تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):كسى كه بر باطل سوار شود، مَركبش او را ذليل خواهد كرد. كسى كه از راه حق منحرف شود ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826490142




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با امير سيدعبدالرحيم موسوي ‌جانشين فرمانده كل ا‌رتش تنها با عراق نمي‌جنگيديم‌


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با امير سيدعبدالرحيم موسوي ‌جانشين فرمانده كل ا‌رتش تنها با عراق نمي‌جنگيديم‌
جام جم آنلاين: در آخرين روز از هفته دفاع مقدس قرار داريم و امسال نيز همچون هر سال با مرور مستندات صوتي، تصويري و نوشتاري ياد و خاطره 8 سال دفاع مقدس در دل‌ها زنده شد. اگرچه همواره در بررسي تاريخچه دفاع مقدس از ارتش و سپاه به عنوان اصلي‌ترين محورها ياد مي‌شود، اما جانشين فرمانده كل ارتش معتقد است جنگ را تمام ملت ايران و در كنار هم اداره كردند.


امير سرتيپ عبدالرحيم موسوي در گفتگو با جام‌جم تاكيد دارد كه بايد از نيروهايي چون جهاد سازندگي، ژاندارمري و كميته كه بعدها در تغيير و تحولات سازمان‌ها در بخش‌هاي ديگر ادغام شدند به عنوان نيروهاي بسيار تاثيرگذار در جنگ ياد شود. وي در اين گفتگو اگرچه بخشي از عمليات‌هاي موفق ارتش را يادآوري مي‌كند، اما معتقد است نيروهاي كشور هرگاه در كنار هم حضور داشته‌اند موفقيت‌هاي چشمگيرتري داشته‌اند. مشروح اين گفتگو را مي‌خوانيد.

ابتدا خوب است براي شروع صحبت زمينه‌هاي بروز جنگ تحميلي را مروري كنيم. رژيم بعث عراق با چه انگيزه‌اي تصميم گرفت به ايران حمله كند؟

در اين زمينه تاكنون‌ صحبت‌هاي فراواني شده است. ما از يك طرف با انقلاب مواجه بوديم و پايگاه استكبار در كشور ما جاي خود را به پايگاه اسلامي داده بود. از طرفي خوي تجاوزگري صدام و خيال باطل رهبري جهان عرب و روحيات جنايتگرانه‌اي كه اين فرد داشت باعث شد تا با مشاهده شرايط به فكر حمله به ايران بيفتد.

در جمهوري اسلامي ايران هم با توجه به انقلاب و قرار داشتن در وضعيت انتقال قدرت طبيعي بود كه خيلي از سازمان‌ها از جمله نيروهاي مسلح شكل طبيعي و منسجم خود را نداشتند. بسياري از سران ارتش وابسته به رژيم گذشته بودند كه پس از انقلاب تقريبا تمام آنها پاكسازي شدند. مساله ديگري كه وجود داشت اين بود كه خيلي‌ها به نحوه اداره ارتش آشنا نبودند. مثلا اگر به لغو بسياري از خريدهاي تجهيزاتي در آن زمان بنگريم اگر نخواهيم آنها را خائنانه بناميم حداقل مي‌توانيم بگوييم كه با دانايي انجام نشدند يا مثلا كم كردن ناگهاني مدت سربازي باعث شد تمام پادگان‌ها تخليه شود كه باعث افزوده شدن مشكلات نيروهاي مسلح شد.

مساله ديگري كه در آن زمان وجود داشت برداشت اشتباه از قضيه مردم‌داري و مردمي بودن بود.

مثلا بسياري از كارشناسان و افراد متخصص در برخي زمينه‌ها با عنوان اين كه مي‌‌خواستند با خانواده‌شان و در محل اقامت خانواده‌شان باشند از خدمت مرخص شدند.

در كنار اين مسائل درگيري‌هاي داخلي در كشور باعث شد كه صدام زمان را براي رسيدن به آرزوهاي ديوانه‌وار خود مناسب ببيند و به ايران حمله كند.

