واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - کتاب خریدنمان هم مثل پیامک فرستادنمان است و پیامک فرستادنمان مثل فست فوت خوردنمان! همه چیز جامعه ایرانی به هم می آید...بالاخره این نکته وجود دارد که می گویند علی رغم تبلیغات مکرر، شمارگان و مجلدات مختلفی از چاپ های قبلی این کتاب، هم اکنون در انبارهای مختلف وجود دارد و هنوز به دست مردم نرسیده است خیلی ها می پرسند مگر جز با حمایت های دولتی می توان کتابی به حجم و قیمت «دا» را یکدفعه به چاپ صدم رساند؟! شیما کریمی: وقتی پای بساط سفرهنشین قبله که نشانیاش را بیشتر باید در ماهی از جنس بهشت جست، مینشینی، نام و نشان آخرین کتاب هایی که در بهارانه این روزها، دل به دلشان سپرده و مَحرم خلوت و تنهایی اش شده اند را پیشکش اهالی خبرآنلاین می نماید و می گوید: به شدت خود را نیازمند مطالعه می دانم و مطالعاتم بیشتر در حوزه فرهنگ، هنر، ادبیات و معارف اسلامی است. فرزاد جمشیدی در گفتگو با خبرآنلاین میگوید: اخیرا دو مجموعه داستان «پشت صحنه» و «باران» اثر سامرست موآم را با ترجمه شهرزاد بیات موحد، مجموعه داستان «فوتبال وسط حمام» محمود قلی پور، «خسرو خوبان» مهران حبیبی نژاد که درباره زندگی، اندیشه و آثار استاد شجریان است، «سرگذشت تهران» حسین شهیدی که کتابی کاملا تخصصی است، « دیوان حافظ» که بهرام اژدری از روی نسخه جمع آوری شده مرحوم خلخالی، تصحیح و تهیه و تنظیم کرده و نشر آگاه به چاپ رسانده است و کتاب «الخلافه» که در بر گیرنده مجموعه احکام حضرت علی «ع» به روایت اهل سنت است و انتشارات مرسل در حال آماده کردن چاپ چهارم آن می باشد را تهیه کرده و خوانده ام و به نظرم کتاب های بسیار خوب و قشنگ و ارزشمندی آمده اند. این کتابهای بالینی وی با یادآوری ضرورت مطالعه چند باره برخی از کتاب ها به خبرنگار ما گفت: در قدیم به بعضی از کتاب ها که نیاز بود مکرر به آن ها مراجعه شود، کتاب بالینی می گفتند یعنی همواره بر بالین خواننده قرار داشت. الان هم بعضی از کتاب ها همین حالت را دارند و باید بیش از یک بار خوانده شوند. کتاب های «صد و یک پیش درآمد موسیقی» ارشد طهماسبی در زمینه موسیقی و «جامعه در حرم» سید مجتبی بحرینی که تفسیر و نگرشی بر زیارت جامعه کبیره امام هادی «ع» در قالب داستانی است برای من اینگونه اند و پیشنهاد می کنم حتما بخوانید مخصوصا کار آقای بحرینی که در هر فصلش چیز تازه ای نهفته است. از کتاب «شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید» مسعود لعلی هم پس از مطالعه، چندین نسخه تهیه کردم و به دیگران هدیه دادم. جمشیدی که «این شرح بی نهایت، آبی به رنگ خاطره، قطعه های بی بال، رهاورد، پویه و پرواز» را به عنوان کتب منتشر شده در کارنامه ادبی خود دارد، با بیان این که از خواندن هیچ کتابی پشیمان نیست، می افزاید: کتاب بد وجود ندارد و هر کتابی به یک بار خواندن می ارزد چون خوبی و بدی، نسبی است. کتاب ثمره زندگی فکری و اجتماعی نویسنده است و حکم فرزند او را دارد. از آن جایی که خودم نویسندگی کتاب کرده ام می دانم تا این کار به بار بنشیند چه دشواری هایی پیش روی نویسنده است لذا معتقدم کسی که دست به تهیه و تدارک کتاب می زند با نویسنده یک مقاله یا گرداننده یک وبلاگ فرق دارد... اصلا لج آدم در می آید وقتی آن عدد بسیار دلتنگ کننده ای که مضربی از یازده است را جلوی شمارگان یک کتاب می خواند.3300، 4400، یا 5500 نسخه برای یک جامعه هفتاد و یکی دو میلیونی! بنابراین در چنین وضعیتی تعمیم دادن