واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: - اگه قبلاً صبحها تا لِنگِ ظهر خواب بودی و به ساعت 10:00 می*گفتی سر صبح؛ اما الان ساعت 5:00 بیدار می*شی.
2- اگه نور امید توی چشماتون برق میزنه و هیچ چیزی به*معنی نا اُمیدی برات وجود نداره.
3- اگه قبلاً نمی*دونستی یک ساعت دیگه می*خواهی چی*کار کنی، اما الان برنامه 20 ساله آینده رو توی ذهنت مرور می*کنی.
4- اگه الان وقت، برات خیلی ارزشمند شده و 10-20 برابر قبل برنامه*ریزی میکنی.
5- اگه قبلاً مشکلات زیادی، نا اُمیدت می*کرد، اما الان با همون مشکلات به سادگی دسته پنجه نرم می*کنی. (یعنی: تمام مشکلات برات ساده شده)
6- اگه همه کارهات هدف*مند شده، هرچند که قبلاً هم همون کارها رو میکردی؛ اما الان یه دیدگاه جدیدی نسبت به کارها و اهداف*ات داری.
7- اگه شبها به راحتی قبل خوابت نمی*بره، بیشتر فکر و خیال می*کنی. (برعکس هم دیده شده که قبلاً شبها بی*خوابی به سرت میزده، اما الان به راحتی سرت رو روی بالش می*گذاری و می*خوابی)
8- اگه قبلاً همین جوری، هی حرف می*زدی و توجهی به کلماتی که بکار می*بردی، نمی*کردی؛ اما الان خیلی توی صحبت کردن دقت می*کنی که کلمات درست و صحیح بکار ببری و نکنه که یه حرف ناباب بزنی که دیگه نشه جمعش کرد. (کم صحبت می*کنی و بیشتر می*اندیشی)
9- اگه الان به همه چیز توجه می*کنی، حتی اگه کم اهمیت باشه.
10- اگه قبلاً کارهات وجبی بود و هیچ دقتی نداشتی، اما الان خیلی با ظرافت هر کاری رو با دقت انجام می*دی.
11- اگه لطافت خاصی توی روح و جسمت احساس می*کنی.
12- اگه حواس پنجگانه*ات غیر عادی قوی شدند؛ بویایی، بینایی، شنوایی و چشایی*ات زبان*زد ه خاص و عام شده.
13- اگه می*تونی توی شلوغی خیابون صدای قلبت رو بشنوی.
14- اگه اشتهات وقتی با «او» هستی، 800 برابر می*شه، اما وقتی باهم نیستید میل به هیچی نداری، حتی به غذای مورد علاقه*ات. (برعکس این حالت هم دیده شده)
15- اگه تمرکزت در اندیشیدن هم قوی شده، وقتی داری فکر می*کنی به هیچ عنوان هیچ چیز نمی*تونه حواست رو پرت کنه.
16- اگه تمرکزت توی کارهای روزمره خیلی کم شده، و همه چیز رو اینور و اونور جا می*ذاری و گم می*کنی.
17- اگه الان تمام فکر و ذکرت شده «او» و توی معادلات زندگی که برای خودت طرح می*کنی، خودت تقریباً جایی نداری و یا حضور خیلی کم*رنگی داری.
18- اگه از خودگذشتگی کامل داری و اصلاً خودت مهم نیستی، همه اعمالت ختم می*شه به «او»
19- اگه کسی کلمه «عشق» رو جلوت بیان کنه، دیگه دیوونه میشی، میری توی عالم حپروط (=هپروت)
20- اگه عاشقی از چشمات می*باره و تابلویی.
21- اگه میتونی «او» را از میان 1000 نفر در فاصله 10کیلومتری تشخیص بدی.
22- اگه وقتی «او» را می*بینی، قبل از اینکه به نزدیک هم برسید، از فاصله 100 متری زوم میکنی روی صورتش، تا وقتی که از هم خداحافظی کنید، توی این مدت هم سرعت پلک*زدنت 80 برابر کم می*شه.
23- اگه همیشه سعی می*کنی در سلام کردن به «او» پیش دستی کنی؛ حتی اگه 12 سال هم ازتو کوچیکتر باشه.