الان وقتي به تاريخچه جنگ نگاه مي‌كنيم انديشه‌هاي صدام در آغاز جنگ ناشي از تصورات غلطي بود كه وي از اوضاع داخلي كشور داشت، اما نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران با فداكاري مانع از تحقق اين انديشه شدند. در همين زمينه مي‌توان به 48 هزار شهيد ارتش در جنگ تحميلي اشاره كرد كه با نثار خون خود زمينه‌اي را فراهم كردند كه رزمندگان اسلام بتوانند اولا جلوي پيشروي دشمن را بگيرند و سپس آنها را به پشت‌مرز برانند. الان وقتي مستندات دفاع مقدس را بررسي مي‌كنيم ملاحظه مي‌شود كه ما تنها با عراق نمي‌جنگيديم بلكه مجموعه‌اي از كشورها با حمايت‌هاي بي‌دريغ خود از صدام علنا وارد جنگ با ايران شده بودند. ولي در مقابل آنها يك ملت به ظاهر تنها با توكل به خدا و با يك رهبري بي‌نظير تاريخي دست به دست هم دادند و توانستند حقانيت نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران را به جهانيان ثابت كنند و براي اولين‌بار در تاريخ تجاوزات صورت گرفته به ايران حتي يك وجب از خاك كشور در اشغال دشمن باقي نماند.

نيروهاي مسلح در كشور ما از دو بخش ارتش و سپاه تشكيل مي‌شوند. آيا در جريان دفاع مقدس مي‌توان ميان اين دو نيرو تفكيك قائل شد. اگر چنين بود، نقش كداميك پررنگ‌تر بود؟

براي پاسخ به اين سوال ابتدا مي‌خواهم كمي از بالاتر به قضيه نگاه كنم. نسل امروز ما بايد اين مساله را بداند كه جنگ، تنها مربوط به دو سازمان ارتش و سپاه نيست.

اگر عده بسيار قليلي كه كاملا خود را از جنگ كنار كشيده بودند كنار بگذاريم مي‌توانيم بگوييم كه جنگ را ملت اداره كردند و به پيش بردند.

حتي اگر به نيروهايي كه رسما در ميدان نبرد حضور داشتند نگاه كنيم مي‌بينيم كه همه آنها ارتشي يا سپاهي نبودند. مثلا گروه پارتيزاني شهيد چمران در منطقه دهلاويه و سوسنگرد نيروهاي بسيار كارآمدي بودند و يا گروه فدائيان اسلام در منطقه خوزستان فعاليت‌هاي بسيار خوبي داشتند. افراد ديگري بودند كه عضو هيچ سازماني نبودند و با تجهيزات شخصي خود به جنگ آمده بودند. يا در غرب كشور در اوايل جنگ اگر نگوييم نقش مردم عادي بيشتر از ارتش بود كمتر هم نبود.

يعني در ابتداي جنگ ما سازماندهي نبرد نداشتيم؟

اگر صريح بخواهيم بگوييم بايد بگويم نه كه البته توضيحاتي را بايد در اين خصوص عرض كنم.

در ابتداي جنگ 5 تيپ زرهي و مكانيزه عراق براي اشغال دزفول به محور شر‌هاني و پل كرخه و عين‌خوش حمله كردند و در آنجا فقط گروه رزمي 37 زرهي (كه الان شده تيپ 37 زرهي) و گروه رزمي 138 ماموريت تاميني در آن منطقه را بر عهده داشتند كه البته تيپ 2 لشكر 92 هم بعدا به آنها افزوده شدند. اگر ما بخواهيم كل اين نيروها را جمع بزنيم در حدود 4 يا 5 گردان بودند و اين نيروها در مقابل 5 تيپ زرهي و مكانيزه كه براي اشغال دزفول آماده شده بودند 6 روز تمام مقاومت كردند و سرانجام آنها را در غرب كرخه متوقف كردند و سرپل را هم در اين منطقه حفظ كردند كه بعدا همين سرپل به مبدا عمليات فتح‌المبين تبديل شد.

اين نيروها در حد خودشان سازماندهي داشتند، اما اين‌كه بگوييم تمامي اين نيروها از جاي خاصي يا توسط شخصي خاص هدايت و سازماندهي مي‌شدند چنين چيزي نبود و بعدها در طول جنگ سازماندهي‌ها شكل گرفت.

حالا كه صحبت از نيروهاي ابتداي جنگ است خوب است از نيروهاي ژاندارمري نيز نام ببريم كه الان ديگر با آن نام كسي آنها را نمي‌شناسد و نيروهاي ژاندارمري در آن زمان به‌خصوص در جبهه‌هاي جنوب بسيار خوب مقاومت كردند و جنگيدند و قرارگاهي كه در منطقه آبادان براي هدايت جنگ وجود داشت توسط سرهنگ فروزان كه در آن زمان فرماندهي ژاندارمري را بر عهده داشت تشكيل شد. زيرا ماموريت دفاع اوليه در آن زمان توسط ژاندارمري و نيروهاي تامين ارتش انجام مي‌شد، از ديگر نيروهايي كه در جريان جنگ سهم عمده‌اي داشتند و الان به دليل تغيير و تحولاتي كه صورت گرفته است، كمتر از آنها نامي برده مي‌شود نيروهاي جهاد سازندگي است و مي‌توان به جرات گفت كه نقش اين نيروها كمتر از بسيج، سپاه و ارتش نبود.