سلیقه و نظر شخصی به یک اثر، خیانت به آن نویسنده است. کتاب بد، آثار و نوشته های خودم هستند. پارچ و لیوان به جای کتاب او که هم اکنون کتاب های یک قطره دریا «سفرنامه های مکه و مدینه» و جلد اول و دوم تا سپیده «مجموعه قطعه های ادبی برنامه سحر ماه رمضان» را آماده انتشار دارد، ضمن ابراز گلایه از عدم اطلاع رسانی صحیح و به موقع در حوزه کتاب به خبرنگار خبرآنلاین گفت: مردم ما، مطالعه را عاشقانه دوست دارند اما اشکال کار اینجاست که اصلا در این حوزه، اطلاع رسانی وجود ندارد. شما ببینید الان در اینترنت برای آموزش طرز بستن شال و روسری، چه قدر روی هِدر سایت ها و وبلاگ های مختلف، تبلیغ می شود. در مقابل، شما یک سیستم پیام کوتاه به من نشان بدهید که به صورت رایانه ای به مردم کتاب معرفی کند. وی اضافه کرد: ما هنوز نمی دانیم که باید چه چیزهایی را برای مردم، برجسته و روشن کنیم. اگر کتاب به صورت یک کالای مورد نیاز مثل انواع خوراکی ها در سبد احتیاجات روزمره آحاد جامعه قرار گیرد؛ قهر تاریخی مردم با کتاب از بین می رود. جمشیدی با اشاره به اینکه سنت هدیه دادن کتاب بین مردم منسوخ شده، افزود: زیاد دیر و دور نبود آن روزهایی که برای جشن تولد دوست و هم کلاسی و فامیل، کتاب هدیه می بردیم ولی در حال حاضر ترجیح می دهیم یک دست پارچ و لیوان ببریم. در شهرستان ها وضع از این هم بدتر است و اصلا کتاب ها به راحتی در اختیار نیست چه رسد به فرهنگ هدیه دادن. من ابتدای امسال به چند شهرستان سر زدم حتی در شهرهای بزرگی مثل مشهد هم وضعیت توزیع و عرضه کتاب همین گونه است. با این حال وی ضعف مطالعه در کشور را اینگونه جمعبندی میکند: علمی نبودن فرهنگ کتابخوانی، نهادینه نشدنش در خانواده ها و عدم معرفی شایسته کتاب ها سبب شده تا در کشور ما آینده کتاب و کتابخوانی، ابری تر از آینده نویسندگی باشد. چه کسی پنیر ما را دزدید؟ این مجری توانمند تلویزیون در همین زمینه خاطر نشان می کند: کتاب خریدنمان هم مثل پیامک فرستادنمان است و پیامک فرستادنمان مثل فست فوت خوردنمان! همه چیز جامعه ایرانی به هم می آید. ما باید کتابخوان ها یمان را در یک محیط فکری خوب قرار دهیم و دائما به درستی تغذیه کنیم تا فرهنگ کتابخوانی و هدیه دادن در جامعه، جانی تازه یابد. باید ذائقه مخاطب را جهت دهی کرد و به سمت و سوی درست هدایت نمود. وی همچنین در گفتگو با خبرنگار ما، به تحلیل نسبی خرید کتاب در جامعه هم پرداخت و گفت: در حال حاضر کتاب هایی مثل «چه کسی پنیر مرا برداشته؟» اسپنسرجانسون، «قورباغه را قورت بده» برایان تریسی و... با سرعت بالایی در کشور ما به فروش می رسد و تجدید چاپ می شود اما کتاب های ارزندهای نظیر مجموعه آثاری که درباره زندگی و سلوک حضرت آیت الله بهجت «ره» چاپ شده است، مهجور می ماند چون مخاطب، کمتر با آن ها آشنایی دارد. لذا پیشنهاد می کنم که مردم به کتاب هایی چون «در محضر بهجت» آقای رخشاد، «نفس مطمئنه» مهدی عباسی، «نکته های ناب از آیت الله العظمی بهجت» دکتر رضا باقی زاده گیلانی، «صدای سخن عشق» حامد اسلامجو، «بهجت عارفان»، «جرعه وصال» و... سری بزنند و مطمئن باشند که با مطالعه این کتاب ها بسیاری از دلشوره ها و دغدغه ها از زندگی مان رخت بر می بندند. «دا» نمونهای از رفتار شتابزده فرهنگی فرزاد جمشیدی در خصوص کتاب «دا» هم نظرات جالبی دارد و میگوید: معتقدم تجدید چاپ های مکرر یک کتاب، پیش از اطلاع رسانی جامع و دقیق، باعث ایجاد سوء ظن در مردم و کتابخوان های حرفه ای می شود. شما حساب کنید ما