24- وقتی با هم بیرون هستید، یک ثانیه هم توجه*ات رو از «او» دور نمی*کنی، مبادا که این لحظات باهم بودن رو تلف کنی.
25- اگه قبلاً توی خیابون و اینطرف و اونطرف، زل میزدی به این و اون و بقیه رو دید میزدی، اما الان چشمات از روی موزائیکهای کف پیاده*رو بالاتر نمی*آید.
26- اگه الان به*راحتی می*تونی تمام جزئیات شکل و قیافه و حتی لباسهای «او» رو با دقت کامل توضیح بدی؛ چشم، ابرو، بینی، لب، صورت، گونه، چانه، موها، گوشه ناخن انگشت کوچیکه دست چپ، رنگ خطهای راه*راه جورابش و الی آخر.
27- اگه به هیچ عنوان تنهایی مسافرت کردن و مهمونی رفتن و اینجور چیزا بهت حال نمی*ده.
28- اگه بخوای مثلاً تنهایی بری مسافرت یا یه مهمونی، بهش میگی و جزئیات اونرو به طور کامل برای شرح میدی، با 23^10 (هول و هوشه عدد آواگادرو) بار معذرت*خواهی، مجوز این کارت رو ازش میگیری، آخرش هم ته دلت راضی نمی*شه.
29- اگه همش می*خواهی کادو و هدیه*های خفن براش بگیری، هر چند یک*هزارم پولش رو هم نداشته باشی.
30- اگه هدیه*ات رو هر چند کوچک، خیلی شیک و عالی بسته*بندی و کادو میکنی، و سعی میکنی همیشه یه ابتکاری توش داشته باشی.
31- اگه همش اسم «او» توی ذهنته و هر موقعی میخواهی بابات رو هم صدا کنی اشتباهی اسم اونرو میگی.
32- اگه بدجوری می*خواهی دعا کنی برای خودت، اول برای «او» دعا میکنی، بعدش بابا و مامان و خواهرها و برادرهاش، بعد عمه و خاله و دایی و عموش و کلیه فامیلها و وابستگان درجه 2-3-... تا 12 «او»؛ آخره کار هم یادت میره اصلاً قرار بود واسه خودت چی دعا کنی.
33- اگه روی همه کتابها و جزوه*ها و کاغذهایی که دم دست داری اسم «او» رو مینویسی و وقتی می*خواهی به کسی قرض بدی باید بشینی یه ساعت این اسمها رو پاک کنی.
34- اگه پسورد تمام ایملها و سایتها و کارتهای عابر بانک و اعتباری و .... کلاً هرچی پسورد توی زندگیت داری به «او» ختم میشه؛ اسمش، فامیلش، شماره *شناسنامه*اش، شماره موبایلش، شماره دانشجوییش و ...
35- اگه تا حالا 569532 بار اسم خودت رو با اسم اون روی کاغذ با 362 حالت مختلف نوشتی و امتحان کردی که چه ترکیبی بهتره.
36- اگه 695010 بار اسم «او» رو با اسم خودت در حالتهای مختلف با حروف ابجد حساب کردی و تمام اون اعداد بدست اومده رو از حفظی.
37- اگه قبلاً اصلاً کتابهای عشقولانه نمی*خوندی ولی الان کتابهای عاشقونه زیاد می*خونی.
38- اگه صبح تا شب دیوان حافظ همراه*ته و فال میگری. (حالا نیت*هات به*کنار)
39- اگه هر متنی رو می*خونی و هر آیه و حدیثی رو میبینی، می*خوای یه جوری به «عشق»ت ربطش بدی.
40- اگه با «او» صحبت می*کنی، سعی میکنی حرفهات تکراری نباشه و همش حرفهای جدید و خوب*خوب بزنی.
41- اگه دیگه خوش*اخلاق*تر، بهتر، خوشگل*تر، خوش*تیپ*تر، خوش*مشرب*تر و .... یه*عالمه (تر دیگه) از «او» توی این دنیا وجود نداشته باشه.