اما سازمان جهاد سازندگي در سازمان ديگري ادغام شده و متاسفانه به فراموشي سپرده شده است. به عنوان مثال اگر بخواهيم نقش نيروهاي مختلف در آزادي بستان را بسنجيم، سهم جهاد سازندگي اگر بيشتر از ارتش و سپاه نباشد، كمتر هم نيست؛ زيرا جاده‌اي كه توسط اين نيروها احداث شد و باعث شد تا نيروها بتوانند خود را به منطقه برسانند، يكي از معجزات بود.

در كنار فعاليت اين نيروها، حمايت‌هاي معنوي كه از سوي مردم انجام مي‌شود و رزمندگان مشاهده مي‌كردند كه يك پيرزن يا يك دانش‌آموز با فرستادن آنچه در توان داشته، تلاش كرده است به جبهه كمك كند، واقعا در معادلات جنگ تاثيرگذار بود.

همه اين مسائل دست به دست يكديگر دادند و توانستند جنگ را به پيروزي برسانند. اين كه امام خميني(ره)‌ فرمودند خرمشهر را خدا آزاد كرد، اين جمله در مورد تمام جنگ عموميت دارد و همه جنگ را خدا به پيروزي رساند.

دليل آن هم اين بود كه اولا ما در اين جنگ مظلوم واقع شديم و در اين حال همگي يكصدا خدا را فرياد مي‌زديم و همه مردم در حدي كه از دستشان برمي‌آمد، با يكديگر اتحاد داشتند و هرچه داشتند در راه جنگ اهدا كردند و با اين اوصاف عنايت الهي هم نصيب ما شد و ما پيروز شديم وگرنه اگر الان بنشينيم و تمام عوامل تشكيل‌دهنده توان رزمي را از ابتدا تا انتهاي جنگ جمع كنيم و آن را به يك كارشناس كه به فرض از سرنوشت جنگ ايران و عراق بي‌خبر است، بدهيم، بديهي است كه مي‌گويد ايران در جنگ شكست خواهد خورد.

با وجود صحبت‌هاي شما مبني بر اتحاد و نقش همه مردم در جنگ، اما نيروهاي مسلح به عنوان نوك پيكان اين اتحاد، با دشمن درگير بودند. در نبردهايي كه انجام مي‌شد، در كدام يك از بخش‌هاي زميني، دريايي و هوايي،‌ ارتش موفق‌تر عمل مي‌كرد و محوريت كدام عمليات‌ها را برعهده داشت؟

ما در نبرد زميني در طول جنگ به‌جز يكي دو نمونه، اصلا نمي‌توانيم عمليات مستقلي را براي سپاه يا ارتش قائل شويم. بنابراين در نبرد زميني خيلي نبايد دنبال عمليات مستقل بگرديم؛ اما در بخش‌هاي دريايي و هوايي، تمام عمليات‌ها مستقل بودند كه من مي‌خواهم در اينجا به عمليات‌هاي موفق كه توسط نيروي هوايي ارتش انجام شد، به طور خلاصه اشاره كنم. اين نكته را هم بگويم كه متاسفانه نيروي هوايي ارتش در جريان جنگ و پس از جنگ مظلوم واقع شد؛ زيرا اكثر خاطراتي كه نقل مي‌شود، معمولا در مورد عمليات‌هاي زميني است و دليل آن هم اين است كه تعداد زيادي از رزمندگان در اين عمليات‌ها حضور داشتند و خاطراتي را از آن دوران به ياد دارند؛ اما در يك عمليات هوايي، تنها يك يا دو نفر در كابين هواپيما حضور داشتند و عمليات را انجام دادند و از آنجايي كه نيروهاي ارتش كمتر خاطراتشان را از جنگ بيان مي‌كنند، همان يكي دو نفر هم در مورد آن عمليات صحبت نكرده‌اند. البته اين خاصيت ارتش است و ما عادت كرده‌ايم كه به عنوان يك برگ برنده به حفاظت اطلاعات بينديشيم و بر همين اساس كمتر از عمليات‌هاي نيروي هوايي گفته شده است.