هنوز یک فیلم، نمایش رادیویی یا تئاتر صحنه ای خوب از این کتاب نداریم اما شاهد هستیم که مرتب تجدید چاپ می شود. بالاخره این نکته وجود دارد که می گویند علی رغم تبلیغات مکرر، شمارگان و مجلدات مختلفی از چاپ های قبلی این کتاب، هم اکنون در انبارهای مختلف وجود دارد و هنوز به دست مردم نرسیده است لذا می بینم که خیلی ها می پرسند مگر جز با حمایت های دولتی می توان کتابی به حجم و قیمت «دا» را بدون اطلاع رسانی مناسب و مردمی یکدفعه به چاپ صدم رساند؟! دکتر جمشیدی ادامه می دهد: من منکر کار خوب خانم حسینی نیستم اما می خواهم بگویم همان اتفاقی که در مورد کتاب های دیگر رخ داد در مورد «دا» هم به وقوع پیوسته است. مثلا وقتی راجع به کتاب «جامعه شناسی نخبه کشی» علی رضاقلی با خود جامعه شناس ها صحبت می کنیم می گویند اندیشه های ایشان در حد نوشتن تاریخ جامعه است نه جامعه شناسی اما می بینیم که این کتاب یکدفعه برای خودش دور می گیرد و در دست مردم می چرخد فقط به این دلیل که چند نفر به هم اطلاع رسانی کرده اند. بنده سال ها با آقای سرهنگی و دوستانشان در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری کار کرده ام و شاهد هستم که ده ها کتاب خوب در این مجموعه چاپ شده است اما سوال این جاست که چرا مثلا کتاب های مرحوم داوود بختیاری با وجودی که ارزش هنری شان پایین تر از «دا» نیست؛ در دست مردم نمیچرخد؟! وی می افزاید: به نظر من «دا» فعلا دهان مردم را خوش مزه می کند و خواندنش برای بسیاری یک پُز است. یادمان باشد که تب تند، زود عرق می کند. متاسفانه ما، در همه حوزه ها ستارگانمان را مدتی به درخشش وا می داریم و بعد که دچار افول و زوال شدند کَکمان هم نمی گزد! دلتنگ علی حاتمی و الکسی تولستوی جمشیدی در پاسخ به پرسش خبرآنلاین مبنی بر این که دلتنگ دوباره خواندن کدام کتاب هستید؟ میگوید: دلتنگ دوباره خواندن آثار شهید آوینی، صادق چوبک و غلامحسین ساعدی هستم زیرا این ها را با عزیزانی مرور کرده و خوانده ام که بعضا در کنارم نیستند. دلتنگ صدها هزار بار خواندن مجموعه آثار دو جلدی زنده یاد علی حاتمی هستم. این کتاب خیلی خیلی در نظرم نشسته است. دلتنگ یک میلیون بار خواندن کتاب «حکمت عبادت» حضرت آیت الله جوادی آملی و «شعاعی از نیر اعظم» که رهیافتی به منظومه های فکری رهبر معظم انقلاب درباره پیامبر اعظم «ص» است، هستم و معتقدم هر کسی برای یک بار هم که شده برای شناخت بهتر پیامبر«ص» باید این کتاب را بخواند و در نهایت، دلتنگ دوباره خواندن کتاب « گذر از رنج ها» ی تولستوی هستم که هم تاریخ است و هم ادبیات و رمان. فقط یک کتاب! جمشیدی که دکترای علوم قرآنی دارد در خصوص نامگذاری سال89 هم می گوید: این که ما بخواهیم در حوزه کتاب و کتابخوانی فقط به شعار تولید انبوه و بالا بردن کمیت، اکتفا کنیم، هحتما اشتباه است اما اگر در این سال تنها یک کتاب خوب چاپ کنیم و اطلاع رسانی خوبی درباره اش داشته باشیم و نویسندگان و اهل قلم را مورد اجر قرار دهیم، تصور می کنم لااقل برای سال اول، همت مضاعف به کار برده ایم. با لیست میروم این مجری کارشناس در خصوص نمایشگاه کتاب هم میگوید: معمولا برای تهیه لیستی که از قبل آماده کرده ام به نمایشگاه می روم البته اگر کتاب های خوب دیگری را هم ببینم حتما می خرم مخصوصا امسال دلم می خواهد بتوانم رمان ها و داستان های کوتاه و بلند خوبی را تهیه کنم زیرا هر قصه، برشی از یک زندگی واقعی و سرنوشتی تجربه شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 659]