايد اندا م ضعيف و لرزانشان با نگاهي به آينده اي گنگ و نا معلوم آرام گيرد.
مركز شبانه روزي نگهداري از كودكان بي سرپرست مهر اروميه ، يكي از مراكزي است كه مسئوليت نگهداري نزديك به 25 تن از كودكان از سنين نوزادي تا 6 سالگي را بر عهده دارد.
مركز مهر فضاي نسبتا" بزرگي را به خود اختصاص داده است و از يك زمين كوچك بازي براي كودكان كه با تاب و سرسره تجهيز شده است برخوردار است. محيط داخلي ساختمان نسبتا" تميز و پاكيزه است و در يك نگاه مي توان پي برد كه به تازگي تعمير و رنگ آميزي شده است.
اتاقهاي خواب و زندگي كودكان با تعدادي فرش ماشيني كه تازگي و نو بودن آن به خوبي جلوه مي كند مفروش شده و كودكان براي استراحت از تخت خوابهاي چوبي مناسبي استفاده مي كنند،پنجره ها نيز با پرده هايي با نقش هاي چشم نواز پوشيده شده اند،تمامي اتاقها مجهز به دوربينهاي مدار بسته بوده و حكايت از تظارت دقيق رفتار و عملكرد مربيان و خدمه نسبت به كودكان توسط مسئولين رده بالاي سازمان بهزيستي شهرستان اروميه دارد.
يك اتاق كوچك نيز به مسائل پزشكي و درماني كودكان اختصاص داده شده است و تجهيزات لازم براي مداواي سرپايي و معاينات اوليه بيماران در آن قرار داده شده است .
نگهداري از كودكان شيرخوار در اتاقي مجزا از كودكان خردسال صورت مي گيرد.در مجاورت محل نگهداري از كودكان، سالني قرار دارد كه در هر گوشه آن اتاقي قرار گرفته ودر واقع به غير از آشپزخانه بقيه اتاقها فضاي اداري مركز را تشكيل مي دهند.
چشم انداز كلي اين مركزحكايت از آرامش نسبي و بسامان بودن اوضاع اين محل دارد،اما اين تمامي واقعيت نيست. واقعه شكنجه كودكي در بهزيستي زنجان هنوز از اذهان مردم پاك نشده است و اين بار اگر چه همچون واقعه زنجان شكنجه و داغ نهادن بر اندام نحيف كودكان بهزيستي اتفاق نيفتاده است،اما مرگي دلخراش دامن يكي ديگر از كودكان بهزيستي را گرفته است.
«مبينا»كودك شيرخوار 2 ماهه اي است كه علي رغم وجود تجهيزات موجود در مركز"مهر" در سكوت و بي كسي تمام بي آنكه حتي يك مدعي براي جان خود پيدا كند با دچار شدن به بيماري اسهال ، بدن نحيفش كم آب شد و آغازين ساعات بامدادي 11 آذر ماه سال 86 جان شيرين خود را از كف داد.
بيماري اسهال اگر چه بيماري خطرناكي به خصوص براي كودكان محسوب مي شود اما بنا بر نظر پزشكان با انجام معالجات به موقع به راحتي قابل درمان است.
فريبا اسمعيلي يكي از مربيان سابق مركز نگهداري از كودكان بي سرپرست مهر كه مدتي مسوليت رسيدگي به كودكان اين مركز را بر عهده داشت درگفتگو با عصر ايران در رابطه با مرگ" مبينا" اينگونه اظهار مي كند: صبح روز 10 آذر ماه در محل كار خود حاضر شدم و پس از تحويل گرفتن شيفت به كار خود مشغول شدم. پس از سركشي به تك تك كودكان متوجه شدم كه «مبينا» بسيار بد حال است ، با مراجعه به مسئول مركز مهر ، وي را در جريان بد حالي و تب بالاي مبينا قرار دادم و از او خواستم تا كودك شيرخوار را براي معالجه به بيمارستان اعزام كند، اما او با طرح اين مسئله كه" پول كافي براي اعزام كودك در اختيار نداريم" از فرستادن مبينا به بيمارستان خودداري كرد !