من در اينجا به طور خلاصه به برخي از اين عمليات‌ها كه در مهرماه انجام شد، اشاره مي‌كنم.

ساعت 2 بعدازظهر 31 شهريور 59 عراق به ايران حمله كرد. 3 ساعت پس از گذشت آغاز جنگ، پايگاه شعيبيه و پايگاه كوت عراق توسط نيروي هوايي كشورمان درهم كوبيده شد. 10 ساعت بعد از آغاز جنگ يعني اولين دقايق بامداد روز اول مهر، عمليات معروف كمان 99‌‌با 140 فروند هواپيما انجام شد. افرادي كه متخصص عمليات هوايي هستند، مي‌دانند اين عمليات چه معجزه بزرگي است، زيرا اين هواپيماها از پايگاه‌هاي مختلف برخاسته بودند و با وضعيتي كه كشور ما پس از انقلاب با آن درگير بود و سازمان‌ها انسجام لازم خود را به دست نياورده بودند، انجام چنين عملياتي واقعا با عنايت خداوند انجام شد. در اين عمليات 600 هزار پوند بمب در بخش‌هاي حساس و راهبردي عراق ريخته شد.

در روز دوم مهر ماه با انجام 30 سورتي پرواز، 71 هزار پوند مهمات برخي از پل‌هاي استراتژيك عراق را نابود كرد.
در تاريخ 3 مهر ماه با انجام 30 سورتي پرواز، با 357‌‌هزار پوند مهمات، پالايشگاه‌ها و مركز استخراج و تلمبه‌خانه‌هاي نفتي عراق بمباران شدند.

6 مهر ماه عمليات پشتيباني و نجات تيپ 2 زرهي و گروه رزمي 37 و 138 توسط نيروي هوايي ارتش انجام شد و 698 هزار پوند بمب و موشك در آنجا بر روي دشمن ريخته شد.

در 14 مهر ماه با انجام 42 سورتي پرواز، با ريختن 132 هزار پوند بمب و مهمات، بنادر استراتژيك و باراندازهاي ساحلي عراق منهدم شد.

در 15 مهر ماه نيروهاي عراقي در ورودي گمرك خرمشهر منهدم شدند و در 24 همان ماه نيز گمرك صفوان عراق درهم كوبيده شد.

در 27 مهر ماه با انجام 367 سورتي پرواز و يك ميليون پوند مهمات، عمليات پشتيباني از قرارگاه اروند و جلوگيري از ورود نيروهاي عراقي به آبادان انجام شد.

به طور خلاصه در 6 ماه اول جنگ، 11 ميليون پوند مهمات در عمليات‌هاي مختلف نيروي هوايي بر روي مواضع دشمن ريخته شد كه علاوه بر ضربه محكم به روحيه دشمن، حركت آنان را نيز بسيار كند كرد و زمينه را براي عمليات‌هاي زميني مهيا كرد.

ماموريت دفاع هوايي تاكتيكي از ابتدا تا انتهاي جنگ بر عهده نيروي هوايي ارتش و پدافند بود. عمليات شناسايي هوايي تاكتيكي نيز در طول جنگ بر عهده نيروي هوايي ارتش بود، يعني هر زمان كه فرماندهان نياز به عكس هوايي از يك منطقه داشتند بلافاصله اين امر توسط نيروي هوايي انجام مي‌شد.

يكي از عمليات‌هاي معروف نيروي هوايي حمله به پايگاه الوليد بود كه فيلم سينمايي آن نيز با عنوان حمله به3 H به نمايش درآمد.

اين عمليات تا جايي كه من اطلاع دارم بي‌نظير است. در اين عمليات 8 فروند 4F بعلاوه 3 فروند 5 F و 4 فروند 14F به همراه 4 فروند هواپيماي سوخت‌رسان از دو كشور عبور كردند و در نقطه مقابل مرز ايران و عراق، پايگاه الوليد در مرز عراق با اردن را بمباران كردند و در اين عمليات با فروريختن 50 تن بمب، 48 هواپيماي شكاري، ترابري و بالگرد دشمن را منهدم كردند.

اگرچه صدماتي كه در اين عمليات به دشمن وارد شد، بسيار قابل توجه است، اما مهمتر از آن برتري روحي بود كه پس از آن در ايران انجام شد و رژيم بعث را دچار بهت و حيرت نظامي كرد، زيرا عراق در اين عمليات بخشي از توانمندي‌هاي جمهوري اسلامي را مشاهده كرد و دانست كه ما توانايي آن را داريم كه تمام خاك اين كشور را طي كنيم و پايگاهي را در نقطه مقابل مرزمان بمباران كنيم.

