واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پاورقي آشتي اسلام ، دموكراسي و غرب
اين حقيقت كه حزب حاكم مسيري را انتخاب كرد كه در واقع مشروعيت مردمي دولت را افزايش داد، نه تنها قدرت AKA را به دنبال پيروزي در انتخابات بعدي نشان داد، بلكه نيروي ذاتي سازمانهاي سياسي در حال توسعه در كشور تركيه را به اثبات رساند.
اندونزي
در جرگة كشورهاي مسلمان،اندونزي، بزرگترين كشور مسلمان دنيا، به عنوان نمونهاي از يكي از درجات عالي موفقيت در حاكميت دموكراتيك سر برآورده است. اگر چه خانة آزادي (Freedom House) اندونزي را يكي از كشورهاي حقيقتاً آزاد مسلمان دنيا، با آزادي سياسي و مدني، توصيف ميكند. نظام دموكراتيك نوپا دراندونزي هنوز به مرحلهاي نرسيده است كه بتوان مطمئن بود تجربة دموكراتيك در آن در نهايت به موفقيت خواهد رسيد. اما در حال حاضر، دراندونزي دموكراسي اسلامي شكوفا و كارآمد برقرار است. قبل از استقلال، كشوراندونزي مستعمرة هلند بود و به جزاير هند شرقي هلند (Dutch East Indies) معروف بود. از آغاز 1918 مردماندونزي ميتوانستند در ولكسراد (Volksraad) (شوراي مردم) كه هيئت مديرة استعماري بود، انتخاب شوند. با اين حال، اعضاي آن نميتوانستند رأي دهند، اما مليگرايي اندونزيايي در حال شكل گيري بود. در 1927 فعال جوان ملي گرايي به نام سوكارنو (Sukarno) به تأسيس حزب ملي گراياندونزي (PMI) كمك كرد. سپس هلنديها كه قدرت نسبتاً امپرياليستي داشتند، از ترس توانايي سوكارنو براي ايجاد اتحاد ميان مردم، وي را بازداشت كردند. هلنديها ميخواستند مستعمره خود را با ثبات و در صلح نگه دارند تا به اين ترتيب منافع اقتصادي بسيار مهم خود را در اين كشور مستعمره تأمين كنند.اندونزي داراي منابع غني نفت و لاستيك بود كه هر دوي آنها نقش حياتي در جهاني كه تازه اتومبيل در آن ساخته ميشد، داشتند. در جزاير هند شرقي هلند، اقتصاد و حاكميت رابطهاي بسيار نزديك با يكديگر داشتند. در واقع، فرماندار استعمارياندونزي مدير شركت نفت اصلي در مجمع الجزاير، هلند سلطنتي بود.
اشغال ژاپن در زمان جنگ جهاني دوم همچون كاتاليزوري براي تقويت مفاهيمي چون ملي گرايي و آزادي فردي در زندگي مردماندونزي عمل كرد. وحشيگري و خشونتي كه ژاپن در اشغالاندونزي به كار بست، فرصتي تعيين كننده در ايجاد هويتي مليگرا و از نظر سياسي سودمند در مردم الجزاير بود. وقتي سرانجام جنگ خاتمه يافت و ژاپناندونزي را ترك كرد، هلنديها تلاش كردند تا كنترل سياسي و اقتصادي مستعمرة خود را دوباره به دست گيرند. اما جامعة دموكراتيك بينالملل در دورة پس از جنگ جهاني دوم عليه تحميل دوبارة استعمار، به ويژه با ديد خشونتي كه ژاپنيها در رفتار با مردم اندونزي در سالهاي اشغال اين كشور به كار برده بودند، به پا خاست. آمريكا در اقدامي به طور عجيب بيرحمانه عليه يك هم پيمان، تهديد كرد؛ در صورتي كه هلند تلاش كند اندونزي را مجدداً مستعمره خود كند، تمامي كمكهاي مالي به هلند را، تحت طرح مارشال (Marshal Plan) قطع ميكند. در ساية حمايت جامعة بينالملل، مليگرايي در مجمع الجزاير شكوفه داد و به بار نشست، و شور و اشتياقي كه سراسر جزاير را فرا گرفته بود، با تشكيل كشوري جديد، كشور مستقلي به نام اندونزي، به اوج خود رسيد. تولد تاريخي بزرگترين كشور مسلمان كرة زمين در 1949، در همان آغاز جنگ سرد ميان غرب و جهان كمونيسم به وقوع پيوست.
پس از استقلال، دولت جديد در كنترل سوكارنو مبارزه را آغاز كرد. در زمان سلطة هلند، رسيدگي به بخش اعظم امور كشور توسط صاحب منصباني صورت ميگرفت كه از لاهه ميآمدند. بنابراين مردماندونزي تعليم نديده بودند كه كشور خود را كنترل كنند. تعجبي ندارد كه به واسطة مديريت ضعيف و عدم بهرهمندي از تكنولوژي، اقتصاد كشور به مشكل برخورد و شورش و ناامني افزايش يافت. سوكارنو در 1957 حكومت نظامي اعلام كرد و در 1959 اعلام خلأ قانون اساسي نمود كه آغاز گر دورة جديد به اصطلاح دموكراسي هدايت شونده شد. در اصل به اين معني بود كه بخش اعظم قدرت در رياست جمهوري كه به سرعت در حال توسعه بود، متمركز شود.
همة اين شرايط به طرزي شگفت در 1965 تغيير يافت. در سپتامبر همان سال، طرفداران و اعضاي حزب كمونيستاندونزي (PKI) 6 ژنرال عاليرتبه را ترور كردند. حزب PKI با رئيس جمهور سوكارنو هم پيمان بود. در ماههاي بعدي ژنرال سوهارتو (General Suharto) كودتاي اوليه را سركوب كرد و سپس دست به نابودي PKI و طرفداران آن زد. اين پاكسازي به نواحي روستايي كشيده شد، و صدها هزار كمونيست و اقوام چيني آنها به قتل رسيدند. تا اينكه در سال 1967 روشن شد كه سوهارتو بخش اعظم قدرت كشور را در دست گرفته است، و سوكارنو چارة ديگري جز امضاي سندي كه قدرت و اختيار را به سوهارتو منتقل ميكرد، نداشت.
در زمان حاكميت 31 سالة سوهارتو، اقتصاد اندونزي شكوفا شد و كيفيت زندگي به طور چشمگيري توسعه يافت. اما عليرغم پيشرفت اقتصادي، هيچ آزادي سياسياي در حكومت آهنين سوهارتو وجود نداشت. توسعة سازمانهاي سياسي دموكراتيك ممنوع بود.
شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]