فريبا اسمعيلي كه خود از فرزندان بهزيستي بوده و دوران كودكي تا جواني را تحت سرپرستي بهزيستي سپري كرده است در ادامه اظهارات خود گفت: با خود داري غير منطقي از اعزام شير خوار به بيمارستان، گفتم كه با هزينه شخصي مبينا را به بيمارستان خواهم رساند ، اما مسئول مركز باز مخالفت كرد وسعي داشت از انجام اين كار جلوگيري كند.
اين مربي سابق مركز مهر اروميه افزود: بعد از دقايقي درگيري لفظي كودك را در آغوش گرفته و به بيمارستان امام خميني شهرستان اروميه رساندم و پس از بستري كردن كودك شيرخوار به محل كار خود باز گشتم.
اسمعيلي در خصوص عاقبت مبينا اظهار كرد:چند روز بعد از همكاران خود شنيدم كه متاسفانه مبينا فوت كرده است.
فريبا اسمعيلي پس از چندي به دليل درگيري با عليزاده مدير كل وقت سازمان بهزيستي استان آذربايجان غربي از كار بر كنار شده و به همراه تعدادي ديگر از كارمندان بهزيستي خواهان بركناري عليزاده به دليل آنچه كه از آن به عنوان تخلفات مدير كل ياد مي كردند شد.
مهرداد مطلبي معاون اجتماعي وقت سازمان بهزيستي استان آذربايجان غربي كه به تازگي از سمت خود كنار رفته است، نيز اينگونه اظهار كرد: مبينا بچه اي بود كه از شهرستان شاهين دژ به اروميه منتقل شده و جزء كودكان سر راهي بود.
وي ادامه داد : از ابتداي پذيرش اين كودك شير خوار ما شاهد كسالت وي و غير طبيعي بودن حال عمومي او بوديم.
معاون اجتماعي سابق بهزيستي استان آذربايجان غربي در ادامه اظهارات خود حضور پزشكي به نام مير فخرايي و يك پرستار متخصص در مركز شبانه روزي مهر را مورد تاكيد قرار داده و اضافه مي كند : پنج روز قبل از فوت مبينا، كودك توسط خانم دكتر مير فخرايي معاينه مي شود و ايشان بيماري كودك را اسهال و استفراغ به همراه تب تشخيص مي دهد و داروهاي لازم جهت درمان وي را تجويز مي كند.
مطلبي در ادامه افزود : در صورتي كه كودكي نياز به بستري شدن در بيمارستان داشته باشد قطعا" خانم دكتر مير فخرايي اين مسئله را اعلام مي كند و اين در حالي است كه طبق مستندات موجود خانم مير فخرايي هيچگاه توصيه و دستوري در مورد بستري كردن مبينا اعلام نكرده بود.
معاون اجتماعي وقت بهزيستي آذربايجان غربي اظهارات خود را اينگونه پي مي گيرد: طبق اظهارات مسئولين مركز مهر بعد از تجويز دارو براي مبينا توسط دكتر مير فخرايي، تا چهار روز معالجات طبق دستور پزشك توسط پرستار متخصص اعمال مي شود ولي بعد از چهار روز كودك شيرخوار دچار تب شديد به همراه اسهال و استفراغ مي شود و بعد از ظهر همان روز مبينا به بيمارستان منتقل و بستري مي شود و بعد از گذشت يك شبانه روز در اثر تب شديد و اسهال و استفراغ فوت مي كند.
مهرداد مطلبي اظهارات خود را دليل بر عدم سهل انگاري مسئولين و انجام قدامات به موقع براي معالجه مبينا مي داند و در مقابل اين سوال كه آيا امكان دارد پزشك مركز و يا پرستار متخصص در انجام و ظايف خود كوتاهي كرده باشند، اينگونه پاسخ مي دهد: در هر حال به غير از پزشك متخصص كودكان ،فرد صلاحيت دار تري وجود ندارد كه بتوانيم براي معاينه كودكان از او استفاده كنيم.
وي هر گونه ناتواني مالي مركز مهر جهت ارجاع مبينا به بيمارستان را تكذيب كرد و در توضيح آن گفت: ما براي مراكز شبانه روزي اولويت خاصي قائل هستيم و سال گذشته از محل مشاركتهاي مردمي 50 ميليون تومان براي مركز مهر هزينه كرديم.