يكي از اهدافي كه فرماندهان جنگ به دنبال آن هستند، تحميل اراده است و زماني كه يك فرمانده بتواند اراده خود را به دشمن تحميل كند، بخش اعظمي از كارش را انجام داده است. پس از اين عمليات نيز دشمن متوجه شد كه ايران اراده پيروزي در جنگ را دارد و اين مساله در تمام رده‌ها تاثيرگذار بود.

در عمليات ثامن‌الائمه كه حصر آبادان شكسته شد، 380 تن بمب بر مواضع دشمن ريخته شد و 7 فروند هواپيماي دشمن سرنگون شد. عمليات معروف عبور از دايره سرخ پدافند بغداد كه توسط شهيد عباس دوران انجام شد يكي ديگر از عمليات‌هاي معروفي است كه توسط نيروي هوايي ارتش صورت گرفت! در عمليات طريق‌القدس و آزادسازي بستان، 93 تن بمب فروريخته شد و 19 فروند هواپيما و 3 فروند بالگرد دشمن سرنگون شد. در عمليات فتح‌المبين 924 تن بمب ريخته و 14فروند هواپيما و 3 فروند بالگرد دشمن سرنگون شد، در عمليات بيت‌المقدس نيز 53 هواپيما و 3 بالگرد دشمن منهدم شد.

در عمليات فاو 550 تن بمب در 270 سورتي پرواز بر روي مواضع دشمن ريخته شد و در اين عمليات نيروي هوايي، 1486 سورتي مراقبت مسلحانه از فاو انجام داد و 22 هواپيماي دشمن در اين عمليات سرنگون شد. در عمليات مرصاد نيز 180 تن بمب و موشك و 120 هزار گلوله از سوي هواپيماهاي نيروي هوايي بر عليه مواضع نيروهاي منافقين شليك شد و در 120 سورتي پرواز حدود 700 دستگاه تانك و نفربر دشمن منهدم شد.

اينها از برجسته‌ترين عمليات‌هايي بود كه توسط نيروي هوايي به طور مستقل انجام شد. چند عمليات معروف نيز هست كه مشتركا توسط نيروي هوايي و دريايي انجام شد كه معروف‌ترين آنها عمليات مرواريد است كه در 7 آذر انجام شد كه تقريبا در اين عمليات نيروي دريايي عراق نابود شد و بعد از آن به جز يكي دو عمليات، نيروي دريايي دشمن عملا فعاليتي نداشت. در عمليات مرواريد كه تقريبا 3 ماه بعد از آغاز جنگ انجام شد، 3 ناوچه موشك‌انداز، يك نفربر هزار تني، 3 فروند ناوچه تندرو و 5 جنگنده دشمن نابود شدند كه البته ناوچه قهرمان پيكان جمهوري اسلامي ايران نيز در همان عمليات غرق شد و ناخدا همتي نيز به شهادت رسيد. از ديگر عمليات‌هاي مهم و حياتي كه توسط نيروي دريايي و هوايي به صورت مشترك انجام شد عمليات دفاع و حفظ و نگهداري جزاير بويژه خارك بود.

كارشناسان اقتصادي و سياسي و مديران عالي كشور در آن زمان واقفند كه اگر نيروي دريايي و هوايي خارك را حفظ نكرده بودند و كاروان شناورهاي تجاري و نفتكش‌ها انجام نمي‌گرفت و راه تنفس اقتصادي ما بسته مي‌شد چه بلايي بر سر كشور مي‌آمد.

بنابراين در طول جنگ مي‌توانم بگويم كه همه عمليات‌هاي نيروي هوايي ارتش و 95 درصد عمليات‌هاي نيروي دريايي كاملا مستقل بود اما در بخش زميني به اعتقاد من عمليات مستقل براي هيچ‌يك از نيروها نبود.

امروزه از جنگ‌هاي نامتقارن زياد صحبت مي‌‌شود، در اين حوزه ارتش جمهوري اسلامي ايران چه اقداماتي انجام داده است؟

من ابتدا بايد يك توضيح راجع به واژه جنگ‌هاي نامتقارن بدهم اين واژه وارداتي است و به نظر من ورود آن به ادبيات جنگ با يك شيطنت همراه است.

زيرا دشمن مي‌خواهد با چنين كلماتي، افكار عمومي را بر عليه ما تحريك كند.