42- اگه همش دوست داری توی خواب «او» رو ببینی اما هیچ وقت این اتفاق نمی*افته{*} (برعکس این هم بوده)
43- اگه «او» با تمام عزت و احترامی که واسش قائلی ولی یه جورایی ته قلبت فقط ماله خودته.
44- اگه هر چی «او» دوست داره، مورد علاقه تو هم هست، حتی اگه قبلاً قرمز بودی و اون آبیه، پاش بیفته به هفت جده قرمز بد و بیراه هم می*گی.
45- اگه دوست داری بعضی وقتها تنهای تنها باشی.
46- اگه بعضی وقتها دوست داری توی تنهایی خودت زار زار بزنی زیر گریه.
47- اگه فکر می*کنی که ایمانت 100 برابر قبل شده.
48- اگه توی زندگی منتظر معجزات زیادی هستی. (البته نه از نوع هزاره سومش)
49- اگه بعضی وقتها پر از انرژی هستی، بعضی وقتها هم دپ می*زنی.
50- اگه معصومیت را تنها توی چشمان «او» جستجو می*کنی.
51- اگه بعضی وقتها دوست داری بی*تفاوت باشی، اما خیلی اذیت می*شی. (برعکسش هم میشه)
52- اگه قبلاً برای گفتن یه «دوستت دارم» خودت رو جرواجر می*کردی، اما الان اُورِت دم به دقیقه کاره اصلیت همین شده.
53- اگه دلت می*خواهد توی همه کارها به «او» کمک کنی، حتی شده بری باهاش سر جلسه امتحانش بشینی کنارش و سؤالات امتحان رو واسش جواب بدی.
54- اگه با خوشحالی «او» خوشحال می*شی و با ناراحتیش، ناراحت.
55- اگه قبلاً آهنگهای جینگولی گوش میدادی، ولی الان فقط موسیقی سنتی ارضائت می*کنه. (برعکسش هم صادقه)
56- اگه دنیا و زندگی رو زیباتر و دوست*داشتنی*تر از قبل احساس می*کنی.
57- اگه قبلاً دونفر را که میدیدی نشستند و دارند باهم صحبت می*کردند، چپ*چپ بهشون نگاه میکردی، اما الان اگه این چنین صحنه*ای رو ببینی، یه لبخند میزنی و از کنارشون رد می*شی.
58- اگه به تازگی یادگرفتی که خوب آشپزی کنی.
59- اگه در به در داری دنباله یه کار پر درآمد می گردی.
60- اگه از ادامه تحصیلت در خارج از کشور به خاطر «او» منصرف شدی.
61- اگه احساس می*کنی همش داری خوش شانسی میاری.
62- اگه همش از اینو اون در مورد تجارب زندگیشون سؤال می*پرسی.
63- اگه دلتنگی زیاد میاد سراغت و بعضی وقتها هم احساس غربت می*کنی (این با نوستالژی فرق می*کنه)
64- اگه احساس می*کنی از جنگی سرسخت، فاتحانه به منزلگاه بازگشته*ای.
65- اگه تازگیها پول کم میاری.
66- اگه قبلاً قبض موبایلت 2500تومان وحتی کمتر میومد، ولی الان شده 389000تومان.
67- اگه از 24ساعت، 25ساعتش رو آنلاینی و داری با «او» چت می*کنی.
68- اگه زیاد میری جلوی آینه، هی خودت رو برانداز می*کنی و با خودت حرف میزنی.
69- اگه بیشتر از گذشته با مامان و خواهرهات(برادرهات) صحبت می*کنی.
70- اگه خیلی به لباس پوشیدنت، قیافت و .... اهمیت میدی؛ و 68 نوع عطر توی کمدت داری. (برعکسش هم دیده شده)
71- اگه میزان مسافرتهای دورن*شهری و برون شهری*ات 22برابر شده است. (این بستگی داره!)
72- اگر احساس میکنی که باید سرعتت را افزایش دهی؛ ایستادن برایت گران تمام می*شود.
73- اگه به چیزهایی می*اندیشی که قبلاً فکر نمی*کردی؛ عشق، او، خودتت، خدا، فلسفه، طبیعت، غرور، زندگی، آفرینش، زیبایی، دوست داشتن، آینده، انسانها، گذشت زمان، ایثار، هدف، دلهره، ایمان، آرزو و ....
