واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > اروپا - روس ها ید طولانی در حذف فیزیکی روزنامه نگاران دارند جولیا لوفاولگ کاشین روزنامه نگار روس بیست و چهار ساعت پیش تبدیل به صدر اخبار بین المللی شد. نیروهای امداد بدن او را غرق در خون مقابل درب ورودی منزلش در مرکز مسکو پیدا کردند. صورتی خون آلود ، زانوهایی خرد شده و زمینی که فرشی از خون بر تن داشت. یکی از همسایگان او در گفتگو با رسانه های خبری می گوید: کاشین انگشتانش را به پزشکان نشان داد تا به این نتیجه برسند که تک تک آنها شکسته شده است . میزان آسیب های رسیده به کاشین را هر رسانه ای به شکل و شمایل خاص خود پوشش داد: شکستگی فک های بالا و پایین او شکست، خرد شده گی یکی از زانوها، جمجمه وی شکسته تشخیص داده شد ، لخته های خونی ریه او را اشغال کرده است و تمامی انگشتان او از مفصل جدا شده اند . کاشین زمانی که رسانه ها این خبر را دهان به دهان می گرداندند در کمای مصنوعی به سر می برد . کامرسانت روزنامه ای که کاشین برای آن کار می کند سرسختانه اصرار دارد که این حمله به روزنامه نگار بودن وی مرتبط است . سردبیر کامرسانت در این خصوص می گوید: آنچه که مرا آزار می دهد این است که ضاربان انگشتان کاشین را شکستند. این حرکت تنها یک معنا دارد: نوشتن ممنوع. دلایل حمله به کاشین هم کم نیستند. بسیاری شاخه جوانان روسیه را مقصر می دانند که از مقاله وی که در ماه آگوست منتشر شد به خشم آمده بودند . این مقاله عنوان پرطمطراق " خیانتکاران مطبوعاتی باید مجازات شوند" را بر تن داشت. وی در این مقاله تاکید کرده بود که این روزنامه نگاران به سرزمین مادری خود خیانت می کنند و به وظایف شهروندی خود عمل نمی کنند. در نهایت اما نام کاشین ثبت شد و خود وی تنبیه. گناه کاشین اما جرات کردن و مصاحبه با یکی از تظاهرکنندگان مخالف فاشیسم بود که به ساختمانی دولتی حمله کرده بود . خبرنگاران روس معمولا یا کشته می شوند و یا تهدید. دلیل آن هم این است که در بسیاری از موارد این افراد با قلم خود منافع اقتصادی و سیاسی دیگرانی را به خطر می اندازند. این بار ماجرا از جاده ای آغاز شد که قرار است از میانه جنگلی بگذرد و بزرگراهی میان مسکو و سن پطرزبورگ راه اندازی کند . پشت ماجرای این جاده سازی هم سرمایه گذار روس و حریف ولادیمیر پوتین در جودو است . تابستان بود که با بالاگرفتن اعتراض ها به ساخت این بزرگ راه پوتین آب پاکی را بر دستان همگان ریخته و تاکید کرد که مجال برای بحث بیشتر نیست و دولت تصمیم خود را قاطعانه گرفته است . شیوه حمله به کاشین هم بسیار خشن بود. تنها چند روز پیش از این ماجرا, یکی از مخالفان این جاده سازی هم با چوب بیسبال مورد حملات شدید قرار گرفت. او هم مانند کاشین در اغمای مصنوعی است . در بهار 2008 هم روزنامه نگار دیگری که هشدار داده بود فساد پشت پرده این جاده سازی را منتشر می کند به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت . در هر سه این موارد هم شباهت هایی به چشم می خورد: ضاربان آنچنان مضروبان را مورد ضرب و شتم قرار دادند که یکی از آنها به دلیل آسیب های وارد به جمجمه اکنون به سختی می تواند سخن بگوید . انگشتان مضروبان هم به این دلیل شکسته می شود که دیگر هرگز نتوانند بنویسند. در مورد کاشین اما نمی توان به صراحت نظر داد. وی مانند نمونه های دیگری که در این سالها در روسیه کشته شده اند به اپوزیسیون خاصی تعلق ندارد. کاشین نماینده نسل جوان روزنامه نگاری در روسیه بود که گاه برای نشریه های نزدیک به کرملین می نوشت و گاه برای مخالفان. ماجرای کاشین با داستان قتل آنا پولیتکوسکی بسیار متفاوت است . زمانی که وی در سال 2006 میلادی کشته شد ، ولادیمیر پوتین بر مسند ریاست جمهوری نشسته بود و البته چند روز بعد از مرگ وی به این حادثه واکنش نشان داد. وی در سخنان خود در جامه عکس العمل به مرگ این روزنامه نگار گفت: تاثیر وی بر جامعه سیاسی روسیه بسیار اندک بود . در حال حاضر پرسش این نیست که آیا ساختار امنیتی در روسیه دستور تعقیب اساسی این پرونده را صادر می کند یا خیر؟ چرا که بی شک در حال حاضر سیستم امنیتی روسیه اطلاعات حداقلی را در این خصوص دارد . سوال اینجاست که چه کسی این حملات را هدایت و راهبری می کند؟در خصوص آنا به صراحت می توانیم بگوئیم که او حقایق بسیاری را در خصوص چچن و نقش نیروهای امنیتی در این منطقه افشا کرد . در روسیه می توانید یک نفر را به دلیل بازگو کردن حقایق بکشید. اما هیچ حقیقتی وجود ندارد که به بهانه آن بتوان یک روزنامه نگار را کشت. فارین پالیسی هفتم نوامبر / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]