هر نيروي مسلح حرفه‌اي بايد دو سوال به ظاهر ساده ولي اساسي را از خود بكند يكي اين كه دشمن چگونه مي‌جنگد و سوال دوم اين كه ما در مقابل او چگونه بايد بجنگيم. بنابراين تمام بررسي‌ها و طراحي‌ها براي پاسخ به اين دو سوال انجام مي‌شود.

ارتش جمهوري اسلامي ايران هم به حكم حرفه‌اي بودن اين كار را انجام مي‌‌دهد و هميشه پاسخ به اين دو سوال را در دستور كار خود قرار داده است.

به نظر من منظور از نبردي كه با عنوان نامتقارن از آن ياد مي‌شود جنگي است كه دو طرف از نظر عده و امكانات برابر نيستند. من اگر بخواهم به طور ساده بيان كنم در يك نبرد اين چنيني كه امروزه از آن به عنوان نبرد ناهمطراز نيز ياد مي‌شود نيروي مدافع با استفاده از هوش و خلاقيت خودش، توانايي و قابليت بازنگري مجدد ساختارها و چگونه جنگيدن در مقابل نيروي متجاوزي كه از نظر نيرو و امكانات از او بالاتر است را دارد به نحوي كه طوري در مقابل اين دشمن متجاوز مي‌ايستد كه رفتارش براي او مسبوق به سابقه نيست.

بنابراين اگر بخواهيم واژه مناسبي براي اين جنگ‌ها به كار ببريم مي‌توانيم آنها را نبرد خلاقانه همه‌جانبه بناميم.

عواملي كه پيروزي و شكست را در جنگ تعيين مي‌كنند فقط اندازه نيروي انساني و تجهيزات نيستند.

بلكه عوامل متعدد ديگري نيز هستند كه معدل آنها تعيين‌كننده پيروزي يا شكست جنگ است. من به عنوان نفر دوم ارتش و به عنوان كسي كه براي مدتي مسووليت عمليات ارتش را بر عهده داشته با قاطعيت مي‌گويم كه معدل توانايي‌هاي ما از معدل دشمنانمان بيشتر است و ما در هرگونه نبرد احتمالي پيروز خواهيم بود. بنابراين در هرگونه جنگ احتمالي ما به يك نبرد خلاقانه همه‌جانبه دست مي‌زنيم.

ظاهرا يك تقسيم كاري ميان ارتش و سپاه براي حفاظت از كيان كشور انجام شده است. در اين چارچوب، وظايف ارتش به چه شكل تعريف شده است؟

در راهبرد تجهيز، سازماندهي و تعيين وظايف، ارتش و سپاه مكمل يكديگر ديده شده‌اند، نه موازي هم. قرار نيست كاري را كه ارتش انجام مي‌دهد، درست همان كار را سپاه نيز انجام بدهد بنابراين وظايف اين دو سازمان كاملا تشريح و مشخص شده است. با اين حساب اين كه بگوييم ما كارها را تقسيم كرده‌ايم و بخشي از كارها را ارتش انجام مي‌دهد و بخشي را سپاه، چنين چيزي نيست. بلكه به جاي اين كه بگويم كارها تقسيم شده‌اند بهتر است بگوييم وظايف هر سازمان مشخص و تعيين شده‌اند. تجربه دفاع مقدس هم به ما نشان داد عمليات‌هايي كه همه كارهايشان مشترك انحام شد عنايت خداوند هم به آنها تعلق گرفت و تمام افتخارات برجسته ما مربوط به آن زمان‌هاست. تجربه دفاع مقدس به ما مي‌گويد كه خودمان را تقسيم نكنيم بلكه وظايفمان را به طور دقيق تعيين كنيم زيرا مكمل يكديگر هستيم.

الان هم در آب‌هاي جنوب كشور در خليج فارس سپاه حضور دارد و ارتش نيز حضور دارد و در درياي عمان نيز سپاه و ارتش حضور دارند. در درياي خزر نيز به همين شكل است اما در برخي مناطق براي اين كه بتوانند وحدت فرماندهي را بخوبي اجرا كنند، محوريت‌ها را با يكديگر هماهنگ كرده‌اند و در هر منطقه‌اي محوريت به يك سازمان محول شده است. بنابراين اگر بگوييم كه در بخشي از آب‌ها يك سازمان وجود دارد و در بخشي ديگر يك سازمان ديگر، اين تعريف درستي نيست.