از سوي ديگر اما ، سينا كاشفي پزشكي است كه مبينا را در بيمارستان امام خميني اروميه پذيرش كرده و اقدامات پزشكي را در مورد او انجام داده است.
وي به خوبي به ياد مي آورد كه كودك توسط فردي به نام اسمعيلي به بيمارستان منتقل شد.
كاشفي در خصوص امكان معالجه مبتلايان به بيماري اسهال گفت: امروزه معالجه بيماري اسهال به راحتي قابل درمان است و مرگ در اثر اسهال تنها به دليل عدم رسيدگي و عدم انجام معالجات لازم ممكن است اتفاق بيافتد.
كاشفي همچنين تاكيد بسيار مي كند كه در نگهداري مبينا سهل انگاري شده است و در اين رابطه مي افزايد: مسئولين مركزي كه اين شير خواردر آن نگهداري مي شد يا فاقد آموزشهاي لازم جهت تشخيص وضعيت سلامت كودكان بوده اند و يا در صورت آموزش ديدن به طور قطع در معالجه مبينا سهل انگاري كرده اند.
مبينا پس از پذيرش در بيمارستان امام خميني اروميه و انجام پاره اي از معالجات به بيمارستان مطهري اين شهرستان كه داراي بخش تخصصي كودكان است اعزام مي شود.
در خلاصه پرونده اين كودك شير خوار كه بيمارستان مطهري در اختيار عصر ايران قرار داد، اينگونه ذكر شده است: تشخيص اوليه :اسهال مكرر ، ايست قلبي و تنفسي ، شير خوار 2 ماهه با حالت كما به اورژانس مراجعه و دچار ايست قلبي شده است.
در قسمت سير بيماري (در صورت فوت _ علت مرگ) اين خلاصه پرونده اينگونه اعلام شده است: دور چشم ها گود افتاده بودند motlng (اسهال) شديد داشت، نفس نداشت.
فريبا بشيري متخصص بيماريهاي داخلي نيز پس از مطالعه خلاصه پرونده مبينا مرگ او را سهل انگاري اوليا كودك در انجام معالجات لازم وعدم رساندن به موقع شيرخوار به مراكز درماني تشخيص داد.
او نيز تاكيد مي كند مرگ در اثر اسهال تنها در صورتي ممكن است كه رسيدگي و معالجات لازم در مورد بيمار صورت نگيرد.
در همين رابطه مدير كل سابق بهزيستي استان آذربايجان غربي نيز حرف هايي دارد.
ابراهيم عليزاده در اظهارات خود ضمن "نامشروع" خواندن اين شيرخوار ، بيماري مبينا را اسهال عفوني ذكر مي كند. اين در حالي است كه در خلاصه پرونده مبينا هيچ ذكري از عفوني بودن اسهال شير خوار به ميان نيامده است.
عليزاده در پاسخ به ديگر سوالات "عصر ايران "در باره مرگ كودك مذكور ضمن اعلام اين مطلب كه كودك سه بار توسط پزشك متخصص مورد معاينه قرار گرفته است بر مراجعه به پرونده مبينا در بهزيستي وكسب اطلاعات از روي پرونده تاكيد مي كند و از ارايه هر گونه پاسخ ديگري خودداري مي كند.
در گفتگو با مطلبي در زماني كه هنوز سمت معاونت اجتماعي بهزيستي استان را بر عهده داشت از وي خواسته شد تا با مراجعه به پرونده مبينا به سوالات مورد نظر پاسخ دهد ( لازم به توضيح است هاشمي سرپرست فعلي بهزيستي استان آذربايجان غربي نيز با انجام اين كار موافقت كرده بود) ولي عليرغم وعده هاي داده شده ازسوي مهرداد مطلبي معاونت اجتماعي وقت بهزيستي و پيگيري هاي مستمر خبرنگار عصرايران، مسئولين بهزيستي هرگز در عمل حاضر به ارايه گزارش بر اساس مستندات موجود در پرونده نشدند و در پاسخ به سوالات ما صرفا" به محفوظات ذهني خود اكتفا كردند.