74- اگه دوست داری ذهنت رو با چیزهای رؤیایی و شاعرانه پیوند بزنی؛ مثل ابر، بارون، شقایق، خورشید، پاییز، بادکنک، شمعدانی، مهتاب، اسب بال*دار، قاصدک، آیینه، نسیم، سرسبزی، قطرات آب و .....
75- اگه کار می*کنی، همش دنباله یه مرخصی بیشتر هستی.
76- اگه همش توی رؤیاهات گم می*شی و باید یکی بیاد پیدات کنه.
77- اگه بد جوری پای*بند شدی، به نماز، به دعا، به نذر و نیاز، به توسل و ....
78- اگه بیشتر یاد بچه*گی*هات و کودکانه*هات میفتی، دلت هوای اونروزها رو میکنه، دلت آبنبات چوبی، پفک و بادکنک می*خواد.
79- اگه دیگه اصلاً به فکر سوئیساید و اینا نمی*افتی و به تیغ، طناب دار و ارتفاع زیاد فکر نمی*کنی.
80- اگه رنگهای زندگیت عوض شدند، عینهو رنگین کمون، پر از نور و روشنیها؛ سفید، صورتی، سبز فسفری، آبی*آسمونی، نارنجی.
81- اگه وبلاگ زدی و هر روز توش مطلب جدید و عشقولانه آپ*لود می*کنی، شاید «او» بیاد، بخونتش و برات کامنت بزاره.
82- اگه تا حالا توی دانشکده 127تا حل تمرین و آزمایشگاه گرفته*ای و حتی یکیش هم تکراری نبوده.
83- اگه نمی*تونی بدون «او» زندگی کنی، و حتی فکر کردن در این مورد هم زجرآور است(حتی این خیال زشتو نمی*خوای).
84- اگه حاضری تمامی دار و ندارت را برای «او» فدا کنی، حتی جونت رو.
85- اگه تو و «او» نداره. الان یک روح شده*اید توی دو تن.
86- فکر می*کنی داستان زندگیت رو توی کتابها نوشتند، کتابهایی مثل «لیلی و مجنون»، «کیمیاگر» و ...
87- اگه انتظار داری اطرافیانت تو و تمام احساساتت رو درک کنند و همراهیت کنند.
88- اگه تصور میکنی که «او» به همون اندازه*ای که تو عاشقشی، عاشقته.
89- اگه تغییرات زیادی توی زندگیت ایجاد شده و تصور می*کنی تازه متولد شدی و یه آدم دیگه*ای شده*ای.
90- اگه وقتی که با «او» هستی احساس ِ خیلی خوبی داری، احساس می*کنی قلبت آتیش گرفته، بی*وزن هستی و توی آسمونها سیر می*کنی.
91- اگه آرزو می*کنی کاشکی زودتر از این با «او» آشنا شده بودی.
92- اگه فیلم و کارتون و تلویزیون کمتر میبینی؛ همش دوست داری با «او» به سینما بروی.
93- اگه بیشتر از پیش به گلها و طبیعت علاقه*مند شدی.
94- اگه میدونی قدم زدن، توی یه روز سرد پاییزی و زیر بارون چه حالی میده.
95- اگه تب*وتاب و دلهره قبل از سر قرار رسیدن برات دوست*داشتنیه.
96- اگه احساس میکنی، قراره به زودی، مثل بقیه آدم بزرگا بشی.
97- اگه دلت لک زده برای یه «حال ساده».
98- اگه فکر میکنی «او» یه فرشته است، روی زمین، متعلق به تو.
99- اگه فکر می*کنی که دوستای مجردت، چیزی از حال و احوال تو نمی*فهمند.
100- اگه هر کس دیگه*ای به «او» ابراز محبت کرد، بدون هیچ مقدمه*ای، آژیر اعلام خطرت، شیپور زد.
101- وقتی داره حرف می زنه هیچی نمی گی و فقط گوش می دی با این که کلا حال نداری کسی پیشت مخ تیلیت کنه.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]