بنابراين حضور قدرتمندانه ارتش در آب‌هاي جنوب ادامه دارد؟

ارتش و سپاه در كنار يكديگر به صورت مكمل، با تمام قدرت از آب‌هاي جنوب دفاع مي‌كنند. ما در جنگ تحميلي و همچنين در هرگونه نبرد احتمالي ديگر چيزي به نام ارتش و سپاه مستقل نخواهيم داشت. در حال حاضرطراحي‌ها هم مكمل يكديگرند و هرچه براي اين دو سازمان طراحي و ساخته شده به نوعي است كه مكمل يكديگر باشند.

توانمندي‌هاي ارتش بخصوص تجهيزات نيروي هوايي از جمله جنگنده‌ها تا چه حد بومي و ساخت داخل هستند؟

بخشي از توانمندي‌هاي نيروي هوايي در رژه 31شهريور به نمايش گذاشته شد در بخش ساختن تجهيزات بخصوص در مورد جنگنده‌ها چند كار انجام شده است. يكي اين كه چند مدل جنگنده ساخته شده است و كار ديگر اين است كه جنگنده‌هاي سابق را كه در اختيار داشتيم بقدري تغيير داده‌ايم و تجهيزات آنها آنقدر متفاوت شده است كه اگر سازنده اين هواپيماها آنها را ببينند متعجب خواهد شد. اين تغييرات به دو دليل انجام شده است يكي اين كه ما مي‌خواسته‌ايم آنها را به روز كنيم و دليل ديگر اين بود كه ما مي‌خواستيم آنها را به شكلي درآوريم كه عملكرد آنها براي دشمن قابل پيش‌بيني نباشد. زيرا اگر آنها مشخصات همه تجهيزات ما را بدانند اين مساله آسيب‌پذيري بالايي را براي نيروهاي مسلح ما به وجود خواهد آورد.

اما درخصوص ساخت جنگنده‌هاي جديد بايد عرض كنم كه طراحي، مهندسي و توليد آنها تماما بومي است. قطعاتي را كه احتمال مي‌دهيم ممكن است در آينده براي تهيه آنها دچار مشكل شويم با هر هزينه‌اي كه باشد در داخل توليد مي‌كنيم.

زيرا يك بار ما كشورهاي توليدكننده تجهيزات نظامي را آزموده‌ايم و مومن از يك سوراخ دوبار گزيده نمي‌شود. اما برخي قطعات هست كه همه‌جا مي‌توان آنها را تهيه كرد و توليد آنها در داخل مقرون به صرفه نيست و به همين علت ما خودمان را معطل ساخت آنها نمي‌كنيم و از خارج تهيه مي‌كنيم. من وقتي به آمار تجهيزات نگاه مي‌كردم ملاحظه كردم كه در سال 87 86 در مجموعه نيروي هوايي و پدافند 44 نوع تجهيزات جديد بومي وارد سيستم كرده‌ايم. در نيروي دريايي 42 نوع و در نيروي زميني نيز 23نوع تجهيزات جديد وارد سيستم رزم شده‌اند.

ما الان از نظر تجهيزات هيچ مشكلي در دفاع از كشور نداريم و روند طراحي و توليد در عرصه نظامي از نظر سرعت و كيفيت رشد چشمگيري پيدا كرده است.

موضع ارتش در برابر تهديدهايي كه از سوي دشمن در خصوص احتمال حمله نظامي صورت مي‌گيرد چيست؟

ارتش همه‌چيز را جدي مي‌گيرد و هيچ حركتي را به عنوان شوخي نمي‌داند. مثلا در مراكز آموزش نظامي مشاهده مي‌كنيم كه برخي نيروها كه كم‌طاقت‌تر هستند از وضعيت خود گلايه مي‌كنند و مي‌گويند چرا بايد از منطقه‌اي كه هرگز در آنجا اتفاقي نيفتاده است محافظت كنيم. ما مي‌گوييم ما 99 سال از يك جا محافظت مي‌كنيم تا مبادا حتي يك دقيقه در آنجا اتفاقي بيفتد.

بنابراين ما هر حركتي را جدي مي‌گيريم و همه عناصر اطلاعاتي ما با تمام حواسي كه در اختيار دارند مراقب تحولات در طرف مقابل هستند و از نظر نگاه ارتش ما كاملا براي يك نبرد آماده‌ايم.

اما خارج از محيط نظامي اگر بخواهيم به موضوع بنگريم به اعتقاد من اگر دشمن ما در خودش توانايي حمله و موفقيت در ‌آن را مي‌ديد تا به حال حتما اين اقدام را كرده بود.