فاطمه جهانسوز مسئول مركز شبانه روزي نگهداري از كودكان بي سرپرست مهر نيز از جمله افراد مطلعي بود كه در سرنوشت «مبينا» تاثيري مستقيم داشت و شايد به دليل عهده دار بودن مسئوليت اداره اين مركز بيش از هر فرد ديگري بايد پاسخگوي مرگ اين كودك باشد. با مراجعه به مركز مهر چگونگي ماجراي فوت مبينا از وي نيز سوال شد ، اما جهانسوز پس از تماس تلفني با مسئولين مافوق خود از ارايه هر گونه پاسخي در مقابل سوالات مطرح شده به دليل مخالفت مسئولين مافوق با انجام مصاحبه خودداري كرد و پاسخ به هر سوالي را منوط به صدور مجوز از سوي مقامات بالاتر خود اعلام كرد.
به راستي مشكل بهزيستي در كجا است كه كودكي شير خوار ساعت ها و روزها با بيماري و تب دست به گريبان مي ماند و در حالي كه علم پزشكي، امكان درمان و ادامه زندگي را در اختيارش قرار داده است ، مظلومانه جان مي دهد؟
آيا حق او اين بود كه با دچار شدن به بيماري ساده اي كه درمان آن نيز در دسترس بود جان ببازد و هيچ يك از مسئولين بهزيستي پاسخگوي جان از كف رفته او نباشند؟
آيا ارزش جان مبينا كمتر از جان هر كودك هم سن وسال او بود كه يكي(ابراهيم عليزاده مدير كل سابق بهزيستي استان آذربايجان غربي)با نامشروع خواندن او تلويحا" اينگونه القاء مي كرد كه نبايد پي گير علل فوت او بود و ديگري (فاطمه جهانسوز) پيگيري ماجراي جان باختن او را تعجب انگيز مي داند؟
مشكل موجود در بهزيستي كشور كه باعث داغ نهادن بر جسم نحيف كودكي در يك گوشه كشور و مرگ دل خراش كودكي در گوشه اي ديگر از كشور مي شود را در كجا بايد جستجو كرد؟
آيا مشكل در شخصيت حقيقي مسئولين است؟ كه در اين صورت بايد سوال كرد مديران ارشد بهزيستي بر اساس كدام قاعده از افراد فاقد صلاحيت براي سرپرستي و نگهداري كودكاني كه شهروند ايراني محسوب شده و به صفت انسان بودن، حق حيات با حداقل بهره مندي از امكاناتي مانند پوشاك مناسب ، غذاي مناسب و مهم تر از همه استفاده از امكانات حداقلي درماني و پزشكي را دارند ، مي گمارند ؟
به نظر مي رسد سيستم بهزيستي كشور دچار مشكلاتي جدي است و در صورت عدم اصلاح و رفع مشكلات از پيكره سيستم پس از اين نيز بايد انتظار وقايع فاجعه بار ديگري باشيم .
و نكته آخر اين كه گزارش حاضر در صدد قضاوت درباره علت واقعي مرگ مبيناي معصوم نيست زيرا اين ، يك امر تخصصي ، قضايي و البته پزشكي است، بلكه مي كوشد از يك سو مسوولين را نسبت به آن چه در بهزيستي روي مي دهد ، هشدار دهد و آگاهشان سازد و از سوي ديگر ، خواستار آن است كه مراجع قانوني و قضايي نيز بيكار ننشينند و پرونده مرگ مبينا را بازخواني كنند تا چنانچه اهمال و تقصيري رخ داده است ، با خاطيان برخورد شود ؛ چه آن كه اگر مبينا كوچك ، پدر و مادري داشت و جفايي به او مي شد ، بي گمان پيگير ماجرا مي شدند ولي آيا اكنون كه او در غربت و مظلوميت از دنيا رفته و كسي را براي پيگيري پرونده مرگش ندارد، بايد دست بر دست بگذاريم و منتظر مرگ مبيناهاي ديگر باشيم؟
اگر ديگر كودكان ، پدري دارند ومادري كه دست حمايت بر سرشان مي كشند ، مسوولان بهزيستي بدانند كه جامعه ، آنقدر بي وجدان نشده است كه خود را پدر و مادر و حامي كودكان معصوم تحت پوشش بهزيستي نداند و ماجراي مرگ اين كودك را به محاق بسپارد و از آنان پاسخ نخواهد.
دوشنبه 13 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[مشاهده در: www.baztabonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]
-
گوناگون
پربازدیدترینها