اما وقتي اين توانايي را ندارد سعي مي‌كند با جنگ رواني و توپ و تشر و تبليغات اهداف خود را پيش ببرد.

مردم ما هم ديگر به اين‌گونه مسائل عادت كرده‌اند و اين تهديدات را اصلا جدي نمي‌گيرند. و ما به مردم اطمينان مي‌دهيم كه نيروهاي مسلح با آمادگي كامل براي مواجهه با هر تهديدي ايستاده‌اند.

فكر مي‌كنم در پايان اگر خاطره‌اي ناگفته از روزهاي دفاع مقدس داشته باشيد، براي خوانندگان روزنامه جالب باشد.

خاطره‌اي كه در نظر من هست مربوط به خودم نيست اما بسيار شيرين و جذاب است.

در تاريخ 9 مهر 59 عراق با احداث يك پل از كوي ذوالفقاري وارد آبادان مي‌شود. تيپ 2 قوچان به فرماندهي امير سرتيپ كهتري در آن زمان در آن منطقه حضور داشتند. امير كهتري به ناجي‌ آبادان معروف است چرا كه هم در دفاع از اين شهر در تمام عرصه‌ها حضور داشت و هم در شكست محاصره اين شهر حضور داشت و آباداني‌ها بسيار به او علاقمندند. تكاوران دريايي نيز در اين منطقه در كنار نيروهاي مردمي براي دفاع از آبادان حضور داشتند. در حين عمليات امير كهتري با اصابت يك گلوله به ساق پا، مجروح مي‌شود و يك ناوبان يكم تفنگدار دريايي به كمك او مي‌رود.

تفنگداران دريايي يك مچ‌پيچ باندمانند بر روي پوتين خود مي‌بندند و اين ناوبان يكم دريايي، پس از خارج كردن فشنگ از پاي امير كهتري، مچ‌پيچ خود را باز مي‌كند و به سابق پاي او مي‌بندد و جنگ ادامه مي‌يابد. اين دو نفر پس از آن روز يكديگر را نمي‌بينند تا بيست و يكي دو سال بعد كه آن ناوبان يكم با درجه درياداري براي ديدن امير كهتري به مشهد مي‌رود. بعد از كمي صحبت آن دريادار به شوخي سراغ مچ‌پيچ خود را از امير كهتري مي‌گيرد و تازه امير كهتري متوجه مي‌شود كه اين دريادار همان ناوبان يكمي است كه در آن زمان مچ‌پيچ خود را به پاي او بسته بود. آن ناوبان يكم در حال حاضر امير دريادار سياري فرمانده نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران است.

كارنامه جانشين فرمانده كل ارتش‌

امير سيدعبدالرحيم موسوي، جانشين فرمانده كل ارتش كه به تازگي با حكمي از سوي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي فرمانده كل قوا در اين سمت منصوب شد، در سال 58 وارد اين نيرو شد و دوره‌هاي افسري خود را با موفقيت در دانشگاه افسري امام علي(ع) به پايان رساند.

وي دوره‌هاي تخصصي خود را در لشكر 28 كردستان گذراند و در طول 8 سال دفاع مقدس نيز با حضور در اين لشكر و انجام عمليات‌هاي موفق در منطقه كردستان، يكي از فرماندهان موفق و غيور ارتش به شمار مي‌آمد كه بارها به خاطر اين رشادت‌هاي خود مورد تقدير قرار گرفت.

امير موسوي پس از دوران دفاع مقدس با طي دوره‌هاي عالي دانشگاه افسري امام علي(ع)، مدتي مسوول عقيدتي سياسي اين دانشگاه و سپس مسووليت‌هايي چون فرماندهي تيپ را در نيروي زميني ارتش بر عهده داشت و در زمان غائله طالبان نيز با توجه به حساسيت منطقه به عنوان فرمانده ارشد ارتش در منطقه شمال شرق كشور منصوب شد. وي پس از حضور موفق در شمال شرق كشور به عنوان جانشين معاونت عمليات ارتش منصوب شد و پس از دريافت مدرك دكترا از دانشگاه عالي دفاع ملي به فرماندهي دانشگاه افسري امام علي(ع) ارتش منصوب شد. امير موسوي پس از تصدي مسووليت معاونت طرح و برنامه نيروي زميني ارتش، در سال 84 با حكم رهبر معظم انقلاب به عنوان رئيس ستاد مشترك ارتش منصوب شد و اكنون نيز در مسووليت جانشين فرمانده كل ارتش به خدمت ادامه مي‌دهد.

حسين نيك‌پور
 يکشنبه 7 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن